به گزارش مشرق، فرهاد قنبری درباره حراج تهران در کانال تلگرامی خود نوشت: فروش تابلوهای نقاشی با قیمت چند میلیاردی خبر تازه ای نیست. در سالهای گذشته نیز در حراج تهران تابلوهایی با قیمت های بالا به فروش رفته است. البته فروش آثار هنری با قیمت بالا در دنیا امر رایجی است و بسیاری از ثروتمندان برای داشتن تابلوها و آثار هنری معروف حاضر به پرداخت مبالغ بسیار بالایی هستند. چند سال پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه "محمد بن سلمان" شاهزاده عربستان یکی از تابلوهای "داوینچی" را با قیمت چهارصد و پنجاه میلیون دلار خریداری کرده است. یا بسیاری از تابلوهای پیکاسو، ونگوک، رافائل و بسیاری از نقاشان برجسته جهانی با قیمت های بسیار بالایی در حراجی ها به فروش می رسند.

حال سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که چرا عده ای حاضر به پرداخت چنین ارقام بالایی برای خرید یک تابلو نقاشی یا مجسمه هستند؟ یا چه کسانی هستند که حاضر به پرداخت چنین مبلغی برای چنین آثاری هستند؟

گروه اول کلکسیون دارهای ثروتمندی هستند که علاقه خاصی به جمع‌آوری آثار هنری داشته و عقیده دارند که با خرید و نگهداری آثار هنری می توانند از خرابی یا از بین رفتن آنها جلوگیری نمایند. بسیاری از این افراد مدافع حضور شاعران و هنرمندان در دربار پادشاهان در طول تاریخ بوده و معتقدند اگر حمایت دربار و شاهان نبود بسیاری از این آثار هنری و ادبی در طول تاریخ در اثر جنگ ها و بلایای طبیعی و رویدادهایی از این قبیل از میان رفته و نابود می شد. آنها حمایت شاهان و درباریان سامانی و غزنوی و سلجوقی و ایلخانی و تیموری و صفوی و.. از رودکی و عنصری و فرخی و منوچهری و کمال الدین بهزاد و میرعماد و رضا عباسی و دیگران را از عوامل مهم مانایی تاریخی آثار این هنرمندان قلمداد می کنند.

اما گروه دوم از خریداران کالاهای هنری که روز به روز در حال زیاد شدن هستند، نه خود تابلو یا اثر هنری بلکه "نشانه" آن را خریداری می کنند. در اینجا خریدار تابلوی سهراب سپهری یا داوینچی نه یک تابلوی نقاشی زیبا که از لحاظ هنری در بهترین شکل پردازش شده بلکه "نشانه" آن را خریداری می کند. برای چنین فردی تفاوتی نمی کند که آدامس جویده شده الکس فرگوسن مربی سابق منچستریونایتد را بخرد یا پیراهن فلان بازیکن فینال جام جهانی را و یا تابلوی کودکانه ترامپ را، او صرفاً میخواهد نشان دهد که قدرت خریداری هر چیزی را دارد.. خریدار این تابلوها نشانه هایی مبنی بر هنرشناسی، فرهنگ والا، تمایز با عامه مردم و امثالهم را می خرد. او می خواهد با خرید این کالاها خود را از دیگران متمایز کند و به جامعه بگوید که من قادر به خریداری و تملک هر چیزی که دلم بخواهد هستم. آنچه بر دیوار خانه خریدار این کالای فرهنگی نقش می بندد نه یک تابلوی سهراب سپهری و داوینچی بلکه چند میلیون دلار قاب شده است. او می خواهد بگوید که در عصر سرمایه داری می تواند داوینچی، ونگوک، سهراب سپهری یا هنر هر هنرمند دیگری را به یک تابلوی گردگرفته در گوشه خانه اعیانی تبدیل کند..

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.