کد خبر 1170843
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۳:۰۷

در مواجهه با ایران، فرقی بین جمهوری‌خواه و دموکرات، ترامپ و بایدن و اوباما نیست و با آمدن بایدن تغییری در نفسِ دشمنی آنها با ایران ایجاد نخواهد شد. به قول قدیمی‌ها «سگ زرد برادر شغال است».

به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید- اگر اتفاق خاصی نیفتاده باشد- انتقال قدرت از ترامپ به بایدن صورت گرفته و عده‌ای در کشور ما، به اندازه «جو بایدن» خوشحالند، شاید حتی، خوشحال‌تر از بایدن! این را می‌شود از مواضعی که پس از قطعی شدن پیروزی این پیرِ دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا می‌گرفتند، فهمید. به احتمال قریب به یقین، تیتر و عکسِ یک امروزشان را هم طوری تنظیم می‌کنند که القاء شود، دوران گل و بلبل فراررسیده و اگر دلار از ۳۰۰۰ تومان به ۳۰ هزار تومان رسید، به خاطر بی‌عرضگی آنها نبود، به خاطر رفتن اوباما و آمدن ترامپ بود! و حالا هم اگر دلار شده مثلا ۲۲ هزار تومان، به خاطر این است که، ترامپ رفته و بایدن آمده و اگر برویم بر سر موشک‌هایمان هم مذاکره کنیم، دلار خواهد شد مثلا ۳ هزار تومان!

این طیف سیاسی که توصیف شد، «از بی‌عملی» است که رنج می‌برد و از خود، هنر و تخصصی ندارد و اداره امور کشور و معیشت مردم را به «تحولات خارجی» آن هم هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر، گره زده است و بالطبع با این وضعِ اداره کشور، نباید از اوضاع اقتصادی امروز کشور، متعجب شد. گاهی برای یافتن دلایل یک معضل، دلایل آنقدر واضح و جلوی چشم‌اند که، نیازی به کار دانشگاهی و تحقیقات پیچیده علمی نیست.

غم‌انگیزتر اینکه، مواضع جریان سیاسی نزدیک به دولت نشان می‌دهد، قرار نیست، تغییری در «سیاست‌های به بن‌بست خورده» ایجاد شود و از آن طرف، آن طرفی که امید به آن بسته نیز، تغییری در سیاست‌هایش ایجاد نکرده است. به اظهارات دیروز رئیس‌محترم دولت درباره برجام و مذاکره نگاه کنید! به تکرار سیاست‌های ترامپ از زبان وزیرخارجه بایدن نیز نظری بیفکنید. تفاوتی می‌بینید!؟ جناب رئیس‌جمهور همان وعده‌های ۷ و نیم سال پیشش را تکرار می‌کند با همان نقشه راه و صرفا با کمی تفاوت در هیجانِ بیان، و جناب بلینکن هم، حرف‌های ترامپ را می‌زند، با همان هدف و با ادبیاتی متفاوت! در، اما روی همان پاشنه می‌چرخد.

۲- ترامپ دیروز ساعاتی قبل از ترک کاخ سفید، هر آنچه لایق خود بود، علیه سردار بزرگِ کشورمان سلیمانی، بر زبان راند. یک روز قبل از او نیز آنتونی بلینکن، وزیر خارجه بایدن تصریح کرد، «از کشته شدن سلیمانی ناراحت نیستیم». او از سیاست‌های ترامپ درباره برجام هم دفاع کرد فقط با یک تفاوت کوچک؛ ترامپ قائل به خروج از برجام و آغاز مذاکراتی جدید با هدف، «تضعیف توانایی‌های موشکی و منطقه‌ای ایران» بود، و بلینکن قائل به ورود به برجام و طی شدن همین پروسه برای «تضعیف توانایی‌های موشکی و منطقه‌ای ایران» است! او درباره ونزوئلا، فلسطین، چین، روسیه و ایران نیز تقریبا همان سیاستی را در پیش گرفت که ترامپ در پیش گرفته بود: تاکید بر ادامه فشارها بر چین، باقی ماندن سفارت آمریکا در قدس، رفتن مادورو و آمدن گوایدوی کودتاچی و... و.!

۳- به گفته استراتژیست‌ها و کارشناسان بین‌المللی، تبعات بلایی که ترامپ بر سر آمریکا آورده، (چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی) به این سادگی‌ها و به این زودی‌ها دست از سر این کشور برنخواهد داشت. دیروز روزنامه انگلیسی «گاردین» نوشت، دولت جدید آمریکا کار «بسیار سختی» پیش رو دارد و به این سادگی‌ها نخواهد توانست، از وضعی که در آن گرفتار شده خارج شود. «برنی سندرز»، سناتور مشهور ایالت «ورموند» نیز، با اعلام اینکه «امروز آخرین روزِ بدترین و خطرناک‌ترین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکاست» گفت، ترامپ «بدترین اقتصاد، نابرابریِ ثروت و میراث» را برجای گذاشته است. «ریچارد هاس»، رئیس ‌اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا نیز در واکنش به یورش طرفداران «دونالد ترامپ» به کنگره این کشور و ‌اشغال چند ساعته آن، گفته بود «اگر قرار باشد تاریخی برای شروع دوران پسا آمریکایی تعیین کنیم، همین امروز است». وی این را هم اضافه کرده بود که «بعد از این دیگر کسی به آمریکا احترام نخواهد گذاشت». ترامپ هم که ۷۵ میلیون رای دارد، دیروز گفت، حزبی را تشکیل خواهد داد و دست از مبارزه برنخواهد داشت. به این وضع، خسارات سنگین اقتصادی، امنیتی، جانی و حیثیتی کرونا را اضافه کنید که، آمریکا را به بزرگ‌ترین قربانی کرونای جهان تبدیل کرده است. همینطور بدهی چند تریلیون دلاری این کشور و برگزاری مراسم تحلیف با نفربرهای زرهی و حکومت نظامی را! این‌ها گوشه بسیار کوچکی از خبرهایی است که، طی همین یکی دو روز گذشته درباره وضعیت آمریکا مخابره شده‌اند. با وضعی که خود تشریح می‌کنند، منطق حکم می‌کند بپذیریم، آنها درگیر گرفتاری‌های وحشتناک خودشان هستند و اگر هنر کنند بتوانند، کمر خود را راست کنند! دل به آنها بستن، خودفریبی و آب در هاون کوبیدن است.

۴- ماه‌های پیش رو می‌تواند ماه‌های بدی برای ما باشد اگر، عاملان وضع موجود بخواهند با همان دست فرمانی کشور را اداره کنند که تاکنون اداره کرده‌اند. آمریکا تا آنجا که توانسته و تا آخرین ساعات ریاست‌جمهوری ترامپ، علیه ایران و متحدانش تحریم وضع کرده تا عمق خباثت این رژیم و کینه‌اش از جمهوری اسلامی ایران را نشان دهد. تحریم‌ها اگر تاثیری داشته، تاثیرش را گذاشته، از این سو، جمهوری اسلامی ایران نیز توانسته راه‌های تازه‌ای برای دور زدن تحریم‌ها پیدا کند. تَکرار مجدد راهبرد ۷ و نیم سال گذشته در این چندماه باقی‌مانده نیز می‌تواند به دلایل متعدد خطرناک هم باشد: تحرکات خوبی که برای عبور از مشکلات و سختی‌ها شروع شده و بعضا به نتایج خارق‌العاده‌ای نیز رسیده‌اند، متوقف می‌شوند. راه‌های دور خوردن تحریم‌ها، دوباره بسته می‌شوند، اقتصاد که در حال رهایی از شرطی شدن‌های کاذب سیاسی است، دوباره شرطی می‌شود. کشور معطل دشمن می‌ماند! به این نکته مهم نیز باید توجه داشت که، آنچه فعال شدن مکانیزم ماشه از سوی آمریکا علیه ایران را «خنثی» کرده، خارج بودن آمریکا از برجام است. چه تضمینی هست که با ورود مجدد آمریکا به برجام، این مکانیزم به طور موثر فعال نشود؟ (اگر چه معتقدیم، این مکانیزم عملا فعال است چرا که نه تنها یک تحریم هم لغو نشده بلکه، صدها تحریم نیز علیه کشورمان اعمال شده و اروپایی‌ها نیز خود را موظف دانسته‌اند مو به مو به این تحریم‌ها عمل کنند). اظهارات سه‌شنبه‌شب وزیر خارجه بایدن نیز نشان داد، دولت جدید آمریکا با مشورت آن چند کشور بدعهد اروپایی، تحرکات مشترکی را علیه کشورمان شروع خواهند کرد. همان کشورهایی که عده‌ای در داخل می‌گفتند، «برجام» بینشان اختلاف انداخته! این هم یعنی، بروز اختلافات تاکتیکی بین آمریکا و اروپا بر سر ایران به‌خاطر برجام نبود، به‌خاطر ترامپ بود و برخی از دوستانمان در ایران اینجا نیز به مردم دروغ گفتند!

۵- هیچ بعید نیست دولت بایدن برای جلوگیری از «حذف» برخی از این جریان‌های سیاسی واداده در کشورمان، یکی دو تحریم نه چندان موثر از هزاران تحریم ترامپ و اوباما را لغو کند. قدرت جادویی رسانه، آن را برای مردم «برجسته» نماید. گشایشی سطحی، کوتاه مدت و روانی (نه واقعی و اصولی) در اقتصاد کشور ایجاد شود. یعنی همان چرخه باطلی که کشور را به این نقطه رسانده، دوباره تکرار شود. مردم یک واقعیت مهم را نباید فراموش کنند. اصلی‌ترین، موثرترین و بیشترین تحریم‌ها را همین دموکرات‌ها علیه کشورمان اعمال کرده‌اند و بایدن برای تشکیل دولتش، از مهره‌هایی استفاده کرده که بعضا نقش اصلی را در تهیه و تحمیل تحریم‌ها به مردم ایران داشته‌اند. از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران تاکنون این کشور چیزی بالغ بر ۳۵ قانون جامع تحریمی علیه کشورمان وضع کرده که از این تعداد ۲۴ مورد از سوی دموکرات‌ها و ۱۱ مورد فقط از سوی اوباما بوده! در مواجهه با ایران، فرقی بین جمهوری‌خواه و دموکرات، ترامپ و بایدن و اوباما نیست و با آمدن بایدن تغییری در نفسِ دشمنی آنها با ایران ایجاد نخواهد شد. به قول قدیمی‌ها «سگ زرد برادر شغال است».