برخی اعضای ستادی برجام در حالی دوباره مشغول بزک یک توافق جدید با آمریکا شده‌اند که وعده‌های سال ۹۴ مرحوم هاشمی به مردم درباره برجام هنوز وبال گردن آنهاست.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

اتمام تحمل یک رئیس‌جمهور!؟

محمود صادقی: ویژگی خاص روحانی سکوت است

محمود صادقی، فعال اصلاح‌طلب و از نمایندگان مجلس سابق در بخشی از یک مصاحبه با شماره پنجشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی گفته است:

"آقای روحانی همیشه دارای ویژگی‌های خاصی بوده و در مقابل انتقادات و حتی توهین‌های نهادهای مختلف سکوت می‌کند و به دنبال زیاد شدن تنش‌ها در کشور نیست. حل مسائل کشور برای دکتر روحانی مهمتر از موضوعات حاشیه‌ای است و رئیس‌جمهور به خاطر فشارهای اقتصادی و سیاسی و البته بیماری منحوس کرونا به دنبال اختلاف‌اندازی و درست کردن تنش در کشور نبوده‌ است. رئیس‌جمهور در سال‌های اخیر برای پرهیز از حاشیه‌ها و مدیریت تحریم‌های ایالات متحده و مابقی مشکلات کشور تمام انتقادات را از سال ۹۶ تحمل کرده‌ است. اما انتقادات و صحبت‌های منتقدان علیه دولت و شخص رئیس‌جمهور باعث شده ایشان دیگر شرایط موجود را تحمل نکند و آستانه صبرش بعد از ۴ سال سکوت لبریز شود. "

او همچنین در ادامه تصریح می‌کند: امروز دیگر آستانه تحمل رئیس‌جمهور تمام شده و ایشان دیگر تحمل توهین‌ها را ندارد.[۱]

*این اظهارات نتیجه یک فهم مضیق از دموکراسی است زیرا رئیس جمهور یک فرد عادی نیست که به راحتی برآشوبد یا ضرب‌المثل "لبریز شدن کاسه صبر" درباره او صادق باشد.

او از مردم رأی می‌گیرد تا در تمام طول دوره صدارتش پاسدار اسلام و قانون اساسی باشد و در راه خدمت به مردم از هیچ تحملی فروگذار نکند. به سخن دیگر اینکه رئیس‌جمهوری که صبر و تحملش تمام شدنی است اساسا صلاحیت رئیس‌جمهور بودن را دارا نیست و شأن او به اندازه نماینده مجلسی است که صبرش تمام شد و به صورت یک سرباز سیلی زد!

مسئله دیگر چاپلوسانه بودن اظهارات صادقی است.

ضرب‌المثلی در سیاست ایران وجود دارد که می‌گوید فلانی در ۲۲ بهمن ۵۷ ساواکی شده است! و اکنون سؤال اینجاست که آقای صادقی چه نفعی از این تملّقات داشته‌اند؟ آنهم در حالی که چند ماه بیشتر تا پایان عمر این دولت باقی نمانده است؟

تملّقاتی که البته رئیس‌جمهور روحانی هم بدان‌ها شناخته نمیشود و معروف نیست و عملا اثری جز کارنامه‌سازی برای آقای روحانی ندارند.

چه اینکه قصه ده‌ها توهین رئیس جمهور به منتقدان دولت، اختلاف‌انگیزی‌ها پیرامون قوانین مصوب مجلس و انتقادات آقای رئیس‌جمهور از سپاه؛ هرگز دلالت بر این ندارد که آقای روحانی فردیست که حرف ناگفته هم داشته باشد...

***

 

وعده‌های برجامی مرحوم هاشمی را عملی کنید؛ وعده و توافق تازه پیشکش!

علی خرّم، دیپلمات سابق و از حامیان رئیس‌جمهور روحانی در یادداشتی در شماره پنجشنبه گذشته روزنامه شرق نوشته است:

"ایران می‌تواند در کنار چهره سخت‌افزاری خود، با هنرمندی در یک توافق بزرگ با آمریکا که به تأیید اروپا هم می‌رسد، خواسته‌های خود را به منصه ظهور برساند و ضمن برطرف‌کردن تحریم‌ها و انواع فشارهای سیاسی اقتصادی، دو قدرت بزرگ چین و روسیه را به‌دنبال خود کشانده و بدخواهان منطقه‌ای را نیز میخکوب کرده و در آذربایجان و ارمنستان منافع تاریخی خود را پیاده کند تا نگرانی‌ها برطرف شوند. در سوریه، لبنان، عراق، یمن و دیگر مناطق، منافع خود را با هماهنگی همه قدرت‌های بزرگ تأمین کند، به تقویت نیروی هوایی خود و کسب پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی پرداخته و رفاه و رشد و توسعه را برای مردم ایران به ارمغان آورد. "[۲]

*نفحاتی که خرّم برای توافق دوباره با آمریکا برشمرده است همان وعده‌های موعودی است که همین آقایان در سال‌های ۹۲ و ۹۳ و ۹۴ درباره برجام می‌دادند.

اما در نتیجه تمام این وعده‌ها چیزی جز شکست توافق، جز گرانی و تحریم بیشتر و جز به انفعال کشاندن اقتصاد کشور نصیب مردمی که به آقای روحانی رأی داده بودند، نشد.

ما در اینجا بخشی از اظهارات مرحوم هاشمی درباره توافق نهایی با آمریکا را که در سال ۹۴ و قبل از امضای برجام در مصاحبه با پایگاه خبری العهد گفته شد را نقل می‌کنیم و قیاس این اظهارات و نتیجه آنها با آنچه خرّم مجددا وعده داده است را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم!

العهد: به‌نظر شما توافق احتمالی هسته‌ای؛ چه تأثیری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی و مسائل داخل ایران و مسائل منطقه خواهد گذاشت؟

هاشمی رفسنجانی: در هر دو مورد تأثیرش مثبت است؛ اولاً در ایران وضعمان به حالت عادی برمی‌گردد؛ ما در حالت عادی مشکلی در کشور نداریم؛ منابع زیادی در کشور هست که در ارتباط با همکاری‌های خارجی می‌توانیم هم بهتر نقد کنیم؛ هم بهتر بفروشیم و تکنولوژی‌های جدیدی لازم داریم که به‌فرض می‌توانیم آنها را بیاوریم؛ روابط تجاری‌مان تقویت می‌شود؛ تولیدمان خیلی بالا می‌رود؛ ما الآن تقریباً ۴۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت تولید نقد سرمایه گذاری شده‌مان راکد است؛ یک دفعه تجارتمان چند برابر و تقویت می‌شود و ارتباطات جهانی ما تقویت می‌شود؛ البته ممکن است از لحاظ اقتصادی خیلی زود و فوری از فردا نتیجه ندهد؛ ولی از لحاظ روانی مثبت است چون همین حالت روانی خودش یک مانعی است و این اصلاح می‌شود! [۳]

***

تودهنی خوردن مقام صهیونیست پس از تهدید ایران

فرمانده ارتش رژیم صهیونیستی روز سه‌شنبه گذشته با طرح ادعای نزدیک شدن ایران به مرحله تولید بمب اتمی اظهار کرد: ارتش اسرائیل عملیات‌های نظامی بیشتری را تمهید و تدارک خواهد دید!

به گزارش اسپوتنیک فارسی، این اظهارات آویو کوخاوی اما با واکنش تند و انتقادآمیز "بنی گانتز" وزیر جنگ اسرائیل روبرو شد.  

گانتز در یک کنفرانس مطبوعاتی با تأکید بر اینکه اینگونه اظهارات نباید به صورت علنی بیان شوند، گفت: یک ایران هسته‌ای خطری برای جهان و منطقه و همچنین یک چالش برای امنیت اسرائیل است. البته که اسرائیل باید برای دفاع از خود به هر شیوه ممکن آمادگی داشته باشد، اما خطوط قرمز پشت درهای بسته و به طور محرمانه تعیین می شوند.

البته گانتز تنها مقام اسرائیلی نبود که از اظهارات کوخاوی انتقاد کرد. یک روزنامه اسرائیلی نیز در گزارشی اعلام کرد که "آموس گیلاد" مقام نظامی بلندپایه و پیشین اسرائیل نیز اظهارنظرهای کوخاوی را غیرسازنده خوانده و از آن انتقاد کرده است.[۴]

*ذکر این نکته ضروریست که صهیونیست‌ها همواره و در هر سطحی که احساس توانایی داشته باشند دست به تهدید نظامی ایران می‌زنند و تجربیات گذشته و مثلا تهدید ایران به بمباران تأسیسات هسته‌ای در گذشته نیز شاهد این مدعاست.

پس دلیلی که موجب شده مقامات بلندپایه صهیونیست به اظهارات تند فرمانده ارتش خودشان علیه ایران تودهنی بزنند، چیست!؟

به زعم ما این دلیل را باید در ضعف روزافزون صهیونیست‌ها و زوال این رژیم جعلی جستجو کرد.

خطری که اگرچه شاید در گذشته فقط از ناحیه ایران متوجه صهیونیست‌ها بود اما امروز توسط متحدان ایران و از ۳ جهت اسرائیل را به گونه‌ای تحت تأثیر قرار داده است که اگر این رژیم دست از پا خطا کند؛ دچار "مرگ آنی" و نه حتی مرگ تدریجی خواهد شد.

یگانه راه صهیونیست‌ها برای فرار از این قدرت مهار نشدنی و استعفا دادن از مقام "سگ نگهبان آمریکا در منطقه" هم نه ازدیاد قدرت نظامی! (که ناکارآمدی آن حتی در مقابل متحدان ایران هم اثبات شده است) که یافتن راهی برای خروجشان از منطقه غرب آسیا و رفتن به جایی است که از آنجا آمده‌اند... مهاجرت بخشی از سرشت همیشگی قوم یهود است.

***

1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/307074

2_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/277513

3_ entekhab.ir/000tam

4_ https://ir.sputniknews.com/world/202101287459788

برچسب‌ها