این روزها بازار حمله به محمود فکری داغ است و هر کارشناسی از هر گوشه ای سعی دارد با همسو شدن با صدای هواداران استقلال همان حرفی را بزند که آنها دوست دارند بشنوند!

سرویس ورزش مشرق – در روزهایی که استقلال در صدر جدول رده بندی است خیلی از کارشناسان فوتبالی به ویژه استقلالی ها بنا را بر انتقاد از این تیم قرار داده و به محمود فکری و تفکراتش برای ارائه فوتبال استقلال ایراد می گیرند. ایرادهایی که بعضا به نتیجه گرا بودن این مربی مازندرانی که پست فوتبالی اش در دوران بازی هافبک دفاعی بود برمی گردد. خیلی ها او را محتاط و کم توان در ارائه تاکتیک های مختلف می دانند و حتی برخی معتقدند که او قدرت تصمیم گیری خوبی در لحظات حساس ندارد و برای این مهم وارد کردن دیاباته بین دو نیمه دربی را مثال می زنند و معتقدند او می توانسته شیخ را دیرتر به زمین بفرستد و در عوض روبروی پرسپولیس بهتر دفاع کند. تیمی که در مسجد سلیمان در شرایطی ۲ امتیاز را از دست داد که ۳ بار توپ را به تیر دروازه نفت کوبید!

اما در قیاس این مربی با دو مربی قبلی اش در فصل نوزدهم که یکی نیم فصل اول و دیگری نیم فصل دوم استقلال را هدایت می کردند مشخص می کند فکری نتایج مطلوبی کسب کرده است.

*فکری امتیازات استراماچونی را نداشت!

آندره آ استراماچونی در روزهایی به استقلال پیوست که باشگاه برای ادامه کار با فرهاد مجیدی در فصل نوزدهم هنوز در شش و بش بود و سرانجام استراماچونی که بعدها گفته شد او را از زمستان ۱۳۹۷ کاندیدای سرمربیگری این تیم و جانشینی وینفرد شفر کرده بودند. در نهایت استرا آمد و تیمش را خودش بست و با فرصت کافی برای تمرین دادن استقلال و انجام مسابقات تدارکاتی وارد مسابقات شد. تیم استرا تا پایان هفته چهارم در قعر جدول دست و پا می زد تا با یک برد در جام حذفی روبروی گل ریحان البرز و سپس برد روبروی گل گهر سیرجان کم کم توانست به رده های بالایی جدول برسد و در پایان هفته سیزدهم (مثل تیم محمود فکری) با دو بازی بیشتر از پرسپولیس در صدر جدول ایستاد. استقلال در پایان آن هفته ۲۵ امتیاز داشت. ۷ برد، ۴ تساوی و ۲ باخت آورده بود و امروز استقلال فکری، ۲۳ امتیازی است و با ۶ برد، ۵ تساوی و ۲ باخت باز هم در صدر است. با این تفاوت که فکری نه تیمش را خودش بسته و نه فرصت ۴۵ روزه برای تمرین دادن تیمش را داشت. او همچنین نتوانست در این مدت کوتاه به اندازه کافی مسابقات تدارکاتی هم داشته باشد!

*مجیدی بهترین تیم لیگ را تحویل گرفت!

اما در نیم فصل دوم و از هفته هفدهم استقلال با سرمربی جدیدش به میدان رفت. پس از جدایی قهرآمیز استراماچونی در روز بازی چهاردهم استقلال روبروی پیکان، این تیم سه بازی (مقابل پیکان، شاهین بوشهر و ماشین سازی تبریز) را بدون سرمربی بود ولی پس از تعویق بازی این تیم روبروی فولاد در هفته هفدهم استقلال در هفته هجدهم به بعد روبروی نفت مسجد سلیمان با فرهاد مجیدی به میدان رفت. گرچه بازی با فولاد هم پس از وقفه کرونایی لیگ برتر برگزار شد. استقلال در سیزده هفته ای که با مجیدی به میدان رفت(منهای بازی اول دور برگشت که استقلال سرمربی نداشت) در پایان هفته بیست و نهم به امتیاز ۵۰ رسید که اگر این تعداد متیاز را از امتیازات استقلال در پایان هفته شانزدهم کم کنیم باز هم به عدد ۲۵ امتیاز می رسیم. این امتیاز با تیمی بدست آمد که در پایان نیم فصل اول علی پروین آن را کاندیدای اصلی قهرمانی می دانست و تا هفته ها خیلی از کارشناسان نتایجش را به دلیل جاافتادن سیستم تیم استراماچونی می دانستند و معتقد بودند فرهاد مجیدی کمترین تأثیر را در استقلال داشته و بازیکنان با تفکرات استراماچونی به زمین می روند. تیمی تاکتیکی با بازیکنان برجسته ای مانند روزبه چشمی و علی کریمی که در قلب خط دفاعی و میانه زمین هر حریفی را آزار می داد.

*محمود فکری منطقی نقد نمی شود!

سئوالی که اینجا از هواداران استقلال مطرح می شود این است که آیا در قیاس بازی های تهاجمی تیم های استراماچونی و فرهاد مجیدی، فاکتورهایی که این دو سرمربی برای تیمداری در اختیار داشتند را در نظر گرفته و آنها را با فکری مقایسه می کنند یا تنها با تکیه بر مطالب غیرکارشناسی که در صفحات مجازی و یا کانال های تلگرامی می خوانند سرمربی فعلی را با دو مربی قبلی اش قیاس می کنند؟ محمود فکری در فاصله ۲۰ روز مانده به شروع رقابتهای لیگ برتر تیمی را تحویل گرفت که دو ستاره باارزش خود را از دست داده بود. تیمی که بازیکنان جدیدش با تفکرات مدیرعامل قبلی (احمد سعادتمند) جذب شده و او هیچ نقشی در بستن تیمش نداشت! ضمن اینکه در دو هفته ابتدایی نیز نتوانست از خریدهای جدید تیمش به دلیل بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتی بهره ببرد. بی گمان با توجه به شرایط اشاره شده استقلال تا اینجا نتایج خوبی کسب کرده و البته غیر از یک هفته که پس از باخت به فولاد تا رده ششم پایین رفت هرگز از رده چهارم پایین تر نرفته و در پایان هفته های ششم، هفتم و دهم تا سیزدهم همواره صدرجدول را در اختیار داشته است.

*نتیجه و قهرمانی یا فوتبال تهاجمی؟

سئوال مهم دیگری که می توان از طرفداران استقلال پرسید این است که اگر اعتقاد دارند تیم محبوب شان در این ۱۳ هفته فوتبال دلچسبی را ارائه نکرده در عوض ۶ هفته صدرنشین جدول رده بندی بوده که همان هواداران منتقد پزش را به دیگر طرفداران تیم های لیگ برتری داده اند. آیا این جمعیت دوست داشتند تیم شان در رده هفتم جدول رده بندی یه حتی پنجم بود ولی استقلال صرفاً فوتبالی به زیبا ارائه می کرد؟ قطعا پاسخ این سئوال نپرسیده مشخص است چرا که هیچ استقلالی رده اول جدول را حتی با رده دوم تعویض نمی کند چه برسد به رده های پنجم و پایین تر، آن هم در ازای ارائه بازی زیبا! آن هم با تیمی که تحت شرایطی غیرمعمول به کادر فنی فعلی سپرده شده و خود طرفدارانش می دانند چه مشکلات مدیریتی در ابتدای فصل و حتی همین حالا دارد!

البته ذکر این نکته ضروری است که قطعا فکری و کادر فنی شلوغش هم کم ایراد نداشته و در برخی موارد تصمیماتی داشته‌اند که در عدم نتیجه گیری تیم نقش داشته است، اما زمان دادن به یک مربی برای جا افتادن و اجرای تفکراتش هم لازم است.

برچسب‌ها