سرویس فرهنگ و هنر مشرق - «انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس» سالیان متوالی وضعیت نامطلوبی در حوزه مدیریت اجرایی داشت. در راهبرد اخیر با تغییر مدیریت، تنها برگ برنده این انجمن برگزاری جشنواره فیلم و تئاتر دفاع مقدس بود که این دو جشنواره به دلیل شرایط پاندومی کووید ۱۹ توفیقی برای انجمن روایت فتح به همراه نداشت. اما به غیر از برگزاری جشنواره، مهمترین ماموریت این نهاد تولید آثاری با مضمون دفاع و مقاومت است که این ماموریت سالها نادیده گرفته شد.
به نتیجه رسیدن چنین اثری با تسلط در کارگردانی آیا با قضاوت ویژهای از سوی داوران جشنواره فیلم فجر همراه خواهد بود؟ بزرگترین ترفند از سوی هیئت داوری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر این است که جایزه سردار سلیمانی را به این فیلم اهدا کند و با همین یک جایزه، کارگردانی ممتاز فیلم را نادیده بگیرد.
مدیریت جدید انجمن سینمای دفاع مقدس و بنیاد روایت فتح در چند سال اخیر در مسیر بهبود قرار گرفته و ریلگذاری نوین، شکستن فضاهای اداری و تغییر رویههای اشتباه پیشین، برای تیم یاشار نادری (مدیر بنیاد روایت فتح) همچنان با مصائب فراوانی توام است، اما ساخت فیلم تک تیرانداز نشان داد این مجموعه در حال پوست اندازی است.
با توجه به بوروکراسی پررنگ در این نهاد که نتیجه ریلگذاریهای مدیران پیشن است، انتظار نمیرفت روایت فتح بتواند از یک سستی نهادینه شده عبور و طراوات در تولید آثار فرهنگی و سینمایی را دوباره احیا کند.
با پیشفرضهای طرح شده در سطور قبل، امکان تولید موفق توسط نهادهای مذکور وجود نداشت. تا اینکه اخباری امیدوار کننده منتشر شد که «علی غفاری» کارگردان موفق فیلم استرداد، هدایت فیلم "تک تیرانداز" آخرین اثر انجمن سینمای دفاع مقدس و انقلاب را برعهده گرفته است.
بیشتر بخوانید:
روزنامچه فجر ۳/ یک فیلم مادرانۀ دیگر از نرگس آبیار
غفاری در مقام کارگردان، شروع غافلگیرکنندهای در سینما داشت و استرداد یکی از آثار سینمایی شاخص از حیث کارگردانی در لیست تولیدات یک دهه اخیر سینمای ایران قرار دارد. غفاری با توجه به آثار متوسطی که پس از ساخت استرداد ارائه کرد، انتظار نمیرفت که بتواند موفقیتهای گذشته را تکرار کند. به عنوان مثال «ابوزینت» اثرذ موفقی در کارنامهای حرفهای غفاری نیست. پس از فیلم ابوزینت، کارگردان استرداد به سیما رفت و مشغول ساختن سریالهای متوسط شد.
وقتی رویه اخیر غفاری و ریلگذاری سست سیاستگذاری تولید آثار دفاع مقدسی را در سالهای اخیر کنار یکدیگر قرار میدهیم، نباید اثر شاخصی را انتظار داشته باشیم. اما «تک تیرانداز» تکخال تولیدی فوق العاده انجمن دفاع مقدس بدل به یکی از شگفتهایی جشنواره فیلم فجر و سینمای دفاع مقدس در سالهای اخیر شد.
فیلمی قهرمانپرور و موفق برای نسل جوان امروز
فیلم تکتیرانداز به معنی واقعی اثری جنگی است. پویش و حرکت فیلم به سوی نمایش جنگی محض، دو کارکرد اساسی دارد. یکی از مهمترین ویژگیهای فیلم این است که از هرگونه شعار فاصله دارد. مخاطب چنین آثاری قطعا نسلهای کنجکاو دهه هفتاد، هشتاد هستند. مخاطبانی که برخلاف سلیقه عمومی (مخاطب عام) رایج دهه پنجاه و شصت، از شعار و آرمان لذت نمیبرد و با سینما به ماهو سینما تهییج میشود. به همین دلیل بسیاری از متولدان دو دهه پنجاه و شصت شیفته «آژانس شیشهای» حاتمی کیا هستند، فیلمی لبریز از شعار و فریاد کشیدن رسای آرمان.
دومین ویژگی خاصی که سبب میشود مخاطبان جوان و امروزی، با تکتیرانداز ارتباط برقرار کنند، ریتم بسیار سریع فیلم و استفاده از یک قهرمان نوجوان است. این موارد از الگوهای ساده و راهبردی جذب مخاطب هستند که در آثار هالیوودی مورد استفاده قرار میگیرند.
قهرمانی با ویژگی راهبردی که جوان یا نوجوانی او را در طول روایت همراهی میکند و رابطه مرید و مرادی رسول و نوجوان رزمنده کاملا دراماتیک و دلپذیر است. فیلم روی انگیزههای ایدئولوژیک حضور در جبهه تاکیدی ندارد و تماشای جنگ به مثابه تقابل خیر و شر را به مخاطب پیشنهاد میدهد.
چرا از سینمای ضد جنگ باید دل کند و به سینمای جنگ دل بست؟
در میان خبرنگاران و منتقدان در فضای فعلی جشنواره، میانگین و معدل سنی بالای سی و پنج سال است و جوان رسانهای زیر بیست و پنج سال را کمتر میتوان در میان اهالی رسانه یافت که در مورد فیلم اظهار نظر کند.
به همین دلیل در بررسی تمامی این اظهار نظرها این نکته را در نظر داشت که تکتیرانداز با جوانان و نوجوانان ارتباط برقرار میکند؟ همانطور که توضیح داده شد، این فیلم برای سنین ۱۲ تا ۲۵ سال جذابتر است و ساختن چنین فیلمی برای چنین مخاطبانی، در رخوت حاکم بر سینمای پیر و فرتوت ایران، شاهکار محسوب میشود. عمده مشکل سینمای ایران این است که این رده سنی بسیار مهم را نادیده میگیرد و میانگین مخاطبان سینمای ایران، بالای ۳۵ سال است.
سینمای ضد جنگ بیست سال اخیر ذائقهها را مسموم کرده است
برخورد قهرآمیز برخی از اهالی رسانه قابل تحلیل است. اگر با دقت بیشتری به انتقادات بنیاسرائیلی این طیف محدود دقت کنیم، درخواهیم یافت که تسلط سینمای ضدجنگ در ساختار سینمای ایران (طی بیست سال اخیر) ذائقه مخاطبان را به قهقرا برده است. آنچه که باید سالها انجام میشده و نشده، ساختن اثر جنگی، اکشن، قهرمانپرور و هیجان برانگیز همچون تک تیرانداز است.
قهرمان و ضد قهرمانان باور پذیر
یکی از ویژگیهای فیلم این است که روایت ماهرانهای از جبهه دشمن به نمایش میگذارد. ارتش بعثی پرداخت جزئی و دقیقی دارد. بازیگرانی که نقشهای فرماندهان بعثی را ایفا میکنند به درستی انتخاب شدهاند و «تکتیرانداز» تصویر جامع و دقیقی از ضدقهرمان یا آنتاگونیستهای ارائه میدهد.
عمده مشکل آثار دفاع مقدس از بدو شکلگیری این گونه بومی، مشکل نمایش تصویر دشمن بوده و سربازان ارتش بعث عراق در اغلب آثار سینمای دفاع، کاریکاتوری هستند. «تک تیرانداز» از معدود آثار دفاع مقدسی است که از حیث شخصیتپردازی، کاریکاتوریزه نشده است. معضل کاریکاتوریزه شدن شخصیتهای سینمای دفاع، محدود به نمایش تصویر دشمنان نیست و این مسئله گاهی گریبان قهرمانان جبهه خودی را میگیرد. به همین دلیل است که کارگردان با انتخاب دقیقی، راهبرد روایت دو رایت موازی را انتخاب میکند و به قهرمانش و خرده روایت مرتبط به او هیچگاه به صورت اغراق آمیزی نزدیک نمیشود.
شروع رویایی و پایانی قهرمانانه
اگر با فرمول سینمای هالیوود، با ویژگی مخاطبپسند به سراغ نقد فیلم برویم، شروع فیلم مثال بسیار خوبی است. اگر میخواهیم به ویژگیهای کارگردانی ظریف و قدرتمند بپردازیم، باید سکانسهای پایانی فیلم را تجزیه و تحلیل کنیم.
فیلم با قهرمان پردازی رویاگونه به سبک سینمای معاصر قهرمانپرور هالیوودی آغاز میشود. فصل معرفی قهرمان، در آثار جنگی و اکشن از اهمیت فراوانی برخودار است. با علم به شهادت قهرمان واقعی، این فیلم با نمایش شکار بعثیها توسط عبدالرسول زرین آغاز و با شکار دشمن توسط قهرمان نوجوان به پایان میرسد و سکانس پایانی مفهوم مقاومت را در قلب تماشاگرانش زنده نگاه میدارد.
داوران جشنواره فیلم چگونه با این اثر برخورد میکنند؟
به نتیجه رسیدن چنین اثری با تسلط در کارگردانی آیا با قضاوت ویژهای از سوی داوران جشنواره فیلم فجر همراه خواهد بود؟ بزرگترین ترفند از سوی هیئت داوری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر این است که جایزه سردار سلیمانی را به این فیلم اهدا کند و با همین یک جایزه، کارگردانی ممتاز فیلم را نادیده بگیرد.
اگر چنین اتفاقی روی دهد، جشنواره دست به سیاسیکاری زده و نمیخواهد شاخصه کارگردانی فیلم تکتیرانداز را در قضاوتهایش لحاظ کند. آیا از حیث ارزشگذاری اهمیت کارگردانی یک اثر دفاع مقدسی با این دامنه از تنوع و اکشن با فیلمهای کرخت آپارتمانی و شهری برابر میکند؟
از هیئت داوران سی و نهمین جشنواره فیلم فجر انتظار میرود بدون لحاظ کردن هیچ گونه سیاسیکاری شایستگیهای کارگردانی علی غفاری را در فیلم تکتیرانداز لحاظ کند و جوایز این فیلم را محدود به تندیس سردار قاسم سلیمانی نکند.