سرویس جهان مشرق - زمانی که «سعد حریری» در تاریخ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۰ ماموریت تشکیل دولت در لبنان را به عهده گرفت وعده تشکیل دولت ظرف یک هفته را داد؛ اما اکنون حدود ۳ ماه از آن تاریخ گذشته و پرونده تشکیل کابینه در لبنان تبدیل به یک کلاف سردرگم شده است.
جدا از سناریوهای محور غربی_عربی در لبنان با هدف حذف حزبالله از صحنه سیاسی این کشور و فشارهایی که آمریکا برای تشکیل دولتی مطابق خواست خود و بدون حضور مقاومت در لبنان به سعد حریری وارد کرد، هیچ یک از این اهداف محقق نشد و لبنانیها همچنان در انتظار روی کار آمدن دولتی که بتواند آنها را از بحرانهای پیچیده سیاسی، اقتصادی، مالی و اجتماعی بیرون بکشد، هستند.
در تاریخ ۲۷ دسامبر ۲۰۲۰ همزمان با آغاز تعطیلات سال نو میلادی، رسانههای لبنانی از تعطیلات خارجی سعد حریری خبر داده و اعلام کردند مقصد او در این سفر، عربستان و امارات و پاریس است. البته سفرهای خارجی حریری در اوضاع آشفته لبنان همراه با انتقادهایی در داخل این کشور بود.
سرانجام حریری ۷ ژانویه ۲۰۲۱ از سفری که نزدیک به ۱۰ روز طول کشیده بود برگشت و یک روز بعد از آن به طرز غیرمنتظرهای راهی ترکیه شده و پشت درهای بسته با «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری این کشور دیدار کرد.
رسانههای وابسته به اردوغان و حریری در بازتاب خبر دیدار میان دو طرف گزارش دادند که آنها درباره آخرین تحولات منطقهای و جهانی و نیز همکاریهای دوجانبه بحث و گفتگو کردند.
اما هر اندازه که ارتباط حریری با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و در صدر آنها عربستان سعودی عادی و قابل پیشبینی باشد، روابط نزدیک وی با آنکارا دور از انتظار است. به ویژه اینکه سفر حریری به ترکیه بلافاصله پس از سفر به عربستان و امارات صورت گرفته، سوالاتی در خصوص انگیزه نخستوزیر مکلف لبنان از این اقدام مطرح میکند.
در سفر حریری به عربستان و امارات چه گذشت؟
تنشهای موجود میان عربستان و امارات با ترکیه به ویژه در سالهای اخیر امری مشهود است و هرچند که ریاض در سایه چالشهای متعدد منطقهای و حتی بینالمللی که پس از شکست «دونالد ترامپ» در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برای آن به وجود آمده، گامهایی برای حل برخی پروندههای خارجی خود از جمله اختلافات با ترکیه برداشته، اما در هرصورت آنکارا یک محور مخالف برای ابوظبی و ریاض به شمار میآید.
از طرفی اطلاعات نشان میدهد که حریری در جریان سفر خود به عربستان سعودی قصد دیدار با «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور را داشته، اما در این امر ناکام مانده و همپیمان سعودی دست رد به سینه حریری زده است. در امارات نیز مسئولان این کشور صراحتا به سعد حریری اعلام کردند که برای کمک مالی به تیم حریری و کمک به وی جهت محافظت از نهادهای خود آماده هستند، اما در خصوص پرونده تشکیل دولت و خروج لبنان از بحران مالی نمیتوانند کمکی انجام دهند؛ چرا که از نظر آنها دولت لبنان با حضور حزبالله وابسته به یک محور متخاصم ضد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بوده و اگر حریری به دنبال جلب حمایت این کشورهاست باید کابینه را بدون حضور حزبالله تشکیل دهد.
اما همانطور که از دورههای قبل و نیز ۳ ماه اخیر ثابت شده، طبق ساختار لبنان، مقاومت نمیتواند جدا از صحنه سیاسی این کشور باشد و همه تلاشهایی که محور آمریکایی-سعودی-صهیونیستی برای حذف حزبالله از دولت لبنان به کار بستهاند نتیجهای نداشت است؛ همانطور که حریری نیز به خوبی متوجه شده این امر امکانپذیر نیست و باید در پی راهکار دیگری باشد.
در این بین ۲ رویکرد و سناریوی مختلف درباره انگیزههای سفر حریری به ترکیه مطرح میشود:
برخی بر این باورند که با توجه به اختلافات ترکیه با عربستان و امارات، چرخش حریری به سمت ترکیه یک اقدام تحریکآمیز محسوب میشود و سعد حریری قصد دارد ائتلاف جدیدی برای حمایت از منافع خود در داخل و خارج لبنان تشکیل دهد و در سایه شرایط کنونی، ترکیه بهترین گزینه برای این ائتلاف است.
آنچه که این سناریو را تقویت میکند آن است که در دو سال گذشته سعد حریری مواضع مثبتی نسبت به سعودیها نداشته است؛ به ویژه اینکه ریاض روی برادر بزرگتر وی یعنی «بهاء» حساب باز کرده بود و سعد حریری در سایه ناکامی در اجرای برنامههای عربستان در لبنان، تقریبا برای سعودیها یک مهره سوخته محسوب میشود.
با توجه به مواضع جانبدارانه ایالات متحده به رهبری دولت ترامپ از عربستان سعودی، حریری فرصت زیادی برای مخالفت با ریاض پیدا نمیکرد. اما در حال حاضر و پس از روی کار آمدن دولت دموکراتها در آمریکا به ریاست «جو بایدن» که با تغییر سیاستهای این کشور در پرونده خاورمیانه به ویژه عربستان همراه خواهد بود، بسیاری از هم پیمانان سعودی، ریاض را در موضع ضعف میبینند.
بر این اساس سعد حریری نیز که قدرت وی در لبنان همواره وابسته به عناصر و حمایتهای خارجی بوده، برای تثبیت این موقعیت به دنبال یک متحد قدرتمندتر است و از نظر حریری ترکیه میتواند مقصد مناسبی برای کمک به او و لبنان باشد.
اینکه نخستوزیر مکلف لبنان همچنان منتظر تغییر رسمی دولت آمریکا مانده و منابع لبنانی نیز بارها تاکید کردهاند که کابینه این کشور قبل از ۲۰ ژانویه و مراسم تحلیف جو بایدن تشکیل نخواهد شد، دال بر همین امر است که سعد حریری برای ماندن در عرصه قدرت طبق سیاستهای دولت جدید ایالات متحده برنامهریزی کرده است.
سناریو دوم مربوط به اظهارات برخی تحلیلگران است که معتقدند، با توجه به بازه زمانی سفر سعد حریری به ترکیه که بعد از سفر او به عربستان صورت گرفت و نیز شرایط پیچیده سعودیها در بحبوحه تغییر دولت آمریکا که حتی ریاض را وادار به پذیرش شکست در محاصره قطر و به دنبال آن توافق با دوحه بدون اجرای هیچ یک از شروط ۱۳ گانه خود کرده است، ممکن است نخستوزیر مکلف لبنان حامل پیامی از جانب سعودیها برای آنکارا بوده باشد.
طرفداران این سناریو بر آن باورند که با شکست ترامپ در انتخابات آمریکا، محاسبات عربستان برای تثبیت موقعیت خود در منطقه عربی و حرکت به سمت برتری بر ایران در منطقه از خلال عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و تشکیل یک جبهه قدرتمند عربی_صهیونیستی_آمریکایی ضد ایران و محور مقاومت، کاملا به هم ریخته و نگرانی از بابت بازگشت آمریکا به توافق هستهای با ایران یکی از اصلیترین دغدغههای ریاض است که هیچ فرصتی را برای فرافکنی ضد تهران و متقاعد کردن بایدن به اجتناب از این اقدام از دست نمیدهد. نمونه این امر اخیرا در اظهارات محمد بن سلمان در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در عربستان ضد ایران و برنامه هستهای آن مشهود بود.
بر این اساس سعودیها نیز که دیگر نمیتوانند به عنوان یک متحد بی چون و چرا به واشنگتن نگاه کنند به دنبال موضع امنتری هستند و گسترش ائتلافها میتواند گزینه مناسبی برای مدیریت روابط عربستان در مرحله کنونی باشد. همانطور که «ملک سلمان» پادشاه عربستان شخصا از اردوغان برای شرکت در اجلاس «جی ۲۰» که اواخر نوامبر ۲۰۲۰ برگزار شد دعوت و مشاوران ملک سلمان به او توصیه کردند که درحال حاضر آشتی با ترکیه به نفع سعودیهاست.
بایدن عصای جادویی برای نجات لبنان نیست
اینکه کدام یک از این دو سناریو میتواند محتملتر باشد یک بازه زمانی تا روی کار آمدن دولت جدید ایالات متحده و آغاز فعالیت آن در قبال پروندههای منطقه را میطلبد. اما در هرصورت هیچ یک از این موارد تاثیری بر وضعیت لبنان نخواهد داشت و تحرکات سعد حریری بیشتر از اینکه در راستای نجات لبنان و برونرفت از بحرانهای متعدد این کشور باشد، در چارچوب منافع شخصی او قرار میگیرد.
همانطور که تاریخ به لبنانیها ثابت کرده، مداخلات خارجی در این کشور هرگز برای کمک به آنها نبوده و اتفاقا در سایه همین مداخلات شرایط لبنان به اینجا رسیده است. گروههای سیاسی لبنان باید بدانند اینکه چه دولتی در آمریکا روی کار باشد تفاوتی در وضعیت لبنانیها ایجاد نمیکند و جو بایدن عصای جادویی برای نجات لبنان نیست و ادامه تعلل در تشکیل دولت با امید به سیاستهای دولت دموکرات ایالات متحده نتیجهای جز فروپاشی بیشتر اوضاع ندارد.