حلقه رادیکال اصلاحات خود را برای حضور در انتخابات اماده می‌کندو اعتقاد دارند اگر نامزد مورد نظرشان تأیید صلاحیت نشود، حضورشان در انتخابات بی‌معناست ولی از فضای انتخابات بریا اهداف خودشان بهره می‌برند.

سرویس سیاسی مشرق - در جبهه اصلاح‌طلبان آنچه از اخبار و گزارش‌های انتخاباتی برمی‌آید دیگر مشخص‌شده است که با نظر بر شرایط کنونی کشور و شکست دولت در حل مشکلات و برجام، اصلاح‌طلبان خود را از حالا بازنده انتخابات می‌دانند.

به نظر می‌رسد استراتژی انتخاباتی مدعیان اصلاحات نسخه‌ای از همان ایده سعید حجاریان مبنی بر «انتخابات مشروط» است؛ از یکسو از «استعفا» و «دولت تدارکتچی است» و «مشارکت پایین است» و «دوقطبی رأی دادن و رأی ندادن» سخن می‌گویند و از سوی دیگر همگی در انتخابات ثبت‌نام می‌کنند و بر «مشارکت در انتخابات» و اینکه «با صندوق انتخاب قهر نیستیم» اصرار می‌کنند؛ به‌نوعی گروکشی سیاسی را در دستور کار قرار داده‌اند؛ از یکسو با دست پس می‌زنند و با پا پیش می‌کشند.

هدف آن‌ها فشار به شورای نگهبان و نظارت استصوابی و علامت دادن به حاکمیت است که اگر چهره‌های تندرو و رادیکال اصلاح‌طلبان تأیید صلاحیت نشود، مشارکتی که مدنظر نظام جمهوری اسلامی است محقق نمی‌شود! و درنهایت آنکه شورای نگهبان را تهدید می‌کنند که اگر نامزد رادیکال آن‌ها تأیید صلاحیت نشود، در انتخابات شرکت نمی‌کنیم.

البته پیش‌ازاین رئیس شورای منحله سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان از کادرهای خودخواسته بود تا آیه یاس نخوانند و این جریان سیاسی آن‌قدر نیرو دارد که بدون بهانه‌گیری‌های کودکانه در انتخابات شرکت کند و از آن‌سو محمدرضا خباز از اعضای ارشد حزب اعتماد ملی بگوید: «بعضی از چهره‌های اصلاح‌طلب نیاز به دعوت ندارند و مانند پدر داماد یا عروس می‌مانند که خود صاحب‌مجلس هستند» [۱]

اما در آخرین اظهارنظر محسن آرمین از اعضای محفلی اصلاح‌طلبان در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای شرق دوباره از همان استراتژی قدیمی استفاده کرده و می‌گوید: اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده دو انتخاب دارند: اول اینکه مانند گذشته به‌صورت نیابتی وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند؛ یعنی در برابر عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیت کاندیداهای خود تمکین کنند و با حمایت از کاندیدای دیگران وارد رقابت انتخاباتی شوند.

عضو محفل امنیتی اصلاح‌طلبان در ادامه می‌گوید: به نظر من شرایط امروز جامعه ایران با شرایط سال‌های ۹۲ و ۹۶ به‌کلی متفاوت است و اصلاح‌طلبان نمی‌توانند این تغییر را نادیده بگیرند و مانند آن سال‌ها به رقابت نیابتی بپردازند. انتخاب دوم حضور درصحنه رقابت انتخاباتی با کاندیدای اختصاصی است. درصورتی‌که کاندیدای اختصاصی موفق به عبور از فیلتر شورای نگهبان نشد، اصلاح‌طلبان الزامی برای معرفی کاندیدا ندارند.

البته نماینده تندرو مجلس شش در میانه این مصاحبه سفارشی خبر جالب‌توجهی داده و می‌گوید: خاتمی بر نتیجه نگرفتن در انتخابات پیش رو آگاه است و از محافل نزدیک به خودخواسته است، از فضای انتخاباتی در جهت بیان برخی نظرات استفاده شود!

بازگشت به پروژه زمستان ۱۳۸۳

این خبر کوتاه در لابه لای مصاحبه محسن آرمین جالب توجه است. به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان استراتژی انتخابات سال ۸۴ را دوباره در دستور کار قرار داده‌اند! در آن سال‌ها با توجه به ناکامی‌های مطلق و هشت ساله دولت تمام اصلاح‌طلب و رادیکال و نیز شکست سریالی پروژه‌های آشوب سازی از جمله در مدیریت شورش ۱۸ تیر و قتل‌های زنجیره‌ای با درک دقیق از شکست قطعی در انتخابات ریاست جمهوری به یک‌باره تغییر فاز داده و با تشکیل یک ساختار سیاسی جدید خود را برای پروژه آشوب سازی در بهار ۱۳۸۸ آماده کردند.

در زمستان سال ۱۳۸۳ اصلاح‌طلبان با معرفی یک نامزد اختصاصی تندرو با یک تیر دو نشان زدند. از یک‌سو هم با ایجاد یک فضای رادیکال؛ انتخابات را به تعبیر خودشان داغ کنند و از سوی دیگر با تشکیل یک گروه سیاسی جدید برای حوادث آینده یارگیری کنند.

در بهار ۱۳۸۴ در یک تاکتیک جالب توجه مصطفی معین در کنار ابراهیم یزدی دبیر کل گروهک نهضت آزادی و اعضای حزب منحله مشارکت عکس یادگاری گرفته و «جبهه دموکراسی خواهی» را تشکیل می‌دهند! در آن زمان پیوند خوردن لیبرال‌های شناسنامه‌دار با اصلاح‌طلبان با واکنش منفی برخی از چپ‌های سنتی روبرو شد[۲]؛ اما درنهایت هژمونی دو حزب پدرخوانده مشارکت و مجاهدین انقلاب با رهبری خاتمی باعث شد؛ صداهای مخالف خفه شده و پروژه جدید با هدف بازی روانی و ایجاد رد پا برای ماجراجویی‌های آینده کلید بخورد.

ماشاالله شمس‌الواعظین سردبیر و از اعضای اتاق فکر روزنامه‌های زنجیره‌ای در تمجید از تشکیل سازمانی جدید با همکاری فرقه ملی مذهبی‌ها و نهضت آزادی گفت: امروزه بیش از ۸۰۰۰ سازمان غیردولتی (ان جی او)، ۶۰ هزار وبلاگ و ۱۰۰۰ نشریه به انتشار افکار اصلاح‌طلبی در جامعه ایران می‌پردازند که نتیجه این همکاری‌های جدید در بستر انتخابات است.

این وبلاگ‌ها و رونمایی از شبکه‌های اجتماعی جدید در بهار ۱۳۸۸ سلاح مخفی آن‌ها برای پروژه آشوب سازی خیابانی بود!

ایستاده بر گذرگاه رادیکالیسم

شبه ‌اصلاح‌طلبانی که حضور در قدرت هم برای‌شان اصل است و هم هدف. طبیعی بود که با پیوند با ضدانقلاب کد دار به مرحله‌ای برسد که محتوای آن فاقد اثرگذاری، رانت‌جو و ناکارآمد شود؛ اما پروژه آشوب سازی آن‌قدر برای اصلاح‌طلبان جذاب بوده که نتوانند از این امتیاز بگذرند!

حمیدرضا جلایی پور در مقاله‌ای دریکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای با عنوان «پس از اسفند» می‌نویسد: باید از انتخابات استفاده کرد و با نیروهای لائیک و دگراندیشان جامعهٔ ایران که میان احزاب سیاسی جایی ندارد و کارکرد و مشروعیت داد تا و آثار مثبت آن در انتخابات آینده (سال ۸۸) هویدا خواهد شد! کلمه به کلمه از اظهارنظرهای تاکتیسین اصلاحات در بهار ۸۴ پس از حدود ۱۶ سال دوباره از زبان یک افراطی دیگر جاری شده و او می‌گوید با دستور خاتمی از براندازهای کددار در جهت فضاسازی برای آینده استفاده کرد.

جالب آنکه اعضای گروهک نهضت آزادی بر اساس دستورالعمل دیکتاتور اصلاحات راهشان به محافل مخفی اصلاح‌طلبان بازشده و در آخرین اقدام عماد بهاور از اعضای مؤثر و تشکیلاتی لیبرال‌ها به نهاد اجماع ساز خاتمی راه پیداکرده است. البته پیش‌ازاین بهاور عضو رسمی شورای منحله سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان نیز بوده و به‌صورت مداوم در جلسات تشکیلاتی و مشورتی اصلاح‌طلبان نقش مؤثر بازی کرده است. بهاور در کنار فرزند جلایی پور به‌عنوان رابط شاخه جوانان با پدرخوانده‌ها نقش جمع‌آوری سرباز خیابانی برای پروژه‌های فتنه سازی را بر عهده دارد.

بهزاد نبوی که بنا به اخبار رسیده به‌زودی ریاست نهاد اجماع ساز را بر عهده می‌گیرد؛ در توجیه ظرفیت‌سازی از انتخابات برای برداشتن قدم‌های بعدی می‌گوید: «اگر می‌خواهیم ارتباط را با چند حزب موجود قطع کنیم باید با چند حزب واقعاً موجود هم ائتلاف کنیم. نمی‌توان سه ارتباط را قطع کرد تا در عالم خیال چهار ارتباط جدید برقرار شود. اگر نیروی سیاسی وزن داشته باشد و بتوان با آن کارکرد ما قطعاً به سراغش می‌رویم. اگر به‌جز گروه‌هایی که هستند و کمابیش درحرکت‌های سیاسی نقش دارند حزبی را می‌شناسید به ما معرفی کنید تا دیدگاه‌ها و مواضعشان را بررسی کنیم. باید توانایی‌ها و مواضعشان را به‌دقت بررسی کنیم.»

تجربه و کارنامه اصلاحات در ایران نشان داده است اصلاح‌طلبان به‌تنهایی قادر نخواهند بود اعتماد حتی نیمی از جامعهٔ ایران را هم به دست آورند؛ بنا بر اعترافات اصلاح‌طلبان تندرو خاتمی حتی ۱۰ درصد نیز میان جامعه اعتبار ندارد! در چنین شرایطی محفل رادیکال‌ها با ظرفیت براندازان در حال بازسازی تشکیلاتی است؛ این همان نقطه‌ای است که محسن آرمین آن را استفاده از فضای موجود در القاء تندروی به جامعه خوانده و خاتمی نیز بر آن تأکید ویژه دارد.

[1] https://www.irna.ir/news/8420620

[2] https://www.mehrnews.com/news/384701

برچسب‌ها