کد خبر 1178969
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۹

سابلیمینال (در انگلیسی Subliminal stimuli) ) به هر محرک حسی که پایین‌تر از آستانه ادراک آگاهانه فرد باشد، اطلاق می‌گردد. پیام های سابلیمینال به این دلیل که می‌گویند باور، احساسات و رفتار مردم را می تواند تحت تاثیر قرار دهد اهمیت دارد. همه ما  به عنوان اعضای جامعه مصرف کننده در معرض پیام های سابلیمینال قرار گرفته ایم.

پیامهای ناآگاهانه که مدتها به عنوان هنر تاریک اقناع در نظر گرفته می شدند، این پیام ها اغلب به تئوری های توطئه سیاستمداران و تبلیغ کنندگان مربوط دانسته می شوند که از آنها برای دستکاری ذهن ما و اصلاح رفتارهای ما استفاده می کنند.

اما آیا پیام های سابلیمینال واقعاً کارایی دارند؟ و اگر چنین است ، چگونه؟

بررسی های علمی در زمینه ی سابلیمینال از زمانی که برای اولین بار در دهه 1950 به صورت یک دانش عمومی در آمد تا کنون به آرامی در حال تکامل است.

پیام سابلیمینال چیست ؟

پیام های سابلیمینال به عنوان سیگنال های زیر آستانه مطلق (ATL) ذهن خودآگاه ما تعریف می شوند. کلمه "subliminal" در لغت به معنای "زیر آستانه" است.

اولین چیزی که در رابطه با این گونه پیام ها باید بدانیم این است که ما قادر نیستیم به صورت آگاهانه از آنها مطلع شویم حتی اگر بدنبال آن بگردیم. آستانه مطلق به عنوان کمترین سطح محرکی که ذهن ما قادر به تشخیص آن است تعریف می شود این محرک ها شامل  بینایی ، شنوایی یا حسی ، و غیره می تواند باشد. وقتی محرک های خارجی به زیر این سطح مطلق برسد ، نمی توان آن را آگاهانه تشخیص داد.

دومین چیزی که باید درک کنیم این است که ادراک سابلیمینال نتیجه ی یک روش ارتباطی است که عمدا و به گونه ای طراحی شده که در ما پاسخ خاصی را بر بیانگیزد ، به طوری که افراد کارهایی را انجام دهند که معمولاً انجام نمی داده اند.

به طور خلاصه ، هم درک و هم واکنش به پیام های سابلیمینال در سطح ناخودآگاه اتفاق می افتد. چرا تعریف واضح این دو ویژگی مهم است؟ از آنجا که بسیاری از نظریه های توطئه حتی هدف اصلی حمله خود را به درستی نمی دانند، به عبارت دیگر بسیاری سابلیمینال را با سوپرالیمینال اشتباه می گیرند.

سوپرالیمینال نقطه مقابل سابلیمینال است. در حالی که هر دو پاسخ عصبی را برانگیخته و در نتیجه بر رفتار ما تأثیر می گذارند. ذهن آگاه می تواند محرک های سوپرالیمینال را به راحتی درک کند.

یک مثال که نشان می دهد چگونه محرکهای ساپرالیمینال از طریق درک آگاهانه بر رفتار ما تأثیر می گذارند ، آزمایش شراب آلمانی و شراب فرانسه است.

در آزمایشی که در یک سوپرمارکت انگلیس انجام شد ، مجموعه ای از شراب های آلمانی و فرانسوی با طعم و قیمت یکسان به نمایش درآمد. سپس فروشگاه در روزهای متناوب موسیقی آلمانی و فرانسوی پخش می کرد. آنچه در ادامه اتفاق افتاد جذاب است: فروش شراب آلمانی در روزهایی که موسیقی آلمانی پخش می شد افزایش یافت و همین امر در هنگام پخش موسیقی فرانسوی در مورد شراب فرانسوی اتفاق افتاد.

در این مثال ، محرک ها ( پخش موسیقی) ساپرالیمینال هستند، زیرا می توانند آگاهانه درک شوند. جالب است که با وجود شنیدن موسیقی درون فروشگاه، تعداد کمی از خریداران موسیقی را به عنوان عامل اصلی انتخاب شراب گزارش کردند.

نیازی به گفتن نیست که پیام های ساپرالیمینال نیز زمانی که متوجه آنها نشویم بهترین نتیجه را دارند.

نحوه عملکرد پیامهای سابلیمینال

ذهن ما از دو قسمت متقابل تشکیل شده است: خودآگاه و ناخودآگاه. ذهن آگاه ما به ما امکان کنترل اجرایی افکارمان را می دهد. با آگاهی ، می توانیم فکر کنیم ، قضاوت کنیم ، احساس کنیم و تجربه کنیم.

اصطلاح "ناخودآگاه" که توسط فروید رواج یافته است ، به بخشی از ذهن ما گفته می شود که زیر سطح خودآگاه ما عمل می کند. این بخش از ذهن را می توان به عنوان مخفیگاه خواسته ها ، انگیزه ها و تجربیات گذشته مان که خارج از آگاهی ما وجود دارند ، تصور کرد.

آنچه واقعاً جذاب است این است که رفتار ناخودآگاه ما همیشه گویی بر روی سیستم خلبان خودکار است. ضمیر ناخودآگاه ما هنگام پردازش اطلاعات از هوشیاری قدرتمندتر است: ضمیر ناخودآگاه قادر است 20000 بیت اطلاعات را به طور همزمان پردازش کند ، در حالی که ذهن آگاه می تواند همزمان فقط با 7 ± 2 بیت اطلاعات کار کند.

در طول روز ، آیا از هر بار دم و بازدم خود مطلع هستید؟ یا از هر قدمی که برمی دارید تا نیفتید؟ اینها نمونه هایی از ناخودآگاه شماست. پیام های سابلیمینال ذهن ناخودآگاه ما را مجذوب خود می کنند. این پییامها از طریق فرایندی کار می کنند که در آن محرکهای حسی خارجی برای تحریک ذهن ما استفاده می شوند بدون اینکه ما متوجه سیگنالهای آنها شویم.

حال بیایید بیشتر به این محرک های حسی سابلیمینال بپردازیم. دانش مدرن 37 ورودی حسی شناخته شده را در هفت دسته گسترده کشف کرده است: بینایی ، شنوایی ، لامسه، بویایی، چشایی، دهلیزی (تعادل و حرکت) و تصورات (آگاهی از خویشتن). در این میان ، گروه بصری بر ادراک ما غالب است. از نظر ما ، پیام های مخفی دو حس را هدف قرار می دهند: بینایی و شنیداری و برای هر گروه نیز چندین روش و تکنیک خاص وجود دارد.

پیام های سابلیمینال دیداری

پیام های بصری سابلیمینال دو نوع دارد: : پیامهای سابویژوال و پیام های تعبیه شده

پیامهای سابویژوال به سرعت در پیش چشمانمان ظاهر و سپس محو می شوند - معمولاً چند میلی ثانیه - به طوری که بینندگان آنها را درک نمی کنند. در آزمایش کلاسیک جیمز ویکاری ، او دو قاب را که شامل "تشنه ای؟ کوکاکولا بنوش "و" گرسنه ای؟ پاپ کورن بخور »در یک فیلم. آنقدر سریع اتفاق افتاد که بینندگان فیلم قادر به تشخیص آنها نبودند.

پیام های تعبیه ای معمولاً تصاویری ساکن هستند که در یک محیط بصری ثابت تعبیه شده و به ظاهر از دید ما پنهان می شوند. آنها اغلب در تبلیغات چاپی ، مانند اسکناس دلار در تبلیغات برگر KFC ، دیده می شوند.

پیام های سابلیمینال شنیداری

پیام های شنیداری سابلیمینال شامل دو نوع است: ساب-اودیبل یا غیر قابل شنیدن  subaudible)) و پیام های وارون انگاری شده (back masking ).

پیام های غیرقابل شنیدن پیام های کم حجم هستند که در فایل های صوتی بلندتری وارد می شوند به گونه ای که شنیده نشوند.

وارون انگاری هم  یک پیام ویدیویی است که برعکس ضبط می شود تا هنگام پخش رو به جلو پیام اصلی پنهان شود. این نوع پیام اغلب در موسیقی پاپ، مانند آهنگ معروف گروه بیتلز "Number 9" استفاده می شود. در این آهنگ عبارت "number nine" بارها و بارها تکرار می شود به گونه ای که وقتی اهنگ به صورت برعکس پخش شود ، به صورت "turn me on dead man " شنیده می شود.

بنابراین پیام های سابلیمینال چگونه بر رفتار ما تأثیر می گذارند؟ یک نظریه پیشنهاد می دهد که پیام های سابلیمینال را می توان برای آماده سازی بصری و شنیداری جهت فعال سازی شبکه های معنایی ذهن شما مورد استفاده قرار داد.

همه ما شبکه هایی ازمفاهیم در ذهن خود داریم که از لحاظ معنایی به هم وابسته اند. هر مفهومی درون شبکه ای از گره های متصل به هم جای می گیرد. برای مثال اپل ( برند برجسته فناوری ) را در نظر بگیرید. هنگام شنیدن یا دیدن نام اپل ، ما به استیو جابز ، رایانه ، خلاقیت ، طراحی مینیمالیستی و غیره فکر می کنیم.

در زیر مثالی از یک شبکه معنایی معمولی آورده شده است:

در آزمایشی که در سال 2008 انجام گرفت، آرم شرکت اپل به مدت 30 میلی ثانیه برای یک گروه از افراد پخش شد که باعث ایجاد ارتباط با خلاقیت در ذهن آنها شد. در نتیجه ، این افراد توانستند به طور قابل توجهی راه حلهای خلاقانه تری نسبت به افرادی که در معرض آرم IBM قرار داشتند ، ارائه دهند. این یک مثال قدرتمند است که نشان می دهد چگونه آماده سازی بصری می تواند شبکه معنایی ما را بدون آگاهی ما فعال کند.

کاربردهای سابلیمینال در روانشناسی

حدودا 70 سال است که پیام های سابلیمینال وارد علم روانشناسی شده است و تحقیقات متعددی در این زمینه درباره اثربخشی پیام های زیر آستانه حسی انجام شده است. سالانه صدها تحقیق در سراسر دنیا توسط روانشناسان درباره اثربخشی این پیام ها و آثار مختلف آن انجام می شود.

در سال 1383 نیز دکتر محمد بهشتیان در پژوهشی به بررسی اثربخشی پیام های سابلیمینال در افزایش اعتماد به نفس پرداخت. این پژوهشگر درباره اثربخشی مشاوره آنلاین و مقایسه اثربخشی مشاوره آنلاین با مشاوره حضوری، اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی هم تحقیقاتی انجام داده است. برای مشاهده فهرست کامل مقالات و پژوهش های دکتر بهشتیان می توانید به آدرس www.beheshtiyan.ir  مراجعه کنید.

خلاصه و جمع بندی

نتایج 70 پژوهش درباره پیام های سابلیمینال نشان می دهد این پیام های میتواند بر ذهن ناهشیار ما اثرگذار باشد اما درباره میزان اثرگذاری آن گاهی در تبلیغات و برخی از سایت اغراق شده است. پس فراموش نکنیم که پیام های سابلیمینال می تواند بر افکار، رفتار و احساسات ما اثر گذار باشد. اما میزان اثر گذاری آن با توجه به شرایط و نوع استفاده متفاوت است.

** این محتوا صرفا جنبه تبلیغاتی دارد و توسط سفارش دهنده آن تهیه و تنظیم شده است

برچسب‌ها