کد خبر 1184335
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۰

مشاور تحقیر شده روحانی بدون عبرت گرفتن از جنایت‌های گذشته دولت اوباما، خواستار مذاکره با دولت بایدن شد.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: حمید ابوطالبی که معاونت سیاسی دفتر رئیس‌جمهور و مشاورت سیاسی روحانی را در سوابق خود دارد، در توییتر نوشت: بایدن در اجلاس مونیخ به نکات مهمی پرداخت: برعکس ترامپ که سیاستی آمریکایی براساس «نخست آمریکا» می‌خواست، سخنان بایدن بر «بازگشت آمریکا» به سیاست سنتی چندجانبه‌گرایانه استوار بود.

او در سیاست عدم اشاعه گذرا به موضوع هسته‌ای ایران اشاره کرد و گفت: آماده‌ایم با ۵+۱ در مورد هسته‌ای ایران همکاری کنیم؛ دقیقاً همانند ماکرون که گفت: باید به کمک شرکایمان به راه حلی مناسب در خصوص پرونده هسته‌ای ایران دست پیدا کنیم؛ یا خانم مرکل که از موضع آمریکا در موضوع هسته‌ای ایران حمایت کرد.

از این رو در اجلاس مونیخ، رهبران آمریکا و اروپا، صرفاً از بازگشت به ۵+۱ و تشکیل آن، و ضرورت یافتن راهی مناسب برای پرونده هسته‌ای ایران همراه با مسایل منطقه‌ای سخن گفتند؛ هیچ کس، نه تنها نامی از برجام نبرد، بلکه حتی به آن و ضرورت بازگشت طرفین به برجام هم اشاره‌ای نکرد.

وی می‌افزاید: علت اصرار آمریکا به برداشتن گام اول توسط ایران، همین امر است؛ تا پس از آن و برای ادامه راه، ۵+۱ تشکیل شود؛ ظاهراً اروپا هم با این سیاست موافق بوده و دلیل دعوت EU از ۵+۱ نیز چیزی جز این نیست؛ تا ایران تعهدات هسته‌ای برجام را اجرا کند؛ و آمریکا و اروپا هم از شدت تحریم‌ها برای گام‌های بعدی بکاهند.

اگر این برداشت درست باشد، برجام ققنوسی است که با توجه به مکانیزم ماشه و وضعیت حقوقی آمریکا، برداشتن هر گامی بدون آتش مذاکره مستقیم در مورد آن، خطایی استراتژیک است. چه اول آمریکا تحریم‌ها را بردارد، یا نخست ایران به تعهداتش برگردد،‌و یا ترکیبی زمانی از آن‌ها باشد.

چرا که باید وضعیتی پدید آورد تا پیش از هر اقدام عملی، «ثبات و دوام» آن اصالت داشته باشد؛ وگرنه شرایط آتی ایران همواره تابعی از سیاست‌های افراد در آمریکا خواهد بود. بر این مبنا، ایران باید به جای سیاست بازگشت ترتیبی به برجام، سیاستی جدید دراندازد. فرمالیسم ۵+۱ و میانجیگری EU+E۳ را برهم زند؛ به جای برجام زمان‌دار به ثبات استراتژیک بیاندیشد؛ به تجمیع توانایی‌ها و مذاکره مستقیم روی آورد؛ مذاکره جامع برای حل مشکلات ایران و آمریکا را برگزیند.»

اگرچه ابوطالبی سعی کرده مرادش را در لفافه کلمات بپیچد، اما روشن است که خواستار مذاکره مستقیم با آمریکا به بهانه حل مشکلات است. او اما به عنوان یک ایرانی توضیح نمی‌دهد که تکلیف برجام با همه خسارت‌ها و هزینه‌هایش برای کشورمان چه می‌شود؟ به عبارت دیگر،‌او به عنوان یکی از بزک‌کنندگان برجام در زمان خودش، حال می‌خواهد این یادگاری بزرگ(!) اعتمادکنندگان سهل‌اندیش به آمریکا را خاک کند و از نو، به آرزواندیشی و اعتماد به طرف عهدشکن برجام دعوت نماید.

ابوطالبی در این میان، همان کسی است که از سوی روحانی -بلافاصله پس از برجام- به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل نامزد شد تا احتمالاً نزدیکی رویااندیشانه را نسبت به دولت «اوبامای مودب» پیگیری کند. اما دولت اوباما در رفتاری موهن و تحقیرآمیز مدعی شد ابوطالبی تروریست است و ویزای حضور در نیویورک به او داده نخواهد شد!!

با وجود این رفتار قانون‌شکنانه و تحقیرآمیز که در ابعاد گسترده‌تر در پایمال کردن حقوق برجامی ایران یا تحریم‌های ویزا، آیسا، سیسادا و مصادره اموال ایران ادامه یافت، روشن نیست آقای ابوطالبی چرا دعوت به مذاکره دوباره می‌کند؟ آیا ظریف و حسین فریدون (برادر رئیس‌جمهور) به جای یک مذاکره، چند مذاکره مستقیم با طرف آمریکایی نداشتند و نتیجه آن، واگذاری برنامه‌ هسته‌ای در ازای مشتی وعده نسیه نبود؟ و آیا اگر به فرض محال، توانمندی موشکی و قدرت منطقه‌ای واگذار و کشور تضعیف شود، از متن آن «ثبات استراتژیک» حاصل می‌شود؟ یا این که این همان نسخه ابلهانه اعتماد معمر قذافی به آمریکا و اروپاست؟!

براستی اهل بیت علیهم‌السلام درست فرموده‌اند «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره» وقتی کسی تحقیر شد و این حقارت را در نفس خود هم پذیرفت، به طریق اولی، هیچ ابایی از به حقارت کشاندن مردم و کشور خود ندارد.»