کد خبر 118787
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۰:۵۸
مشرق- فوتبال و حواشي منحصر به فرد آن اين روزها تبديل به خبرسازترين جريان ورزش كشور شده، در حالي كه بسياري از كشورهاي دنيا خود را آماده حضوري مقتدر در المپيك مي‌كنند اما آنچه از سر و روي ورزش ما مي‌بارد حواشي فوتبال است و بس. البته در روزهايي كه بايد به المپيك پرداخت، پرداختن به معضلات فوتبال چندان منطقي نيست اما از آنجا كه اتفاقات روي داده غيرقابل باور و در نوع خود منحصر به فرد است نبايد به سادگي از كنار آن گذشت.
اين روزها و در ايام پاياني ليگ برتر موضوعي بر سر زبان‌ها افتاده تحت عنوان شايسته‌سالاري و توجه به استعداد‌هاي درخشان كه متأسفانه در سال‌هاي اخير به دليل رشد اختاپوس‌وار دلال‌ها در فوتبال و زد و بندها و پارتي‌هايي موجود در سطح فوتبال كشور به كلي به دست فراموشي سپرده شده است.
بازيكن سفارشي در حالي كه حتي در تست‌هاي فني باشگاه‌هاي مختلف رد شده، ‌بدون كوچك‌ترين سابقه بازي طي فصل‌هاي گذشته در يكي از بزرگ‌ترين باشگاه‌هاي كشور و قاره آسيا عضويت پيدا مي‌كند تا تنها يك سهميه از اين تيم كم شود و افتخار حضور در اين تيم به نام كوچك او زده شود.
قسمت سخت كار هم همين است، ‌يعني قرار دادن نام اين فرد (نه بازيكن) در بين نام بازيكنان تيم چرا كه در طول فصل كسي پيدا نشد كه سؤال كند اين فرد كيست؟ از كجا آمده؟ و چه كسي پشت سر او قرار دارد؟ يا اينكه اصلاً فوتبال مي‌داند يا در طول عمر خود توپ را از نزديك هم لمس نكرده؟
خيلي راحت بنا به دلايلي نظير پارلماني بودن پدر، آشنايي با استاندار، شناختن چند بزرگ سياسي او مي‌تواند نام خود را در جمع بازيكنان يك تيم بزرگ ببيند در حالي كه هستند بازيكنان مستعد و كارآمدي كه بنا به نداشتن آشنا و پارتي سال‌ها پشت خط مي‌مانند و دست آخر هم راه به جايي نمي‌برند.
خوب كه دقت كنيم در تيم‌هايي چون فجر سپاسي، نفت تهران،‌ شاهين اهواز، مس كرمان و... بازيكناني را مي‌بينيم كه تنها منتظر يك نگاه خريدارانه هستند براي اينكه از فرش به عرش صعود كنند كه البته استحقاق آن را هم دارند اما چون نگاه‌هاي فوتبال اين روزها پولكي هستند و پارتي را بيشتر از شايستگي مي‌بينند طبيعي است كه تا سال‌ها ديده نمي‌شوند.
خب بايد به حال اين فوتبال تأسف خورد، تأكيد مي‌كنيم در حالي بايد هوش و حواسمان در فاصله كمتر از سه ماه به المپيك مانده معطوف اين رويداد بزرگ و سرنوشت‌ساز ورزش باشد بايد بنشينيم و تأسف بخوريم كه بديهي‌ترين اصل در فوتبال ايران با كارشكني و سوءمديريت‌هاي موجود رعايت نمي‌شود شايسته‌سالاري در فوتبال ايران به هيچ انگاشته مي‌شود تا فوتبال ايران در رده ملي و باشگاهي محتاج بازيكناني باشد كه بايد گوشه‌ گوشه دنيا را در پي آنها دويد تا اگر عنايت كردند و از همه جا رانده شده بودند بيايند و افتخار دهند و پيراهن تيم‌هاي باشگاهي و ملي ما را به تن كنند!