به گزارش مشرق، آن روزی که در ابتدای پاییز 90، سیدمحمد جهرمی استعفا داد، مدت زمان اندکی از خروج محمودرضا خاوری از کشور گذشته بود و حالا دو مدیرعامل دو بانک بزرگ کشور سرنوشتی متفاوت یافتهاند. از خاوری در کانادا کسی اطلاعی ندارد اما جهرمی را لااقل تا امروز میتوان در دفتر کارش یافت آنچه می خوانید گزیده ای از گفتگوی مفصل هفته نامه پنجره با وی است.
- این تخلف بزرگ نشان میدهد که سیستمهای نظارت ضعیف است و بانک مرکزی و بانکها ملزم به تقویت نظارت هستند. بگذارید درباره این تخلف چند نکته را بگویم. اول اینکه برای رخ دادن چنین تخلفی کار مهندسی لازم است. با یک کارمند نمیشود چنین کاری را انجام داد و قطعا این یک کار مهندسیشده است. حلقهای تشکیل دادن و آن را به هم متصل کردن، یک کار مهندسی است. چون اگر هر کدام از این اضلاع به هم متصل نبودند این اتفاق با این گستردگی نمیافتاد. از روز اول هم گفتم که نمیتوان حدود 2800 میلیارد تومان ال سی بدون حمایت مسئولان بانکهایی که پول به آنها داده شده، به بانکها برده و نقد شود. از این 2800 میلیارد تومان فقط 2300 میلیارد تومان در بانک ملی بوده است؛ به غیر از تسهیلاتی که بانک ملی در حدود 800 میلیارد تومان به خود مه آفرید خسروی، جدای از این ال سیها داده بود. همین موضوع نشان میدهد که مسئولان وقت بانک ملی بهطور کامل در جریان کار بودهاند.
- ما مدارک دیگری حتی از بانک ملی به دست آورديم که به بانک صادرات اعلام کرده بود که شما در پایان سال 89 هیچ ال سیای به ما بدهکار نیستید. در صورتی که اگر همان ال. سیهای جعلی را به ما اعلام میکردند در سال 90 دیگر اتفاقی نمیافتاد. به ما در فروردین سال 90 بهطور کتبی اعلام کردند که شما ال سی ارزی و ریالی ندارید. این نشان میدهد که در بانک ملی یک تبانی در سیستم وجود داشته است. من در این فاصله با آقای خاوری صحبت کردم و ایشان اصرار داشت که بیاییم و موضوع را با هم حل کنیم.
او گفت بانک صادرات بدهیاش بابت ال سیها را به بانک ملی قبول ميکند اما 4 سال بعد آن را بدون سود پرداخت خواهد كرد. این پیشنهاد غیرمعقولی بود و من نپذیرفتم و تأکید کردم تا زمانیکه قوه قضاییه مسئولیت و بدهیای بر گردن بانک صادرات نگذارد، اجازه ندارم بانک صادرات را بدهکار کنم. استدلال من هم بر اساس قانون این بود که زمانی که تبانی و جعل صورت ميگيرد، مسئولیتی متوجه سازمانی که مدارک آن جعل شده، نیست.
- سوم ماه مبارک رمضان این اطلاعات به من رسید سعی کردم خبر آن درز نکند تا بازجوییها تمام شود، اطلاعات جدید به دست بیاید و مدارکی را که میتوانیم به دست بیاوریم کامل کنیم تا در اختیار وزارت اطلاعات و قوه قضاییه قرار دهیم. فکر میکنم چند روز بعد سایت تابناک اينچنين خبری را منتشر کرد. همان موقع من به روابط عمومی بانک صادرات اعلام کردم که یک اطلاعات بسیار مختصر منتشر کند که از طرف بانک صادرات پولی برداشت نشده و مدارکی از بانک صادرات جعل شده است. تلاش هم کردیم که این موضوع علنی نشود تا مسئولان قوه قضاییه و وزارت اطلاعات بتوانند به کارشان برسند. ما یکدفعه دیدیم پس از اینکه سایت تابناک این خبر را منتشر کرد، بعضي با سوء استفاده از اين خبر عليه من، رفتار كردند.
-ما تسهیلات مستقیم به نام گروه آریا ندادیم. این آقا را هم تا به حال ندیدهام. تسهیلات فقط مربوط به کارخانه بوده است. آن کارخانه هم قبل از اینکه واگذار شود این تسهیلات را گرفته است. همگی باید اجازه بدهیم که قوه قضاییه به وظیفه ذاتی خودش در مبارزه با فساد عمل کند. آقای رییسجمهوری هم که با عصبانیت مطالبی را بیان میکند بیشتر ناشی از این است که نگران رو شدن دست بعضی از اطرافیانش در این فساد است که بنده بهعنوان وظیفه خود در مبارزه با این فساد، این موضوعات را در اختیار مراجع ذیصلاح قضایی و اطلاعاتی گذاشتهام.
- روزنامه دولت مدعی شده كه من با وی ملاقات داشتهام و حتی وقتی جوابیه دادم آنرا چاپ نکردند. من هم مجبور شدم موضوع را رسانهای کنم. دولت نمیخواهد متهم باشد و طبیعی است که اتهام بزند اما ملاقاتهای خصوصی بسیاری با متهم اصلی پرونده تشکیل شده بود. در آن مصاحبه گفتم که بیایند در اینباره توضیح دهند. البته من نمیخواهم این موضوع را باز کنم.
-اجازه بدهید برخی مسایل را بيان نكنم؛ به موقع آنها را مطرح خواهم کرد. در حال حاضر خوشبختانه قوه قضاییه به خوبي رسیدگی كرده و مدارک کاملتری پیدا کرده است. از سوی دیگر اعترافات خوبی هم به دست آمده و مشخص شده که آقای خاوری چه میزان پول گرفته است یا اینکه خواهرزاده آقای مشایی چه مقدار دریافت کرده است. در کیفرخواست نامش آورده شده است. همچنین برخی از معاونان، مدیران کل و کارشناسان برخی از وزارتخانهها هم هستند. دو مدیر عامل بانک دولتی در این داستان رشوه گرفتهاند و در کیفرخواست آمده است. آنچه در کیفر خواست این 32 نفر مطرح شده است سبب شده مردم بیشتر آگاهی پیدا کنند.
- من خود را جدا نکردهام و حتی مدعی هم هستم و برای رسیدگی به تخلفات همکاری فراوانی کردهام. یکی از دلایلی که من وارد بانک شدم این بود که بتوانم یک بخشی از مجموعه کنترل نقدینگی و نوع واگذاری و پرداخت تسهیلات را نظم بدهم. این فساد بزرگ قبل از اینکه من به بانک صادرات بروم بهوجود آمده بود. در واقع از تیرماه 1388 با تبانی یک رییس شعبه با رییس کارخانه و گروه امیر منصور آریا و هم چنین مسئولان بانکهای دیگر بهوجود آمده بود. درصورتی که من تیر ماه هنوز وزیر کار بودم. شهریور ماه از وزارت کار آمدم بیرون و اوایل آبان به بانک صادرات رفتم. این موضوع فساد بانکی، قدیمی است. خود این گروه در اعترافاتش میگوید که از سال 65 از بانکهای دیگر این کار را انجام دادهاند. یعنی نه فقط این فرد بلکه چند گروه دیگر از این مدل میتوانستند این سوء استفادهها را انجام بدهند که چندین موردش را خودمان به قوه قضاییه معرفی کرده بودیم. حتی به شخصه بعضی از افراد را از بانک اخراج کردم بهخاطر این نوع فسادی که در سیستم بانکی وجود داشت. این فساد دقیقا نشان میدهد که یک سیستم خود کنترلی نظارتی در مسأله ال سیها در بانکها وجود ندارد. باید بانک مرکزی این سیستم را بهوجود میآورد و کنترل میکرد و هر بانکی هم سیستم نظارتی داخلی خودش را پیگیری میکرد. ما سیستم بازرسی را از سال 90 تغییر دادیم و آموزشهای جدیدی را برای بازرسان گذاشتیم. همین باعث شد که این موضوع فساد بانکی فاش شود. بخش مهمي از اين افشاگري ناشي از اطلاعاتی بود که خودشان به ما داده بودند و یک بخش دیگر هم ناشي از کنترل و نظارتی بود که بهصورت جدید توانسته بودیم راه اندازی کنیم. چون ال سیها در خود بانک صادرات ثبت نمیشد و در بیرون از بانک برگهها جعل میشد خیلی قابل کنترل و پیدا کردن نبود اما این مسأله قابل تشخیص بود که در بانک ملی با توجه به پرداخت وجوه به صورت روشن در سیستم ثبت میشد.
- من با آقای خاوری صحبت کردم و ایشان اصرار میکرد که بیاییم و موضوع را خودمان با هم حل کنیم.من چندین جلسه در وزارت اقتصاد و بانک مرکزی با آقای خاوری داشتم. حتی وقت هم گرفته بودم تا بروم پیش آقای احمدینژاد و به ایشان بگویم افراد زیر مجموعهات فساد اقتصادی دارند ولی مسئولان وزارت اقتصاد و بانک مرکزی بهگونهای ذهنیت برای آقای احمدینژاد بهوجود آورده بودند که اصلا آمادگي پذیرش حرفهای من را هم نداشت و به همین خاطر هم وقت برای شنیدن حرفهای من نگذاشت. ایشان گمان میکردند آن مصاحبه من ضربه بزرگی زده است. بعد از آن هم به آقای بهمنی و آقای حسینی گفته بود که باید من را از ریاست بانک صادرات برکنار کنند. من هر روز پیگیری میکردم و در برخی جلسات آقای احمدینژاد را دیدم و به ایشان گفتم نیم ساعت به من وقت بدهید که دیدم میترسد از زبان من موضوع تخلف را بشنود. خدا به همه ما توفیق بدهد که بصیرت لازم را پیدا کنیم.
-. آقای بهمنی گفت: « استعفا بدهید.» من هم به ایشان گفتم: « من استعفا نمیدهم چراکه اولا مقصر شناخته میشوم و ثانیا دارم موضوع را پیگیری میکنم و در بانک ملی و بانک مرکزی، به سر و نخهایی رسیدهام. همچنین پیرامون موضوع فساد بانکی در دولت، مجموعه دولت و اطرافیان آقای احمدینژاد اطلاعاتی کسب کردم که در اختیار قوه قضاییه گذاشتم و پیگیر آن هم هستم. اگر میخواهید من را عزل کنید.» از طرفی دیگر هم برخی با من مخالفتهاي زیادی میکردند.
- این تخلف بزرگ نشان میدهد که سیستمهای نظارت ضعیف است و بانک مرکزی و بانکها ملزم به تقویت نظارت هستند. بگذارید درباره این تخلف چند نکته را بگویم. اول اینکه برای رخ دادن چنین تخلفی کار مهندسی لازم است. با یک کارمند نمیشود چنین کاری را انجام داد و قطعا این یک کار مهندسیشده است. حلقهای تشکیل دادن و آن را به هم متصل کردن، یک کار مهندسی است. چون اگر هر کدام از این اضلاع به هم متصل نبودند این اتفاق با این گستردگی نمیافتاد. از روز اول هم گفتم که نمیتوان حدود 2800 میلیارد تومان ال سی بدون حمایت مسئولان بانکهایی که پول به آنها داده شده، به بانکها برده و نقد شود. از این 2800 میلیارد تومان فقط 2300 میلیارد تومان در بانک ملی بوده است؛ به غیر از تسهیلاتی که بانک ملی در حدود 800 میلیارد تومان به خود مه آفرید خسروی، جدای از این ال سیها داده بود. همین موضوع نشان میدهد که مسئولان وقت بانک ملی بهطور کامل در جریان کار بودهاند.
- ما مدارک دیگری حتی از بانک ملی به دست آورديم که به بانک صادرات اعلام کرده بود که شما در پایان سال 89 هیچ ال سیای به ما بدهکار نیستید. در صورتی که اگر همان ال. سیهای جعلی را به ما اعلام میکردند در سال 90 دیگر اتفاقی نمیافتاد. به ما در فروردین سال 90 بهطور کتبی اعلام کردند که شما ال سی ارزی و ریالی ندارید. این نشان میدهد که در بانک ملی یک تبانی در سیستم وجود داشته است. من در این فاصله با آقای خاوری صحبت کردم و ایشان اصرار داشت که بیاییم و موضوع را با هم حل کنیم.
او گفت بانک صادرات بدهیاش بابت ال سیها را به بانک ملی قبول ميکند اما 4 سال بعد آن را بدون سود پرداخت خواهد كرد. این پیشنهاد غیرمعقولی بود و من نپذیرفتم و تأکید کردم تا زمانیکه قوه قضاییه مسئولیت و بدهیای بر گردن بانک صادرات نگذارد، اجازه ندارم بانک صادرات را بدهکار کنم. استدلال من هم بر اساس قانون این بود که زمانی که تبانی و جعل صورت ميگيرد، مسئولیتی متوجه سازمانی که مدارک آن جعل شده، نیست.
- سوم ماه مبارک رمضان این اطلاعات به من رسید سعی کردم خبر آن درز نکند تا بازجوییها تمام شود، اطلاعات جدید به دست بیاید و مدارکی را که میتوانیم به دست بیاوریم کامل کنیم تا در اختیار وزارت اطلاعات و قوه قضاییه قرار دهیم. فکر میکنم چند روز بعد سایت تابناک اينچنين خبری را منتشر کرد. همان موقع من به روابط عمومی بانک صادرات اعلام کردم که یک اطلاعات بسیار مختصر منتشر کند که از طرف بانک صادرات پولی برداشت نشده و مدارکی از بانک صادرات جعل شده است. تلاش هم کردیم که این موضوع علنی نشود تا مسئولان قوه قضاییه و وزارت اطلاعات بتوانند به کارشان برسند. ما یکدفعه دیدیم پس از اینکه سایت تابناک این خبر را منتشر کرد، بعضي با سوء استفاده از اين خبر عليه من، رفتار كردند.
-ما تسهیلات مستقیم به نام گروه آریا ندادیم. این آقا را هم تا به حال ندیدهام. تسهیلات فقط مربوط به کارخانه بوده است. آن کارخانه هم قبل از اینکه واگذار شود این تسهیلات را گرفته است. همگی باید اجازه بدهیم که قوه قضاییه به وظیفه ذاتی خودش در مبارزه با فساد عمل کند. آقای رییسجمهوری هم که با عصبانیت مطالبی را بیان میکند بیشتر ناشی از این است که نگران رو شدن دست بعضی از اطرافیانش در این فساد است که بنده بهعنوان وظیفه خود در مبارزه با این فساد، این موضوعات را در اختیار مراجع ذیصلاح قضایی و اطلاعاتی گذاشتهام.
- روزنامه دولت مدعی شده كه من با وی ملاقات داشتهام و حتی وقتی جوابیه دادم آنرا چاپ نکردند. من هم مجبور شدم موضوع را رسانهای کنم. دولت نمیخواهد متهم باشد و طبیعی است که اتهام بزند اما ملاقاتهای خصوصی بسیاری با متهم اصلی پرونده تشکیل شده بود. در آن مصاحبه گفتم که بیایند در اینباره توضیح دهند. البته من نمیخواهم این موضوع را باز کنم.
-اجازه بدهید برخی مسایل را بيان نكنم؛ به موقع آنها را مطرح خواهم کرد. در حال حاضر خوشبختانه قوه قضاییه به خوبي رسیدگی كرده و مدارک کاملتری پیدا کرده است. از سوی دیگر اعترافات خوبی هم به دست آمده و مشخص شده که آقای خاوری چه میزان پول گرفته است یا اینکه خواهرزاده آقای مشایی چه مقدار دریافت کرده است. در کیفرخواست نامش آورده شده است. همچنین برخی از معاونان، مدیران کل و کارشناسان برخی از وزارتخانهها هم هستند. دو مدیر عامل بانک دولتی در این داستان رشوه گرفتهاند و در کیفرخواست آمده است. آنچه در کیفر خواست این 32 نفر مطرح شده است سبب شده مردم بیشتر آگاهی پیدا کنند.
- من خود را جدا نکردهام و حتی مدعی هم هستم و برای رسیدگی به تخلفات همکاری فراوانی کردهام. یکی از دلایلی که من وارد بانک شدم این بود که بتوانم یک بخشی از مجموعه کنترل نقدینگی و نوع واگذاری و پرداخت تسهیلات را نظم بدهم. این فساد بزرگ قبل از اینکه من به بانک صادرات بروم بهوجود آمده بود. در واقع از تیرماه 1388 با تبانی یک رییس شعبه با رییس کارخانه و گروه امیر منصور آریا و هم چنین مسئولان بانکهای دیگر بهوجود آمده بود. درصورتی که من تیر ماه هنوز وزیر کار بودم. شهریور ماه از وزارت کار آمدم بیرون و اوایل آبان به بانک صادرات رفتم. این موضوع فساد بانکی، قدیمی است. خود این گروه در اعترافاتش میگوید که از سال 65 از بانکهای دیگر این کار را انجام دادهاند. یعنی نه فقط این فرد بلکه چند گروه دیگر از این مدل میتوانستند این سوء استفادهها را انجام بدهند که چندین موردش را خودمان به قوه قضاییه معرفی کرده بودیم. حتی به شخصه بعضی از افراد را از بانک اخراج کردم بهخاطر این نوع فسادی که در سیستم بانکی وجود داشت. این فساد دقیقا نشان میدهد که یک سیستم خود کنترلی نظارتی در مسأله ال سیها در بانکها وجود ندارد. باید بانک مرکزی این سیستم را بهوجود میآورد و کنترل میکرد و هر بانکی هم سیستم نظارتی داخلی خودش را پیگیری میکرد. ما سیستم بازرسی را از سال 90 تغییر دادیم و آموزشهای جدیدی را برای بازرسان گذاشتیم. همین باعث شد که این موضوع فساد بانکی فاش شود. بخش مهمي از اين افشاگري ناشي از اطلاعاتی بود که خودشان به ما داده بودند و یک بخش دیگر هم ناشي از کنترل و نظارتی بود که بهصورت جدید توانسته بودیم راه اندازی کنیم. چون ال سیها در خود بانک صادرات ثبت نمیشد و در بیرون از بانک برگهها جعل میشد خیلی قابل کنترل و پیدا کردن نبود اما این مسأله قابل تشخیص بود که در بانک ملی با توجه به پرداخت وجوه به صورت روشن در سیستم ثبت میشد.
- من با آقای خاوری صحبت کردم و ایشان اصرار میکرد که بیاییم و موضوع را خودمان با هم حل کنیم.من چندین جلسه در وزارت اقتصاد و بانک مرکزی با آقای خاوری داشتم. حتی وقت هم گرفته بودم تا بروم پیش آقای احمدینژاد و به ایشان بگویم افراد زیر مجموعهات فساد اقتصادی دارند ولی مسئولان وزارت اقتصاد و بانک مرکزی بهگونهای ذهنیت برای آقای احمدینژاد بهوجود آورده بودند که اصلا آمادگي پذیرش حرفهای من را هم نداشت و به همین خاطر هم وقت برای شنیدن حرفهای من نگذاشت. ایشان گمان میکردند آن مصاحبه من ضربه بزرگی زده است. بعد از آن هم به آقای بهمنی و آقای حسینی گفته بود که باید من را از ریاست بانک صادرات برکنار کنند. من هر روز پیگیری میکردم و در برخی جلسات آقای احمدینژاد را دیدم و به ایشان گفتم نیم ساعت به من وقت بدهید که دیدم میترسد از زبان من موضوع تخلف را بشنود. خدا به همه ما توفیق بدهد که بصیرت لازم را پیدا کنیم.
-. آقای بهمنی گفت: « استعفا بدهید.» من هم به ایشان گفتم: « من استعفا نمیدهم چراکه اولا مقصر شناخته میشوم و ثانیا دارم موضوع را پیگیری میکنم و در بانک ملی و بانک مرکزی، به سر و نخهایی رسیدهام. همچنین پیرامون موضوع فساد بانکی در دولت، مجموعه دولت و اطرافیان آقای احمدینژاد اطلاعاتی کسب کردم که در اختیار قوه قضاییه گذاشتم و پیگیر آن هم هستم. اگر میخواهید من را عزل کنید.» از طرفی دیگر هم برخی با من مخالفتهاي زیادی میکردند.