به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
ولی نصر در دولت اوباما، مشاور ریچارد هالبروک (نماینده ویژه در امور افغانستان و پاکستان) بود و هماکنون در کنار شورای روابط خارجی، عضو اندیشکده بروکینگز است. او ضمن یادداشتی در نشریه فارنافرز نوشت: سیاست فشار حداکثری ترامپ تاثیرات اندکی علیه ایران داشت. آمریکا که از برجام خارج شد و دوباره تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرد، اما این اقدامات نه تنها موجب مهار فعالیتهای این کشور نشد بلکه به مقامات آن جسارت بخشید تا فعالیتهای غنیسازی هستهای خود را توسعه دهند. نتیجه این امر، تنش منطقهای بیشتر و افزایش خطر درگیری مستقیم بین واشنگتن و تهران بود.
رئیس جمهور بایدن میداند که باید این سیر خطرناک را متوقف و معکوس کند. بایدن به امید بازگشت به توافقنامهای که رئیس سابق او، باراک اوباما، در سال ۲۰۱۵ آن را به امضا رساند، پذیرفته که به گفتوگو با امضاکنندگان توافق بپیوندد.
اما جبران خسارت وارده توسط دولت قبلی آسان نیست. برای ماندن امیدی به نجات توافق، دولت جدید آمریکا باید گامهایی سریع بردارد.
ایران میخواهد واشنگتن کلیه تحریمهای اعمالشده توسط دولت قبلی، از جمله تحریمهایی که مانع فروش نفت ایران و دسترسی به سیستم مالی بینالمللی است را لغو کند.
برخی از نهادهای سیاست خارجی آمریکا و اروپا معتقدند که واشنگتن باید قبل از پیوستن مجدد به توافق، برای پیروی کامل یا حتی کسب امتیازات بیشتر بر تهران فشار آورد. اکنون واشنگتن ممکن است وسوسه شود که میتواند برای کسب مزیتهای بیشتر بر تهران فشار آورد. با این وجود تأخیر در احیای برجام فقط باعث میشود دست بایدن خالیتر شود و توافقنامه ۲۰۱۵ در معرض نابودی کامل قرار گیرد. در صورت وقوع چنین اتفاقی، ایران میتواند تهدیدهای افزایش غنیسازی اورانیوم و تسریع در برنامههای هستهای خود را دنبال کند.
حاکمان ایران میدانند که باید اقتصاد کشور را تقویت کنند، اما آنها نیز تحت فشار سیاسی فوقالعادهای قرار دارند تا در برابر آمریکا بایستند. فشارهای فزاینده اقتصادی آمریکا و ترورها فقط موضع تندروها در ایران را تقویت کرده است. بدون شک این اقدامات همزمان با تقویت مواضع اصولگرایان، جناح معتدل را که حامی تعامل و دیپلماسی محسوب میشود به حاشیه برده است. فضای رسانهای در ایران نیز حاکی از همین موضع و اظهارات ضد دیپلماسی و ضد آمریکایی دارد.
ایران در پاسخ به کمپین فشار حداکثری ترامپ سیاست صبر استراتژیک را در پیش گرفت، اما هرچه تعلل بایدن در بازگشت به برجام طولانیتر شود، رهبران ایران تمایل بیشتری به استفاده از اهرمهای منطقهای و برنامه هستهای برای فشار بر آمریکا دارند. به همین دلیل، بایدن باید سریعا برای بازگشت به توافق اقدام کند و خواستههای آمریکا را به بعد از بازگشت به برجام و مذاکرات آتی موکول کند.
استراتژی ترامپ در ایران به عنوان تلاشی همه جانبه برای تغییر حکومت، تضعیف یا حتی تجزیه ایران و تغییر توازن قدرت منطقهای به نفع رقبای این کشور تلقی میشد. با تشدید تحریمهای ایران، فشار عظیمی بر مردم وارد شد به طوری که آنها در اوج شیوع کرونا دسترسی به دارو و تجهیزات درمانی نداشتند.
به نظر میرسد فشار حداکثری در بحبوحه همهگیری کرونا، عملا مردم ایران را در برابر قدرت نرم آمریکا ایمن کرده است و هر چقدر بیشتر ایرانیها آمریکا را به چشم تهدید ببینند، احتمال حمایت از برنامه هستهای بهعنوان یک عامل بازدارنده ضروری از سوی آنها بیشتر است. در مجموع واشنگتن باید به سرعت توافق را احیا کند تا از وقوع بحران در منطقه اجتناب شود.
به گزارش انتخاب، در ادامه این تحلیل آمده است، بایدن باید سریع و بهصورت کامل به برجام برگردد. از جمله اقدامات اعتمادسازی که بایدن باید انجام دهد رفع محدودیتهای ویزا در مورد ایرانیان، ارائه معافیت برای فروش نفت ایران، آزاد کردن برخی از وجوه ایران در بانکهای آسیایی و چراغ سبز به صندوق بینالمللی پول برای تصویب وام اضطراری ۵ میلیارد دلاری برای ایران برای مبارزه با کرونا است. بازگشت سریع به توافق هستهای بدون خطر نیست. دولت بایدن با مخالفت شدیدی در کنگره روبهرو خواهد شد، بهویژه اگر ایران نتواند به سرعت اقدام متقابل برای بازگشت به تعهدات انجام بدهد. اما نابودی برجام خطر بسیار بیشتری را برای خلق یک بحران تمامعیار در خاورمیانه دربر دارد.