سرویس جهان مشرق - شلیک افسر زن پلیس به دانته رایت، جوان آمریکایی سیاهپوست ۲۰ ساله به دلیل تخطی از مقررات ترافیکی که به کشته شدن وی انجامید، باعث آشوب و تظاهرات اعتراضآمیز در شهر مینیاپولیس ایالت مینهسوتا و سرایت آن به دیگر شهرهای آمریکا شد.
این آشوبها و ناآرامیها به سرعت اوج گرفت و به غارت و تخریب اموال عمومی منجر شد. نیروهای پلیس از گاز اشکآور، نیروهای ضدشورش گارد ملی و قانون منع رفتوآمد برای کنترل اوضاع بهره بردند.
کارشناسان اعلام کردند که این اتفاق در ده مایلی نقطهای روی داد که سال گذشته جرج فلوید در آن کشته شد. تبعیضهای نژادی در سالهای اخیر که به دو قطبیسازیهای سیاسی و اجتماعی منجر شده در کنار بحران کووید-۱۹، همانند ریختن نفت بر آتش اعتراضات بوده است.
سرایت اعتراضات به دیگر شهرهای آمریکا
در حالی که تنشها بر سر کشته شدن دانته رایت برای چندمین شب متوالی در سراسر ایالات متحده ادامه دارد، تظاهرکنندگان ساختمان پلیس را به آتش کشیدند. مرگ این شهروند سیاهپوست به سرعت در شهرهای مختلف آمریکا باعث بروز تظاهرات در مینیاپولیس، پورتلند، نیویورک، فیلادلفیا و شیکاگو شده است.
در پورتلند پس از آنکه حدود ۱۰۰ نفر در یک راهپیمایی از پارک کنتون به سمت دفتر انجمن پلیس پورتلند حرکت کردند، به سرعت از کنترل خارج شد. به گفته پلیس نیز در مینهسوتا بیش از ۶۰ نفر در جریان این اعتراضات دستگیر شدهاند.
همزمانی قتل دانته رایت با دادگاه قاتل جورج فلوید
این حادثه همزمان با برگزاری جلسههای محاکمه درک چاوین افسر پلیس متهم به قتل جورج فلوید رخ داد؛ جوان سیاهپوست دیگری که ۲۵ ماه مه گذشته در همین شهر مینیاپولیس و زمانی که در بازداشت پلیس قرار داشت، از شدت فشار زانوی «درک چاوین» بر گردنش جان سپرد و زمینهساز شکلگیری جنبش اعتراضی جهانی با شعار «جان سیاهپوستان ارزش دارد»، شد. مرگ دانته رایت در حالی رخ داد که تنشهای نژادی به دلیل محاکمه درک چاوین، پلیس سفیدپوست متهم به قتل جورج فلوید همزمان بالا گرفته بود.
با وجود اعلام منع رفتوآمد شبانه در مینیاپولیس، پلیس تاکنون دهها معترض خشمگین را بازداشت کرده است. اعتراضها به حدی بوده که حدود هزار نفر از نیروهای گارد ملی به منطقه اعزام شدهاند تا در صورت لزوم وارد عمل شوند.
همچنین بر اساس اعلام مقامات تاکنون نزدیک به ۲۰ فروشگاه در این شهر از سوی برخی از معترضان غارت شدهاند.
آمریکا دچار بیماری مزمن شده است
پایگاه راشا تودی در همین رابطه مینویسد: قتل این جوان سیاهپوست با مخالفت قابل پیشبینی دو جناح سیاسی ایالات متحده روبرو شده است. چپها، نژادپرستی سازمانی حاکم بر پلیس آمریکا را محکوم نمودهاند، در حالی که راستگراها، خشونتها و زدوخوردها را همانند اتفاقات رویداده در سال گذشته، محکوم مینمایند.
اما این اتفاقات در حال افزایش را باید نمادی از آمریکای مدرن دانست: هرجومرج، ازهمگسیخته و با جریان مداوم بینظمی داخلی خشونتبار. این شرایطی است که نه لیبرالها و نه محافظهکاران پاسخی در مورد آن ندارند. در سال گذشته، گروه نخست، حضور دونالد ترامپ را در قدرت علت این مشکلات میدانستند. صرفنظر از آشوبهای واشنگتن در آستانه مراسم تحلیف جو بایدن، حضور ترامپ در قدرت را باید یکی از دلایل افزایش این بیماری در کشور و نه خود آن دانست.
پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، احساس نادرستی به وجود آمد که ورود جو بایدن به کاخ سفید باعث بازگشت وضعیت آمریکا به شرایط عادی خواهد شد و میتواند همه مشکلات آمریکا را حل کند. اما یک مشکل وجود دارد: ما با یک شرایط نرمال جدید روبهرو هستیم و اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
جامعه آمریکا ازهمگسیخته شده است
راشا تودی ادامه داد: با وجود اتفاقاتی نظیر تیراندازیهای با تلفات بالا، کشته شدن توسط نیروهای پلیس، آشوب در مقابل این اتفاقات و یا اقدامات حامیان ترامپ برای ایجاد ناامنی، آیا این همان کشوری است که دروازه آرزوها و رؤیاها بوده است؟ آیا این کشور برای همه ساکنانش است؟ ما با جامعه روبرو هستیم که ازهمگسیخته شده و راهکاری بهتر از قیام در برابرش ندارد.
افزایش غارت و دزدی در آمریکا
اگرچه اقتصاد آمریکا به سرعت در مسیر احیای مجدد است، شاخصهای بازار سرمایه اوج گرفته و خبری از کمکهای حمایتی دولت نیست، به نظر میرسد که در ایالات متحده هیچکس خوشحال نیست و این شرایط نشاندهنده نابرابریهای عمیق ثروت، بیعدالتی و ناامیدی است که بسیاری از گروهها در این کشور همهروزه با آن روبرو هستند.
این موضوع روشن است که سهم شهروندان از اقتصاد ناعادلانه است. این اعتراضات نشان میدهد که مردم از خشونت پلیس ناراحت هستند، اما چرا آنها به سوی غارت گام برمیدارند؟ چرا عدهای از اتفاقات اخیر به عنوان فرصتی برای سرقت اموال بدون توجه به پیامدهای آن مینگرند؟
شرایط اجتماعی در آمریکا انفجاری و بحرانی است
نویسنده در پایان تصریح کرد: اتفاقات کنونی بدین معنا نیست که آنها انسانهایی شرور هستند، بلکه نشاندهنده کیفیت زندگی گروههایی است که کاملاً ناراضی و سرخورده هستند. این اتفاقات، تصویری که از آمریکا به جهانیان نشان داده شده را مخدوش کرده است. دلایل اندکی وجود دارد که این نرمال جدید تغییر خواهد کرد و این تنشها در جامعه شکننده کنونی، همچنان ادامه خواهد یافت و شاهد انفجار آن بدون هشدار قبلی خواهیم بود.
انتخاب رئیسجمهور جدید ممکن است تنها به حضور جایگزینی باادبتر نسبت به رئیسجمهور پیشین تلقی شود. بایدن یک رئیسجمهور انقلابی و یا رادیکال نیست. او فاقد دیدگاه و خواست سیاسی، فاقد رهبری و حتی فاقد شخصیت مورد نیاز برای پیشگامی در تغییراتی همهجانبه مورد نیاز آمریکا است.
بدین ترتیب در این شرایط، اعتراضات مردمی در کنار هرجومرج و مشکلات مربوط به آن همچنان ادامه خواهد یافت. در عین حال ایالات متحده ادعا میکند آنچه به عنوان هرجومرج از این کشور در رسانهها منتشر میشود، بخشی از رؤیای آمریکایی است. هرچند مردم این کشور تمایلی به باور آن ندارند.