گفتوگوی تفصیلی فارس با تیموریان را در زیر میخوانید.
از لیگ انگلستان و حضورت در آنجا شروع کنیم. تصور میکردیم بیشتر از این دوام بیاوری.
دیگر چقدر دوام بیاورم؟ 4 سال در آنجا بازی کردم. من نمیخواستم از لیگ انگلستان برگردم اما ویزای کارم به مشکل خورد و بالاجبار لیگ انگلیس را ترک کردم.
چرا در یک کشور دیگر به فوتبالت ادامه ندادی در حالی که میتوانستی این کار را انجام دهی؟
باید دوباره استارت میزدم و با شرایط جدید کنار میآمدم. درست است که در دو فصل آخر در لیگ انگلیس زیاد بازی نکردم اما شرایطم در آنجا خوب بود و از همه چیز راضی بودم. همه چیز حرفهای بود و حتی در آستانه امضای قرارداد با بلکبرن بودم ولی به خاطر ویزای کار به مشکل خوردم. اگر در آنجا ویزای کار نداشته باشی، پناهنده محسوب میشوی. هر بازیکن خارجی که در ایران میبینید صد در صد ویزای کار دارد. چون فوتبال یک شغل محسوب میشود. حتی وکیل گرفتم که کارم را درست کند اما نشد.
بیشتر توضیح میدهی؟
پیشنهاد بسیار جدی از کشورهای دیگر نداشتم و نمیخواستم فقط در تیمی حضور داشته باشم و وقتم را بگذرانم. یک مقدار هم دوری از خانواده باعث شد به ایران برگردم.
وقتی به انگلستان رفتی معرف خوبی برای فوتبال ایران بودی؟ آنها لیگ ایران و بازیکنان را میشناختند؟
واقعا فوتبال ایران را نمیشناختند. خیلی سختی کشیدم تا من را بشناسند. آنجا خیلی خوب تمرین میکردم و در هر بازی که به زمین میرفتم بهترین بازیکن زمین میشدم. یا گل میزدم یا پاس گل میدادم. البته مقداری از مدیر برنامه ضربه خوردم. هنگامی که به جام ملتها رفتم و برگشتم کسی را نداشتم که بخواهد برایم با تیمهای مختلف صحبت کند. آنجا مثل ایران و یا امارات نیست. شاید بعد از 4 ماه بازی کردن یک پیشنهاد خوب پیدا کنی.
از سختیهایی که کشیدی نگفتی؟
در 6-7 ماه اول که اصلا زبان بلد نبودم. موقعی که میخواستیم فیلم بازی را تماشا کنیم، به تنهایی من را میبردند و برایم توضیح میدادند. در آنجا از نوجوانان تا بزرگسالان همه با یک سیستم تمرین میکنند. وقتی کسی از تیمهای پایه به تیم بزرگسالان راه پیدا میکند با سیستم بازی بزرگسالان آشنا است. بعد از 6 ماه راه افتادم و فکر میکنم خیلی آماده بودم اما باید بپذیریم که از نظر خودم آماده بودم ولی در فضای آنجا آماده نبودم.
تو را در لیگ برتر درک میکردند؟
واقعا کمکم میکردند و مثل ایران نیست که یک بازیکن خارجی برای جا افتادن زمان زیادی بخواهد. صبح و شب تمرین میکردیم و کار خاصی نداشتیم.
لیگ انگلیس حاشیههای لیگ ایران را داشت؟
خیلی بیشتر از اینجا حاشیه داشت اما در ایران همه حساس هستند. در اینجا خبرگزاریها و رسانهها خیلی حساس میشوند، در اروپا بدتر است و همه حتی زندگی شخصی بازیکنان را هم پیگیری میکنند ولی با این وجود انصافا از کنار خیلی مسائل ساده میگذرند اما اینجا تا روزگار بازیکن را سیاه نکنند دست بردار نیستند.
اما خیلیها میگویند این اتفاقات فقط در لیگ ایران میافتد؟
من قبول ندارم. اسپانیا و فرانسه بیشترین حاشیهها را در فوتبال خود دارند.
فارس: پس چرا فوتبال آنها موفقتر از فوتبال ایران است؟
به این خاطر که بازیکنان خارجی زیادی در لیگ کشورشان بازی میکنند. شما برزیلیها را از لیگ فرانسه بیرون کنید، ببینید چقدر افت میکنند. بر عکس 5 بازیکن برزیلی به لیگ ایران اضافه کنید ببینید چقدر لیگ ما پیشرفت خواهد کرد. مشکل ما یکی دو تا نیست. پول داریم، زمین نداریم. مثلا پرواز اختصاصی با هواپیمای رئیس جمهور برایمان گرفتند. 60 نفر همراه تیم ملی با ما سوار این هواپیما شدند. من و یک سری از بازیکنان به دلیل کمبود جا در نمازخانه هواپیما خوابیدیم. میخواستیم برای بازی با کره جنوبی به این کشور برویم. من،حسین کعبی و جواد کاظمیان و سه چهار نفر دیگر مجبور شدیم به نمازخانه هواپیما برویم. در عوض لیدرها در بهترین قسمت هواپیما نشسته بودند. به اسم ما بود و به کام آنها. البته این چیزها مسئلهای نیست و خوابیدن در نمازخانه مهم نیست.
|
فوتبالت از تیم ابومسلم شکوفا شد اما قبل از اینکه به ابومسلم بیایی در تیم جوانان استقلال بودی. چرا در این تیم ماندگار نشدی؟
من قرارداد 5 ساله با استقلال داشتم اما تصمیم گرفتم از این تیم جدا شوم و ابتدا قصد داشتم به شموشک بروم. پیش از اینکه این تصمیم را بگیرم در تیم بزرگسالان عقاب بازی میکردم که آن زمان مرحوم ناصر حجازی سرمربی این تیم بود و او میخواست من را به شموشک ببرد. چون در آن سالها پدر مرحومم مریض بود به دلیل شرایط خانوادگی نتوانستم آنجا بروم. بعد از یک هفته تماس تلفنی از طرف باشگاه ابومسلم داشتم و پس از مشورتی که با مجتبی جباری داشتم، به مشهد رفتم. به همین دلیل بود در استقلال نماندم. قرارداد 5 ساله من با استقلال محضری بود. دو سال برای آنها بازی کردم و بعد سرباز و از این تیم جدا شدم.
در واقع من با خسرو حیدری در ابومسلم معاوضه شدم و قرار بود حیدری در استقلال بازی کند که او هم نتوانست آن سال در استقلال باشد و به پیکان رفت.
تو در ابومسلم با اکبر میثاقیان کار کردی. او برای تو چه طور مربیای بود؟
اکبر آقا مرد خوبی است. هر مربی تز خاص خودش را دارد. شاید در هنگام تمرینات و در آن سالها ما با هم اختلاف نظرهایی هم داشتیم اما دوران خوبی بود. من فقط به فکر بازی کردن بودم. آن سال ابومسلم یک تیم رویایی بود.
خیلی بعید به نظر میرسد که ابومسلم دوباره چنین شرایطی را در خود ببیند؟
بله، اکنون روزگار خوبی ندارند.
در همین دوران ظاهرا به تیم ملی دعوت شدی؟
من به تیم "ب" دعوت شدم که آن زمان سرمربی آن بیژن ذوالفقارنسب بود. من در آن سالها دنبال پیشرفت بودم. بعد از آن برای مقطعی حضورم در تیم ملی لغو شد.
اولین بار که به تیم ملی دعوت شدی چه وقت بود؟
برانکو اولین بار من را به تیم ملی بزرگسال دعوت کرد. فکر میکنم بازی با لیبی در ورزشگاه آزادی بود. اولین باری بود که در اردوی تیم ملی حضور پیدا میکردم و آن زمان بازیکنانی در تیم ملی بودند که 7-8 سال بود در تیم ملی حضور داشتند و واقعا تیم خوبی داشتیم. در ارنج قرار گرفتن در آن سالها خیلی سخت بود. جو آن زمان تیم ملی خیلی متفاوت از اکنون بود. البته اکنون هم شرایط سخت است.
بین ملی پوشان سابق و فعلی تفاوت فنی زیاد است؟
اکنون امکانات وجود ندارد. همیشه بازیکن مقصر نیست. ما زمین تمرین نداریم.
اما در سالهای گذشته که امکانات کمتر بوده؟
شاید طرز فکرها عوض شده باشد ولی همیشه بازیکن مقصر نیست.
تفاوت دانش فوتبال ما ایرانیها با انگلیسی که در آن بازی کردی، چقدر است؟
اصلا قابل مقایسه نیست. آنها از بچگی همه چیز را یاد میگیرند. این کیفیت بازیکنان خارجی است که باعث میشود تیمهای خارجی موفق شوند و یک مربی را به اوج کاریاش میرسانند.
یعنی الان باید بگوییم که گواردیولا اگر به چنین جایگاهی رسیده به دلیل بازیکنان بارسلونا بوده است؟
بله. آن تیم را دست هر کسی بدهی، قهرمان لالیگا میکند. البته تفکر مربی هم خیلی مهم است. مثلا شما همین استقلال را در نظر بگیرید. اگر برای فصل بعد 10 نفر بروند تیم دچار مشکل نمیشود؟ بازیکنان بارسلونا 15 سال است که در کنار هم بازی میکنند.
اگر قرار باشد این طور فکر کنیم، باید بگوییم دلیلی ندارد اکنون سرمربی تیم ملی کیروش باشد. یک مربی داخلی هم میتواند تیم ملی را به جام جهانی ببرد.
ما صحبت از تیم بارسلونا کردیم. دانش فنی مربی هم مهم است و البته طرز تفکر بازیکنان هم اهمیت دارد. زندگی کردن در اردو خیلی راحت نیست و شاید خیلی از بازیکنان ایرانی بیشتر از دو سه هفته نتوانند در اردو به سر ببرند. در انگلیس و در تیم بولتون که بودم یکی از هم تیمیهایم 20 سال بود که پدرش را ندیده بود. به خاطر زندگی حرفهایاش از خانوادهاش جدا شده بود و فقط تماس تلفنی با او داشت اما بازیکن ایرانی وقتی به اردو میرود مدام سؤال میکند چه زمانی تمام میشود. زندگی با شرایط حرفهای خیلی سخت است. مثلا بازیکنانی مثل جواد نکونام، وحید هاشمیان و مهدی مهدویکیا که سالها در اروپا زندگی کردهاند کار بزرگی انجام دادهاند. البته سختی زندگی در اروپا و در شرایط حرفهای همان یک سال اول است و بعد از آن بازیکن به روال خوبی میافتد. اکنون در ایران صبح بلند میشویم اما نمیدانیم برنامه فردایمان چیست. اما آنجا که بودم همه چیز مشخص بود.
با توجه به اینکه شرایط حرفهای را پشت سر گذاشتی، 2 ساعت تمرین در روز برای فوتبالیست ایرانی کافی است؟
موضوع ساعت تمرین نیست بلکه شدت تمرین مهم است. شما 5 ساعت تمرین کن اما برو با تیمهای اروپایی 45 دقیقه تمرین کن و آن موقع است که فرقش را متوجه میشوی. سرعت در تمرین خیلی مهم است حتی در تیم رده ششم فرانسه شرایط تمرینی بهتر است.
چرا اینقدر تفاوت وجود دارد؟
به دلیل ساختار فوتبالمان. از قدیم ایستا بودهایم و حرکتی نداشتیم. تا بخواهیم خودمان را به آنها برسانیم 10 سال گذشته است. مثلا همین تمرینات تیم ملی را در نظر بگیرید دلیل اینکه کیروش 10 روز بازیکنان را زودتر دعوت میکند به این خاطر است که سطح تمرینات باشگاهی و تیم ملی متفاوت است و ما تازه باید چند روزی با تفکر کیروش تمرین کنیم تا خودمان را به سطح ملی برسانیم. مثلا ما با لبنان بازی میکنیم و سپس باید با کره بازی کنیم. مسلما سرعت این دو مسابقه یکسان نیست. شرایط چمن را هم باید در نظر گرفت. همه ورزشگاههای ما مشکل دارد. در انگلیس وقتی بازی تمام می شد لامپهای مصنوعی را نزدیک چمن میآوردند و برای اینکه همیشه چمن تازه و سالم باشد آن را کوتاه میکردند.
با توجه به این شرایط از اینکه به فوتبال ایران برگشتی ناراحت نشدی؟
نه اصلا. این خواست خدا بود و دلیلی برای ناراحتی نیست. من تلاشم را کردم.
به نظر در همان روزها شرایط بازی در امارات را داشتی؟
بله اما خودم نخواستم که بروم. شرایط خوب نبود. نمی شود به امارت بروی تا برای هیچی بازی کنی. آدم باید از فوتبال لذت ببرد. آنجا پول می دهند اما همه چیز پول نیست. اگر یک تیم خوب اماراتی پیشنهاد بدهد شاید فصل بعد بروم اما مهم این است که تیم مورد نظر چه شرایطی دارد. اگر بروی الجزیره یا الهلال خوب است چون بازیکنان خارجی خوبی دارد. نباید به خاطر اینکه در دبی زندگی کنی هر پیشنهادی را قبول کنی.
برای فصل بعدی پیشنهادی از امارات نداری؟
نه.
می خواهی در استقلال بمانی؟
فعلا فکر نکردم.
اما به نظر می رسد خیالت از داشتن پیشنهاد راحت است...
فعلا که خبری نیست.
کمی در مورد این فصل استقلال صحبت کنیم. خیلی راحت قهرمانی را از دست دادید؟
متاسفانه به خاطر سهل انگاری و امتیازهایی که در ورزشگاه آزادی از دست دادیم این طور شد. می توانستیم نتیجه بهتری بگیریم.
یکی از انتقادهایی که به استقلال می شد این بود که مظلومی بیش از حد محتاط است.
نه این طور نیست و فکر نمی کنم. اینکه محتاط فکر می کرده یا نه، نظر شخصی او بوده است. هر فردی برای خود تزی دارد.
خیلی ها می گویند اگر این مهره ها استقلال دست قلعه نویی بود این تیم راحت می توانست قهرمان شود؟
حالا که نبوده و سرمربی تیم مظلومی بود. شاید اگر امیر قلعه نویی سرمربی تیم بود شرایط به گونه دیگری رقم می خورد. این اما و اگرها فوتبال را به اینجا رسانده است.
فکر می کنی مصدومیت بازیکنان چقدر تاثیر گذاشت؟ به هر حال تو در این تیم بودی و همه چیزها را از نزدیک دیده ای، استقلال چند درصد می توانست از همان ابتدای نیم فصل دوم خود را قهرمان ببیند؟
در فوتبال ایران همه این شرایط دخیل است. الان می فهمم که حمید استیلی که در پرسپولیس داشت له می شد چه می کشید. هوادار دلش برای تیم می سوزد اما نمی داند در تیم چه اتفاقاتی رخ می دهد. شاید من روز بازی ذات الریه گرفتم و به زور گفته اند که بازی کنم. شما این را نمی دانید ولی من باید به زمین بروم و بهترین بازی ام را هم انجام دهم. یا مثلا در خواب مصدوم شوم، برای خود من این اتفاق رخ داده است. وقتی بیدار شدم کشاله ام پاره شد. در ابومسلم که بودم یک بار چنین اتفاقی برایم رخ داد. فوتبال ایران این طوری است.
وقتی بازیکنی مصدوم می شود و باز می گردد شرایط بدتر است چون مدتی تمرین نکرده و آماده نیست اما باید برای تیم بازی کند ولی در فوتبال اروپا این طوری نیست. یک دقیقه بازی نکنی می بینی 35 بازیکن بهتر از شما بیرون منتظر هستند که جایت را بگیرند. پشت در باشگاه هستند و در می زنند! در ایران در دو تیم پر آوازه مثل پرسپولیس و استقلال شاید با 10 نفر تمرین کرده اند. حتی گاهی یار هم کم بیاوریم و 4 به 2 نتوانیم بازی کنیم.
این به تیم ملی هم سرایت می کند و در آن صورت نباید به صعود تیم ملی به جام جهانی امیدوار باشیم؟
این طور نیست. باید به تیم ملی امیدوار بود.
به خاطر کیروش یا بازیکنان؟
به خاطر هر دو. تیم ملی در شرایط فعلی خوب است.
احساس می شود توقع کیروش از ایران زیاد است؟
او چند سال دستیار فرگوسن بوده و همه شرایط را در بهترین حالت دیده است. او حق دارد ایراد بگیرد. او به چیزهای کوچک ایراد می گیرد و می گوید چمن کوتاه نیست، زمین خط کشی نیست و ... اگر اینها را انجام دهیم فوتبالمان بهتر می شود. ما با صبا بازی داشتیم اما وقتی باران آمد سرعت بازی فرق کرد. من و امثال من 10 سال دیگر می رویم اما این تغییرات به نفع خودمان است هم از نظر سیاسی، هم اقتصادی و هم فرهنگی. تیم ملی به جام جهانی صعود کند و پرچم یک کشور مسلمان در بین آن همه تیم اروپایی بالا رود، افتخارش برای کیست؟ این برای کشورمان خوب است. پرچم ایران نماینده 75 میلیون نفر ایرانی است ولی شاید بعضی ها از کنار این مسائل خیلی راحت بگذرند. درست است که من مسیحی هستم اما ایرانی که هستم و زیر این پرچم فوتبال بازی می کنم. بعضی ها نمی دانند و متوجه نیستند. کره و ژاپن یکسری چیزهای کوچک را تغییر دادند و هر چهار سال یک بار در جام جهانی هستند.
نگاه خیلی حرفه ای به فوتبال داری. چطور شد که چنین اتفاقی برای سرژیک برادرت رخ نداد او هم در دوره خوبی در استقلال بود...
من از تجربه سرژیک خیلی استفاده کردم. برادرم مثل آینه روبرویم بود اما کسی را نداشت که به او مشاوره دهد. ما چیزی به نام مشاوره در ایران نداریم. از همه چیز راحت رد می شویم. کسی نبود که به او کمک کند و واقعا سوخت. ما ایرانی ها یک روز یک روز زندگی می کنیم و این حرفه ای نیست.
فوتبال خودت شبیه کیست؟
شبیه خودم. من به فکر این چیزها نیستم. تمرکزم روی فوتبال خودم است. دو سه بار دنبال این مسائل رفتم اما تمرکزم را از دست دادم. الان هم که مثلا بازی بارسلونا را می بینم به خاطر بازی سرعتی و زیبایشان است.
فکر می کنی شاخصه فوتبالت چیست؟
فکر می کنم درگیر بازی می کنم و چنین چیزی در فوتبال ایران کم است. نمی خواهم از خودم تعریف کنم چنین برداشتی نشود.
کمی خشن نیستی؟ این اواخر زیاد کارت گرفتی؟
خشن نیستم اما قبول دارم این اواخر زیاد کارت گرفتم.
بعضی وقت ها پیش آمده که بازیکنان بزرگ کمتر پاسخگو هستند اما تیموریان همیشه پاسخگوست. چرا این روحیه را داری اما آنها ندارند.
خب چه دلیلی دارد که خبرنگاران به بازیکنی که مثلا فوتبالش تمام شده یا کمتر برای تیمش بازی می کند زنگ بزنند؟ من فوتبالم تمام شود موبایلم را می فروشم!
چرا؟ یعنی امروز فوتبالت تمام شود دیگر نمی خواهی در این فوتبال باشی؟ نمی خواهی در مورد این فوتبال حرف بزنی؟
نه، دوست ندارم. واقعا جدی می گویم.
تا به حال پای درددل پیشکسوتان فوتبال نشسته ای؟ اینکه می گویند کسی سراغشان نمی آید؟
وقتی کسی به صحبت پیشکسوت ها اهمیت نمی دهد من چه مصاحبه ای کنم.
اگر فوتبال را کنار بگذاری می خواهی چه کار کنی؟
هر چه خدا بخواهد. به این موضوع فکر نکردم.
شاید پتانسیل مربیگری یا هر چیز دیگری داشته باشی؟
خیلی ها بهتر از من بوده اند اما به آنها تیم نمی دهند پس من چطوری می توانم در تیمی باشم که کمک کنم؟ علاقه زیادی دارم اما وقتی سیستمی نیست و چیزی روی برنامه نیست چه باید کرد؟
حاضری بروی خارج از ایران کار کنی؟
اگر بخواهم کمک کنم، به فوتبال مملکتم کمک می کنم. خیلی دوست دارم استعدادیاب باشم. کدام یک از تیم های ایرانی استعدادیاب دارند؟ این یک بیزینیس در اروپاست و هر باشگاه چندین نفر را برای این کار دارد که به همه جای دنیا می روند.
برنامه های تیم ملی در رده پایه را دنبال می کنی؟
نه، چون برنامه مشخصی نیست. وقتی ما تمرین داریم آنها جای دیگری هستند. نه می دانم کجا می روند. نه سایتی از آنها خبر می زند. حتی نمی دانستم که ایران میزبان مسابقات نوجوانان است. تازه متوجه شدم. این صحبت هایی که می کنم گلایه نیست بلکه داشته هایی است که داریم.
فضای فوتبال ما خیلی تیره شده، می توانیم به کفاشیان بابت این نابسامانی ها ایراد بگیریم؟
آن بنده خدا چه کار باید انجام دهد؟ ایرادی به او نیست. کفاشیان تنها چه کار کند؟ برود 100 تا زمین فوتبال درست کند؟
در مورد استقلال بیشتر صحبت کن. تیمی که بسته شده می تواند قهرمان آسیا شود؟ تیمی که برای آسیا بسته شده نباید این طور ضربه بخورد؟
شرایط فوتبال ایران این طور است. چه کار باید کرد؟ شاید تیم های اماراتی هم مصدوم بدهند اما چون چند بازیکن اروپایی دارند جای مصدومان زود پر می شود ولی در ایران سه بازیکن خارجی بیشتر نمی شود گرفت. همه هم یا دفاع می گیرند یا هافبک، کسی مهاجم نمی گیرد. دفاع می گیریم چون مهاجمان ایرانی خوب هستند و پتانسیل گل زدن دارند.
خودت زیاد گل می زنی؟
امسال یک گل زدم اما سال گذشته بیشتر گل زدم چون پستم فرق داشت. در تیم ملی آمار گلزنی ام بهتر است.
بازی کنار جواد نکونام چطور است؟
خوب است. ما 7 سال است کنار هم بازی می کنیم. مشکلی هم نیست. هر مربی هم آمده کنار هم بهترین بازی ها را کردیم. البته این نظر من است و شاید جواد نظر دیگری داشته باشد.
یک سؤال در مورد منع دروازه بان های خارجی داریم. می گویند ما گلر را منع می کنیم چون کسی از او یاد نمی گیرد ولی سایر پست ها مشکلی ندارد.
این قانون فدراسیون است و من بازیکن نمی توانم حرفی بزنم، مثل منشور اخلاقی. این قانونی است که گذاشته اند. این یک تبصره هر کشوری است و درست و غلطش دست خودشان است. بازیکن نباید در این مورد حرف بزند.
از بازی های این فصل استقلال لذت بردی؟
بله ما واقعا خوب بازی کردیم. درست است که استقلال قهرمان نشد اما خوب بازی کردیم و لذت بردم.
در مورد حرکت جباری و تعطیلی تمرین چه حرفی داری؟
ما به تمرین رفتیم اما گفتند تمرین تعطیل شد و ما هم تمرین نکردیم!
یک بازیکن تمرین را تعطیل کرد، بحث این است که چرا بازیکنان دیگر به حرف جباری گوش کردند؟
مجتبی جباری کاپیتان تیم ماست، پس به حرف چه کسی گوش بدهیم؟ کاپیتان نماینده تیم است.
یعنی اگر فرهاد مجیدی هم بود چنین خصلتی داشت که تمرین را تعطیل کند؟
شخصیت هر بازیکن با دیگری فرق دارد. بازیکنان امسال خیلی آرام بودند. ما امسال خیلی مشکلات داشتیم. بازی های فشرده، مصدومیت و ... این چیزها را ببینید و فقط این را نبینید که جباری تمرین را تعطیل کرد. شما باید مشکلات را ببینید. من کار مجتبی را تایید یا تکذیب نمی کنم، او خودش می داند که درست بوده یا غلط اما او نماینده بازیکنان بوده است.
اگر کنار تیم باشی تا داخل تیم خیلی فرق دارد. من نمی توانم از بیرون بگویم چرا تمرین تعطیل شد. ما کل فصل صحبت نکردیم همین شد و حالا که حرف هم می زنیم این گونه شده است. در طول فصل آنچه که باید می شد، نشد؛ پس ما برای رساندن صدای اعتراض مان باید چه کار کنیم؟ شما باشید چه می کردید؟
شما می گویی مشکلات زیاد بوده اما ذهنیت همه مردم و هواداران این نیست و فکر می کنند یک بازیکن فوتبال این قدر پول دارد که کار به تعطیلی تمرین نکشد.
این طرز تفکر اشتباه است. آیا هوادارانی که این طور فکر می کنند می توانند جای ما باشند و گاهی فحش بخورند؟! اگر راست می گویند این گوی و این میدان. ما می رویم و آنها بیایند.
بگذریم. در فوتبال ایران از کسی ناراحتی به دل نداری؟
نه. من با کسی مشکلی نداشتم. کلا آدم راحتی هستم. با کسی هم کل کل ندارم.
چند سال داری؟
29 سال.
تا چه سنی می خواهی بازی کنی؟
تا موقعی که خدا به من زور بازی کردن بدهد.
هدف بزرگت چیست؟
جام جهانی.
یک خاطره نه چندان خوب از حضور در جام جهانی 2006 داری؟ تیمی که حاشیه هم زیاد داشت؟
بله ما با ایران حذف شدیم. همه می گویند تیم ملی در آلمان حاشیه داشت اما من چیزی ندیدم. به خدا راست می گویم. من همیشه در اتاقم بودم و از این حاشیه هایی که می شنوم خبر نداشتم. یک بار هم حاشیه ندیدم. می گفتند دعوا شده اما من ندیدم، چون نبود. نمی دانم این خبرها را چه کسی می زد.
یعنی یادت نیست که علی دایی دوران خوبی نداشت و مردم از بازی های او در تیم ملی خسته شده بودند؟
این که حاشیه نیست. علی دایی برای این مملکت زحمت کشیده و با طحال پاره بازی کرده است. چه کسی می تواند با این شرایط بازی کند؟ این ها را نمی بینید اما همان دو تا 90 دقیقه ای که در جام جهانی به نظر شما بد بوده را می بینید. از نظر شما او تمام شده بود اما علی دایی از نظر خودش آماده بود و چرا نباید بازی می کرد؟
قبول داری شخصیت یک بازیکن روی مردم تاثیر می گذارد؟
مشکل ما ایرانی ها همین است. طرف می گوید چرا من علی دایی نیستم؟ چرا چون طرف نمی تواند با طحال پاره برای مملکتش بازی کند. می توانی این طوری باشی برو خودت را نشان بده اما کمتر کسی می تواند. ما ایرانی ها حسودیم. شما می توانی با 12 بخیه بازی کنی؟!
می توانیم در این فوتبال مثل علی دایی داشته باشیم؟
نه. این جور اشخاص اسطوره مملکتند و خیلی سال باید طول بکشد تا بیاید. مثل مسی می آید؟ مثل مارادونا 30 سال بعد آمد. علی دایی برای ایران خیلی زحمت کشیده است.
اما در تیم ملی به عنوان سرمربی موفق نبود؟
این اتفاق برای هر کسی رخ می دهد. دایی 100 تا کار مثبت برای ایران انجام داد اما فقط همان ناکامی تیم ملی مقابل عربستان به یاد همه مانده است. مگر علی دایی می خواست این طور شود؟
طرفدار کدام تیم خارجی هستی؟
بارسلونا. از زمان ریوالدو طرفدار این تیم بودم.
تا به حال چند گل زده ای؟
یادم نیست.
از هواداران استقلال دلگیری؟
در یکسری مقاطع بله. توهین می کنند ناراحت می شوم. ما ایرانی ها زود از مسائل می گذریم.
در بازی های آخری می گفتند بی غیرت هستید؟ چقدر با این موضوع مشکل داشتی؟
همین را می گویم. این شعار یعنی چی؟ همه تماشاگران استقلال با غیرت و ما بی غیرت؟ آنها بیایند پیراهن ما را بپوشند و ما می رویم سکو تا تشویقشان کنیم. بعضی ها می آیند استادیوم تا وقت خود را بگذرانند. کسی می تواند در آفتاب سوزان تابستان ساعت 2 ظهر در آفتاب بدود؟ برایم این مهم است که خودم چه می خواهم و چه فکر می کنم. مردم می آیند جواب ما را بدهند.
از اینکه فوتبالیست شدی پشیمان نیستی؟
نه. من عاشق فوتبال هستم.
اگر فوتبال نبود چه می کردی؟
من کار جوشکاری می کردم. به جز فوتبال کار دیگری نمی کنم.
چقدر در زندگی سختی کشیدی؟
خیلی اما نمی خواهم از آنها بگویم. هر کسی زندگی خودش را دارد.
بازی فردا با نسف قارشی ازبکستان را چطور می بینی. استقلال قدرت صعود دارد؟
چرا نداشته باشد؟ درست است که من دو اخطاره و محروم هستم اما تیم ما آنقدر قدرت دارد که بتواند نتیجه لازم را برای صعود به مرحله بعد کسب کند.