سرویس سیاست مشرق- در کوران رقابتهای انتخاباتی سال ۹۶، زمانی که حسن روحانی با هدف ابقاء در قدرت، با ادبیاتی شبیه ضدانقلاب، جمهوری اسلامی را به "چهل سال اعدام و زندان" متهم می کرد، ویدیویی از سخنان شهید بزرگوار، مصطفی چمران، در مجلس اول، دست به دست می شد که خطاب به حسن روحانی و چند تن دیگر، از تلاش آنها برای تضعیف ارتش و انحلال یگانهای نخبه این نیرو، شکوه و شکایت می کرد.
اما حسن روحانی در دهه ۹۰ و در کسوت رییسجمهور، سیاستی دیگر در پیش گرفت و در چند نوبت، آشکار تلاش کرد که به یک نیروی نظامی بتازد و برای تضعیف آن، نیروی نظامی دیگر را برجسته سازد. مطرح کردن بحث انحرافی و «دولت با تفنگ» به سپاه، که با پاسخ فرمانده وقت سپاه مواجه شد؛ این نوع تلاش برای اختلافافکنی در نیروهای مسلح، قطعا طراحی یک حلقه «امنیتی» (و در ماهیت خود، ضدامنیتی) است که از سالها قبل، در برخی نهادها و همچنین در مرکز تحقیقات استراتژیک در حلقه مشاوران و دستیاران رئیس جمهور بودهاند و از وحدت میان دو نیروی مسلح قهرمان هم هیچگاه راضی نبوده و نیستند.
در تازهترین مصداق از اقدامات مشکوک، پیامی از حسن روحانی به مناسبت روز ارتش منتشر شد که دربرگیرندهی القائات به شدت خطرناک و نه چندان پوشیده است.
پیام روحانی به مناسبت روز ارتش، با نوعی ابهام و القاء بسیار مشکوک آغاز می شود. به شروع این پیام توجه کنید:
" هر ملتی به ارتش قدرتمند خود میبالد
و هر ارتشی هم به ملت غیور و بزرگ خود مینازد؛
ملتها بدون ارتشها بیپشتوانهاند و ارتشها بدون مردم بیپناهند؛
و دولتها هم بدون این دو «بیسرمایه» و همه در کنار هم سدی مرصوص؛"
او سپس روشنتر همان خط ضدامنیت ملی را پی می گیرد:
" بیتردید مشروعیت ارتشها در فداکاری، میهندوستی و وفاداری آنان به امنیت ملی، نظام، وحدت ملی و تمامیت ارضی است. اما رابطه ارتشها با ملتها از رابطه ارتشها با حکومتها راهبردیتر است. حکومتها برای آن که در قدرت بمانند به ملتها نیاز دارند اما زمانی که ملتی از حکومتی ناراضی و رویگردان شود این ارتشها هستند که باید در میان ملتها و حکومتها یکی را برگزینند و تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. ارتشها مسلحاند اما سلاح آنان رو به دشمنان ملتها است و نه ملتها. ارتشها از لحاظ اداری البته جزیی از دولتها و حکومتها هستند و از این رو طبق قانون باید از حکومتها اطاعت کنند. این اصل مردمسالاری است که سرباز از فرمانده اطاعت کند اما این مسئله هم روشن است که ارتشها باید از دولتی حمایت کنند که به ملتش خیانت نکرده است."
حسن روحانی، با کارنامهای بدون دفاع در سیاست داخلی، اقتصاد، روابط خارجی و جایگاه بینالمللی و امنیتی، حال وارد وادی آتش شده و عملا و رسما در حال تحریک یک بازوی نظامی کشور علیه حاکمیت کشور است! روحانی رسما در حال شبیهسازی وضعیت کنونی کشور با مقطع سال ۵۷ است که ارتش شاهنشاهی باید میان ادامه دفاع از رژیم ستمشاهی با ریختن خون مردم انقلابی و بیطرف ماندن و گردن نهادن به انقلاب، دست به انتخاب می زد.
به این بخش از پیام توجه کنید:
" امنیت ملی ایران در گروی حفظ تمامیت ارضی آن است و حفظ تمامیت ارضی ایران تنها در پناه وحدت ملی ایران محقق میشود و وحدت ملی ایران فقط با مردمسالاری به دست میآید.
شما ارتش انقلاب هستید. شما سرباز و سردار انقلاب هستید و پاسداری از انقلاب تنها با حفاظت از ارزشهای انقلاب؛ استقلال، آزادی، جمهوریت و اسلامیت معنا مییابد.ـ دفاع از «مرزها» دفاع از «استقلال» ایران است.
ـ دفاع از «رأیها» دفاع از «آزادی» ایران است.
ـ دفاع از «آزادیها» دفاع از «جمهوریت» ایران است.
و دفاع از «ارزشها» دفاع از «اسلامیت» ایران است.
مأموریت شما صرفا مأموریتی نظامی نیست، اما مأموریتی سیاسی هم نیست، مأموریت شما فقط شهادت در راه میهن نیست، اما مأموریت شما ورود به رقابتهای سیاسی هم نیست. مأموریت شما مأموریتی ملی است. شما درست در جایی ایستادهاید که ملت ایران به شما نیاز دارد. امروز دشمنان ایران از وسعت و قدرت و وحدت و امنیت ایران در هراسند. ایران همواره برای آنان بزرگتر از آن بوده است که فکر میکردند."
جمله بسیار عجیب «دفاع از رایها، دفاع از آزادی ایران است»، در پیامی خطاب به ارتش و به مناسبت روز ارتش، چه ربطی به شرح وظایف ارتش جمهوری اسلامی دارد؟ آیا نهادهای حافظ رأی ملت در قانون اساسی و ساختارهای قانونی کشور لحاظ نشدهاند و قرار است اتفاقی برای «رأی» مردم بیافتد؟ این نوع رفتار حتی از اقدامات ایذایی اصلاحطلبان فتنهگر در سال ۸۸ و تشکیل «کمیته صیانت از آراء» بدتر و تعجب برانگیزتراست، چرا که تلویحا نیروی نظامی را به ورود ارگانیگ به عرصه «رأی» دعوت می کند.
نویسنده این سطور، به نحوی در حال ایجاد یک «دوقطبی» و «دوگانهسازی» از نوع بسیار خطرناک و ویرانگر است. به کارگیری جملاتی متناقض و در عین حال نتیجهگیریهای مشکوک، در نهایت چنین القاء می کند که گویی کشور و ملت در وضعیتی «بحرانی» قرار گرفته و اتفاقی در پیش روست که یک نیروی مسلح باید "دست به انتخاب بزند" و در "ماموریتی ملی" در کنار ملت قرار بگیرد که به "شما نیاز دارد."
از دو حال خارج نیست: یا این پیام به قلم شخص رییس دولت است و آگاهانه نگاشته شده، که آنگاه باید ارکان مختلف نظام و نیروهای حافظ کشور و انقلاب در این سه ماهه باقیمانده از این دولت، به شدت مراقب باشند تا کشور ضربات سنگینتر و ویرانگر دریافت نکند و البته نهادهای مسوول، طبق شرح وظایف قانونی خود، تصمیمات مقتضی را در برابر این نوع صحنهپردازی ضدملی و ضدامنیتی اتخاذ نمایند.
اگر هم این نامه به قلم شخص روحانی نیست، هم بیمبالاتی رییس جمهور در انتساب یک چنین متن عجیب و ضد امنیتی به خود، قابل تأمل است و هم این که از منظر امنیت ملی، باید ریشهیابی شود که چه محافلی و در پیوند با کجا و با چه اهدافی چنین متنهایی را برای رییس دولت فرآوری می کنند.