کد خبر 1207039
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۷

خیابان‌ها و منظر آنها بخش مهمی از فضای شهری است و هر چه نظم و مهندسی‌شان اصولی‌تر باشد، منظر و نمای شهر چشم‌نوازتر خواهد بود. این نظم مستقیماً متأثر از طرح‌های جامع شهری است.

در کلان شهری چون تهران گویی اجباری برای ایجاد شریان‌های ارتباطی و مستقیم‌الخط بین نواحی شهر وجود دارد؛ اجباری که تراکم جمعیت و طغیان آن بر شهر تحمیل کرده است و مسولان شهری را وادار کرده تا بافت طبیعی و تاریخی محلات و شهر را بشکافند و معبری باز کنند و بزرگراه بسازند. آنچه از این ازهم‌گسیختگی بافت شهری برجا می‌ماند شمایل ناهنجار دیوارهایی است که در مرز این طرح‌ها قرار گرفته‌اند؛ ساختمان‌هایی که همسایه‌شان را از دست داده‌اند و یک جای خالی در یک جبهه آنها باقی مانده. درست مثل جای خالی دستی که بریده شده باشد. زمین‌های این جاهای خالی که معمولاً هندسه‌ای ناقص و بریده‌بریده دارند، در اکثر نقاط، بنا بر طرح‌های جامع، تبدیل به بوستان‌های محلی شده‌اند. مسولان شهری برای تنظیم این بوستان‌های کوچک و آن دیوارهای خالی ساده‌ترین راه را برگزیده‌اند، یعنی بزک دیوارهای باقیمانده و نقاشی بر روی زخم‌هایی که از پاره‌پاره شدن محله‌ها و باغ‌ها حاصل شده است.
تعداد زیادی از این نقاشی‌ها را منظره و طرحی از طبیعت تشکیل داده است. همو که محل زندگی را از هم شکافته، باغ‌ها و درختان را نابود کرده، اکنون بوستانی چندصدمتری و البته یک نقاشی کاریکاتورگونه از طبیعتی که دیگر نیست در اختیار ساکنان محله گذاشته و ما را با یک مقابله نابرابر مواجه کرده است. آیا درختان نقاشی‌های دیواری می‌توانند برای آلودگی ماشین‌هایی که هر روزه از آن بزرگراه‌ها می‌گذرند، کاری کنند؟