انتخابات ریاست‌جمهوری، همواره آبستن شکل‌گیری دوقطبی‌ها بوده است. دوقطبی‌های کاذبی که آرامش جامعه را بر هم می‌زند و در عوض تنش را بر فضای زندگی مردم حاکم می‌کند.

به گزارش مشرق، انتخابات ریاست‌جمهوری، همواره آبستن شکل‌گیری دوقطبی‌ها بوده است. دوقطبی‌های کاذبی که آرامش جامعه را بر هم می‌زند و در عوض تنش را بر فضای زندگی مردم حاکم می‌کند. اما چرا برخی از سیاستمداران به دوقطبی‌سازی علاقه دارند؟ اتفاقی که در شکل‌گیری دوقطبی می‌افتد، آن است که تعداد انتخاب‌های پیش‌روی مردم تنها در دو گزینه سیاه و سفید منحصر می‌گردد و بدین ترتیب، مردم چاره‌ای جز طرد گزینه سیاه نخواهند داشت!

حذف منتقدان از مردم!

بی‌تردید در انتخابات۹۲، این دوقطبی مذاکره/تنش و حقوقدان/سرهنگ بود که نام حسن روحانی را از صندوق‌های رای بیرون آورد و او را راهی پاستور نمود. شخصیتی که تا قبل از انتخابات، برای بخش اعظم جامعه ناشناخته بود و به گفته هاشمی رفسنجانی، ۳ درصد رای بیشتر نداشت. روحانی اما پس از پیروزی نیز، دست از مسلک و رفتار انتخاباتی‌اش برنداشت و گویا این مردم بودند که باید به این دوقطبی‌سازی‌های ناموجه به عنوان یک رویه ۸ ساله عادت می‌کردند. وی در اوایل ریاست جمهوری ضمن سخنانی اظهار داشت: «مردم در ۲۴ خرداد به افراط، تفریط، خشونت، خودرایی، تک‌رایی، عدم مشورت و عدم تدبیر رای ندادند و به اعتدال، تدبیر و عقلانیت رای دادند.» بنابراین تنها، کسانی که به او رای داده بودند "مردم" بودند و در مقابل، عده‌ای افراطی و خشونت‌طلب قرار داشتند!
 

دوقطبی‌هایی که نقد دلسوزانه را به حاشیه برد

با قدم گذاشتن دولت در مسیر مذاکره، بر شدت اینگونه دوقطبی‌سازی‌ها افزوده شد تا منتقدان برجام به حاشیه رانده شده، حرفشان به گوش کسی نرسد. دولتی که از روز اول، همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد مذاکره با غرب چیده بود و حتی آب خوردن مردم را به رفع تحریم گره می‌زد، ابدا خوش نداشت این مسیر، ذره‌ای زیر سوال برده شود. البته در ابتدا استراتژی دوقطبی‌سازی برای دفاع از برجام باز هم موفق عمل کرد، چرا که بسیاری از مردم دید مثبتی به آینده مذاکرات داشتند. دلواپس/دل‌آرام، اعتدال/افراط، تعامل‌سازنده/تقابل‌مستمر و دنیای‌گفتمان/دنیای‌موشک، چند نمونه از این دوقطبی‌های ساختگی بود که متاسفانه گاهی جریان انقلابی را نیز به خود مشغول می‌ساخت.

جنگ روانی که باز هم تکرار شد

به همین منوال، انتخابات ریاست‌جمهوری۹۶ نیز عرصه جولان دوقطبی‌ها شد. باز هم طیفی که حسن‌روحانی را در قامت رییس‌جمهور نمی‌پسندید، ضدآزادی، خشونت طلب، طرفدار حصر و اعدام و دوستدار فضای امنیتی معرفی شد و هواداران روحانی، سینه‌چاکان آزادی! مسئله فیلترینگ تلگرام هم در چنین فضایی مطرح شد؛ چرا که در آن ایام، تلگرام اصلی‌ترین شبکه اجتماعی مورد استفاده در ایران بود و به مردم چنین القا کردند که اگر کسی غیر از روحانی رای بیاورد، این شبکه اجتماعی را بی‌درنگ فیلتر می‌کند! همچنین، جریان مقابل روحانی، کاسبان‌تحریم نامیده می‌شدند و جریان حامی او مخالفان‌تحریم! حتی شکست برجام که به تدریج داشت خودش را نشان می‌داد، به گردن همین کاسبان تحریم انداخته شد. دوگانه جنگ و صلح، از دیگر دوقطبی‌سازی‌های موثر در نتیجه انتخابات۹۶ بود که مانور گسترده‌ای روی آن دادند. دولتی که ادعا می‌کرد یک‌بار در سال۹۲ "سایه جنگ" را از سر کشور دور کرده است، همچنان مردم را از درگرفتن جنگی خانمان‌سوز می‌ترساند و تداوم یافتن خود را تنها عامل رفع این تهدید عنوان می‌کرد. حسن روحانی پس از انتخاب دوباره‌اش گفت: «این پیروزی، پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت بود.»

دوقطبی‌سازی در انتخابات۱۴۰۰؟

انتخابات۱۴۰۰ در پیش است و قرائن موجود حاکی از آن است که باز هم دوقطبی‌های غیرواقعی در انتظار مردم خواهد بود. در شرایطی که ویروس کرونا تمام عرصه‌های زندگی را تحت تاثیر قرار داده است، زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد که ممکن است مسئله واکسن به یکی از موضوعات چالشی انتخابات تبدیل گردد. از طرفی، مذاکرات وین در جریان است و هیچ بعید نیست که دولت امریکا، موقتا با دادن امتیازاتی به تزریق خون تازه در رگ‌های جریان غربگرا بپردازد تا شانس خود را در تصاحب صندلی ریاست جمهوری افزایش دهد. چه بسا یکی از دوقطبی‌های تعیین‌کننده در ماراتن۱۴۰۰، دوقطبی سلامت/انزوا باشد؛ یعنی یا مذاکره با غرب و دست‌یابی به واکسن خارجی، یا انزوا و از کنترل خارج شدن کرونا در کشور! موضوع دیگری که باز هم می‌تواند محور دوقطبی‌سازی قرار بگیرد، مسئله فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی است؛ این بار شبکه‌هایی چون اینستاگرام و کلاب‌هوس. شاید اخلال‌های همگانی و کاهش سرعت اینترنت در روزهای اخیر، نوعی زمینه‌سازی برای همین پیش‌بینی باشد. فارغ از این مسائل، تحرکاتی از جانب برخی شخصیت‌های سیاسی چون محموداحمدی‌نژاد، مصطفی‌تاجزاده و… دیده می‌شود که به نظر می‌رسد قصد دارند با آمدن به صحنه انتخابات و رد صلاحیتشان توسط شورای‌نگهبان، فضایی دوقطبی و کشمکشی تعمدی را شکل دهند. البته نباید از حمایت جریان‌هایی که پشت این اشخاص قرار دارند غافل بود.

چه باید کرد؟

دوقطبی‌سازی یعنی حداکثرسازی اختلافات و نتیجه‌ای ندارد جز رو در روی هم قرار گرفتن اقشار مختلف مردم. این پدیده، گاه آنچنان به روح جامعه آسیب می‌زند که اثرات آن تا سال‌ها برجای مانده، به کهنه‌زخم‌هایی چرکین مبدل می‌گردد. کمترین پیامد دوقطبی‌سازی‌های کاذب، بالارفتن سطح تنش و سلب آسایش روانی از جامعه است، اما باید توجه داشت که دامنه تبعات آن، حتی ممکن است تا جدی‌ترین تهدیدات ضدامنیتی هم کشیده شود. یکی از الگوهای انقلاب‌های مخملی، چندپاره کردن جوامع به وسیله دوقطبی‌سازی‌های سیاسی است که ایران نیز در حوادث تلخ سال۸۸، شبیه آن را تجربه کرد. با این وجود، هنوز هم برخی از چهره‌ها و جریان‌های سیاسی ما عبرت نگرفته‌اند و با دوقطبی‌سازی‌های خود، منافع ملی را پیش پای منافع جناحی ذبح می‌کنند. مردم اما اکنون باید به این آگاهی رسیده باشند که بجای افتادن در دام دوقطبی‌ها، ریز برنامه‌های نامزدهای انتخاباتی را مطالبه نمایند و قدرت فرار از پاسخگویی را از دوقطبی‌سازان بگیرند.

منبع: فارس