درحالیکه بیش از ۷۰ درصد پروژه ستاره خلیج فارس در دولت نهم و بخصوص دهم و در اوج تحریم‌ها پیش رفته بود اما با تغییر دولت، سرعت تکمیل این پروژه کند گردید و همه‌چیز معطل برجام شد.

به گزارش مشرق، در این گزارش از پرونده «اگر روحانی نبود» قصد داریم درباره یکی از بزرگترین ابَرپروژه‌های بعد از انقلاب صحبت کنیم. پروژه‌ای که در اوج تحریم‌های ظالمانه آمریکا مراحل احداث خود را طی کرد و با بهره‌برداری از آن، بخش بزرگی از تحریم‌های نفتی آمریکا علیه ایران بی‌اثر شد. این ابَرپروژه چیزی نیست جز پالایشگاه ستاره خلیج فارس.

قبل از بررسی روند تحولات پیرامون این پروژه بهتر است بدانید که پالایشگاه ستاره خلیج فارس بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی دنیا است. این پالایشگاه روزانه ۳۶۰هزار بشکه میعانات گازی را به عنوان خوراک دریافت می‌کند و بیش از ۴۰ میلیون لیتر بنزین و ۱۵ میلیون لیتر گازوئیل و برخی فرآورده‌های نفتی دیگر را تولید می‌کند.

این پالایشگاه مدرن‌ترین پالایشگاه خاورمیانه است که با مساحتی حدود ۷۳۰ هکتار در ۲۵ کیلومتری غرب بندرعباس واقع شده است. تامین خوراک ستاره خلیج فارس توسط خط لوله‌ای به طول ۳۸۸ کیلومتر و به قطر ۳۶ اینچ با ظرفیت دریافت ۸۴۰ هزار بشکه در روز صورت می‌پذیرد که این خط لوله با پیمایش استان‌های بوشهر، فارس و هرمزگان از مسیری صعب العبور می‌گذرد.

*افت پیشرفت پروژه ستاره خلیج فارس با روی کار آمدن دولت یازدهم

ساخت این پالایشگاه از سال ۸۴ آغاز شد و کارهای مطالعات امکان‌سنجی آن تا سال ۸۵ به طول انجامید تا اینکه نهایتا در دی ماه‌ سال ۸۵ این پروژه با عنوان طرح میعانات گازی پالایشگاه بندرعباس به ثبت رسید و کمی بعدتر نام این طرح به «ستاره خلیج فارس» تغییر پیدا کرد.

بعد از انجام کارهای مطالعاتی و ثبت این شرکت در اواخر سال ۸۵، به طور رسمی از سال ۸۶ فرآیند ساخت بخش فیزیکی پالایشگاه کلید خورد. بر اساس گزارش‎های شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی درصد پیشرفت فیزیکی این پالایشگاه در دولت نهم و دهم در سال‌های ۸۶ تا ۹۲ به ترتیب حدود ۳.۵، ۱۵.۵، ۱۹، ۶، ۹.۲، ۱۳و ۱۱.۷ درصد بوده است. جدول ۱ جزئیات مربوط به درصد پیشرفت پروژه ستاره خلیج فارس را نشان می‌دهد.

جدول ۱- پیشرفت سالانه پالایشگاه ستاره خلیج فارس (اسناد پالایش و پخش)

مشاهده جدول ۱ چند نکته مهم را درباره این پروژه نشان می‌دهد. نکته اول اینکه با روی کارآمدن دولت یازدهم درصد پیشرفت پروژه افت چشمگیری داشت و به طور میانگین از اعداد و ارقام حدود ۱۰ درصد به زیر ۵ درصد رسید. نکته دوم اینکه در دوران اوج تحریم‌های فلج‌کننده آمریکا، پیشرفت پروژه ستاره خلیج فارس با درصدهای قابل ملاحظه‌ای در حال تحقق بود، به طوریکه در سال‌های ۹۰ تا ۹۲ شاهد پیشرفت پروژه با درصدهای ۹.۱۵ ، ۱۳ و ۱۱.۷۱ درصد بودیم که نشان می‌دهد متولیان امر به خوبی کار پیشبرد پروژه‌ را مدیریت می‌کردند.

*پیشرفت بالای پروژه ستاره خلیج فارس مانع توقف طرح توسط وزارت نفت شد

حال یک سوال اساسی پیش می‌آید، اینکه چرا علیرغم پیشرفت قابل ملاحظه پروژه در اوج تحریم‌ها، با تغییر دولت روند احداث این پروژه کند شد؟ به اعتقاد نگارنده یکی از دلایلی که باعث کندی در مسیر پروژه شد مربوط به عدم اعتقاد وزارت نفت به ساخت و توسعه پالایشگاه‌ها است. در واقع تفکر حاکم بر وزارت نفت پالایشگاه‌سازی را امری ضروری نمی‌دانستند و حتی از آن به عنوان کثافت‌کاری یاد می‌کنند. این موضوع در کنار تعلل و انتظار وزارت نفت برای انعقاد برجام و ایجاد گشایش در خام‌فروشی نفت، به کلی این طرح را از اولویت وزارت نفت خارج کرد و مزید بر علت شد تا این پیشرفت این پروژه به کندی جلو برود.

جلیل سالاری قائم مقام اسبق شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی در مصاحبه‌ای با عنوان «وزارت نفت مانع احداث پالایشگاه هرمز و خوزستان شد/ ماجرای سهامدار شدن یک خانم دوتابعیتی» به طور کامل توضیح می‌دهد که چگونه با روی کارآمدن زنگنه در وزارت نفت جلوی احداث پالایشگاه‌های هرمز و خوزستان گرفته شد، ولی درباره پالایشگاه ستاره خلیج فارس چون درصد پیشرفت پروژه عدد بالایی بود، وزارت نفت چاره‌ای جز تکمیل این پروژه نداشت. از طرفی در تکمیل این پروژه نیز چشم انتظار برجام بود، همانگونه که بعدها وزیر نفت تکمیل این طرح را مدیون انعقاد برجام دانست.

مستندات موجود درباره میزان پیشرفت پروژه ستاره خلیج فارس حاکی از این است که این پروژه با پیشرفت بین ۶۹ الی ۷۹ درصدی تحویل دولت یازدهم شده است. در ادامه نامه بیژن زنگنه وزیر نفت به اسحاق جهانگیری معاول اول رئیس جمهور مبنی بر پیشرفت ۶۹ درصدی این پروژه تا ابتدای دولت یازدهم آورده شده است. همچنین طبق اسناد شرکت ملی پالایش و پخش پیشرفت این پروژه تا آخر دولت دهم حدود ۷۵ درصد بوده است. لذا توقف پروژه‌ای با چنین درصد پیشرفتی برای وزارت نفت عملا غیرممکن بوده و به نوعی به مثابه توفیق اجباری بود. 

تصویر ۱- نامه بیژن زنگنه وزیر نفت به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور

تصویر ۲- پیشرفت پروژه ستاره خلیج فارس به روایت اسناد شرکت پالایش و پخش

*پالایشگاه ستاره خلیج فارس باید در سال ۹۴ به بهره‌برداری می‌رسید نه ۹۷

در نهایت این پروژه پس از کش و قوس‌های فراوان در سال ۹۷ و در دولت دوازدهم به بهره‌برداری رسید. اما آیا اینهمه تاخیر در تکمیل و بهره‌برداری از این پروژه لازم بود؟ رستم قاسمی وزیر سابق نفت درباره زمان‌بندی احداث پالایشگاه ستاره خلیج فارس می‌گوید: «بر اساس برنامه زمان‌بندی که در وزارت نفت پیش‌بینی کرده بودیم این پروژه حداکثر تا پایان سال ۹۴ باید تکمیل میشد. تامین مالی این پروژه و واگذاری ساخت تجهیزات موردنیاز این پالایشگاه به تولیدکنندگان داخلی از تصمیمات کلیدی بود که در آن دوران گرفته شد. شما اگر به درصد پیشرفت پروژه این پالایشگاه نگاه کنید می‌بینید که سالانه بیش از ۱۲ درصد پیشرفت فیزیکی طرح بود، در نتیجه تا پایان سال ۹۴ این پروژه به اتمام می‌رسید».

همچنین علیرضا ضیغمی مدیرعامل اسبق شرکت ملی پالایش و پخش و مسئول احداث پالایشگاه ستاره خلیج فارس در دولت دهم با اشاره به اینکه تمامی اجناس و کالاهای موردنیاز احداث این پالایشگاه سفارش‌گذاری و خریداری شده بود می‌گوید: «با تغییر دولت، آقای زنگنه به ما ایراد گرفت که چرا این همه جنس برای احداث پالایشگاه ستاره خلیج فارس را وارد و دپو کردید. ایشان معتقد بود باید فاز به فاز تجهیزات مورد نیاز خریداری می‌شد در حالی که خرید فاز به فاز تجهیزات مربوط به شرایط غیرتحریمی است. در وضعیت تحریم امکان چنین کاری وجود ندارد».

وی در ادامه اظهار داشت: «البته ایشان بعدا همین روش‌های ما را در پیش گرفت. در مجموع ما در زمان تحویل تقریبا تمامی تجهیزات لازم برای تکمیل پروژه را مهیا کرده بودیم. وقتی آقای زنگنه وزیر نفت شد من را مسئول پروژه لایه نفت و گاز پارس جنوبی کرد که البته اگر در همان پروژه ستاره خلیج فارس می‌ماندم تا پایان سال ۱۳۹۴، هر سه فاز آن را تحویل می‌دادم».

فرهاد احمدی مدیرعامل اسبق شرکت مهندسی و ساختمان نفت نیز با اشاره تامین تجهیزات موردنیاز ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس در دولت دهم می‌گوید: «وقتی پروژه‌ای بیش از ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد یعنی تمام تجهیزات و اقلام آن سفارش شده و در حال ساخت و یا تحویل است. بنابراین تا مهر ۹۲ هیچ تجهیزات اصلی پروژه نبوده که ما سفارش‌گذاری نکرده باشیم و حتی قراردادش فعال نشده باشد».

*دستاوردسازی برای برجام این بار از جیب ستاره خلیج فارس

 همانطور که درصد پیشرفت پروژه نشان می‌دهد در صورتی که روال قبلی احداث این پالایشگاه ادامه پیدا می‌کرد، این پروژه در سال ۹۴ به اتمام می‌رسید، نه اینکه بهره‌برداری از آن تا سال ۹۷ به طول بینجامد و آخر این موفقیت نیز خرجِ دستاوردسازی برای برجامی شود که کارنامه آن در ۸ سال گذشته تقریبا هیچ بوده است.

در این راستا بیژن زنگنه وزیر نفت ۱۶ بهمن ۹۷ در نشست خبری با اشاره به اینکه احداث این پالایشگاه دستاورد برجام است گفت: «اگر برجام نبود، هرگز پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس راه‌اندازی نمی‌شد و ما امروز کمبود بنزین داشتیم، اما اینکه خوشبختانه امروز می‌توانیم روزانه ۳۷ میلیون لیتر بنزین یورو تولید کنیم، به خاطر برجام بود». اما آیا واقعا احداث پالایشگاه ستاره خلیج فارس دستاورد برجام بوده است؟

بر فرض پذیرش این ادعای وزیر نفت، حال چند سوال اساسی مطرح می‌شود. اگر واقعا تحریم مانع احداث این پالایشگاه شده بود و برجام گشایش حاصل کرده است، پس چگونه پیشرفت پروژه ستاره خلیج فارس در سال ۹۰ تا ۹۲ و در اوج تحریم‌های آمریکا و اروپا و سازمان ملل بیشترین اعداد پیشرفت را ثبت کرده است؟

همچنین اگر واقعا برجام در احداث این پالایشگاه تاثیر داشته است، چرا روند پیشرفت پروژه در سال‌های بعد از انعقاد برجام و سال‌های قبل آن در دولت یازدهم تفاوت چندانی ندارد؟ مثلا اگر در سال ۹۴ قبل از انعقاد برجام درصد پیشرفت پروژه ۴ درصد بود و با انعقاد برجام درصد پیشرفت پروژه در سال ۹۶ به ۱۰ درصد می‌رسید می‌توانستیم بگوییم که برجام گشایشی ایجاد کرده است، اما وقتی درصد پیشرفت در تمامی سال‌های قبل و بعد از برجام در دولت یازدهم تقریبا یکی بوده و درصدهای پایینی است، لذا به نظر میرسد این ادعای وزیر نفت درست نیست.

نکته جالب توجه اینکه تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس در سال ۹۷ تا حد زیادی به گمانه‌زنی‌ها درباره خروج ترامپ از برجام ارتباط دارد. یعنی وزارت نفت همزمان با شائبه‌هایی نسبت با بازگشت تحریم‌ها نهایتا به کار توسعه این پالایشگاه در سال ۹۶ و ۹۷ سرعت بخشید وگرنه این امکان وجود داشت که تکمیل هر سه فاز این پالایشگاه به سال‌های بعد از ۹۷ هم نیز به طول بینجامد.

*عدم‌النفع ۳ میلیارد دلاری دولت با تعویق در احداث پالایشگاه ستاره خلیج فارس

حال سوال اساسی این است که تاخیر در بهره‌برداری از ۳ فاز این پالایشگاه چه میزان عدم‌النفع برای کشور به همراه داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید بررسی کنیم که هر یک از فازهای این پروژه که باید تا پایان سال ۹۴ به بهره‌برداری می‌رسیدند، در دولت تدبیر و امید با چه تاخیر زمانی تکمیل شدند. سپس محاسبه کنیم که در تعویق بهره‌برداری از هر یک فازها چه میزان عدم‌النفع برای کشور ایجاد شده است. در نتیجه ابتدا درباره زمان بهره‌برداری هر یک فازها توضیحاتی داده می‌شود.

فاز اول پالایشگاه ستاره خلیج فارس در اردیبهشت‌ماه سال ۹۶ به بهره‌برداری رسید و طی این اتفاق میزان تولید بنزین به عنوان اصلی‌ترین فرآورده تولیدی این پالایشگاه به ۱۲ میلیون لیتر در روز رسید. فاز دوم این پالایشگاه در تیرماه سال ۹۷ به بهره‌برداری رسیده و طی آن میزان تولید بنزین به ۲۴ میلیون لیتر در روز رسید و فاز سوم نیز در بهمن ماه سال ۹۷ تکمیل شد و بدین صورت با بهره‌برداری از هر سه فاز پروژه میزان تولید بنزین به روزانه ۳۶ میلیون لیتر رسید.

توجه داشته باشید که محصولات تولیدی از پالایشگاه ستاره خلیج فارس فقط محدود به بنزین نمی‌شود و سایر فرآورده‌های نفتی مثل گازوئیل و نفت سفید و گازمایع نیز از جمله تولیدات این پالایشگاه بودند، اما برای سهولت در انجام محاسبات فقط عدم‌النفع بنزینی تاخیر در احداث این پالایشگاه مورد بررسی قرار می‌گیرد.

خوراک پالایشگاه ستاره خلیج فارس روزانه ۳۶۰ هزار بشکه میعانات گازی است که ۶۵ درصد از این خوراک صرف تولید بنزین می‌شود. از طرفی ارزش افزوده‌ای که تحت تاثیر تبدیل یک لیتر میعانات به یک لیتر بنزین ایجاد می‌شود حدود ۳۰ درصد است. یعنی با تبدیل میعانات گازی به بنزین،  ارزش محصول ۱.۳ برابر می‌شود. حال با این اطلاعات وارد محاسبات مربوط به عدم‌النفع بنزینی تاخیر در بهره‌برداری از این پالایشگاه می‌شویم.

اشاره شد که طبق زمان‌بندی پروژه و روند قبلی پیشرفت طرح در دولت دهم، بهره‌برداری از سه فاز این پالایشگاه تا پایان سال ۹۴ انجام میشد. یعنی تا پایان سال ۹۴ باید روزانه ۳۶ میلیون لیتر بنزین از این پالایشگاه تولید میشد که البته نشد. ۱۲ میلیون لیتر از این بنزین در اردیبهشت ۹۶ و همزمان با بهره‌برداری فاز اول وارد مدار شد و دو ۱۲ لیتر دیگر نیز همزمان با بهره‌برداری از فاز دوم و سوم در تیر و بهمن سال ۹۷ تولید شدند. لذا با تاخیرات به عمل آمده در بهره‌برداری از سه فاز این پالایشگاه می‌توان محاسبه کرد که گویی در این مدت زمانی ۲۶.۶ میلیارد لیتر بنزین که می‌توانست در این پالایشگاه تولید بشود، تولید نشده است.

میدانیم که ارزش افزوده بنزین نسبت به میعانات گازی ۰.۳ برابر بیشتر است. با در نظر گرفتن میانگین قیمت بنزین معادل ۰.۵ دلار بر لیتر، ارزش افزوده ناشی از تبدیل هر لیتر میعانات گازی به بنزین حدود ۰.۱۱۵ دلار بر لیتر است. در نتیجه برای محاسبه عدم‌النفع این ماجرا عدد ۲۶.۶ میلیارد لیتر را در ۰.۱۱۵ دلار ضرب می‌کنیم.

بدین صورت کل عدم‌النفع بنزینی حاصل از تاخیر در بهره‌برداری از پالایشگاه ستاره خلیج فارس در دولت تدبیر و امید حدود ۳ میلیارد دلار محاسبه می‌شود. با این مبلغ می‌توان یک پالایشگاه ۱۵۰ هزار بشکه‌ای میعانات گازی در این ساخت که در این صورت این اتفاق تحریم‌های آمریکا علیه صادرات میعانات گازی ایران به کلی بی‌اثر میشد.

*سریال تکراری فرصت‌سوزی با تعلل در اجرای قانون پتروپالایشگاه‌ها

البته شرطی شدن اقتصاد ایران در دولت یازدهم و دوازدهم و از دستور کار خارج شدن پروژه‌ها و اقداماتی که می‌توانستیم با تکیه بر توان داخلی آنها را انجام داده و تحریم را بی‌اثر کنیم تنها محدود به ابَرپروژه ستاره خلیج فارس نیست. بسیاری از طرح‌های دیگر در حوزه اقتصاد کلان مثل اصلاح نظام بانکی، اصلاح بودجه، اصلاح نظام مالیاتی و یارانه و ده‌ها مورد دیگر، از جمله اقداماتی است که ضروری بود دولت فارغ از فضای بین‌المللی در دستور کار قرار دهد، اما همه این طرح‌ها که اتفاقا منجر به بی‌اثر کردن تحریم‌ها میشد معطل مذاکره و برجامی ماند که اکنون نتیجه آن بعد از گذشت ۸ سال قابل مشاهده است.

در این بین اما در آخرین نمونه، مجموعه دولت اکنون بیش از یک سال است که اجرای قانون پتروپالایشگاه‌ها معطل نگه‌داشته است تا ببنید نتایج مذاکرات وین و تغییر رویکرد دولت آمریکا چه خواهد شد و چه تاثیری برای فروش نفت و میعانات گازی ایران دارد یا ندارد.

یعنی در حالی که ۸ شرکت خصوصی برای احداث ۸ پتروپالایشگاه با سرمایه خود داوطلب شده‌اند، دولت به امید رفع تحریم‌ها و از سر گرفتن خام‌فروشی توجهی به آنها نمی‌کند.

منبع: فارس