به گزارش مشرق، «سلیمان منصور» متولد یک از روستاهای رامالله در فلسطین اشغالی است. او البته زمانی به دنیا آمد که کشورش هنوز به دست صهیونیستها اشغال نشده بود. منصور که اکنون ۷۴ سال دارد، یکی از مشهورترین هنرمندان فلسطینی پایبند به آرمان فلسطین است، به همین دلیل او را با عنوان «هنرمند انتفاضه» میشناسند.
خانواده سلیمان منصور در سال ۱۹۵۲
زمین پدربزرگش در بیرزیت میان اعضای خانواده تقسیم شده است و او سعی دارد با صرفهجویی در هزینهها، بتواند کل زمین را از بستگانش بخرد.
منصور در ۴ سالگی پدر خود را از دست داد و با مادرش راهی قدس شد. پس از جنگ ششروزه ۱۹۶۷، او وارد آکادمی هنر و صنایع دستی «بتسلئیل» شد اما در ۱۹ سالگی به دلیل اینکه از سوی اسرائیلیها متهم به آتشزدن کتابخانه بود ـ و بعداً مشخص شد اتصالی برق بوده است ـ از آکادمی انصراف داد. خودش میگوید در آنجا تجربهای کسب نکرد و با تلاش و پشتکار توانست به دنیای هنر پا گذارد.
* ترسیم داستان خانهبهدوشی فلسطینیها
او در حالی که فقط ۲۶ سال داشت، تابلوی «جمل المحامل» را ترسیم کرد که به سرعت مشهور شد. این تابلو که به «باربر فلسطینی» هم شهرت دارد، کنایه از خانهبهدوشی فلسطینیهاست. تابلوی منصور، یک پیرمرد فلسطینی را نشان میداد که قدس را با طناب بدختی به پشت خودش بسته بود.
پوستر «جمل المحامل»،چاپ شده در سال ۱۹۷۵
این نقاشی در سال ۱۹۷۵ توسط سازمان آزادیبخش فلسطین به صورت پوستر چاپ شد و به خانهها و مکانهای عمومی در کرانه باختری و نوار غزه راه یافت. البته نسخه اصلی این نقاشی احتمالاً در حمله آمریکاییها به لیبی در سال ۱۹۸۶ نابود شد، چون سفیر وقت لیبی در لندن آن را در سال ۱۹۷۶، از نمایشگاهی در لندن خریداری کرده بود.
نسخه دوم تابلوی مشهور «جمل المحامل»، ۲۰۰۵
منصور دو دفعه دیگر هم این نقاشی را تجدید کرد، یک بار در سال ۲۰۰۵ به دلایل مالی آن را کشید و یک بار دیگر هم در سال ۲۰۱۴ که دوباره آن را با اندکی جزئیات متفاوت نقاشی کرد. به عنوان مثال، در نسخه جدید «کلیسای مقبره مقدس» هم دیده میشود، اما اصل حرف همان است: فلسطینیان هر کجا که میروند، سرزمین مادری را با خود حمل میکنند.
یک هنرمند، نسخه تکمیلی از نقاشی «جمل المحامل» را ترسیم کرده است
* دلیل نامگذاری نماد مبارزه در فلسطین
احتمالاً نامگذاری این تابلو هم از یک ضربالمثل عربی نشأت گرفته است: «هو لیس من جمل المحامل». جمل المجامل، شتری است که پشت خودش کجاوه حمل میکند و کنایه از شخصی است که قدرت بسیاری دارد و به راحتی از پا در نمیآید.
سلیمان منصور در جوانی، لندن، ۱۹۷۶
او میگوید تا به حال به زندگی در خارج از فلسطین فکر نکرده است؛ حتی زمانی که توانست تابعیت آمریکا را از مادرم دریافت کند، چون به گفته خودش وقتی سفر میکند احساس خفگی میکند، دلیلش را هم نمیداند.
منصور گفته است که وقتی «جمل المحامل» را ترسیم کرده، انتظار نداشته است که به سمبل مبارزه فلسطین تبدیل شود. او میگوید که از این دستاورد خوشحال است و در عین حال تا حدودی او را وحشتزده میکند، چون وظیفه سنگینی را برایش به همراه داشته است. البته این وضعیت مدت زیادی طول نکشید، چون برپایی نمایشگاههای متعدد محلی، که در آن زمان بخشی مهم از جنبش سیاسی فلسطین محسوب میشد، به سرعت منصور را از این وضعیت خارج کرد و نقاشیهای بعدیاش هم سهم خود را از جلب توجه عمومی ـ حداقل در سرزمینهای اشغالی ـ کسب کرد.
تابلوی «الزوّادة»، ۱۹۸۰
او تأکید میکند که نقاشی «جمل المحامل» را از نظر فنی بهترین کار خود نمیداند، با این حال اهمیت آن را دستکم نمیگیرد: این نقاشی با بقیه کارهای من متفاوت است، نه به این دلیل محبت بیشتری از دیگران دریافت کرده یا من آن را بهتر از کارهای دیگرم میبینم، بلکه مسئله در شهرت و توجهی است؛ احساس میکنم از تملک من در آمده و دیگر بخشی از من نیست و من هم آن را پذیرفتهام. در سال ۱۹۸۰، من یک نقاشی بیحرکت و ساده کشیدم، شامل: ۲ نان طابون، ۲ گوجه فرنگی، یک پیاز و اندکی زیتون که این نقاشی هم بسیار محبوب بود، شاید بیشتر از «جمل المحامل».
پرتره والدین سلیمان منصور در مراسم ازدواج، سال خلق اثر: ۱۹۸۴
منصور میگوید مادرش از پدرش بسیار کوتاهتر بوده و هنگام عکاسی برای آنکه کمی قدش بلندتر شود، بالشی زیر پایش میگذارد و به پدرم تکیه میکند تا بتواند تعادلش را حفظ کند.
سلیمان منصور معتقد است فلسطینیانی که پس از تأسیس دولت اسرائیل در سرزمین خود باقی ماندند، به دلیل فشارهای اقتصادی و نفوذ زیاد هنر در سرزمینهای اشغالی و تأثیر آن بر آنها، با مشکل هویتی روبرو هستند. او میگوید: ما میزبان آنها بودیم، نمایشگاههای آنها را میزبانی کردیم، نمایشگاههایی با آنها برگزار کردیم و در همه سطوح با آنها ارتباط داشتیم. مشکل ما با صهیونیسم است، نه با یهودیت به عنوان یک دین.
منصور میگوید «زن» در بسیاری از نقاشیهای او نمادین است؛ نماد انقلاب، ملت و مادر.
* «انسانیت» هنر فلسطین را حفظ کرد
او درباره تفاوت هنر معاصر فلسطین با دیگر هنرها میگوید: «انسانیت» هنر فلسطین و پیام شریف آن را که خواهان عدالت و آزادی است، حفظ کرد. آنچه هنر فلسطین را متمایز میکند، فاصله تاریخی آن از هنر تزئینی است. چون هنرمند تحت تأثیر محیطی است که در آن زندگی میکند.
منصور پیرامون نقش هنر در اتحاد مردم فلسطین میافزاید: هنر به معنای جامع آن، مانند ادبیات، موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی، نقش مهمی در اتحاد مردم دارد، به ویژه یک هنر وقتی صادقانه است که فرهنگ مردم و نگرانیهای آنها را منعکس کند.
* سوء استفاده اسرائیل از غفلت جهان عرب
در دهه ۷۰ و ۸۰ قرن گذشته، هنر فلسطین در سرزمین های اشغالی به دنبال ابزاری برای بیان هویت ملی بود و در این تلاش از چهار منبع اصلی حاصل شد: میراث، هنر اسلامی، هنر کنعانی و هنر بینالمللی با نگاهی به مفهوم آزادی. منصور میگوید که تقریباً هر هنرمندی از این منابع استفاده کرده و مواردی را که برای او مناسب است انتخاب کرده، از جمله من، اما تمرکز من بر میراث، به ویژه لباسهای محبوب و گلدوزی فلسطینی بود که یکی از غنیترین صنایع هنری در زمینه خود در جهان محسوب میشود.
سلیمان منصور در آتلیهاش، سال ۲۰۱۲
او البته همه این موضوعات را دستمایه آثار انتقادی خود قرار داده، چرا که معتقد است تا زمانی که در دنیای هنر زندگی میکند، نگرانی سیاسی دارد و نمیتوان از سیاست و این میزان بیعدالتی که در دنیا وجود دارد، فرار کرد.
«سلام»، سال ۲۰۰۷ منصور در کنار نقاشی، با خاک رس هم کار میکند
منصور با وجود اینکه حدود نیمقرن را مشغول مبارزه هنری با رژیم اشغالگر قدس بوده است، با این حال از عملکردش رضایت کامل ندارد: نمیگویم آنچه را باید انجام میدادم انجام ندادم، اما صد درصد راضی نیستم. تصور میکنم که میتوانستم چیزهای فراتر از آن تولید کنم، اما زندگی، مردم را با مسائل اقتصادی و خانوادگی خود دوره میکند و حواس آنها را پرت میکند و گاهی اوقات فرد احساس میکند میخواهد استراحت کند.
این هنرمند مشهور فلسطینی معتقد است اسرائیل از غفلت جهان عرب برای سرعت بخشیدن به شهرکسازی، یهودیسازی قدس و ارتکاب قتلعام علیه مردم فلسطین بهره میبرد.
جدیدترین اثر سلیمان منصور با نام «رهایی یافتن»، ۲۰۲۱