به گزارش مشرق، شهاب‌الدین عزیزی خادم روز 20 فروردین و در حالی که 40 روز از انتخابش به‌عنوان رئیس فدراسیون می‌گذشت در برنامه ورزش و مردم حاضر شد و در بخشی از صحبت‌هایش گفت: «ده‌ها سرمربی کامنت می‌گذارند و می‌گویند که در این چرخه نیستند. یک مربی در طول فصل سه بار می‌چرخد و سه لیگ عوض می‌کند. کجا چنین اتفاقی می‌افتد؟ ما قطعاً جلوی این کار را می‌گیریم.»
43 روز از این اظهارنظر گذشته است و حال باید پرسید که آیا جلوی چنین اتفاقی گرفته شده یا حتی نزدیک‌ترین فرد به رئیس هم این حرف را نادیده گرفته است؟ پاسخ این سؤال را باید در اتفاقی که روز گذشته - 2 خرداد 1400 - در ورزشگاه کارگران تهران رخ داد، جستجو کرد.
باشگاه بادران که رئیس آن شهره موسوی نایب رئیس سوم و بانوان فدراسیون فوتبال است، روز گذشته امیدرضا روانخواه را به‌عنوان سرمربی انتخاب کرد. این «چهارمین» تیمی است که روانخواه «در فصل جاری» به عنوان مربی یا سرمربی در آن حضور پیدا می‌کند.
بیشتر بخوانید:
چراغپور: به عزیزی‌خادم گفتم من هم تو را نمی‌شناسم!
آقای عزیزی‌خادم! شعارهای انتخاباتی‌ات چه شد؟
هافبک پیشین استقلال فصل جاری را با سرمربیگری خیبر خرم‌آباد شروع کرد. روانخواه چهار هفته بیشتر در این تیم دوام نیاورد و سپس گفته شد به‌عنوان مربی به کادر فنی پدیده اضافه شده است. محمد نوازی دستیار سیدمهدی رحمتی در این باره گفته بود: «آقای روانخواه آمدند و رفتند. این موضوع در حیطه کاری من نیست و آقای رحمتی باید پاسخگو باشد. او یک مشکل خانوادگی داشت و نتوانست با تیم ادامه دهد».
روانخواه پس از این ماجرا سر از نساجی درآورد و به‌عنوان دستیار مجید جلالی انتخاب شد و در نهایت روز گذشته سرمربی جدید بادران لقب گرفت. رکوردی خاص و منحصربه‌فرد در 23 هفته‌ای که از لیگ برتر و 25 هفته‌ای که از لیگ دسته اول گذشته و به نام روانخواهی رقم خورده که هنوز در ابتدای راه مربیگری است.
حال به اظهارنظر رئیس فدراسیون در تاریخ 20 فروردین برگردیم که گفته بود جلوی عوض کردن چند تیم از سوی یک مربی در یک فصل را می‌گیرد. باید اکنون از عزیزی خادم پرسید چه شده است که حتی نایب رئیسش هم به حرف او توجهی نمی‌کند؟ آیا عزیزی خادم نباید اصلاحات را از مجموعه خودش آغاز کند؟ آیا او نباید جلوی این کار را ابتدا از درون فدراسیون فوتبال بگیرد؟
وقتی عزیزی خادم نمی‌تواند مجموعه تحت مدیریت خودش را کنترل کند، این انتظار که اشرافی کامل به وقایع و اتفاقات فوتبال کشور حداقل به اندازه جایگاهش داشته باشد، بیهوده است. آیا با این شرایط می‌توان به بهبود شرایط این فوتبال امیدوار بود؟ آیا این موضوع هم جزو تصمیمات و اتفاقات «ستودنی» فدراسیون فوتبال است؟ آیا تاریخ درباره بی‌توجهی نایب رئیس سوم فدراسیون به حرف رئیس فدراسیون هم قضاوت خواهد کرد؟ آیا در تاریخ ثبت می‌شود که نایب رئیس یک فدراسیون برای حرف رئیسش، تره هم خرد نکرده است؟ قطعاً تاریخ همه اینها را قضاوت خواهد کرد.