کد خبر 1228577
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۷:۵۷

در سرتاسر داستان پدر خوانده با بهره‌گیری از دانش روانکاوی از شر نقطه ضعف‌های خود خلاص شده و مافیای ایتالیایی را در نیوجرسی به اوج قدرت خود می‌رساند و اتاق درمان را نیز ترک می‌کند.

به گزارش مشرق، قسمت آخر فصل ششم سریال «سوپرانوها» شبیه سکانس آخر این داستان ۸۶ قسمتی نبود. پدرخوانده ایتالیایی مافیای نیوجرسی با حذف تمام رقبا به راحتی همراه اعضای خانواده در یک کافه شلوغ وسط شهر در آرامش و امنیت قهوه‌اش را سفارش داد. او توانسته بود به کمک دکتر ملفی از شر بیماری مزمن دوران کودکی خود نیز جان سالم به در ببرد. میلیون‌ها بیننده این بهترین سریال درام منتظر اقدامات بعدی آقای رئیس بودند که سریال تمام شد. 20 سال بعد و در سالگرد نمایش نخستین قسمت این سریال طولانی که نمایش آن ۸ سال طول کشید دست‌اندرکاران آن خبر از تولید ادامه این سریال دادند.

هر چند مرگ نابهنگام جیمزگاندولفینی بازیگر نقش آنتونی در سال ۲۰۱۳ ضربه سختی به برنامه دیوید چیس نویسنده و کارگردان این سریال محبوب زده بود. حالا قرار است آنتونی کوچولو در ادامه سریال نقش کودکی آنتونی را در دهه ۶۰ میلادی بازی کند تا ما با جزئیات رقابت‌های مافیای ایتالیایی و آمریکایی ـ آفریقایی در زمان کودکی آقای رئیس در «آمرزیده‌شدگان نیو آرک» آشنا شویم. چرا این مدل تکراری تبهکاری‌ها و خشونت‌های مافیایی که در سریال استفاده شده این بار تا به این حد مورد توجه و استقبال عمومی قرار می‌گیرد؟


به‌نظر می‌رسد این روایت تازه از ماجرای قدیمی تبهکاری عناصر مهم ادبیات مدرن و فرد گرایی را به‌خوبی مورد استفاده قرار داده است. قهرمانان این نوع ادبیات شخصیت‌های روان رنجوری هستند که برخلاف ظاهر مقتدر بیرونی از درون بسیار ضعیف بوده و کنترلی بر اعمال خود ندارند. به‌عبارت دیگر اینجا موضوع شخصیت فردی نقش بیشتری نسبت به شرایط اجتماعی داشته و در داستان سریال سوپرانوها ادبیات مدرن با الهام از نظریات روانکاوانه فروید یونگ و لاکان رویکردی شخصی و فردی به روایت‌های خود بخشیده است. آنتونی تحت‌تأثیر عوامل ناخودآگاهی که از کودکی با او همراه شده در همان حال که جنایت دزدی و آدمکشی را تقدیس و اجرا می‌کند در اثر زندگی کردن در همین فضا دچار حملات عصبی پر تکرار ناشی از ترس‌ها و اضطراب‌های زندگی تبهکارانه نیز شده است.

او یک تفاوت مهم با سایر بزهکاران ابله دنیای تبهکاری دارد. سوپرانوی تازه به قدرت رسیده می‌داند که حملات عصبی او منشا جسمی ندارند و برای پیدا کردن پاسخ معمای خود سر از مطب روانکاوی دکتر ملفی درمی‌آورد. درقسمت یازدهم فصل 5 آنتونی بخش‌های مهم دوران کودکی خود را در یک رؤیای 20 دقیقه‌ای مرور می‌کند.او در این‌رؤیا که از قید زمان خلاص شده چند سال را طی 20 دقیقه مرور کرده و به ناخودآگاه خود سرک می‌کشد.


رمزگشایی از مفهوم ناخودآگاه ذات خیروشرآدمی را قابل فهم‌تر ساخته و همین صورت‌بندی جدید ناخودآگاه ورود به عصر مدرن را برای بشر ممکن کرده بود. آنتونی می‌تواند همزمان یک کودک آسیب دیده از مادری سایکوتیک پدر و همسری مهربان و خیانت پیشه و یک قاتل بیرحم که به راحتی دستور و عاملیت قتل‌ها را به‌عهده دارد در خود جای دهد. اغلب تناقضات ذات بشر در بستر نگاهی که مفهوم ناخودآگاه برای ما فراهم آورده قابل تفسیر و توضیح است. 


در سرتاسر داستان پدر خوانده با بهره‌گیری از دانش روانکاوی از شر نقطه ضعف‌های خود خلاص شده و مافیای ایتالیایی را در نیوجرسی به اوج قدرت خود می‌رساند و اتاق درمان را نیز ترک می‌کند. دکتر ملفی نیز با بی‌توجهی به هشدارهای سوپرویژن خود دلایل علاقه‌مندی به درمان یک تبهکار مخوف را نادیده می‌گیرد و ناخواسته همکار مافیای تبهکاری می‌شود. این ویژگی بزرگ ادبیات مدرن است که هیچ‌کس را بیگناه و مصون از اشتباه نمی‌داند. همه افراد یک جامعه به سهم خود در تبهکاری‌ها سهیم هستند. حالا قرار است در ادامه این سریال ببینیم در پس زمینه به‌وجود آمدن شخصیت با هوش و تبهکار آنتونی در آمریکای دهه ۶۰ چه اتفاقاتی نهفته است.

منبع: همشهری