به گزارش مشرق، یکی از دغدغههای مهم خانوادههای مذهبی این است که چگونه دختران کوچکشان را با حجاب آشنا کنند، موضوعی که مرز بسیار باریکی دارد و اگر با دقت رفتار نکنیم، ممکن است فرزندمان برای یک عمر از حجاب دلزده شود. خیلیها فکر میکنند برای اینکه دخترانشان از کودکی حجاب را رعایت کنند باید از همان سن پایین این موضوع را به آنها آموزش داد، اما تجربه نشان داده که از طریق آموزش صرف نمیتوان حجاب را در افراد نهادینه کرد بلکه باید با راهکاری تربیتی در این زمینه برنامهریزی کرد.
بیشتر بخوانید:
با دختران نوجوانمان چطور تعامل کنیم؟
در این مورد باید دقت شود یکی از مهمترین مواردی که برای تربیت دینی کودکان به ویژه در زمینه حجاب باید به آن توجه کرد، این است که فرزندانمان را در دوران کودکی به رعایت مسائل دینی تشویق کنیم. مسلماً اگر از والدینی که از رفتار جوانشان در زمینه رعایت حجاب یا ارتباط با جنس مخالف ناراحت هستند، بپرسید آیا در دوران کودکی فرزندشان، تشویقهای دینی داشتهاند یا در اعیاد مذهبی به او هدیهای دادهاند، جواب مثبتی نخواهید گرفت.
از سئی دیگر، به دختربچهای که حجابش را رعایت میکند، نگویید رعایت حجاب راحت است. طبیعی است وقتی میبیند برادرش با لباس آستین کوتاه و شلوار در خیابان راه میرود و او باید با روسری یا چادر در جمع حاضر شود، برایش سخت است. در این زمینه بهتر است پدر به عنوان جنس مخالف، دخترش را تشویق کند و برای اینکه حجابش را رعایت میکند، به او جایزه بدهد.
مهارت اول: توجه به محبت خداوندی
گفته میشود که تربیت دینی و آموزش حجاب به دختران نسبت به پسران راحتتر است. به این دلیل که دخترها نسبت به پسرها عاطفیتر هستند. اما موضوع مهمی که در زمینه حجاب وجود دارد این است که آن را درست تحلیل نمیکنیم در حالی که اگر جنبههای فردی و اجتماعی حجاب بررسی شود، بهتر میتوان دربارهاش برنامهریزی کرد. فرزند ما باید بداند که فرد به عنوان یک انسان چرا حجاب دارد و به عنوان یک عضو از جامعه چرا باید حجاب داشته باشد.
در عین حال برای یاد دادن مسائل حجاب به فرزندانمان با موضوع مهمتری مواجه هستیم. اینکه اصلاً خدا کیست و چگونه باید او را به کودکان معرفی کنیم تا دستورات خدا را اجرا کنند. این موضوع نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد. اینکه با نگاه کلی به جامعه به این نتیجه میرسیم که متأسفانه خدا به عنوان حی ناظر برای بعضی از بچهها و حتی بزرگترها وجود ندارد و به همین شکل، دین هم به عنوان یک موجود زنده تلقی نمیشود. وقتی دین زنده نیست، حجاب هم به عنوان یک هنجار دینی و شعائر الله زنده نیست.
طبیعی است در چنین شرایطی یک موجود زنده، چیز غیرزنده را نمیپذیرد. این وقت است که مثلاً میگویند این حجاب برای ۱۴۰۰ سال قبل است، برای اعراب بوده و... در حالی که اگر افراد به ویژه کودکان به خوبی متوجه شوند که دین و شعائر آن به سودشان است و فقط مجازات و فشار نیست، آن را بهتر میپذیرند.
امام زینالعابدین علیهالسلام در دعای اول صحیفه سجادیه این مطلب را بسیار لطیف مطرح میکنند: «آفریدگان را به قدرت خود آفرید و به خواست خویش بر آنان جامه هستی پوشانید؛ آنگاه ایشان را به راهی که میخواست رهنمون کرد و به جاده محبت خود روانه کرد.»
مهارت دوم: توجه به مراجع مختلف آموزش
حجاب با رویکرد اجتماعی را به دو شکل میتوان بررسی کرد: اینکه آیا تربیت دینی در حکومت دینی مانند کشور خودمان مطرح است یا این موضوع فقط در حکومتهای غیردینی بررسی میشود؟
مسلم این است که تربیت دینی مثل آموزش حجاب در حکومت غیردینی راحتتر انجام میشود، زیرا فقط والدین هستند که به فرزندانشان آموزش میدهند و نکتهها و هنجارهای دینی تنها از طریق خانواده به فرزندان منتقل میشود.
اما در حکومت دینی اگر کودک و نوجوان دچار مشکل مذهبی شود، مشخص نیست که مدرسه در این مورد مقصر بوده یا مسجد یا.... بنابراین چون حکومت دینی داریم، باید به گونهای شخصیت کودک را بسازیم و ضرورت رعایت حجاب را منطقی بیان کنیم که هیچ چیز نتواند به پوشش او آسیب برساند.
مهارت سوم: تأثیر تشویقهای دینی
جایگاه تشویق و تنبیه در آموختن نکات دینی را باید مد نظر قرار گیرد. درواقع خانوادهها برای یاد دادن مهارتهای مربوط به حجاب هم میتوانند از ابزارهای تشویقی و تنبیهی استفاده کنند.
در این مورد،از مهمترین مواردی که برای تربیت دینی کودکان به ویژه در زمینه حجاب باید به آن توجه کرد، این است که فرزندانمان را در دوران کودکی به رعایت مسائل دینی تشویق کنیم.
مسلماً اگر از والدینی که از رفتار جوان خود در زمینه رعایت حجاب یا ارتباط با جنس مخالف ناراحتاند بپرسید آیا در دوران کودکی فرزندشان، تشویقهای دینی داشتهاند یا در اعیاد مذهبی به او هدیهای دادهاند، جواب مثبتی نخواهید گرفت.
حواسمان باشد تربیت دینی فرزند - که حجاب یکی از آنهاست- در سنین سه تا پنج سالگی و بعد از آن شش تا یازده سالگی دارای اهمیت بسیار زیادی است و خانوادهها میتوانند با دادن هدیه هر چند کوچک به بهانههای مختلف، علاقه به شعائر دینی را در بچهها نهادینه کنند.
انجمن های روانشناسی در سراسر دنیا پس از سالها مطالعه به این حقیقت اسلامی رسیده که در ضمیر ناخودآگاه هر انسانی علاقه به دین وجود دارد؛ بنابراین اگر از سنین کودکی به این موضوع درست پرداخته شود، مسلماً نتیجه خواهد داد. این، همان مطلبی است که قرنها پیش ائمه اطهار علیهم السلام بر آن تأکید داشته اند.
مهارت چهارم: ایجاد پیوند عاطفی میان کودک و اولیای دین
خانواده وظیفه دارد بین کودک و اولیای دین پیوند عاطفی برقرار کند. این مسئولیت به چند طریق قابل انجام است. ازجمله زیارت اماکن مقدس و شرکت در جلسات مذهبی و هیئت میتواند در این زمینه مؤثر باشد. اما باید توجه داشت که کودک در برنامههای مذهبی آزار نبیند و خسته نشود.
در عین حال لازم است که اولیای دین را با همان زبان کودکی به بچهها معرفی کنیم؛ مثلاً به او یاد بدهیم که ائمه اطهار علیهمالسلام کسانی بودند که نامههای خدا را به ما میرساندند. اگر کودک یاد بگیرد و بفهمد که قرآن، نامه خداست، احادیث، نامه پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و ائمه اطهار علیهمالسلام هستند، نهجالبلاغه، نامه امام علی علیهالسلام و صحیفه سجادیه نامه امام سجاد علیهالسلام است، این بزرگان را بهتر و بیشتر میشناسد و با ایشان ارتباط برقرار میکند.
به بیان دیگر، اعتماد کودک به این شخصیتها بیشتر میشود و در همه مسائل به ویژه حجاب به آنها رجوع میکند. در نتیجه شخصیت خود را پایین نمیآورد و عزت نفس دینی و شخصیتیاش بالا میرود.
مهارت پنجم: حذف الگوهای منفی
متأسفانه گاهی در جمع افراد متدین هم بداخلاقیهایی دیده میشود که به اصطلاح بدآموزیهایی به خصوص برای کودک و نوجوان به همراه دارد و آنها را از دین و حجاب دلزده میکند.
به عبارت دیگر، بررسیها نشان میدهد یکی از دلایلی که بعضی از کودکان و نوجوانان از داشتن حجاب خودداری میکنند این است که آنها از کسی که حجاب دارد، رفتار منفی یا بداخلاقی دیدهاند. به همین دلیل زمانی که میخواهند حجاب داشته باشند، ناخودآگاه از آن بدشان میآید و گریزان میشوند. در حقیقت بعضی از نوجوانها و جوانهایی که حجاب را نمیپذیرند، به دلیل ضربههای عاطفیای است که توسط برخی افراد به آنها وارد شده است.
بنابراین خانوادهها باید الگوهای منفی را از ذهن کودکانشان پاک کنند. افرادی که در ظاهر مذهبی هستند هم باید بیشتر مراقب رفتارشان باشند که چنین مشکلاتی به وجود نیاید. مهمتر از همه اینکه خانوادهها باید حواسشان باشد کودک و نوجوان آنها کسانی را الگو قرار دهند که شعائر دینی و تربیتی را رعایت میکنند.
مهارت ششم: دوستی با فرشتهها
سن سه تا پنج سالگی موقعیت مناسبی برای تربیت دینی کودک است که او را با فرشتهها آشنا کنیم. در فرهنگ ما از قدیمالایام قصههای زیبایی برای بچهها نقل میشود که جذابیت بسیاری برای کودکان دارد. مثلاً به او بیاموزیم اگر دندانش سالم باشد، فرشتهای به نام فرشته دندان آن را در کیسه زیبایی نگهداری میکند. کودک در این صورت مسواک زدن را به خوبی یاد میگیرد و با رغبت و اشتیاق این کار را انجام میدهد.
یا برای دختر گروه سنی پنج تا ده سال چادری آماده کنیم و وقتی چادر را سرش کرد، به او بگوییم فرشتهها برایت دست میزنند. اگر گفت صدای دست فرشتهها را نمیشنوم، فرضاً بگوییم وقتی میگویی دلم درد میکند، درد تو را نمیبینیم؛ پس همانطور که ما درد تو را نمیبینیم، تو هم دست زدن فرشتهها را نمیبینی. همچنین پدر و مادر میتوانند به کودکانشان یاد بدهند که برای فرشتهها نامه بنویسند.
مهارت هفتم: همبازی همعقیده
کودکان بخشی از مهارتها را از طریق همبازیهای خود یاد میگیرند. چراکه تعلق به گروه، حسی است که خودش را از شش سالگی نشان میدهد. در این سن بهتر است که کودک، همبازی همعقیده داشته باشد. در واقع خانوادهها باید برای کودکان گروه سنی شش تا یازده سال، دوستی در نظر بگیرند که باحجاب باشد و آنها را به مدرسهای بفرستند که امور دینی در آن رعایت شود.
در معاشرتهای فامیلی هم باید به این قضیه توجه داشت. اما از آنجا که صلهرحم در اسلام مورد تأکید است، اگر با خانوادهای رفتوآمد داریم که فرزندانش حجاب را رعایت نمیکنند، این قضیه را باید برای کودکمان تفهیم کنیم که بیحجابی کار درستی نیست. متأسفانه بعضی از خانوادهها موضوعات مهم تربیتی را برای کودکانشان به درستی تشریح نمیکنند در حالی که در ذهن آنها هزاران سؤال نقش بسته است.
مهارت هشتم: تقویت باورهای دینی در کودک و نوجوان
این، یک واقعیت است که نوجوانان و به خصوص دخترها از زینت و زیور لذت میبرند و خود را با آنها زیباتر میبینند. ام سکال اینجاست که چگونه باید این حس غریزی دختران را با آموختن موضوع حجاب کنترل کرد؟
اگر دختری در چهارده سالگی حجاب ندارد و میخواهد زینتش را برای دیگران نمایان کند، باید ریشه بیحجابی را در دوران کودکی او جستوجو کرد. زیرا مسائل تربیتی باید از سه سالگی مورد توجه قرار بگیرند.
کودک باید آنقدر تغذیه دینی شود، تا زمانی که به نوجوانی رسید و بر سر دوراهی ماند، به باور محکم مذهبی خود رجوع کند. در حقیقت، مادری در تربیت دینی فرزندش موفق است که وقتی از او میپرسد چرا نماز میخوانی یا چرا حجابت را رعایت میکنی، جواب بدهد چون خدا میگوید. یعنی خداوند را به عنوان عامل توانمند و حی ناظر بشناسد و باور داشته باشد. بنابراین باید فرزندانمان را از کودکی با صفات زیبای خداوند آشنا کنیم.
مهارت نهم: نگویید رعایت حجاب راحت است
به دختربچهای که حجابش را رعایت میکند، نگویید رعایت حجاب راحت است. طبیعی است وقتی میبیند برادرش با لباس آستین کوتاه و شلوار در خیابان راه میرود و او باید روسری یا چادر سرش کند، برایش سخت است.
در این زمینه بهتر است پدر به عنوان جنس مخالف، دخترش را تشویق کند و برای اینکه حجابش را رعایت میکند، به او جایزه بدهد. مثلاً اگر قرار است برایش لباسی بخرد، صبر کند وقتی حجابش خوب است آن را به عنوان جایزه به او بدهد و بگوید به تو افتخار میکنم، تا دختران شیرینی رعایت حجاب را بچشند.