به گزارش مشرق مهدی جهان تیغی فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت: مناظره سوم انتخابات 1400در حالی به پایان رسید که از دید همه ستادهای انتخاباتی و همچنین کارشناسان مباحث تبلیغات و کمپینهای انتخاباتی شاید جدیترین و حساسترین ساعات ایام تبلیغات و رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری همین نه ساعت مناظره رودرو کاندیداها با یکدیگر باشد.
در مناظرات است که جمع کثیری از مردم به خصوص مرددین در انتخابات تصمیم میگیرند که به چه کسی رای بدهند و یا رای ندهند و همچنین کاندیداها تلاش میکنند که در ابتدا سبد رایشان در این مرحله دچار تشدد و ریزش نشود و سپس از آرای رقبای خود بکاهند و دست آخر آرای جدیدی را به خوداضافه کنند.
در همین مناظرات است که کاندیداها تلاش میکنند، قطببندی دلخواه انتخاباتی خود را در افکار عمومی شکل بدهند.
اما با همه این قواعد و موارد گفته شده، سه دور مناظرات در انتخابات 1400 از یک شرایط خاصی بهره میبرد که حتما درک آن به تحلیل درست نتیجه انتخابات نیز کمک شایانی خواهد کرد.
1 تمامی نظرسنجیها قبل از شروع مناظرات انتخاباتی حاکی از آن بود که یک هسته سخت محبوبیت در افکار عمومی نسبت به کاندیداهای جبهه انقلاب وجود دارد. اما این محبوبیت در یک مرز جدی 40
تا پنجاه درصدی حتی برای یکی از محبوبترین گزینه های جبهه انقلاب یعنی ابراهیم رئیسی در رفت و آمد بود. به همین دلیل این محاسبه هم در جبهه خودی و همه جبهه رقیب شکل گرفته بود که
اولین کارکرد مناظرات 1400 این موضوع خواهد بود که انتخابات یک مرحلهای باشد یا دو مرحلهای.
2 طبیعی است که جبهه رقیب یعنی جبهه غربگرا متشکل از دولت و اصلاحات تلاش میکند که از طریق مناظرات، صحنه انتخابات را دو مرحلهای کند. به همین دلیل باید در مناظرات سه اتفاق میافتاد.
اول سبد رای جبهه انقلاب (رئیسی، رضایی، جلیلی، قاضی زاده هاشمی و زاکانی) از طریق اختلاف و یا زد و خوردهای داخل مناظره کاهش و یا دچار تشدد و پراکندگی میشد. اتفاق دوم این بود که هسته
سخت محبوبیت آیت الله رئیسی که بزرگترین سبد رای جبهه انقلاب را شکل میداد، دچار کاهش و یا فریز شود. طبیعی است که این موضوع نیز از طریق حمله مستقیم دو کاندیدای جبهه اصلاحات و
دولت یعنی مهرعلیزاده و همتی به شخص آیت الله رئیسی باید شکل میگرفت. اتفاق سوم نیز این بود که قطب انتخاباتی جدیدی شکل میگرفت که مجموع سبد رای اصلاحات، اعتدال، برجام، مذاکره و
تعامل در سیاست خارجه، آزادیهای اجتماعی و سیاسی و نهایتا آرای هراس یافتگان و یا فراریدادگان از کاندیداهای جبهه انقلاب را یکجا با هم شکل میداد.
3 در اتفاق اول مدنظر جبهه غربگرا یعنی تشدد و درگیری آرای جبهه انقلاب، کاندیداهای انقلابی به نسبت سالهای قبل قطعا بهتر عمل کردند و البته نمره کاندیداهای جبهه انقلاب در حفظ وحدت با
یکدیگر یکسان نبود ولی در مناظرات انتخابات 1400 میانگین عملکرد کاندیداهای جبهه انقلاب در حفظ وحدت خوب و رو به بالا بود. اما درباره شکست احتمالی و با حداقل ناکام ماندن کامل دو اتفاق
بعدی مدنظر جبهه غربگرا یعنی کاهش و یا فریز کردن بزرگترین سبد رای جبهه انقلاب یعنی سبد رای آیت الله رئیسی و همچنین شکلگیری قطب روبهروی جبهه انقلاب نقش و نام یک نفر بیش از همه میدرخشد.
4 واقعیت قضیه این بود که این دکتر زاکانی بود که از همان ابتدای مناظره اول به شکلی موثر با منفعل کردن و غیر معتبر کردن عبدالناصر همتی با کلید واژههای همچون «نوبل شیمی»، «کاندیدا
روکشی» و «پررویی نجومی» اساسا فرصتی برای ایجاد شکل گیری قطب جدید انتخاباتی به او نداد و هم کارآیی و هم فرصت ضربه موثر برای حمله به سبد رای جبهه انقلاب را از عبدالناصر همتی گرفت.
زاکانی البته در این میان با درگیری مداوم با همتی نقش سلبیاش در افکار عمومی پررنگ شد و برای شنیدن و اندیشیدن درباره برنامههای ایجابی او در دولت «اصلاح و اقدام» که سالها برای آن زحمت
کشیده بود، موانع ناخواستهای در افکار عمومی ایجاد شد. اما برای علیرضا زاکانی که «ایثار در میدان» یک کلید واژه اصلی در سیاستورزی محسوب میشود، قطعا این موضوع نیز هزینهای محسوب
نخواهد شد و برکت این «ایثار» خیلی زود اثر خود را در افکار عمومی نشان داده است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.