درحالی که سعودی‌ها در میان پیامدهای نظامی و اقتصادی و سیاسی جنگ یمن دست و پا می‌زنند، امارات به شکل تدریجی درحال گسترش نفوذ خود در یمن است.

سرویس جهان مشرق - عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان دو هم‌پیمان بزرگ در منطقه از گذشته رابطه متعادلی با یکدیگر داشته و به شکل مشترک و البته با رعایت سلسله مراتب در پرونده‌های مختلف منطقه ورود می‌کردند. مهم‌ترین پرونده مشترک دو طرف در این میان، جنگ یمن بود که به سرکردگی ابوظبی و ریاض تحت هدایت مستقیم آمریکا آغاز شد.

تغییر استراتژی امارات در جنگ یمن

دولت امارات از همان ابتدا در ائتلاف عربی – آمریکایی در تجاوز ضد یمن قرار گرفت و بعد از سعودی ها بزرگترین نیرو و تجهیزات نظامی را به یمن گسیل داشت.

اماراتی‌ها که در ابتدا گمان می‌کردند هزینه‌های گزاف نظامی که در جنگ یمن صرف کرده‌اند موجب تحقق اهداف استراتژیکشان در این کشور می‌شود، بعد از افزایش قدرت جنبش انصارالله و تشدید حملات موشکی یمنی‌ها به این نتیجه رسیدند که ادامه همکاری علنی با عربستان در تجاوز ضد یمن پیامدهای ناگواری برای امارات خواهد داشت؛ به ویژه اینکه عمده درآمد امارات از منابع توریستی تامین می‌شود و اصابت هریک از موشک‌های انصارالله به مواضع امارات-همانند اتفاقی که برای عربستان می‌افتد، خسارت‌های اقتصادی جبران‌ناپذیری برای اماراتی‌ها خواهد داشت و علاوه بر آن در صورت جنگی شدن شرایط داخلی این کشور گردشگری و ورود توریست‌ها به امارات نیز به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

کارشناسان مسائل منطقه معتقدند که سران امارات تاکنون بیش از یکصد میلیارد دلار در جنگ بی حاصل یمن که موجب کشتار بیش از یکصد هزار یمنی مظلوم و بی دفاع و آوارگی میلیون‌ها نفر دیگر شده، هزینه کرده‌اند و اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که بیهوده بوده است.

هم‌زمان با بروز اختلافات عربستان و امارات، نقش امارات در یمن منحصر به بمباران شهرهای این کشور در همراهی با هواپیماهای عربستان بود، اما امارات پس از اختلاف حکام ابوظبی با جیبوتی و از دست دادن جای پای خود در شاخ آفریقا به فکر اشغال عدن افتاد.

یمن با وجود ۶۰۰ هزار کیلومتر مساحت دارای ۲۲۰۰ کیلومتر نوار ساحلی در غرب و جنوب و دهها شهر ساحلی در دریای سرخ مرتبط با اقیانوس هند در جنوب قرار گرفته و به همین علت امارات به بنادر آن چشم طمع دوخته است.

اهداف راهبردی و روش امارات برای نفوذ به یمن

از ابتدا نیز راهبرد امارات در یمن با راهبرد عربستان تفاوت داشت. هدف اساسی سعودی‌ها تضعیف گروه انصارالله بود تا بار دیگر قدرت به «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهوری مستعفی یمن برگردد و دامنه نفوذ ریاض در یمن گسترش یابد و اوضاع امنیتی در مرزهای یمن و عربستان تقویت شود. اما اماراتی‌ها تلاش کردند در مناطق ساحلی و جنوب یمن نفوذشان را گسترش دهند تا با استفاده از آن حضور خود را در خطوط دریانوردی در خلیج عدن و تنگه باب المندب و مناطقی از شاخ آفریقا تقویت سازند. امارات به طور اساسی تلاش کرد که در روند رویدادها در جنوب یمن تاثیرگذار ظاهر شود تا دولت عبد ربه منصور هادی را تضعیف سازد و مانع از مقابله آن با اهداف امارات در منطقه شود.

از مارس سال ۲۰۱۵ میلادی نیروهای امارات در جنوب یمن مستقر شده اند. آنان پس از حضور در این منطقه سرگرم آموزش و تسلیح نیروهایی در جنوب یمن شده اند. هدف آنان تضمین تقویت حضور دائمی امارات در این منطقه برای به کنترل درآوردن تنگه باب المندب بود. این یک هدف راهبردی برای امارات بود و ابوظبی برای تحقق آن نه تنها با عربستان بلکه با مصر هم همکاری کرد. این کشور حتی در این زمینه از آمریکا هم چراغ سبز گرفت و در سومالی و اریتره پایگاه لجستیکی و نظامی ایجاد کرد تا بتواند حضور خود در دو طرف تنگه باب المندب را تضمین کند.

امارات برای اینکه راهبرد خود را به طور کامل محقق سازد نیاز به قدرت نفوذ در جنوب یمن داشت. امارات برای رسیدن به این هدف از سیاست‌مداران یمن در جنوب حمایت کرد و شبه نظامیان «کمربند امنیتی» را در جنوب پرورش داد.

اماراتی‌ها از شورای انتقالی جنوب که یکی از اصلی‌ترین جریان‌های جدایی طلب در جنوب یمن به شمار می‌رفت، حمایت کردند. همچنین پس از مرگ «علی عبدالله صالح» رئیس جمهوری سابق یمن در دسامبر سال ۲۰۱۷ میلادی، امارات از «طارق صالح» فرزند برادر وی حمایت کرد تا بتواند تشکیلات نظامی در ساحل غربی یمن تشکیل دهد. شورای انتقالی جنوب و نیروهای وابسته به طارق صالح به طور رسمی به تقابل علیه انصارالله ادامه می دهند اما آنان مخالف مشروعیت عبدربه منصور هادی هستند.

همچنین امارات حدود ۹۰ هزار سرباز در این مناطق آموزش داده است و این نیروها به عنوان ابزاری برای اعمال نفوذ نظامی و سیاسی خود استفاده می‌کند. علاوه بر آن امارات در غرب یمن برای متحد کردن نیروهای نظامی از جمله نیروهای مستقر در بندر الحدیده زیر فرماندهی طارق صالح تلاش کرده است. رفتار امارات در غرب یمن نشان داد که مقام‌های این کشور به طور اساسی بر روی مناطق جنوبی و ساحلی یمن تمرکز کرده‌اند و توجه چندانی به تحولات شمال این کشور ندارند.

از برجسته‌ترین اهداف راهبردی که امارات در یمن دنبال می‌کند، تقویت نفوذ ژئوپلیتیک در مناطقی فراتر از دریای عرب از جمله خلیج عدن و مناطق غربی اقیانوس هند است. این کشور می‌خواهد جایگاه نظامی و اقتصادی خود را در منطقه تقویت سازد و در این زمینه با ایران، عربستان و ترکیه در حال رقابت است. امارات به دنبال تقویت جایگاه خود در شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب است. همچنین این کشور در پی گسترش همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم است تا از آن در عرصه جهانی استفاده کند و از این طریق اتهام‌ها علیه خود درباره حمایت از ترویسم را دور سازد.

برخی‌ کارشناسان نیز هدف امارات از ورود به این جنگ را رسیدن به اقیانوس هند از طریق بندر عدن عنوان کرده‌اند. بسیاری از سیاستمداران امارات، اقیانوس هند را امتداد طبیعی بندر عدن می‌دانند. همچنین حضور امارات در جنوب یمن سبب می‌شود این کشور در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی نقش آفرین باشد. نفوذ امارات در بنادر جنوب یمن زمینه به کنترل درآوردن دریانوردی در دریای عرب و خلیج عدن را برای این کشور فراهم می‌سازد و به تبع آن نقش عمان در دریانوردی در این مناطق تضعیف می‌شود.

تصرف جزیره «سقطری» تلاش برای تجزیه یمن به دو کشور جنوبی و شمالی و آموزش، تجهیز و تسلیح شمار زیادی از شبه نظامیان تحت عنوان «شورای انتقالی جنوب» که درواقع نیروهای نیابتی امارات هستند، از اقدامات اماراتی‌ها طی سال‌های اخیر در یمن بوده است.

طمع‌ورزی‌های امارات در جزایر راهبردی یمن و لزوم ادامه یافتن جنگ

طی چند ماه گذشته و پس از اینکه دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا مدعی شد خواستار پایان دادن به جنگ یمن است و درحالی که سعودی‌ها در میان پیامدهای نظامی و اقتصادی و سیاسی جنگ یمن دست و پا می‌زنند، امارات به شکل تدریجی درحال گسترش نفوذ خود در یمن است.

تا چندی پیش زیاده‌خواهی‌های امارات در یمن و به خصوص در جزیره سقطری با سودای گسترش نفوذ در منطقه تا آنجا پیش رفته بود که در ابتدا ابوظبی فقط درصدد ایجاد پایگاههای نظامی در این جزیره به منظور جمع‌آوری اطلاعات نظامی و جاسوسی بود، اما همانگونه که کارشناسان مسایل منطقه در گذشته پیش‌بینی کرده بودند، امارات قصد تسخیر و تصرف جزیره سقطری را همچون دوستان جدید این کشور در سرزمینهای اشغالی فلسطین دارد.

چرا امارات پای صهیونیست‌ها را به سقطری باز کرد؟

اقدامات صهیونیستی امارات برای تسلط بر جزیره راهبردی سقطری به حدی رسیده که حتی صدای مقامات یمنی دولت مستعفی و فراری یمن را در نیز درآورده است. همچنین منابع خبری اعلام کردند که رژیم صهیونیستی اخیرا با همکاری امارات یک کشتی حامل ادوات و تجهیزات نظامی وارد جزیره سقطری در جنوب یمن کرده و درصدد تاسیس یک فرودگاه نظامی در آنجاست.

ورود علنی نظامیان و ماموران رژیم صهیونیستی به مسئله یمن، به دنبال توافق عادی‌سازی روابط میان ابوظبی و تل آویو افشا شده و امارات سعی می‌کند به اهداف صهیونیستی و یا همان غصب جزیره راهبردی سقطری در اقیانوس هند که متعلق به یمن است، با کمک رژیم صهیونیستی جامه عمل بپوشاند.

در همین راستا بنا بر اخبار غیررسمی دریافتی، نظامیان رژیم صهیونیستی و سازمان اطلاعات نظامی این رژیم موسوم به «امان» با کمک نظامیان اماراتی در یک سال گذشته اقدام به آموزش برخی مزدوران یمنی در جزیره سقطری کرده‌اند و این روند از تاریخ سازش امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی شدت بیشتری یافته است.

از اواسط ۲۰۲۰ پای صهیونیست‌ها به جزیره سقطری توسط امارات به شکل علنی باز شد و اکنون گردشگران صهیونیست می‌توانند به راحتی به این منطقه سفر کنند؛ درحالی که امارات از ورود یمنی‌ها به سقطری جلوگیری می‌کند!

نگاه امارات به جزیره سقطری با عینک صهیونیستی یعنی جدا کردن این جزیره از یمن و تغییر موقعیت جغرافیایی آن می‌باشد تا ابوظبی و رژیم صهیونیستی از این طریق مناطق و گذرگاه‌های دریایی راهبردی همچون دریای عمان، اقیانوس هند و دریای عرب تا باب المندب را در رصد اطلاعاتی و جاسوسی خود قرار دهند.

از چند ماه پیش امارات همچنین برای تغییر ماهیت و فرهنگ مردم جزیره سقطری و اقدام برای تحت کنترل گرفتن این جزیره مهم و راهبردی در اقیانوس هند و همچنین توافق اخیر با رژیم صهیونیستی، اعلام کرد که ابوظبی اخیراً اجرای بسته جدیدی از اقدامات از جمله شبکه‌های ارتباطاتی و اینترنت در این جزیره را کلید زده است. امارات از طریق تجهیزات الکترونیک و تیم‌های فنی متخصص در زمینه شبکه‌های اینترنت و ارتباطات تلاش دارد، تمام شبکه‌های اینترنتی موجود در این جزیره را از بین ببرد و آنها را به تجهیزات و خطوط ارتباطاتی اماراتی مجهز کند.

امارات در کنار این فعالیت‌ها، اقدامات دیگری را برای تغییر هویت یمنی این جزیره در دستور کار خود قرار داده که از جمله آنها تغییر سنت‌های اهالی جزیره در زمینه ازدواج و لباس سنتی زنان و مسائل دیگر است؛ آنها دوره‌های آموزشی ویژه‌ای نیز برای کودکان سقطری تشکیل داده و به آن‌ها تاریخ امارات را آموزش می‌دهند.

ساکنان سقطری معتقدند که اقدامات امارات با هدف مجبور کردن آنها به ترک این جزیره و پذیرش پیشنهادهای فریبنده در زمینه فروش دارایی‌های آنها و جایگزین کردن اماراتی‌ها و خارجی‌ها در این جزیره دنبال می‌شود.

میون؛ نقطه اشغالگری جدید امارات در یمن و هشدارهای انصارالله

اخیرا جزیره «میون» به عنوان یکی از اهداف استراتژیکی که امارات به آن چشم دوخته در رسانه‌ها مطرح شده است. طبق اسناد موجود امارات درحال احداث یک پایگاه نظامی در این جزیره است که در یک نقطه کور دریایی واقع شده است. این جزیره پایگاه مناسبی را برای هرگونه عملیاتی در دریای سرخ، خلیج عدن و شرق آفریقا فراهم می کند. علاوه بر این، جزیره میان انجام حملات هوایی در مناطق اصلی یمن را تسهیل می کند.

امارات در حالی اقدام به تاسیس این پایگاه در جزیره میون کرده که حتی دولت مستعفی یمن را نیز در جریان تصمیم خود قرار نداده و این امر از نظر حقوق بین‌الملل نقض حاکمیت یمن محسوب می‌شود. به گفته برخی مقامات دولت مستعفی یمن، طی هفته‌های اخیر، کشتی‌های اماراتی تسلیحات و تجهزات نظامی و نیرو به جزیره میون اعزام کرده‌اند.

اما جنبش انصارالله یمن درباره هرگونه طمع ورزی امارات متحده در جزیره میون به مقامات این کشور هشدار داده و اعلام کرد، نگذارید بلایی که بر سر عربستان آوردیم به سر شما هم بیاوریم. «هشام شرف» وزیر خارجه دولت نجات ملی یمن با اشاره به احداث پایگاه هوایی امارات در جزیره میون به ابوظبی هشدار داد: اگر اراضی و جزایر یمن را ترک نکنید به‌زودی گدازه‌های آتش به شما خواهد رسید. بنابراین در صورت ورود انصارالله به این معادله اتفاقات برای امارات به شکل دیگری رقم خواهد خورد.

چرا امارات به دنبال فرسایشی کردن جنگ یمن است؟

در این شرایط کارشناسان معتقدند که پایان جنگ یمن به نفع امارات نیست و تا زمانی که این کشور از تسلط خود بر دو جزیره راهبردی سقطری و میون مطمئن نشده در صدد جلوگیری از توقف جنگ یمن است. بر همین اساس ابوظبی با استراتژی فرسایشی کردن این جنگ تلاش می‌کند تا عربستان را همچنان در این باتلاق نگه دارد. در این راستا اماراتی‌ها سعی دارند دولت جو بایدن را ترغیب به عدم توقف جنگ کنند و با تاکید بر اینکه در صورت ادامه جنگ یمن قراردادهای میلیارد دلاری تسلیحاتی ایالات متحده با عربستان همچنان ادامه خواهد داشت در صدد تحریک آمریکایی‌ها هستند.

از سوی دیگر ساکنان جدید کاخ سفید که ادعا کرده بودند جلوی جنایت‌های ائتلاف سعودی در جنگ یمن را می‌گیرند اکنون در دوراهی عمل به وعده‌ها و یا ادامه بهره‌برداری اقتصادی از جنگ یمن قرار دارند و همین مواضع دوگانه موجب شده تا با گذشت چند ماه از اعلام آمریکا برای پایان جنگ یمن این پرونده هنوز باز باشد.

اما با این وجود نمی‌توان گفت که سیگنال‌های امارات برای فرسایشی کردن جنگ یمن عامل تعیین‌کننده در سرنوشت این جنگ خواهد بود. درواقع سرنوشت نهایی این جنگ وابسته به دو طرف اصلی یعنی عربستان و جنبش انصارالله است؛ اینکه آیا سعودی‌ها می‌توانند راهی برای خروج آبرومندانه از باتلاق یمن پیدا کنند و یا اینکه یمنی‌ها در سایه تغییر موازنه‌های درگیری به نفع خود می‌توانند خواسته خود را به عربستان و متحدان آن تحمیل کرده و در نهایت با شکستن کامل محاصره و گرفتن غرامت‌های جنگی پرونده این جنگ ویرانگر را ببندند.

برچسب‌ها