کد خبر 1237449
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۳

شوک بزرگی که در آستانه بازی‌های المپیک به کاروان ایران وارد شد حکایت از آسیب اجتماعی بزرگی دارد که نتیجه یک‌ خلا بزرگ‌تر در ورزش است و قطعا بازهم در آینده تکرار خواهد شد.

به گزارش مشرق، در حالیکه شمارش معکوس یک‌ ماهه برای آغاز بازی های المپیک آغاز شده است، دوپینگ و اخبار تلخش سایه شوم بزرگی بر سر ورزش ایران افکنده است.

دلخوشی مسئولان از رکوردشکنی در کاروان اعزامی به توکیو هنوز از تب و تاب نیفتاده که به اجبار باید روی نام یکی از امیدهای این‌ کاروان خط قرمز بکشند، خطی که نتیجه عبور از قوانین سفت و سخت جهانی است اما نه به سبک و سیاقی که برچسب آن روی پیشانی دیگر متخلفان ورزش زده شده است.

رویایی که رویایی دیگر را بر باد داد

دوپینگ در جهان افراد زیادی را قربانی خود کرده به خصوص که «آبرو»، «رویا» یا هر دو را برای آنها بر باد داده است. در بیشتر مواقع افرادی که اتهام دوپینگ به آنها زده شده، توجیهی برای اقدام‌ غیراخلاقی خود ندارند چون آگاهانه و هدفمندانه اقدام به انجام آن‌ کرده اند.

در عین‌ ‌حال اما همیشه ورزشکارانی بودند که بعد از مثبت شدن تست‌شان، خود را «قربانی دوپینگ» معرفی کرده اند چون بدون اطلاع ماده ممنوعه استفاده کرده اند و کسی هم نبوده که آنها را به موقع آگاه کند.

کاراته کای المپیکی و دوپینگی ایران‌ نمونه این دسته ورزشکاران است؛ ورزشکاری که برای رسیدن به رویایی در چارچوب مسائل شخصی و خانوادگی اقدام به استفاده از دارویی کرد که دست بر قضا جزو مواد ممنوعه بود و و دستش را از رویای ورزشی اش کوتاه کرد.

تبعات شکاف میان‌ دو زندگی

اینکه استفاده از هر دارویی به‌چه دلیل برای افراد تجویز می شود به خودشان ارتباط دارد و دایره زندگی شخصی‌شان اما قاعدتا برای ورزشکاران این زندگی نباید جدا از زندگی ورزشی آنها باشد.

شکاف میان ‌دو زندگی شخصی و ورزشی ملی پوش کاراته اما تبعاتی به همراه داشته که به جز خودش، برای کل ورزش ایران هم سنگین و جبران ناپذیر است در حالیکه اگر چنین شکافی وجود نداشت قطعا امروز نه آبروی برباد رفته ای بود و نه حسرتی بابت پریدن مدال قطعی طلا.

بیشتر بخوانید:

جزئیاتی از مثبت شدن دوپینگ ۲ ورزشکار

به طور طبیعی ورزشکاری که در سطح حرفه ای و المپیک فعالیت دارد نباید ساده ترین دارو حتی «استامینوفن» را بدون اطلاع پزشک تیم استفاده کند آنهم وقتی در آستانه اعزام به رویدادی است که بیشتر از هر میدان دیگری زیر ذره بین قانون گذاران آنتی دوپینگ در جهان است.

مصرف دارو توسط کاراته کای ایران طبق تجویز پزشک -غیرورزشی- انجام‌ شده ‌و این‌ اقدام‌ یعنی «غیرعمد» بودن استفاده از ماده ممنوعه هم‌ اثبات شده اما «درصد بالای خطا» باعث اعمال محرومیت برای او شده است چراکه شناخت دارو، اطمینان از عدم ممنوعه بودنش یا در جریان قراردادن پزشک جزو «وظایف مطلق ورزشکار» تعریف شده است.

«ورزشکار متخلف کاراته اما چرا از انجام این وظایف کوتاهی کرده است؟»، پاسخ این پرسش را باید در همان شکاف و فاصله ای جستجو کرد که میان دو زندگی او وجود داشته ‌و باعث شده از مطرح کردن مسائل شخصی با عوامل ورزشی زندگی‌اش امتناع کند.

دوپینگ جنسیت نمی شناسد

عدم اعتماد، نبود احساس راحتی یا شاید هم نگرش و باورهای سنتی ‌و غلط باعث شده ملی پوش کاراته خود را آنقدر به مدیران و پزشکان تیمش نزدیک نبیند که آنها را از تجویز پزشک غیرورزشی خود مطلع کند وگرنه چرا باید یک‌ ورزشکار صاحب سهمیه با علم به اینکه هرلحظه و در هر موقعیتی احتمال نمونه گیری از او وجود دارد دست به دارویی ببرد که از ماهیتش بی اطلاع است؟!

البته این فرض هم محال نیست که کاراته کای متخلف به عمد از اطلاع رسانی لازم ‌امتناع کرده به این امید که ماموران آنتی دوپینگ مچ او را نمی گیرند و از میدان المپیک جا نمی ماند؛ امیدی که به نظر می رسد عضو تیم ملی تکواندو بانوان با تکیه به آن اقدام به دوپینگ کرد و به همین دلیل حالا که نتیجه کارش عیان شده، نه اعتراضی دارد و نه درخواست آنالیز نمونه B را داده است.

دوپینگ هایی خطرناک تر از همیشه

پیشینه ورزش ایران در دوپینگ‌ به قدری سیاه ‌و تاریک است که در رشته ای مانند وزنه برداری باعث ریزش قابل توجه سهمیه های المپیک وکاهش آنها به دو سهمیه برای توکیو ۲۰۲۰ شد.

حتی ورزشکاری مانند امیر علی اکبری به صورت مادام العمر از کشتی محروم‌ شد و سعید علی حسینی (وزنه برداری) ‌و حسین کیهانی(دوومیدانی) هم با محرومیت های سنگین مواجه شدند. (هر یک از این‌ ورزشکاران هم خود را قربانی دوپینگ معرفی می کنند).

در تاریخ ورزش ایران اما هیچ نمونه ای از محرض شدن تست دوپینگ یک ورزشکار المپیکی آنهم در آستانه المپیک ثبت نشده و همین«اولین» بودن پرونده ملی پوش کاراته زنگ خطری است مبنی بر اینکه با وجود تمام ادعایی که در زمینه آموزش و کنترل و مدیریت دوپینگ در کشور می شود و هزینه هایی که روی دست ورزش گذاشته، ورزشکاری پیدا می شود که در یک دستش سهمیه المپیک است و در دست دیگرش داروی ممنوعه؛ اگر آگاهانه باشد که بد و اگر ناآگاهانه باشد هم بدتر چون نشان از راه رفته اما ناقص ‌و اشتباه را دارد.

از طرفی دوپینگ بانوی هوگو پوش هم یادآور می شود که زرق و برق المپیک و خودنمایی در آن، ورزش بانوان را در مسیر ارتکاب به جرم قرار داده در حالیکه پیش از این کمتر آماری از دوپینگ ورزشکاران زن در کشور داشتیم.

اینها واقعیت هایی تلخی هستند که پذیرفتن‌شان ‌و ارائه راه کارهای کاربردی باعث پیشگیری از تکرارشان می شود در غیر اینصورت باید منتظر شوک های بزرگ تری از دوپینگ و حتی تبعات جهانی اش باشیم چرا که ورزشکاران نمادی از هویت ملی هر کشور در جامعه بین الملل هستند و هر اقدام غیراخلاقی آنها باعث خدشه دار شدن هویت ملت می شود.

منبع: مهر