کد خبر 1240819
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۰

به گزارش مشرق ابوذر گوهری در کانال تلگرامی خود با اشاره به ارزیابی مرکز پژوهشهای مجلس درباره تحولات افغانستان نوشت:

چهار برآورد زیر از صحنه افغانستان، آمریکا را به این نتیجه رساند که امکان استمرار روند ۲۰ سال گذشته وجود ندارد و کاخ سفید مجبور به تغییر رویکرد در قبال افغانستان است:

اول، با استمرار حضور نظامی در افغانستان امکان غلبه نظامی بر طالبان و جلوگیری از به قدرت رسیدن آن ندارد.

 دوم، ماهیت تهدید ناشی از گروه‌های تروریستی علیه آمریکا تغییر کرده و به دلیل گسترش حضور القاعده در کشورهای مختلف امکان مقابله با آن از طریق حضور نظامی صرف در افغانستان وجود ندارد.

سوم، امکان دولت ـ ملت‌سازی در افغانستان وجود ندارد.

 چهارم، به دلیل هزینه‌های مالی ناشی از حضور در افغانستان خروج نظامی از این کشور به یک مطالبه فزاینده در فضای داخلی آمریکا تبدیل‌شده است.

بر اساس این ارزیابی، دولت ترامپ رویکرد آمریکا در قبال طالبان را از فاز نظامی به مذاکره سیاسی تغییر داد و در چارچوب توافق دوجانبه با طالبان خروج نظامی از افغانستان را آغاز کرد.

دولت بایدن ضمن پذیرش اصل خروج از افغانستان دو تغییر مهم در سیاست دولت پیشین آمریکا ایجاد کرد؛ نخست اینکه، خروج نظامی آمریکا از افغانستان را مشروط به وضعیت میدانی و تحولات سیاسی افغانستان نکرد.

دیگر آنکه، نقش فعال‌تری در حل‌وفصل سیاسی بحران افغانستان پذیرفت.

دولت بایدن مصمم به خروج ۲۵۰۰ نیروی نظامی باقیمانده آمریکا از افغانستان است ولی برای مدیریت پیامدهای خلأ قدرت در این کشور تصمیم گرفته است به‌صورت مستقیم برای تعیین آینده سیاسی افغانستان در قالب یک «صلح تحمیلی» مداخله کند.

طرح سیاسی آمریکا برای افغانستان به‌نوعی تکرار الگوی «کنفرانس بن» و شکل‌دهی به یک حکومت مشارکتی و فراگیر است. دولت بایدن به دنبال آن است تا در قالب سازمان ملل، بازیگران داخلی در افغانستان و کشورهای منطقه ازجمله روسیه، چین، هند، پاکستان و ایران را وادار به پذیرش یک «مصالحه بر سر تشکیل دولت فراگیر و آتش‌بس جامع و دائمی» کند.

آمریکا برای تحقق طرح خود و تحمیل آن به دولت افغانستان، نخبگان سیاسی در این کشور را در معرض انتخاب میان سقوط کابل توسط طالبان و پذیرش سهم سیاسی طالبان در حکومت قرار داده است.

 از سوی دیگر، این کشور برای مدیریت رفتار طالبان به دنبال آن است که طالبان را با سیاست چماق و هویج از یک سازمان نظامی شورشی به یک جریان سیاسی مصالحه جو تبدیل کند. به همین دلیل، آمریکا ازیک‌طرف با طالبان مذاکره می‌کند و حق حضور طالبان در قدرت سیاسی را به رسمیت می‌شناسد و از طرف دیگر طالبان را تهدید می‌کند که در صورت تمرد از خواسته‌های واشنگتن بار دیگر سرنوشت سقوط حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ در انتظار این گروه خواهد بود.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.