به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:
قرار بود دانستن حق مردم باشد!
روزنامه اطلاعات از شماره مورخه 8/3/91 اقدام به چاپ نخستین قسمت خاطرات «جهانگیر بهروز» از بنیانگذاران روزنامه صهیونیستی «آیندگان» و یکی از عناصر فعال در زمینه همکاری با سرویس های اطلاعاتی غرب نموده است.
البته با مقدمه و آب و تاب فراوان و شرح کشاف درباره پیشینه «جهانگیر بهروز» که قلمی شیوا دارد، بی طرف است و درس آموز می نویسد و سابقه ای طولانی در خدمت به این آب و خاک دارد و الخ.
البته وی در همان نخستین شماره خاطراتش مراتب ارادت و چاکرمسلکی خود را نسبت به عباس «مسعودی» سناتور انتصابی محمدرضا پهلوی در رژیم شاهنشاهی و صاحب دهها پست و عنوان کلیدی دیگر از قبیل مدیریت «موسسه اطلاعات» با این الفاظ نشان می دهد:
- «مرحوم عباس مسعودی مغزی فعال و جوینده داشت و... مداهنه هایی از این دست».
بهروز همچنین در جهت ماست مالی کردن واقعیت پشت کردن پدرش به دین مبین اسلام و پذیرش مسیحیت از سوی وی؛ یادآور می شود:
«اشتباه نشود پدر من مسلمان بود... اما چون ناگزیر در مدرسه مسیونرها [مبلغان مسیحی] که وابسته به کلیسای پروتستان بود، درس خوانده بود، ثبت تاریخ تولد مرا... در پشت جلد آن کتاب مقدس مسیحی [انجیل] به جای قرآن [را] نشان تجدد می دانست بی آنکه تصویر درستی از مسلمانی و اسلام داشته باشد.» (ص6 روزنامه اطلاعات مورخه 8/3/91)
کاش دست اندرکاران این روزنامه در مقدمه این نوشتار، چهره واقعی «جهانگیر بهروز» را در معرض قضاوت مخاطبان خود قرار می دادند و پس از این مقدمه روشنگرانه به چاپ خاطرات او می پرداختند.
همکاران محترم در روزنامه اطلاعات باید به اطلاع خوانندگان خود می رساندند که «جهانگیر بهروز» را پدر روزنامه آیندگان می خوانند، روزنامه ای که حتی چاپخانه آن از رژیم صهیونیستی و با هزینه صهیونیست ها، وارد کشور شد، روزنامه ای که با به خدمت گرفتن عناصری چون «داریوش همایون»، «مسعود بهنود»، «سیروس علی نژاد»، «حسین مهری» سعی در تئوریزه کردن حضور اسرائیل در صحنه سیاست جهانی داشت و در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل نیز مواضع خود در حمایت از رژیم اشغالگر قدس را آشکار کرد.
همچنین باید از روابط گسترده «جهانگیر بهروز» با سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی انگلیس، آمریکا و از همه مهمتر اسرائیل اطلاعاتی به خواننده داده می شد که متاسفانه به جای این اطلاعات فقط ستایشنامه وی به چاپ رسیده است.
وقتی پینوکیو هم جا می زند!
دروغ های بی بی سی، الجزیره، العربیه و رسانه های زنجیره ای صهیونیستی و انگلیسی علیه سوریه رو شد.
پس از جنایت تروریست ها در سوریه در کشتار تعدادی کودک، تصاویری از شبکه هایی مانند الجزیره و بی بی سی انگلیسی منتشر و ادعا شد که کودکان کشته شده در این عکس نتیجه حملات ارتش سوریه است اما عکاس ایتالیایی اعلام کرد عکس این کشتار متعلق به 9 سال پیش در عراق است و این جنایت از سوی نظامیان آمریکایی صورت گرفته است.
چند روزی است که خشونت در برخی نقاط سوریه تشدید و ده ها سوری از جمله چندین کودک به دست تروریست ها کشته شده اند و شبکه هایی مانند الجزیره، العربیه و شبکه بی بی سی با پخش تصاویری از کودکان قتل عام شده ادعا می کنند این جنایت نتیجه حملات ارتش سوریه است!
گذشته از این که این جنایت در شهر الحوله رخ داد و هدف آن برانگیختن ابراز انزجار مردمی از ارتش و دولت سوریه بوده است. دیروز یک عکاس ایتالیایی فاش کرد که برخی عکس های منتشر شده در بی بی سی و الجزیره، عکس اوست که 9 سال پیش در عراق گرفته است.
به گزارش فارس، شبکه تلویزیونی الاخباریه سوریه اعلام کرد: مارکو دی لاور عکاس ایتالیایی امروز بیانیه ای صادر کرد و گفت که عکس منتشر شده از آنچه کشتار الحوله در سوریه خوانده می شود، عکسی است که او 27 مارس سال 2003 در منطقه نصیب عراق گرفته است.
این عکاس ایتالیایی تاکید کرده است که تصویر، تصویری است که از یک کشتار در منطقه نصیب عراق گرفته است.
شبکه الاخباریه سوریه تاکید کرد که شبکه بی بی سی(BBC) به محض انتشار بیانیه عکاس ایتالیایی، پخش تصاویر ادعایی را متوقف کرد.
دروغ های پی درپی این رسانه ها- بخوانید بنگاه های دروغ پراکنی- برای اولین بار نیست که علیه سوریه استفاده می شود بلکه سال گذشته نیز کشتار چندین کودک که متعلق به عراق بود، به ارتش سوریه نسبت داده شد.
خاطرنشان می شود در فتنه 88 نیز رسانه های بهایی و صهیونیستی برخی از تصاویر رنج آور در جریان جنگ غزه را به حوادث پس از انتخابات ایران نسبت می دادند.
استفاده از بمب های خوشه ای و فسفر سفید آمریکا را روسیاه کرده است
سیاست آمریکا بر پایه دروغ بنا شده و عادی سازی دروغ پردازی ها درباره جنگ ها با تهاجم و قشون کشی به نقاط مختلف ادامه یافته است.
این مطلبی است که پایگاه خبری گلوبال ریسرچ طی گزارشی منتشر کرده و از دروغ ها و پیامدهای جنگ های آمریکا پرده برداشته است. این مقاله به قلم دیوید سوانسون تصریح کرده است که اسامه بن لادن در واقع توجیهی برای طولانی ترین جنگ در تاریخ آمریکا بوده است و هرگز از حمایت سابق آمریکا از بن لادن سخنی به میان نیامد.
گلوبال ریسرچ با طرح این پرسش که اگر جنگ طولانی آمریکا در افغانستان با ادعای بهبود دموکراسی، حقوق بشر و اوضاع اقتصادی افغانستان صورت گرفته چه نتیجه ای به بار آورد؟ می نویسد: خیلی دشوار است که با بمباران مردم و حملات شبانه به آنها بتوان برای آنها آزادی را به ارمغان آورد و حقوق آنها را محترم شمرد. در حالی که رسانه های آمریکایی تنها به آمار تلفات و مجروحان نظامیان این کشور در افغانستان اشاره دارند، هرگز رنج افغان ها از این جنگ طولانی به تصویر کشیده نمی شود. آمریکا حتی نمی خواهد آماری از شمار تلفات غیرنظامیان افغانستان ارائه کند.
این مقاله با اشاره به اینکه جنگ افغانستان برپایه دروغ آغاز شد ادامه می دهد: جنگ عراق نیز با وعده عملیاتی آسان آغاز شد و جرج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا تصمیم به آغاز آن گرفت که منجر به مرگ یک میلیون نفر شد و بیش از چهار میلیون بی خانمان برجا گذاشت. این فاجعه برای آمریکا نیز چندین تریلیون دلار هزینه در بر داشت و تأثیرات زیادی بر اقتصاد این کشور برجا گذاشت. این جنگ همانند سایر جنگ ها از سال 1945میلادی منشور سازمان ملل متحد را نقض کرد و بوش حتی به ارائه اطلاعات نادرست به کنگره دست زد. در این جنگ نیز همانند جنگ افغانستان، غیرنظامیان، خبرنگاران، بیمارستان ها و حتی آمبولانس ها هدف قرار گرفتند، از تسلیحاتی نظیر بمب های خوشه ای در مناطق شهری و فسفر سفید به عنوان سلاح استفاده شد، بمب در زمین های کشاورزی کار گذاشته شد و مردم با قطع آب و برق، مسدود کردن جاده ها و تخریب خانه ها مجازات شدند و با بازداشت های خودسرانه، زندان کودکان، شکنجه، تجاوز و قتل بازداشت شدگان مواجه شدند.
گفتنی است این روزها، مخصوصاً بعد از آغاز جنبش وال استریت، حجم انبوهی از جنایات دولتمردان آمریکایی و اسرار پشت پرده آنها به محافل و برخی رسانه ها راه یافته است. از جمله آن که نشریه فوربس نیز در اواخر آوریل 2012 فهرستی از جنایات آمریکا در عراق و افغانستان را فاش کرده بود.
پدرشوهر اشرف یا پدر خلیج فارس؟!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود خواستار خرید و بازسازی خانه پدر «مهدی بوشهری» همسر اشرف پهلوی از سوی سازمان میراث فرهنگی شده است.
«مهدی بوشهری» پسر معین التجار-تاجر معروف تریاک- بود کسی که پس از یک بار شکست اقتصادی به دلیل ارث بردن از عمه ای که بلاوارث شناخته شد به ثروت زیادی رسید و از آن پس در کشورهای خارجی به فعالیت اقتصادی پرداخت و از رهگذر واردات کالا به ایران به ثروتی افسانه ای رسید.
چنانکه با پرداخت پول سفر اول مظفرالدین شاه قاجار به فرنگ، امتیاز خاک سرخ جزیره هرمز را خرید تا هر روز بر ثروتش افزوده شود. ضمن آنکه به دلیل دریافت درجه سرتیپی سالانه هزار تومان از بیت المال دریافت می کرد.
وی در جریان مشروطیت بخشی از ثروت خود را در اختیار مخالفان شیخ شهید فضل الله نوری نهاد چرا که با عناصری همچون تقی زاده ها همداستان شده بود. وی در دوران اقامتش در اروپا به نام تجارتخانه با عوامل اطلاعاتی غرب خاصه انگلیسی ها همکاری می کرد و به همین دلیل بود که سالها بعد پسرش به عنوان شوهر سوم اشرف وارد دربار شاهنشاهی شد تا از این رهگذر صاحب دهها شرکت سینمایی و تجاری شود و عناصری مانند «بهمن فرمان آرا» را به خدمت بگیرد.
بوشهری کلیه درآمدهای فیلم کاروانها که با هزینه ایران ساخته شده بود را هم پس از انقلاب به جیب زد زیرا نام خود را به عنوان تهیه کننده فیلم به ثبت رسانده بود. روزنامه شرق یادآور می شود جنبه نوستالژیک دیگر خانه بوشهری این است که لوکیشن سریال «دایی جان ناپلئون» بوده که برای مردم خاطره انگیز است!!
سریالی که توسط محفل بهائیان و در جهت توهین به ساحت مقدس ائمه معصوم«ع» و روحانیت مبارز ساخته شد و به روی آنتن رفت. تا رکیک ترین الفاظ را به جامعه آن روز تزریق کند!
حال معلوم نیست روزنامه «شرق» به کدام اعتبار به «معین التجار» لقب پدر خلیج فارس بخشیده است؟
در حالیکه سرداران صفوی با وجود دلیل تارومار کردن بیگانگان در جزایر ایرانی خلیج فارس و علی رغم موقعیت برجسته حکومتی که از آن برخوردار بودند، خود را شایسته چنین لقبی ندانستند!
حتی رزمندگانی که در طول هشت سال دفاع مقدس با نثار جان های تابناک خویش دست بیگانگان متجاوز را از خلیج همیشه فارس قطع کردند هم، امروز با خضوعی مومنانه خود را تنها یک سرباز می دانند و بس.
پیرزن چند شوهره ضدحقوق بشره!
پس از اقتدار ایران در مذاکرات بغداد و ناامید شدن طرف مقابل از اهرم فشار بر کشورمان، رسانه های زنجیره ای ضدانقلاب تلاش کردند تا به اصطلاح فشارها بر جمهوری اسلامی را روی پرونده ساختگی و دروغین حقوق بشر انتقال دهند. با تقسیم کار میان نهادهای به اصطلاح حقوق بشری، وزارت خارجه آمریکا و سازمان عفو بین الملل، پمپاژ دروغ ها و شایعات و ادعاهای واهی علیه قوه قضائیه ایران از روز پس از مذاکرات (چهارم خرداد-24مه) ادامه پیدا کرده است. از همین روی، در یک اقدام هماهنگ شده وزارت خارجه آمریکا و سازمان عفو بین الملل در گزارش های جداگانه ای با ادعاهای پوچ و تکراری ایران را به نقض حقوق بشر متهم کردند.
آنچه که در این گزارش ها بیش از هر چیزی به چشم می آید نبود مستندات و دلایلی است که این به اصطلاح گزارش ها را علی رغم تلاش مراکز مربوطه به صورت بیانیه های سیاسی یکسویه درآورده است.
اما آنچه در این میان سیمای بدون رتوش مدعیان حقوق بشر را برملا کرده است سناریوی ناشیانه ای است که نشان می دهد مدعیان دروغین حقوق بشر با تروریست ها و آدم کش ها ارتباط و همپوشانی دارند.
در ذیل این سناریوی ناشیانه، مریم قجرعضدانلو ابریشمچی رجوی! سرکرده گروهک تروریستی منافقین به جدول زد و در یک فراخوان رسمی از ارتباطات این گروهک با کانون های به اصطلاح حقوق بشری پرده برداشت.
وی طی بیانیه ای که منافقین در سایت های ضدانقلاب منتشر کرده اند خواستار همکاری بیشتر عموم سازمان های مدافع حقوق بشری علیه ایران اسلامی شده است.
این در حالی است که این سازمان های به اصطلاح حقوق بشری نیز هیچ واکنشی نسبت به اقدامات جنایتکارانه و تروریستی منافقین نداشته اند و حتی از ژست های حقوق بشری در برابر سازمان تروریستی منافقین نیز خودداری کرده اند.
در بیانیه رجوی و گروهک تروریستی منافقین در امتداد پمپاژ دروغ ها و ادعاهای پوچ گزارش های به اصطلاح حقوق بشری علیه ایران، این دروغ شاخدار آمده است که در یک هفته و در هر 3 ساعت یک نفر به اعدام محکوم شده است!
گفتنی است مریم قجرعضدانلو در پاریس از سوی برخی منافقین جدا شده از سازمان با شعار «پیرزن چند شوهره، ضد حقوق بشره» روبرو شده بود.