کد خبر 1244251
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۰

به گزارش مشرق نادر طالب زاده در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: سال 57 در آمریکا حوزه ای برای من بود که تمام هنرمندان برجسته نیویورک را من می دیدم. 

دور و بر ما پر از این تیپ افراد بود. چند ماه بعد که انقلاب بوقوع پیوست، من به ایران آمدم و دیگر هم برنگشتم و برای دوستان من هم عجیب بود که فلانی رفت و برنگشت، مجذوب انقلاب شدم و البته این مجذوب شدن هم از طریق امام خمینی بود، چون من قبل از انقلاب آدم خیلی مذهبی نبودم، البته مذهبی به این معنا که به دنبال کمال باشم، بودم. ولی این همه زندگی من بود، و بعد این کمال را در اسلام یافتم و این مرحله سه سال طول کشید، حتی در ایران، یعنی در ایران هم من سیر خود را متوقف نکردم و در ایران هم این حس را لمس کردم که چیز دیگری نیست، در این عالم چیز دیگری نیست.

حتی من به یکی از دوستانم گفتم من آنقدر آمادگی داشتم که اگر به من می گفتند که این کمال و حقیقت در معبد کوچکی در تبت وجود دارد، به آنجا می رفتم و برای یافتن حقیقت و کمال راهی آن جا می شدم. اگر به من می گفتند کمال در مکتب بودیسم است، به دنبال آن می رفتم، یعنی به این حد طالب کمال بودم و بعد از سالها تجربه، وقتی چهره امام را دیدم - در عکسهایی که در مجلات تایم و نیوزویک چاپ می شد - جذب چهره امام شدم و درک کردم این مرد، آدم به معنای واقعی است و حس کردم برای اولین بار عکس یک آدم را دیده ام و این برای من عجیب بود و حس می کردم، اولین بار چهره یک مرد را دیده ام.

من قبل از این مرحله، پدرم را قبول داشتم به عنوان یک انسان - پدرم در زمان شاه در ارتش خدمت می کرد، سال 42-41 به دستور شاه بازنشسته شد - پدرم آدم بسیار درست و محکمی بود و من او را خیلی دوست داشتم، آدمی بود که به فساد میدان نمی داد، اهل تملق نبود، و من خیلی مجذوب شخصیت او بودم، او شخصیت کاریزماتیک داشت، اما بعد که چهره امام را دیدم، مجذوب او شدم. مستقیم به طرف اسلام نیامدم، در قدم اول فقط به امام و انقلاب فکر می کردم و با تمام وجود حس می کردم که انقلاب یک پدیده کاملا صحیح است و تمام حرکات انقلاب درست است، منتهی از خود اسلام آگاهی نداشتم و من اسلام را مانند یک بودایی پیدا کردم، مثل یک مسیحی.


*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.