کد خبر 1244930
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۰ - ۲۱:۲۶

به گزارش مشرق محمد ایمانی در کانال تلگرامی خود نوشت: دولت روحانی، در هفته های پایانی بیش فعال شده و کارهایی را که ظرف هشت سال انجام نداد -یا بر عکس انجام داد- در همین چند هفته انجام می دهد؛ کارهایی که هم عوام فریبانه است؛ هم به مردم خسارت می زند؛ و هم مین گذاری پیش پای دولت جدید است.

اگر بپرسند با افزایش حقوق موافق هستید یا نه، همه یا اغلب ما خواهیم گفت موافقیم. اما اگر بپرسند افزایش ناکافی حقوق در وضعیت افسار گسیخته تورم را ترجیح می دهید، یا عدم افزایش به شرط مهار تورم و ثبات قیمت ها را، به احتمال قوی، اغلب ما گزینه دوم را ترجیح می دهیم.

دولت در چهارمین ماه سال و در حالی که دوره اش 12 مرداد به پایانمی رسد، مدعی افزایش حقوق بازنشستگان و کارکنان صنعت نفت و ... شده است.

دولت به اذعان آقای همتی، حقوق کارکنان خود در اردیبهشت را با تنخواه بانک مرکزی پرداخت کرده و فقط بالای 100 هزار میلیارد تومان به این بانک بدهکار است. این رقم، جدای از سرسید موعد پرداخت سود اوراق واگذار شده، و همچنین کسری بودجه بالای 300 هزار میلیارد تومان است!

چند ده هزار میلیارد تومان بودجه لازم برای افزایش حقوق، باید از کدام منبع و به چه قیمت تامین شود؟ اگر همین شندرغاز افزایش به علاوه سایر کسری ها، با بیست درصد تورم بیشتر سر سفره مردم برگشت و تورم بالای 70 درصد را به ارمغان آورد، چه؟!

کارشناسان منتقد، نه با افزایش حقوق طبقات ضعیف، بلکه با فریب دادن آنها و تحمیل تورم های سنگین تر و کوچک تر کردن سفره مردم از این طریق مخالفند.

درباره آثار تورمی این اقدام کافی است اظهارات آقای «حسنی» عضو هیئت مدیره انجمن صنایع سلولزی را مرور کنیم که درباره گران شدن دستمال کاغذی گفته؛ "به دلیل افزایش حقوق و دستمزد، مجوز افزایش ۱۵ درصدی قیمت محصولات صادر شده است".

اخیرا سردبیر خبرگزاری خبرآنلاین که نان دولت را می خورد، اما خود را اصولگرا جا می زند، توییت زده: "شرمنده ام که افزایش حقوق بازنشستگان، مورد اعتراض بعضی از دوستان قرار گرفته.

اینکه پدر بزرگ، شرمنده فرزندان و نوه هایش نشود، حق اوست. چرا ما اصولگراها اصرار بر لگد کوب کردن حق و کرامت انسان داریم؟".

کجای این بحث اقتصادی مهم، به سیاست و جناح بازی ربط دارد؟ یعنی مثلا آقای مسعود نیلی، "دبیر پیشین ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روحانی" اصولگراست که می گوید: "رشد نقدینگی در سال ۹۹ بسیار بالا بوده و تداوم این رشد در سال ۱۴۰۰ خطرناک خواهد بود؛ علاوه‌بر این آمار رشد حجم پول بسیار قابل تامل و البته نگران‌کننده است. این می‌تواند پیامدهای بسیار نامطلوبی برای ما دربرداشته باشد. نیلی می افزاید: "در سه سال متوالی اخیر، رشد حجم پول بالای ۴۰ درصد بوده. و مؤکدا باید نسبت به هر نوع سیاست تحریک پولی محتاطانه برخورد کرد. نگاهی به بودجه پارسال و امسال بیندازید و ببینید چه میزان حقوق کارکنان دولت، اعضای هیات علمی، بازنشستگان و... افزایش پیدا کرده. این افزایش‌ ها نگران کننده است".

مسئولیت اول دولت، ایجاد ثبات اقتصادی و حفظ قدرت خرید مردم است. در مقابل، رئیس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران می گوید: "با کاهش قدرت خرید کارگران، دیگر نمی‌توان

گفت افزایش حقوق خنثی شده، بلکه باید بگوییم دستمزد کارگران، نابود شده است".

از طرف دیگر، دولت در سه سال اخیر، مرتکب چند سوء مدیریت بزرگ با خسارت های گزاف شده: هم 18 میلیارد دلار از منابع ارزی را در خدمت رانت خواران حراج کرد؛ هم چند ده میلیارد دلار را به اسم واردات و بدون شفافیت واگذار کرد که یا وارداتی انجام شد و یا به قیمت آزاد فروخته شد!

پس از آن که بالغ بر 50 میلیارد دلار درآمد ارزی هدر رفت، دولت با ادعای اینکه کمبود منابع دارد، بی سر و صدا ارز مورد نیاز برای تامین برخی کالا های اساسی را قطع کرد.

مردم در این چند ماه بارها شاهد گرانی لبنیات، حبوبات، نان، مرغ، تخم مرغ، روغن، شکر، برنج، شوینده ها و... بوده اند.

آقای روحانی در چند ماه اخیر، راهنمای غلط انداز "توقف گرانی های جدید" را می زند؛ اما دستگاه های دولتی پیاپی، دستور گرانی های جدید را صادر می کنند. نتیجه چه بوده؟

بر جا گذاشتن رکورد تورم 43 درصدی بنا بر اعلام بانک مرکزی، و بالای 60 درصدی به اذعان نشریات و کارشناسان حامی دولت!

اتفاق تلخ دیگر، دستور افزایش دوباره حقوق مدیران و دو برابر کردن امتیازات فوق‌العاده ویژه آنها (به بهانه افزایش حقوق کارکنان دولت!) است که از سوی آقای جهانگیری صادر شد!

طبق بخشنامه، سقف ٢/۵ میلیون تومانی افزایش حقوق و مزایا  برداشته می شود. این دستور که به معنای احیای نجومی بگیری مدیران دولتی است، از سوی مجلس رد شد.

پایان این نوشته، یادآوری تحلیل وقیحانه خبرگزاری خبر آنلاین در تاریخ 19 بهمن 92 و درباره رفتار های نمایشی دولت است:

«توزیع سبد کالا با شیوه‌ای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیر قابل پیش‌بینی باشد. روحانی دقیقاً همین - ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن زیر دست و پا- را پیش‌بینی می‌کرد و اصلا آن را لازم داشت.

نگاه کنیم به اظهارات وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران غذا بین مردم فقیرش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریم‌ها، تأثیر مستقیم داشته.».

این دقیقاً همان نتیجه‌ و نمایشی بود که روحانی نیازمند بود؛

اینکه مردم حاضرند برای چند کیلو مرغ و برنج با هم درگیر شوند. درست است که روش توزیع چندان مناسب نبود، اما اگر بتوان جایزه فستیوال جهانی را به خود گرفت، به تحقیر چند روزه‌ای که بازیگران آن شدند، می‌ ارزید»!
 

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.