رئیس دانشکده الهیات دانشگاه قم اظهار کرد: جلسات تدبری که روشمند هستند و سایه روایات اهل بیت(ع) در آنها وجود دارد با تعمق در آیات و لغات می‌توانند مخاطبان زیادی را برای خود جذب کنند.

به گزارش مشرق،نشست «کارکردهای اجتماعی جلسات تدبر در قرآن در توسعه فرهنگ قرآنی در ایران معاصر» امروز چهارشنبه ۲۳ تیرماه با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدرضا مؤدب، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه قم برگزار شد. در ادامه متن سخنان وی را می‌خوانید:

سخن خودم را با آیه شریفه ۸۲ سوره مبارکه اسراء آغاز می‌کنم که خدای متعال می‌فرماید: « وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ۙ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا؛ و ما آنچه از قرآن فرستیم شفا (ی دل) و رحمت (الهی) برای اهل ایمان است و ظالمان را به جز زیان (و شقاوت) چیزی نخواهد افزود» لازم است اشاره کنم اصطلاح تدبر و تفسیر قدری با هم تفاوت دارند اما رابطه آنها تنگاتنگ است. اصطلاح تدبر و تفسیر در دوران نزول قرآن و دوران معاصر هر دو در فرآیند فهم قرآن هستند. یکی از تفاوت‌ها این است که تدبر غالباً عمومی است و در آن همه اقشار مردم و مسلمانان و حتی افراد غیر مسلمان می‌توانند مورد خطاب بوده و در هر مرتبه‌ای از علم که باشند می‌توانند شرکت کنند و به اندازه ظرفیت وجودی خودشان از آن بهره‌مند شوند. از سفارشات ائمه(ع) در خصوص تدبر نیز به دست می‌آید که تدبر یک امر عمومی است در حالی‌که تفسیر قدری در مراحل پایانی فهم است و اختصاص به کسانی دارد که در فهم مضامین قرآن دارای مرتبه اجتهاد در فهم قرآن همانند اجتهاد در استفاده از آیات و روایات و کشف و شهود می‌باشند.

پیشینه تفسیر

پیشینه تفسیر، نخست به پیامبر اسلام(س) سپس امامان معصوم و در ادامه به مجتهدان و قرآن پژوهان بزرگ و روشمند همانند شیخ طوسی در عالمان شیعه و زمخشری از عالمان اهل سنت و در دوران معاصر به حضرت آیت‌الله طباطبایی و آیت‌الله معرفت و بزرگان دیگر می‌رسد. تفاوت دیگر این است که در تدبر، توجه اصلی به نتایج و پیامدهای آیات است و غالباً قرین با عبرت‌گیری است آنچنان که امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «در آیات قرآن تدبر کنید و به وسلیه آن پند بگیرید» اما در تفسیر، همه جوانب آیات و معانی ظاهری و باطنی همراه با تاویل آیات شریفه مورد توجه است.

تفاوت سوم این است که در تدبر، تلاوت کننده، قرآن خود را مخاطب می‌داند و سعی می‌کند از انذار و تبشیر بهره بگیرد اما تفسیر دارای روشمندی و مبانی است که در جای خود قابل بحث است. تفاوت چهارم این است که جریان‌های تدبری معاصر غالباً به جهت حل مشکل و با رویکرد اجتماعی و کابردی بوده‌اند که البته برخی روشمند و در مسیر صحیح فهم قرآن واقع شده و برخی نیز متأسفانه غیر روش مند و افراطی و گاهی در مسیر بازگشت به قرآن بوده‌اند که البته از روایات اهل بیت دور شده و برخی نظیر سیدقطب و صبحی منصور که به قرآنیون مشهور شده‌اند گرچه توفیقاتی داشته‌اند اما مورد نقد مفسران بزرگی همانند علامه طباطبایی بوده‌اند و غالباً راه تطبیق را رفته‌اند.

تفاوت پنجم این است که در آیات شریفه قرآن، کلمه تدبر، چهار بار به کار رفته اما کلمه تفسیر به اصطلاح متعارف نرفته است بلکه فقط یکبار در قرآن به معنای بیان در آیه ۳۳ سوره فرقان به کار رفته است. خداوند در این آیه فرموده است: « وَلَا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاکَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِیرًا؛ و کافران بر تو هیچ مثل (باطل و اعتراض ناحق) نیاورند مگر آنکه ما در مقابل برای تو سخن حق را با بهترین بیان پاسخ آنها آریم» آیات مربوط به تدبر غالباً نگاه نکوهش‌گرانه دارند؛ مثلا در دو آیه سوره صاد و مؤمنون، خطاب نکوهش‌گرانه است و ظاهراً قرآن مخالفان را مورد خطاب قرار می‌دهد که این قرآن آمده تا در آن تدبر کنید.

همچنین در آیه ۲۴ سوره محمد آمده است: « أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛ آیا منافقان در آیات قرآن تفکر نمی‌کنند یا بر دل‌هاشان خود قفل‌ها (ی جهل و نفاق) زده‌اند» مضمون عبارات این آیات نیز نوعی نکوهش و مخاطب آن مخالفان و منافقان و مشرکین هستند که چرا در قرآن تدبر نمی‌کنید. بنابراین در قرآن، تدبر به فهم‌های عمومی نزدیک است اما تفسیر را می‌توانیم با عنوان تبیین یاد کنیم که از رسالت‌های مهم پیامبر است. در آیه ۴۴ سوره نحل نیز آمده است: « بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ ۗ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ؛ (ما هر رسولی را) با معجزات و کتب و آیات وحی فرستادیم و بر تو این ذکر (یعنی قرآن) را نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که به آنان فرستاده شده بیان کنی و برای آنکه عقل و فکرت کار بندند» در اینجا رسالت تبلیغ همانند تفسیر و حتی تفصیل است.

آثار تدبر در قرآن


تدبر و تفسیر در عین تفاوت، پیوند فراوانی دارند و اگر از کارکردهای اجتماعی تدبر یاد می‌شود باید دانست که تدبر می‌تواند مقدمه‌ای برای فهم‌های بعدی باشد و اگر کسی آن مسیر را ادامه دهد و از سخن مفسران بهره ببرد می‌تواند به تفسیر حقیقی نیز برسد. مایلم در اینجا اشاره‌ای به آیه ۱۰۰ سوره مبارکه توبه داشته باشم که خداوند می‌فرماید: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ و آنان که سبقت به ایمان گرفتند از مهاجر و انصار (و در دین ثابت ماندند) و آنان که به نیکی پیروی آنان کردند، خدا از آنها خشنود است و آنها از خدا خشنودند، و خدا برای همه آنها بهشت‌هایی که از زیر درختان آنها نهرها جاری است مهیا ساخته که در آن بهشت تا ابد متنعّم باشند، این به حقیقت سعادت بزرگ است» این آیه به نظر می‌رسد از جهاتی در قرآن ممتاز و بی‌نظیر است.

در این آیه تأکید شده که خداوند از «السَّابِقُونَ» راضی است و بهشت‌هایی برای آنها آماده کرده است و برخلاف آیات مشابه خود تقدم «رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ» وجود دارد و بهشتی را که خداوند توصیف کرده بی‌نظیر معرفی می‌کند و به همین جهت مقصود از «السَّابِقُونَ» در این آیه شریفه قطعاً گروه‌هایی از صحابه یا تابعین یا مسلمانان قبل از هجرت نباید باشند بلکه این آیه یک ویژگی دارد که آن را بر همه آیات ممتاز کرده و می‌تواند ما را به این سمت و سو سوق دهد که تدبر موجود در این آیه، از باب تبرک نباشد بلکه به فرموده علامه طباطبایی می‌تواند بر طبیعت بهترین انسان‌ها حمل شود و چه بسا در ردیف آیات ولایت قرار گیرد و گرچه ممکن است مصادیقی از صحابه و تابعین برای آن وجود داشته باشد اما باید انسان‌های ممتازتری را شامل شود.

حقیقتاً معتقدم جلسات تدبری که روشمند هستند و سایه روایات اهل بیت(ع) در آنها وجود دارد با تعمق در آیات و لغات می‌توانند مخاطبان زیادی را برای خود جذب کنند. کار آنها اختصاصی به مفسران ندارد و از این جهت دایره مخاطبان قرآن افزایش پیدا می‌کند. همچنین عمل به قرآن و انس با آن را گسترش می‌دهد که این نیز بسیار ارزشمند است. کارکرد دیگر جلسات تدبر در ایران معاصر توجه به مکتب اهل بیت(ع) است که سبب شده روزآمدی قرآن و علاقه‌مندی به آیات آن بسیار بیشتر شود.