کد خبر 1252749
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۸

جنگ‌های آمریکا علیه کشورهای مختلف در قالب مداخله نظامی و تحریم اقتصادی سبب بروز آسیب‌های متعددی به کشورهای هدف می‌شود و باید پایان یابد.

به گزارش مشرق، جنگ اقتصادی آمریکا علیه کشورهای مختلف در قالب اعمال تحریم‌های شدید و گسترده که میلیون‌ها انسان را با دشواری‌های بی پایان مواجه می‌کند، باید در چارچوب ادعای «واشنگتن» مبنی بر تلاش برای خاتمه دادن به جنگ‌های بی پایان، قرار گرفته و تمام شود.

به گزارش «ریسپانسیبل استیت کرفت»، پایان دادن به جنگ‌های بی پایان، اصطلاحی که دموکرات‌ها و جمهوریخواهان و مردم آمریکا از آن استفاده می‌کنند تا تمایل خود به اتمام ماجراجویی و جنگ‌های بی حاصل آمریکا و نیز تاکید بر استفاده بهینه از مالیات مردم را نشان دهند، اصطلاحی ناقص است.

بیشتر بخوانید:

رابرت مالی: ایران ممکن است با مطالبات غیرواقعی به مذاکرات وین بیاید

اگرچه ممکن است هنوز به جنگ به عنوان تهاجم نظامی، بمباران و درگیری مسلحانه نگاه کنیم، اما جنگ‌های آمریکا جنبه‌ای دیگر دارند که در این تعریف نمی‌گنجد و آن هم جنگ اقتصادی است.

نمونه اخیر این جنگ آمریکا، کشور کوباست که تحت تاثیر تحریم‌های آمریکا و پیامدهای اقتصادی شیوع بیماری «کرونا»، با کمبود مواد غذایی مواجه شده است.

ایده تحریم به عنوان جایگزین جنگ و ابزاری مناسب، با شواهد دال بر تاثیرات به وضوح مخرب آن بر مردم عادی یک کشور، زیر سوال رفته و رد می‌شود.

اگرچه مقام‌های آمریکا به طور معمول در مورد حقوق بشر و نظم بین المللی مبتنی بر قوانین صحبت می‌کنند، سیاست تحریم و اقدام‌های یکجانبه این کشور، اصول ادعایی را تضعیف می‌کند.

درحقیقت، کارشناسان سازمان ملل، تحریم‌های آمریکا را نقض حقوق بشر و هنجارهای رفتار بین المللی می‌دانند؛ چرا که این سیاست نه تنها با اخلاق در تناقض است، بلکه رنج بی اندازه میلیون‌ها انسان و بی ثباتی در کشورهای هدف را به دلیل دستیابی واشنگتن به اهداف اعلامی سیاستش رقم می‌زند.

از این رو، توییت «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا، مبنی بر همدلی با مردم کوبا در رنج اقتصادی که بر آن‌ها تحمیل شده، طنزی بیش نیست.

تحلیلگران و ناظران بین المللی چند هفته پیش شاهد بودند که آمریکا برای بیست و نهمین سال متوالی، قطعنامه پایان تحریم کوبا را با وجود ۱۸۴ رای موافق وتو کرد؛ تحریمی که توانایی مبارزه «هاوانا» برای مقابله با کرونا را مختل کرده است.

شکست رویکرد آمریکا تاکنون مانند آنچه که در عراق شاهد بودیم، سبب مداخله نظامی آمریکا می‌شود؛ اتفاقی که ممکن است در مورد کوبا هم بیفتد؛ متاسفانه چنین استدلال غیرمنظقی، سیاست خارجی آمریکا را فراگرفته است.

در مورد ایران نیز باید گفت که اگرچه استدلال‌های مختلفی در توجیه تحریم علیه ایران مطرح می‌شود، اما نمی‌توان عواقب ناشی از آن و آسیب‌های تحریم به میلیون‌ها انسان را نادیده گرفت.

این تحریم‌ها بار دیگر تضاد میان ارزش‌های ادعایی آمریکا و همکاری‌های بین المللی را آشکار کرد.

آمریکا در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، برخلاف مفاد برجام به عنوان موفقیتی دیپلماتیک که نوید دهنده کاهش تحریم‌های ایران بود، با اعمال سیاست «فشار حداکثری»، تحریم‌ها علیه ایران را مجددا اعمال کرد؛ این اقدام سبب تشدید تنش‌ها میان آمریکا و ایران شد.

وعده «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا، مبنی بر بازگشت به برجام نیز هنوز محقق نشده و دولت وی اقدام مشخصی در مسیر لغو تحریم‌هایی که به اعتراف خودش مانع مقابله ایران با شیوع کرونا می‌شود، انجام نداده است.

جای تعجب نیست که چنین سیاست‎هایی، به جای تسهیل همکاری‎ها، نگرش و موضع ایران را سخت‌تر کرده است.

آمریکا در دوره شیوع کرونا در ایران، تحریم‌ها علیه ایران کشور را افزایش داده و با وجود گذشت ۶ ماه از آغاز به کار دولت بایدن، این تحریم‌ها لغو نشده اند.

این امر می‌تواند نقطه عطفی برای جامعه جهانی در جهت لزوم لغو تحریم‌ها و پیگیری اقدام‌های لازم برای مبارزه با این معضل جهانی باشد.

از آنجا که جنگ جهانی دوم با ایده‌ای از سوی جامعه بین الملل مبنی بر حل منازعات اصلی و جلوگیری از وقوع جنگ مجدد، حل و فصل شد، پایان دادن به جنگ‌های ابدی آمریکا نیز، با اجماع جهانی ممکن است.

آمریکا در سال‌های اخیر بدون در نظر گرفتن عواقب انسانی و حتی به بهای انزجار جهانی، از طریق مداخله نظامی و اعمال تحریم علیه کشورهای مختلف، از قدرت خود استفاده کرد اما آمریکا باید بپذیرد که حمایت از نظم بین المللی مبتنی بر قوانین، آن هم در شرایطی که خود به صورت یکجانبه قوانین را نقض می‌کند، غیرممکن است؛ ضمن اینکه پایان دادن به جنگ‌های ابدی، بدون شناسایی سرکوب اقتصادی به عنوان جنگ، نیز ناممکن است.

منبع: میزان