کارگردان سریال‌های مذهبی تلویزیون درباره ساخت کارهای عاشورایی و صحنه‌ای از شهادت حضرت علی اصغر(ع) گفت که بعدها به تابلوی نقاشی "فرشچیان" تبدیل شد.

به گزارش مشرق، داریوش یاری کارگردان سریال‌های مذهبی تلویزیون که این روزها سریال "در کنار پروانه‌ها" را ویژه ایام محرم آماده کرده به شبکه دو سیما می‌رسد. او میهمان برنامه تلویزیونی «سریالیست» بود به کارهای سینمایی و تلویزیونی اشاره کرد که با مفهوم عاشورا و پس زمینه‌های مذهبی ساخته شد خصوصاً "کربلا جغرافیای تاریخ"، سریال "پناه آخر" و "هاتف".

او گفت: روزیِ من بود و به این سمت هدایت شدم که فیلم‌هایی از این دست بسازم. فیلم‌هایی که در روندش شبیه یک سفری بود که مسافرش شاید قرار است قهرمانی برای زندگی خودش بسازد. جلو که می‌رفتی احساس می‌کردم آدرس خداوند بر روی زمین حسین ابن علی(ع) است. برای اینکه گم و گور نشوی باید آدرس را درست به ذهن بسپاری. آرام آرام تبدیل شد به معرفت، بینش و بصیرت درستی که اهل‌بیت به ویژه حضرت سیدالشهدا(ع) بتوانیم برسیم که اگر قرار است در بستر سینما یا تلویزیون حرفی زده می‌شود عمیق، درست و ماندگار باشد. خدای نکرده در جنس حرف نگاه توریستی وجود نداشته باشد. 

یاری در پاسخ به اینکه به اهدافش برای ساخت سریال "پناه آخر" رسید، گفت: توفیقی حاصل شد تا به بهانه ساختن فیلم مستند سینمایی "کربلا جغرافیای یک تاریخ" یک تعمق یا تأمل شاید ۶ ساله بر روی زندگی و دوران حضرت سیدالشهدا و اتفاقاتی که برایشان می‌افتاد، داشته باشم تا سال ۶۱ هجری و بعد از آن تا دوران معاصر. آن تحقیق - پژوهش نتیجه‌اش به اندازه فهم، شعور و درک داریوش یاری بود و از مطالعاتی که داشت، چیزهایی عایدش شد.

کارگردان قدیمی تلویزیون تأکید کرد: یکی از آن چیزها این بود که احساس کردم واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، چقدر شبیه قرآن مجید است و چقدر شبیه اتمام حجت پروردگار عالم با بشریت است. انگار خدا زبور را داد و یک طوری این بشر فراموشش کرد. تورات را داد بشر یک طوری تحریفش کرد. انجیل را داد بشر کار دیگری با آن کرد. قرآن را هم که مسلمان‌ها پایبندش هستند اما جهان را به تام در برنگرفته است. خود مسلمان‌ها انگار قصص قرآن را کم و بیش یادشان می‌رود. قرآن شامل چند بخش است؛ از حضرت آدم و موسی و قصه یوسف را برای من و شما تعریف می‌کند.

کارگردان سریال "پناه آخر" خاطرنشان کرد: قرآن شامل احکام است و می‌گوید باید این کار را بکنید و این کار را نکنید. برای مثال می‌گوید باید حج را این‌گونه و در این تاریخ برگزار کنید. قرآن شامل اخلاق است. به شما می‌گوید امر به معروف و نهی از منکر کنید. به پدر و مادر نیکی کنید. دروغ نگویید. تهمت نزنید. قرآن چیزی هم دارد که به آن می‌گویند رمز. خداست و دوست دارد به پیامبرش بگوید الف لام میم.

یاری بیان کرد: هر چهارتای اینها در سرزمین کربلا هست. رمز هم هست. فکر کردیم چرا یکی قبل از خودش علی اصغر ۶ ماهه‌اش را به دست بگیرد. شبیه یک صحنه‌ای از فیلمی است که داریوش یاری یا داوود میرباقری باید کارگردانی کند. عین فیلم رفتار می‌کنی. قصه چیست. این یک صحنه نمایشی است. تابلوی نقاشی است که بعدها فرشچیان باید آن را بکشد. این یکی از رمزها است. دوستان با معرفت که بعداً در تاریخ ۱۴۰۰ می‌خواهند خیلی چیزها را از تاریخ واقعی کنار بزنند.

وی افزود: می‌خواهد بگوید این جماعتی که با من می‌جنگیدند می‌خواهند مرا متهم کنند که دین ندارم. علی اصغر هم ۶ ماهه بود. دین برایش تکلیف نشده بود. او را چرا شهید کردند؟ دیدید دارند بهانه می‌گیرند. حسین بن علی(ع) وقتی فرزند بزرگوار و شبیه‌ترین را به پیامبر(ص) می‌بیند که چگونه نامردان روزگار به سمتش تاخت و تاز می‌کنند می‌دود به سمت آنها و می‌خواهد علی اکبرش را نجات بدهد. آنجا جمله‌ای را می‌فرماید، می‌خواهم بعد از تو دنیا نباشد.

کارگردان سریال "هاتف"، خاطرنشان کرد: حضرت عباس(ع) که هنوز مانده است دنیا را دادی رفت. اینجاست که به داریوش یاری می‌گوید من یک انسانم. انسانی که توانستم به مقامی برسم که از فرشتگان بالاتر بروم. می‌گوید من هم یک پدر بودم. احساسات پدری را هم داشتم. اما همه اینها را کنار گذاشتم. اینجاست که یک آدم بزرگ می‌شود. داریوش یاری تو می‌توانی این کار را بکنی. سینه می‌زنی. مگر نمی‌گویی لبیک یا حسین چرا می‌گویی؟ خوش آهنگ است؟ کوتاه است؟ یعنی چه؟ مگر نگفت آیا یاری‌دهنده‌ای هست که من را یاری کند؟

وی تصریح کرد: شما می‌گویید لبیک یا حسین. آیا یاری دهنده‌ای هست که مرا یاری کند. حسین(ع) تو که رفتی کشته شدی. هرکسی هم می‌آمد کشته می شد. برای چه یاری دهنده می‌خواهی؟ آنها هم که کشته می‌شوند. مخاطب این جمله کیست و رمزش چیست.

کارگردان سریال " پناه آخر" در ادامه گفت: تلاشم این بود که یکی از مباحثی که در واقعه عاشورا از نظر من خیلی مهم است در پناه آخر و البته هاتف حتماً به روز پیدا کند. حسین بن علی(ع) وارد هر منزلی که شد و از هر منزلی که خارج شد، تا منزل ۲۸ ام که رسید به عبیدالله بن حرّ جعفی و همه یارانش به ویژه در منزل  زواله؟ که اعلام شد مسلم ابن عقیل(ع) را کوفیان تنها گذاشتند و نامردان به شهادت رساندند. در هر منزلی گفت آزاد هستید. باید انتخاب کنید. باید تصمیم بگیرید کدام، بروید یا بمانید. حسین ابن علی به همین دلیل است از ۱۴۰۰ سال پیش بیرون آمده است.

وی افزود: ما فیلمسازها می‌گوییم فیلمی جذاب است که قهرمانش یک تصمیم بگیرد و برای تصمیمش بایستد. او قهرمان می‌شود؛ حسین(ع) خودش تصمیم گرفته است به تک تک  آدم‌هایش می‌گوید انتخاب کنید تصمیم بگیرید. می‌داند وقتی به کربلا می‌رسد تصمیم‌گیری از او ساقط شده است. به او می‌گویند حسین(ع) یا بیعت می‌کنی یا کشته می‌شوی. پسر فاطمه زهرا(س) و بیعت؟ او آمده به اهل‌بیت چیز دیگری بگوید. این تصمیم‌گیری چیزی است که ما را رستگار می‌کند. حرّ، صبح عاشورا تصمیم می‌گیرد. آن چیزی که آمده است یک خط دیگر است. من بعد از این باید آن سوی خط بایستد؛ پس رستگار می‌شود. در شب نهم به عباس ابن علی امان‌نامه می‌آورند. او تصمیم می‌گیرد که کنار ایشان بماند.

یاری تأکید کرد: اصلاً در سلسه جوانمردی در ایران که از عیاران و از یعقوب لیس صفار تا ابومسلم خراسانی شروع می‌شود و به ستارخان و باقرخان و داش‌مشتی‌ها می‌رسد ماجرای اصلی این است ما در آنی و لحظه‌ای تصمیم می‌گیریم. آن تصمیم ما را رستگار می‌کند. تیب حاج رضایی را گرفتند و به او گفتند بگو برای قائله ۱۵ خرداد از مصر به نفع خمینی پول گرفتم. گفت یک جوانمرد دروغ نمی‌گوید. او حرّ انقلاب می‌شود. همین می‌شود که حضرت امام(ره) به فرموده شهید عراقی در سومین شبی که وارد ایران شده است در شهرری اصرار می‌کند. می‌بردنش بالای سرطیب و امام(ره) با زانو برسر قبر طیب می‌افتد و می‌گوید طیب تو عاقبت به خیر شدی. دعا کن خمینی هم عاقبت بخیر شود؛ چون تصمیم گرفتی، در تصمیم می‌شود رستگار شد.

وی ادامه داد: آنچه امروز در جامعه جهانی به آن نیاز داریم همین تصمیماتی است که باید بگیریم. از نظر من هر لحظه ما انسان‌ها در شرایطی‌ایم که باید تصمیم بگیریم. این تصمیم درست اتفاق نمی‌افتد مگر اینکه اهل معرفت و بصیرت باشیم. درست تصمیم می‌گیریم. ماجرای سریال‌های "هاتف" و "پناه آخر" همین است. یکی از موضوعاتی است که من از عاشورا درک کرده‌ام به لطف خدا و به نظرم موضوع مهمی است.

یاری درباره تغییر اسم سریال "مجلس حیرانی" به "پناه آخر" توضیح داد: مجلس حیرانی نامی بود که هم من و هم تهیه‌کننده دوستش داشتیم. اما تصمیم استراتژیک سازمان بود که نامش تغییر کند؛ ما هم پذیرفتیم. از نعمت یک نویسنده و تهیه‌کننده خوب برخوردار بودیم. برای ادامه کار به خود سازمان هم پیشنهاد دادم. پناه آخر خیلی شرایط درستی دارد که بخش دومش ساخته شود. اما تصمیماتی است که مدیران می‌گیرند و ما هم تابع نظراتشان هستیم.

او خاطرنشان کرد: در سریال "هاتف" باز با بحث تصمیم‌گیری و انتخاب مواجهیم. اگر کربلا را یک تابلوی نقاشی درنظر بگیریم. اگر نقاش بودم و یک روزی می‌خواستم خط و نقاشی از کربلا بکشم یک طرف می‌نوشتم بدعهدی، آن طرف می‌نوشتم وفای به عهد، یک طرف می‌نوشتم خشونت یک طرف می‌نوشتم محبت. یک طرف می‌نوشتم نفرت و کینه و طرف دیگر برادری، یک طرف می‌نوشتم دشمنی و طرف دیگر می‌نوشتم صلح؛ واقعاً یک تابلوی این چنینی است.

این کارگردان مذهبی تلویزیون، گفت: روز عاشورا به ما می‌گوید صف عمر سعد فقط در برابر حسین ابن علی(ع) نیست. عمر سعد نزدیک‌ترین فرد به حسین بن علی(ع) بود. همبازی کودکی امام(ع) بود. این‌قدر به او نزدیک است که وقتی مسلم(ع) را پرتاب می‌کند رو بر می‌گرداند و می‌گوید تو از این جمع به ما نزدیک‌تری به حسین خبر بده. چه می‌شود؟ او می‌شود کسی که در زیارت عاشورایی که می‌خوانیم  به او نفرت اعلام می‌کنیم و از این طرف می‌خواهیم روزیِ ما باشد پروردگار شفاعت حسین در لحظه ورود. اینجا وفای به عهد و مهربانی شکل گرفته است. لحظاتی که داشتید شمشیرِتیز می‌کردید می‌گفتید آزاد نیستی. یا بیعت می‌کنی یا کشته می‌شوی. او به یارانش گفت چراغ‌ها خاموش، هرکس می‌خواهد برود. سکه پخش می‌کردی او داشت با ۷۲ یار باوفایش کار دیگری می‌کرد.

یاری افزود: خیلی سخت است به جایی برسیم که ببینیم ما حق می‌گوییم یا نه. خیلی وقت‌ها فکر می‌کنیم که حق می‌گوییم. وقتی حسین ابن علی(ع) و یارانش شروع به نماز خواندن کردند نزدیک به ۸۰ مرد بودند. بیش از ۱۰ هزار مرد برای نماز خواندن روبرویش ایستادند. آن‌ها هم قرائت قرآن می‌کردند. سختی ماجرا این است. حضرت رسول(ع) وقتی به مقام بزرگ نبوت رسید مشکلش این بود که اسلام را آن‌طور که پروردگار به او عنایت کرده، در جهان معنا کند. هرکسی باور داشت، هرکسی نداشت کافر بود. استاد شهیدی می‌گوید سختی کار برای امیرالمومنین(ع) است. همه مسلمان، قاری و حافظند.

کارگردان سریال "هاتف" تأکید کرد: رخ در علی ایستاده می‌گوید این آیه را غلط می‌خوانی. حضرت علی(ع) شمشیر برای تفسیر قرآن می‌زند نه برای نزول قرآن. اوج این رویارویی دقیقاً در سرزمین کربلا است. حسین می‌آید که بگوید شما به دینار دینتان را می‌فروشید. همان چیزی که خدا در قرآن گفته است. اما مسلمان واقعی به دینار نمی‌فروشد.  می‌گوید آنهایی که من را دوست دارید حواستان باشد بعد از ۱۴۰۰ سال دین فروختنی نیست. لباس سختی است اگر تنت کردی. به نظرم در سریال "هاتف" سعی کردیم به این محیط نزدیک شویم و این موضوع را تبیین کنیم.

او در ادامه درباره مستند سینمایی "کربلا جغرافیای بی‌نظیر" گفت: دوست داشتم فیلمی بسازم که تماشاگر وقتی از سالن بیرون آمد خودش را در فیلم ببیند. وقتی خودش را دید پی می‌برد من چه نقش مهمی در حفظ این نهضت دارم. به واسطه این آیین‌ها و مراسمی که اجرا می‌کنم. چیزی اگر کمی دقت کنیم همیشه وجود دارد و در دهه اول در جامعه اغراق شده قابل درک است. جماعتی که صرف تاریخی ماجرا را می‌بینند و با ارقام و کلمات تاریخی سعی می‌کنند به ماجرا نگاه کنند و می‌بینند و خیلی حال و بینش و عشقی که وجود دارد را درک نمی‌کنند. به همین دلیل است نمی‌فهمند وقتی نخل شهرستان تفت بلند می‌شود معنایش چیست. بنابراین ما را مورد نقد قرار می‌دهند.

یاری خاطرنشان کرد: می‌گویند مگر امام حسین(ع) چه هیبتی داشته است که چه چنین تابوتی را برایش بلند می‌کنند. خیلی تاریخی به ماجرا نگاه می‌کنند که البته نگاه تاریخی لازم است. بخشی از جماعت هم مثل من است که اهل زنجیرزنی، سینه‌زنی و پرده‌خوانی است.  در لباس فرهنگ که نامش را آیین می‌گذارم. با اینها سعی می‌کند شور و شعور این نهضت را با خودش همراه کند. همیشه دوست داشتم یک جایی این دو تا کنار هم قرار بگیرند. کسی که عزاداری می‌کند زیر نخل بداند اصل ماجرا چه بوده است و آن‌قدر نقادانه به این موضوع نگاه می‌کند بداند این آیین چه کار مهمی کرده است. این آیین کاری کرد چیزی که تو از سال ۶۱ هجری به دنبالش هستی و او در سال ۶۱ هجری تمام شد. قصه عاشورا سال ۶۱ هجری تاریخش تمام می‌شود.

کارگردان قدیمی تلویزیون تأکید کرد: حسینی که امروز من و تو می‌خواهیم حسینی است نشانه‌اش این است که می‌ایستی در برابر ظلم به هر قیمتی. با ظالم به هر قیمتی بیعت نمی‌کنی. ما چنین حسینی را نیاز داریم. برای نگه داشتن چنین حسینی در ذهن‌مان، مایی که به شدت در جست و جوی انتقامیم پس از کشته شدن سیاوش، انتقام را کنار می‌گذاریم و با خبر شهادت امام حسین(ع) تبدیل می‌شویم به ایرانیان اهل محبتی که می‌خواهیم از این پس در کنار مظلوم بایستیم تا ظالم جرأت نکند هیچ خونی را بریزد.

وی افزود: مایی که در جست‌وجوی خونریزی بودیم. با رسیدن پیام شهادت امام حسین(ع) به ایران این اتفاق می‌افتد. این باید از دل تاریخ بیرون بیاید. شما کتاب‌های تاریخی، تاریخ طبری را هم بخوانی در صفحات اول خسته می‌شوی. خون‌خواهی که ما معنا می‌کنیم این است که پرچم سیدالشهدا(ع) تنها پرچم سرخی است که در حرم هیچ امام(ع) و امامزاده‌ای چنین پرچمی نیست. او هم صاحبش می‌آید و این پرچم را بلند می‌کند و آن گاه است که در جست‌وجوی خونخواهی است.

یاری تصریح کرد: آن ظلم زمانه است که جاری است؛ خداوند فرموده‌اند در آخرالزمان به چه شکلی جاری می‌شود. این‌قدر دور از ذهنش نکنیم. حسین(ع) می‌گوید امروز چطوری می‌توانیم زندگی کنیم. می‌گوید کنار آدمی بایست که ستم می‌بیند. ظالم کنارش ایستاده است. از این مظلوم دفاع کن! بهترین صفت امام حسین(ع) مظلوم است. با این واژه کار داریم که به ظالم می‌رسیم.  این مظلوم از تابلوی علی اصغر(ع) می‌آید. دومین رمزی که بعد از ماجرای تکلیف بر بودن یا نبودن است. اگر حسین(ع) علی اصغر را بغل نگرفته بود که آنطور ظالمانه به شهادت نمی‌رسید، امروز می‌توانستیم به این راحتی بگوییم حسین مظلوم. هر طرف را نگاه گنی به او ظلم شده است. او فقط می‌خواسته که مردم به عهدشان وفادار بمانند. ۱۲ هزار نامه رسیده بود و کسانی که در خانه‌شان این نامه‌ها نوشته شده بود فرماندهان دشمن‌اند. این‌طوری دین را با پول می‌خرند.

کارگردان مستند سینمایی "کربلا در جغرافیای تاریخ" در پایان بیان کرد:  مخاطبان که کار را دیده بودند رضایت داشتند. کانپستِ اصلی ما در این کار این بود که می‌خواستیم بگوییم ما مردم با آیین‌ها و با فرهنگی که از خود به نمایش گذاشته‌ایم در حال و هوای عزاداری برای سیدالشهداء(ع) چگونه این حاثه را به حماسه کشاندیم و از این شخصیت‌ها اسطوره ساختیم. تا این شخصیت‌ها تبدیل به اسطوره نشوند و تا این حادثه به حماسه تبدیل نشود ما هنوز غرق در آن  تاریخیم. برای زنده ماندن حرف حسین ابن علی(ع) برای اینکه حرف زمانه باشد.

وی خاطرنشان کرد: ساعت ۸ و بیست دقیقه صبح جنگ شروع می‌شود تا حدود ۵ بعدازظهر و در آن یک بچه کشته می‌شود. این‌چه داغی است که جهان همیشه دوست دارد این را برای خودش تازه کند. حدود چند کیلومتر آن طرف‌تر به مدینه که می‌رسیم سه سال بعدش جنگی به نام جنگ حرّه راه می‌افتد. کودکانی توسط یزید کشته می‌شوند زنان و مردانی کشته می‌شوند؛ جهنمی به پا می‌کند. آن جنگ را من و شما در یادمان نیست. جنگ عاشورا را نمی‌خواهیم فراموش کنیم. چون این حادثه حماسه شد و این شخصیت‌ها اسطوره شدند. حماسه نیاز به ارتقاء ندارد. در کمال خود ایستاده است. درک و فهم درستی نداشته باشی تویی که با این آیین‌ها خودت را به کمال رساندی ممکن است همین لباس‌ها و آیین‌ها در استحاله خودشان باعث سقوط خودت شود. به همین دلیل است می‌گویم خود این تاریخ هم مهم است.

منبع: تسنیم