کد خبر 1263597
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۷

علی کاتب خراسانی با سرودن قطعه شعری به سوگ رحلت استاد حکیمی نشست.

 به گزارش مشرق، علی کاتب خراسانی با سرودن قطعه شعری به سوگ رحلت استاد حکیمی نشست و نوشت:

از فراز درّه هوس‌ها گذر کرد پس آنگاه بر قلّه‌های انسانیت، آواز عدالت سَر داد، طنین معرفت نواخت و از نشر حقایق حیات،   لحظه‌ای دریغ نکرد.


دردش ضعفا بودند و درمانش، عدالت.
زادگاهش دل بود و آرامگاهش، امامت.


 دار دنیا را براستی فانی می دید و ازآن، به یک عصا و گیوه بسنده کرد.


اهل معنا بود و رفیق قلم.
دائم الذکر و صاحب نفس.
غلام حضرت عصر.
از فراسوی گوهر باطن درخشید در آسمان تجلی "ولایت" .


 از غربت سرورانش میسوخت.
به آتش میکشید جگرش را شکم خالی یتیمان.
همه روزگارش چشم دوخت به طلوع خورشید مغرب.
دردش اسلام بود و ترسش، ارتجاع.


خورشید کربلا اما جایی برای نگرانی اش نمیگذاشت.


غوطه‌ور در تلالوی  تابان مصطفی ص بود و در تکاپوی قاصدک های کاروان نور، رهسپار محفل عشاق شد، در دریای ابدیت.