کد خبر 1264501
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۴:۴۴

اگر تحریم‌ها برداشته نمی‌شد و ما مجبور به واردات قطره‌چکانی بودیم واردات دست‌کم ۱۲۰ میلیون دوز مورد نیاز ما بیش از ۶ سال و نیم طول می‌کشید، بنابراین ایران چاره‌ای جز حرکت به سمت ساخت واکسن داخلی نداشت.

به گزارش مشرق، «برگزاری دانیال داوودی» طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:

ما در کشورمان تقریبا ۶۰ میلیون نفر جمعیت بالای ۱۸ سال داریم، بنابراین اگر بپذیریم برای واکسیناسیون هر نفر تنها ۲ دوز کافی است، به ۱۲۰ میلیون دوز واکسن احتیاج داشتیم، البته با احتساب افرادی که هر ساله به سن ۱۸ سال می‌رسند و همچنین پذیرش تحقیقات جدید (که می‌گویند اثربخشی برخی واکسن‌ها پس از مدتی کاهش می‌یابد و تزریق دوز سوم ضرورت پیدا می‌کند)، میزان واکسن مورد نیاز حتی از این میزان نیز فراتر می‌رود.

در چنین شرایطی اگر بشود به ‌سرعت واکسن خارجی با قیمتی ارزان‌تر از مشابه داخلی وارد کنیم، اولویت با واردات است. همچنین اگر مشابه داخلی به‌صرفه‌تر باشد ولی دستیابی به تکنولوژی تولید انبوه زمانبر باشد، لازم است همزمان روی پروژه‌ تولید داخل و واردات سرمایه‌گذاری شود. اکنون سوال اینجاست که ما در کشورمان با چه شرایطی مواجه بودیم و چه تدابیری اتخاذ کردیم؟ 

تحریم ۴ ماهه

در حالی که ایران نخستین محموله‌ واکسن خود را بهمن‌ماه سال ۱۳۹۹ وارد کرده بود، بی‌بی‌سی فارسی تازه در اواخر خردادماه سال جاری از صدور دستورالعمل وزارت دارایی آمریکا خبر داد که طی آن راه برای معاملات و تبادلات مالی مربوط به همه‌گیری کرونا برای ایران، سوریه و ونزوئلا باز شد، یعنی بیش از ۴ ماه این مسیر بسته بود و ما برای واردات واکسن با چالش جدی مواجه بودیم.

واردات قطره‌چکانی واکسن در این ۴ ماه نیز وجود محدودیت‌ها را تایید می‌کند؛ در ۴ ماه اسفند، فروردین، اردیبهشت و خرداد ما تنها ۳ میلیون و ۶۵۰ هزار دوز واکسن از چین وارد کردیم، در حالی که تنها در ۲ ماه تیر و مرداد، این رقم به بیش از ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار دوز رسیده است.

نقل‌قول علیرضا رئیسی- سخنگوی ستاد کرونا- از مقامات چینی که گفته بودند: «اسم ما را نیاورید... اگر آمریکا بفهمد به شما واکسن داده‌ایم، برخی مواد تولید واکسن را به ما نمی‌دهد» نیز مؤید مشکل واردات در این ۴ ماه حیاتی است. 

ماجرای بخش خصوصی

بنابراین ایران می‌دانست در واردات با مشکلاتی مواجه است؛ این ادعا که اگر دولت به بخش خصوصی مجوز واردات می‌داد، مشکل حل می‌شد نیز صحیح نیست چرا که تحریم‌ها فقط مربوط به دولت ایران نیست و کار را برای بخش خصوصی نیز بسیار دشوار کرده است.

آمارهای محموله‌های وارداتی نشان می‌دهد خروجی صدور ۳۸ مجوز برای واردات واکسن کرونا توسط بخش خصوصی، تنها ۳۱۴ هزار دوز واکسن آسترازنکا از روسیه بوده است. علاوه بر این، محدودیت‌های هلال‌احمر به عنوان یک نهاد غیردولتی به مراتب کمتر از بخش خصوصی است؛ با این حال از فروردین‌ماه سال جاری به هلال‌احمر مجوز واردات داده شد ولی در اردیبهشت و خرداد به طور میانگین از طریق این نهاد تنها ۵/۱ میلیون دوز وارد شد.

اگر همین روال ادامه پیدا می‌کرد (یعنی تحریم‌ها برداشته نمی‌شد و ما مجبور به واردات قطره‌چکانی بودیم) واردات دست‌کم ۱۲۰ میلیون دوز مورد نیاز ما بیش از ۶ سال و نیم طول می‌کشید، بنابراین ایران چاره‌ای جز حرکت به سمت ساخت واکسن داخلی نداشت. 

توجیه اقتصادی برکت

از این منظر، سیاست تلاش برای ساخت واکسن داخلی (بویژه با توجه به اینکه توان تولید آن در دانشمندان ایرانی وجود داشت)، اقدامی بسیار هوشمندانه بود و البته گریزی هم از آن وجود نداشت. با همان بررسی‌های اولیه، صرفه‌ اقتصادی هم داشت.

به گفته‌ محمدرضا شانه‌ساز - معاون وزیر بهداشت و رئیس سازمان غذا و دارو- هزینه‌ تمام‌شده‌ هر دوز واکسن برکت برابر با ۲۰۰ هزار تومان است که با ارز نیمایی، معادل ۸ تا ۹ دلار می‌شود. این در حالی است که هزینه‌ واکسن‌های خارجی دست‌کم ۲ برابر این رقم است و البته در آن ۴ ماه که تحت تحریم‌های آمریکایی بودیم، باید هزینه‌های بیشتری برای دور زدن تحریم‌ها نیز می‌پرداختیم. البته این بدان معنا نیست که ما چون منابع مالی را در برکت سرمایه‌گذاری کردیم، ارز برای واردات نداشتیم.

این ادعا به ۲ دلیل مضحک است: نخست آنکه بخش قابل توجهی از مخارج ساخت واکسن برکت (اعم از منابع مورد نیاز برای ساخت ساختمان و پرداخت حقوق و دستمزد به نیروی کار متخصص داخلی و...) اساساً با ریال پرداخت می‌شود، نه دلار. در ثانی ما برای واردات به کوواکس، روسیه و هند پرداخت داشتیم ولی با بدعهدی و مشکلات به دلایل مختلف از جمله تحریم‌ها در آن ۴ ماه مواجه بودیم. 

فرضیه‌ بی‌رقیب

بنابراین ما برای تولید و واردات به اندازه‌ کافی پول داشتیم و مشکل واردات - بویژه در ۴ ماه‌ تحریمی- را نمی‌توان به دلیل کمبود ارز دانست. از دیگر توجیهات اقتصادی واکسن برکت آن است که درست چند روز پس از صدور مجوز مصرف این واکسن، آمریکایی‌ها تحریم‌های صادرات واکسن به ایران را برداشتند.

بدیهی است تا اسناد محرمانه‌ دلیل برداشتن تحریم‌ها توسط آمریکایی‌ها افشا نشود، نمی‌توان با یقین گفت دلیل شکسته شدن تحریم، موفقیت واکسن تولید داخل بود اما باید توجه داشت که فعلا فرضیه‌ بی‌رقیب، همین است. با منطق تحریم آمریکایی‌ها نیز جور درمی‌آید: آمریکایی‌ها تحریم می‌کنند تا هم به تولید داخل ضربه بزنند و هم رفاه و بهره‌مندی مردم از کالاها را کاهش دهند تا از این طریق، نارضایتی علیه حاکمیت ایجاد کنند، بنابراین وقتی می‌بینند تحریم‌ها منجر به تقویت تولید داخلی شده، به ‌سرعت آنها را لغو می‌کنند تا بیش از این ایرانی‌ها را قوی نکرده باشند!

اقتصاد ایران، مصادیق متعددی از این رفتار آمریکایی‌ها را شاهد بوده است از جمله برداشتن تحریم صادرات بنزین به ایران پس از تقویت تولید داخل، یا برداشتن تحریم صادرات مرغ به ایران پس از حل مشکل خط تولید مرغ لاین و اجداد در بابلکنار. 

شر مرسان!

اتفاقا درباره واکسن کرونا، برداشتن تحریم‌ها پس از صدور مجوز مصرف واکسن برکت، می‌تواند با هدف آمریکایی‌ها همخوان باشد؛ آنها به دنبال فشار بر حاکمیت از طریق افکار عمومی هستند؛ خواه با تحریم و ایجاد مشکلات اقتصادی که در ۱۰ سال گذشته شاهد آن بودیم، خواه با آزاد کردن صادرات واکسن به ایران پس از موفقیت نسبی برکت و البته هجمه‌ رسانه‌ای همزمان و القای این دروغ که «اگر مسؤولان ایران واردات واکسن آمریکایی را به خاطر اعتماد به خط تولید برکت منع نمی‌کردند، امروز با بحران کرونا مواجه نبودند»! این در حالی است که ما به خیر آمریکایی‌ها امید نداشتیم، کافی بود شر مرسانند تا ما در ۴ ماه‌ تحریم‌های کرونایی دست‌کم ۲۰ میلیون دوز واکسن بیشتر، از چین وارد کنیم و تقریبا ۱۰ میلیون نفر زودتر در کشور واکسینه شوند.

بنابراین به نظر می‌رسد سیاست حمایت از واکسن داخلی، علاوه بر آنکه یک ضرورت بود و توجیه اقتصادی نیز داشت، حتی باعث برداشته شدن تحریم‌های واردات واکسن نیز شد؛ یعنی نه تنها تولید واکسن برکت را نمی‌توان مانعی برای واردات دانست، بلکه بنا به این فرضیه‌ بی‌رقیب، تسهیلگر واردات نیز بود. 

هم تولید، هم واردات

برخی البته ادعا می‌کنند برداشتن منع صادرات واکسن به ایران از سوی وزارت دارایی آمریکا، ربطی به ساخت واکسن داخلی ندارد چون فقط تحریم ایران برداشته نشد، بلکه تحریم‌های سوریه و ونزوئلا نیز برداشته شد. بنابراین مساله منحصر به ایران نیست. این ادعا نمی‌تواند صحیح باشد. چون برای آمریکایی‌ها روشن است که به دلیل ساختار تحریم‌های ثانویه، برداشتن تحریم‌های ایران به معنای برداشتن تحریم‌های سوریه و ونزوئلا نیز هست. کما اینکه دیدیم در همان ۴ ماه‌ تحریمی، چین برای صادرات واکسن به ونزوئلا نیز از ایران به عنوان مسیر ترانزیتی استفاده می‌کرد و از این طریق، تحریم‌ها را دور می‌زد. پیش از آن نیز این ۲ کشور، برای شکستن تحریم سوخت از ایران کمک گرفته بودند.

بنابراین در مجموع، شواهد نشان می‌دهد برخلاف تلاش رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی، تا پیش از موفقیت واکسن برکت، اساسا امکان واردات به میزان مورد نیاز ایران (چه از طریق دولت یا از طریق هلال‌احمر و بخش خصوصی) وجود نداشت. همچنین پیگیری همزمان تولید و واردات واکسن، سیاستی معقول بود و نمی‌توان به دلایل غیرواقعی - مانند کمبود ارز مورد نیاز و... - واردات و تولید را در مقابل هم قرار داد.