به گزارش مشرق، علیرضا تقوینیا، تحلیلگر در کانال تلگرامی خود نوشت: از ابتدای جنگ صدام علیه ایران، کشورهای حاشیه جنوبی فارس به خصوص کویت و عربستان نهایت تلاششان را برای حکومت بعثی جهت پیروزی بر جمهوری اسلامی نمودند.
اما پس از مدتی مشخص شد صرف حمایت مالی و فروش نفت به جای عراق برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی کفایت نمی کند ،پس به ارتش بعثی مجوز دادند از آسمانشان در حجم وسیع علیه اهداف نفتی ایرانی و نفتکش های آن استفاده کند.
جنگ دریایی از اواخر سال ۶۵ به اوج خود رسید و ایران نیز مجبور شد مقابله به مثل کند؛ لکن آنزمان دیگر هیچ نفتکشی با پرچم عراق در دریا نبود که هدف نیروهای ارتش و سپاه قرار گیرد در نتیجه تصمیم تهران بر آن قرار گرفت که شناورهای حامیان عراق را نابود کند.
در واکنش دولت کویت به جای عقب نشینی از مواضعش از شوروی و آمریکا درخواست کمک کرد تا نفتکش های این کشور را اسکورت کنند.
در مقابل هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه اعلام کرد: کویت برای امنیتش نیاز به شوروی و آمریکا ندارد بلکه کافی است آسمانش را برای حمله به نفتکش های ایرانی در اختیار عراق قرار ندهد.
کویتی ها هشدار رفسنجانی را جدی نگرفتند و چند نفتکش شان که تحت اسکورت شوروی و آمریکا بود مورد اصابت مین قرار گرفت اما بازهم کوتاه نیامدند .
تا این که در ۱۰ شهریور ۱۳۶۶ یک فروند موشک کرم ابریشم متعلق به نیروی دریایی سپاه به تاسیسات جنوب کویت اصابت کرد و اوضاع این کشور را به هم ریخت.
کویت که هیچ گزینه ای برای عکس العمل در برابر جمهوری اسلامی اختیار نداشت تنها ۵ دیپلمات ایرانی را اخراج کرد .
موشک های HY2 یا کرم ابریشم در تعداد نه چندان زیاد در سال ۱۳۶۴ از چین خریداری شده بود که پس از تصرف فاو در این نقطه سوق الجیشی مستقر شده و طی دوسال آخر جنگ توانستند تاثیرات مهمی در جنگ دریایی با عراق و حامیانش داشته باشند.
کرم ابریشم ۸۰ تا ۱۰۰ کیلومتر برد و ۵۰۰ کیلوگرم سرجنگی داشت و برای هدف قرار دادن اسکله های نفتی کویت باید حتما در فاو مستقر میشد .
نکته جالب این بود که ایران در موشک زمین به زمین محدودیت داشت و مجبور بود از این موشک ضدکشتی برای زدن اهداف زمینی استفاده کند.
اما عملیات موشکی سپاه پاسداران ایران در ۱۰ شهریور ۱۳۶۶ چند دستاورد مهم در بر داشت؛
جمهوری اسلامی در خصوص امنیت نفتکش های خود با احدی تعارف ندارد و در صورتی که منافعش ایجاب کند کشورهای جنوبی خلیج فارس از امنیت برخوردار نخواهند بود .
در واقع استراتژی "امنیت و فروش نفت برای همه یا هیچکس" از آن موقع به اجرا درآمد و تاثیر قابل توجهی در سالهای بعد بر تضمین صادرات نفت ایران داشت .
دولت کویت نیز متوجه شد که آمریکا و شوروی نخواهند توانست در برابر جمهوری اسلامی برایش تولید امنیت نمایند و به همین دلیل چندی پس از این حمله موشکی ، در روزنامه القبس که مواضع حاکمان این کشور را منعکس می کرد مطلبی چاپ شد مبنی بر این که کویت هیچگاه به صدام کمک نکرده است.
شیخ نشین های کوچک حاشیه خلیج فارس نیز با احساس جدی بودن ایران در ضربه به حامیان صدام تا حد زیادی در مواضع علنی خود علیه جمهوری اسلامی تجدید نظر کردند .
استراتژی بهره گیری از موشک در خلیج فارس به دلیل عرض کم آن و سواحل گسترده ایران ، پس از جنگ نیز پی گیری شد و سپاه و ارتش جمهوری اسلامی به طیف متنوع و متکثری از موشک های کروز و بالستیک ضدکشتی بومی و تولید وزارت دفاع مجهز شدند و شهرهای زیرزمینی گسترده ای نیز در سواحل شاخاب پارسی و دریای عمان برای افزایش قدرت آتش و ایمنی یگان های موشکی ایجاد گشت.
جمهوری اسلامی با برقراری توازن وحشت میان خود و عراق و حامیانش این ذهنیت را برای همیشه در اذهان شیوخ مناطق جنوبی خلیج فارس ایجاد کرد که درگیری با ایران چه هزینه ای را در بر خواهد داشت و پس از جنگ تحرکات مخاصمه آمیز آنان تا حد زیادی کاهش یافت و استراتژی آنان در برابر تهران صرفا بهره گیری از حمایت آمریکا در راستای اهداف تدافعی بود و هیچگاه جرات نکردند حتی در لفظ به تهدید جمهوری اسلامی بپردازند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.