به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ 20 خرداد ماه، سالروز عزل ابوالحسن بني صدر از فرماندهي کل قوا توسط رهبر کبير انقلاب اسلامي امام خميني(ره) است.
واقعه اي که منشا خيرات بسياري در بدست آوردن پيروزي براي رزمندگان اسلام در جبهه جنگ حق عليه باطل شد و جريان جنگ تحميلي را به سود ايران تغيير داد.
ده روز بعد از اين واقعه، نمايندگان مردم در مجلس نيز راي به عدم کفايت ابوالحسن بني صدر دادند و اولين رئيس جمهور ايران را از مقام رياست جمهوري برکنار کردند.
به دنبال اين تصميم، سازمان منافقين و ميليشياي مسلح آن به حمايت از بني صدر در فرداي آن روز آشوب هاي خياباني به راه انداخته و با امت حزب الله، نيروهاي بسيج و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به درگيري مسلحانه پرداختند.
از 20 خرداد 1360 که امام خميني(ره)، بني صدر را از فرماندهي کل قوا عزل کردند تا پايان تابستان همان سال، منافقين به کشتار مردم انقلابي ايران و شخصيتهاي بزرگ نظام دست زدند و با ارتکاب انفجارهاي تروريستي در 7 تير و 8 شهريور، بزرگواراني مانند بهشتي، رجايي و باهنر ( سران سه قوه جمهوري اسلامي) را به شهادت رساندند.
بني صدر و رجوي که پس از غائله 14 اسفند 1359 در دانشگاه تهران، به طور علني به مخالفت سياسي و عقيدتي با نهادهاي انقلاب اسلامي و دستورات امام خميني(ره) مبني بر خلع سلاح منافقين مي پرداختند، با عزل بني صدر از فرماندهي کل قوا و رياست جمهوري در خرداد 60، وارد فاز آشوب هاي مسلحانه عليه نظام شدند.
بني صدر و رجوي پس از اين وقايع،سه ماه در مخفيگاه خود پنهان شده بودند و سپس با پوشش زنانه در فرودگاه مهرآباد با هواپيماي خلبان مخصوص شاه معدوم به پاريس گريختند، به اين اميد كه به زودي حكومت ايران را سرنگون كنند!
ابوالحسن بنيصدر، فرزند يكي از علماي مشهور همدان بود كه تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته اقتصاد ابتدا در دانشگاه تهران و سپس در دانشگاه سوربن پاريس ادامه داد.
بني صدر كه از اعضاي جبهه ملي در دانشگاه تهران بود پس از وقايع نهضت اسلامي سال 1342به فرانسه رفت و در آنجا فعاليتهاي سياسي نهضت آزادي در اروپا را به همراه صادق قطبزاده شكل داد.
وي دكتراي اقتصاد را از دانشگاه سوربن دريافت كرد و پس از ورود امام خميني (ره) در سال 1357 به پاريس خود را به عنوان يكي از چهره هاي مذهبي در نهضت آزادي مستقر در اروپا معرفي كرد.
بني صدر، در ميان نيروهاي انقلاب ايران در "نوفل لوشاتو" خود را به عنوان يك چهره نزديك به امام خميني (ره) جا زد و از طرفي نيروهاي ملي مذهبي،وي را تئوريسين اقتصادي انقلاب شناختند.
وي با سخنرانيهاي متعدد پس از پيروزي انقلاب اسلامي درباره اقتصاد توحيدي و اسلامي آماده حضور در انتخابات رياست جمهوري بهمن ماه 1358 شده و با تبليغات گسترده در ميان نيروهاي انقلاب و جامعه روحانيت، به عنوان يكي از كانديداهاي اصلي رياست جمهوري مطرح شد.
امام خميني (ره) با سعه صدر و تحمل خود نسبت به رفتارهاي گام به گام بني صدر به اندازه كافي به او مهلت داد تا ماهيت اصلياش را نشان دهد.
در مقابل، كانديداي اصلي حزب جمهوري اسلامي و قاطبه امت حزبالله،شهيد آيتالله دكتر بهشتي بود كه به عنوان پيشقراول ايستادگي در مقابل منافقين و ليبرالها شناخته ميشد اما امام خميني (ره) به دليل احتمال شائبه كسب قدرت توسط روحانيون، اجازه كانديداتوري روحانيت را ندادند.
ضمن اينكه امام در زمان رياست جمهوري بني صدر نيز با عدم دخالت عملي در اغلب اختيارات رئيس جمهور، مشي ارشادي ولايت فقيه را نشان دادند.
با وجود اينكه امام خميني (ره) و بسياري از اعضاي بيت ايشان،هيچ سخن و حركتي در حمايت از بنيصدر نداشتند اما تبليغات سوء و شايعات فراوان برخي از جريانات مذهبي و غيرمذهبي درباره حمايت امام از بني صدر، موجب شد تا مردم با راي 11 ميليون نفري، وي را به عنوان اولين رئيس جمهور ايران پس از انقلاب اسلامي انتخاب كنند.
امام خميني (ره) در مراسم تنفيذ حكم بني صدر در بيمارستان قلب تهران، وي را به دوري از حب دنيا و جاه و مقام توصيه فرموده و در زمان رياست جمهوري او نيز بارها وي را به جدايي از منافقين و ليبرالها نصيحت كردند، اما بني صدر هيچگاه به حرف امام امت گوش نكرد و خود را متكي بر راي مردم دانست!
مردم انقلابي ايران كه كم كم متوجه نفاق بنيصد ر و همراهان او شده بودند، راي خود را پس گرفته و در مقابل منافقين طرفدار او ايستادند.
آغاز جنگ تحميلي در 31 شهريور 1359 از سوي استكبار غرب و شرق عليه انقلاب اسلامي و سياستهاي تدافعي بني صدر در مقابل اشغال شهرهاي جنوبي و غربي ايران توسط بعثيها، نقش تخريبي او را براي انقلاب بيشتر مشخص كرد.
تقابل بني صدر با نيروهاي مذهبي و انقلابي ارتش جمهوري اسلامي ايران و شعارهاي منافقين طرفدار وي درباره ضرورت انحلال ارتش پيش از شروع جنگ، حمايت بني صدر از بخشي از بازماندگان طاغوت در ارتش و بخصوص عدم همكاري با نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جنگ عليه دشمن بعثي از مواردي بود كه ماهيت بنيصدر را بيش از پيش نشان داد.
بعدها برخي افراد مدعي شدند كه بني صدر خائن نبوده و تنها مرتكب بعضي از اشتباهات شده اما عدم تحويل امكانات تسليحاتي و نظامي به غيور مردان سپاه خرمشهر به فرماندهي شهيد جهانآرا و اخلال گري مقامات دولتي وابسته به بني صدر در رابطه با نيروهاي مذهبي ارتش و سپاه كه موجب خسران بسياري در روند دفاع مقدس شد، خيانت بنيصدر را به ملت ايران روشن ميكند.
پس از عزل بني صدر و با وجود اغتشاشات خياباني و بمبگذاريهاي گسترده و به شهادت رساندن مسئولين درجه اول نظام، وضعيت جبههها به نفع رزمندگان اسلام تغيير كرد كه اين موضوع نشان از تاثيرات منفي بني صدر در پيشرويهاي قبلي دشمن و تاثير مثبت عزل او در پيروزيهاي ملت ايران داشت.
با عزل بنيصدر توسط امام خميني (ره) و ناكامي منافقين طرفدار بني صدر در پيشبرد اهداف شيطاني خود، نقش ولايت فقيه در جلوگيري از نفوذ منافقان و حفاظت از مردم و انقلاب، آشكارتر شد و امت انقلابي خواستار قرار گرفتن فرماندهي كل قوا در دستان امام روحالله شدند.
به هر ترتيب، بني صدر كه متوجه شد ديگر جايش در ميان ملت ايران نيست و امام امت،مردم و نمايندگان آنها،اعتماد خود را به دليل خيانت بني صدر از او پس گرفتند، به دامان حاميان غربي خود پناه برد.
خيانت بني صدر در حال حاضر نيز ادامه دارد همچنانكه طي سالهاي اخير در پاريس، اظهارات سخيفانهاي درباره ولايت فقيه و نظام جمهوري اسلامي انجام داده است.
واقعه اي که منشا خيرات بسياري در بدست آوردن پيروزي براي رزمندگان اسلام در جبهه جنگ حق عليه باطل شد و جريان جنگ تحميلي را به سود ايران تغيير داد.
ده روز بعد از اين واقعه، نمايندگان مردم در مجلس نيز راي به عدم کفايت ابوالحسن بني صدر دادند و اولين رئيس جمهور ايران را از مقام رياست جمهوري برکنار کردند.
به دنبال اين تصميم، سازمان منافقين و ميليشياي مسلح آن به حمايت از بني صدر در فرداي آن روز آشوب هاي خياباني به راه انداخته و با امت حزب الله، نيروهاي بسيج و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به درگيري مسلحانه پرداختند.
از 20 خرداد 1360 که امام خميني(ره)، بني صدر را از فرماندهي کل قوا عزل کردند تا پايان تابستان همان سال، منافقين به کشتار مردم انقلابي ايران و شخصيتهاي بزرگ نظام دست زدند و با ارتکاب انفجارهاي تروريستي در 7 تير و 8 شهريور، بزرگواراني مانند بهشتي، رجايي و باهنر ( سران سه قوه جمهوري اسلامي) را به شهادت رساندند.
بني صدر و رجوي که پس از غائله 14 اسفند 1359 در دانشگاه تهران، به طور علني به مخالفت سياسي و عقيدتي با نهادهاي انقلاب اسلامي و دستورات امام خميني(ره) مبني بر خلع سلاح منافقين مي پرداختند، با عزل بني صدر از فرماندهي کل قوا و رياست جمهوري در خرداد 60، وارد فاز آشوب هاي مسلحانه عليه نظام شدند.
بني صدر و رجوي پس از اين وقايع،سه ماه در مخفيگاه خود پنهان شده بودند و سپس با پوشش زنانه در فرودگاه مهرآباد با هواپيماي خلبان مخصوص شاه معدوم به پاريس گريختند، به اين اميد كه به زودي حكومت ايران را سرنگون كنند!
ابوالحسن بنيصدر، فرزند يكي از علماي مشهور همدان بود كه تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته اقتصاد ابتدا در دانشگاه تهران و سپس در دانشگاه سوربن پاريس ادامه داد.
بني صدر كه از اعضاي جبهه ملي در دانشگاه تهران بود پس از وقايع نهضت اسلامي سال 1342به فرانسه رفت و در آنجا فعاليتهاي سياسي نهضت آزادي در اروپا را به همراه صادق قطبزاده شكل داد.
وي دكتراي اقتصاد را از دانشگاه سوربن دريافت كرد و پس از ورود امام خميني (ره) در سال 1357 به پاريس خود را به عنوان يكي از چهره هاي مذهبي در نهضت آزادي مستقر در اروپا معرفي كرد.
بني صدر، در ميان نيروهاي انقلاب ايران در "نوفل لوشاتو" خود را به عنوان يك چهره نزديك به امام خميني (ره) جا زد و از طرفي نيروهاي ملي مذهبي،وي را تئوريسين اقتصادي انقلاب شناختند.
وي با سخنرانيهاي متعدد پس از پيروزي انقلاب اسلامي درباره اقتصاد توحيدي و اسلامي آماده حضور در انتخابات رياست جمهوري بهمن ماه 1358 شده و با تبليغات گسترده در ميان نيروهاي انقلاب و جامعه روحانيت، به عنوان يكي از كانديداهاي اصلي رياست جمهوري مطرح شد.
امام خميني (ره) با سعه صدر و تحمل خود نسبت به رفتارهاي گام به گام بني صدر به اندازه كافي به او مهلت داد تا ماهيت اصلياش را نشان دهد.
در مقابل، كانديداي اصلي حزب جمهوري اسلامي و قاطبه امت حزبالله،شهيد آيتالله دكتر بهشتي بود كه به عنوان پيشقراول ايستادگي در مقابل منافقين و ليبرالها شناخته ميشد اما امام خميني (ره) به دليل احتمال شائبه كسب قدرت توسط روحانيون، اجازه كانديداتوري روحانيت را ندادند.
ضمن اينكه امام در زمان رياست جمهوري بني صدر نيز با عدم دخالت عملي در اغلب اختيارات رئيس جمهور، مشي ارشادي ولايت فقيه را نشان دادند.
با وجود اينكه امام خميني (ره) و بسياري از اعضاي بيت ايشان،هيچ سخن و حركتي در حمايت از بنيصدر نداشتند اما تبليغات سوء و شايعات فراوان برخي از جريانات مذهبي و غيرمذهبي درباره حمايت امام از بني صدر، موجب شد تا مردم با راي 11 ميليون نفري، وي را به عنوان اولين رئيس جمهور ايران پس از انقلاب اسلامي انتخاب كنند.
امام خميني (ره) در مراسم تنفيذ حكم بني صدر در بيمارستان قلب تهران، وي را به دوري از حب دنيا و جاه و مقام توصيه فرموده و در زمان رياست جمهوري او نيز بارها وي را به جدايي از منافقين و ليبرالها نصيحت كردند، اما بني صدر هيچگاه به حرف امام امت گوش نكرد و خود را متكي بر راي مردم دانست!
مردم انقلابي ايران كه كم كم متوجه نفاق بنيصد ر و همراهان او شده بودند، راي خود را پس گرفته و در مقابل منافقين طرفدار او ايستادند.
آغاز جنگ تحميلي در 31 شهريور 1359 از سوي استكبار غرب و شرق عليه انقلاب اسلامي و سياستهاي تدافعي بني صدر در مقابل اشغال شهرهاي جنوبي و غربي ايران توسط بعثيها، نقش تخريبي او را براي انقلاب بيشتر مشخص كرد.
تقابل بني صدر با نيروهاي مذهبي و انقلابي ارتش جمهوري اسلامي ايران و شعارهاي منافقين طرفدار وي درباره ضرورت انحلال ارتش پيش از شروع جنگ، حمايت بني صدر از بخشي از بازماندگان طاغوت در ارتش و بخصوص عدم همكاري با نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جنگ عليه دشمن بعثي از مواردي بود كه ماهيت بنيصدر را بيش از پيش نشان داد.
بعدها برخي افراد مدعي شدند كه بني صدر خائن نبوده و تنها مرتكب بعضي از اشتباهات شده اما عدم تحويل امكانات تسليحاتي و نظامي به غيور مردان سپاه خرمشهر به فرماندهي شهيد جهانآرا و اخلال گري مقامات دولتي وابسته به بني صدر در رابطه با نيروهاي مذهبي ارتش و سپاه كه موجب خسران بسياري در روند دفاع مقدس شد، خيانت بنيصدر را به ملت ايران روشن ميكند.
پس از عزل بني صدر و با وجود اغتشاشات خياباني و بمبگذاريهاي گسترده و به شهادت رساندن مسئولين درجه اول نظام، وضعيت جبههها به نفع رزمندگان اسلام تغيير كرد كه اين موضوع نشان از تاثيرات منفي بني صدر در پيشرويهاي قبلي دشمن و تاثير مثبت عزل او در پيروزيهاي ملت ايران داشت.
با عزل بنيصدر توسط امام خميني (ره) و ناكامي منافقين طرفدار بني صدر در پيشبرد اهداف شيطاني خود، نقش ولايت فقيه در جلوگيري از نفوذ منافقان و حفاظت از مردم و انقلاب، آشكارتر شد و امت انقلابي خواستار قرار گرفتن فرماندهي كل قوا در دستان امام روحالله شدند.
به هر ترتيب، بني صدر كه متوجه شد ديگر جايش در ميان ملت ايران نيست و امام امت،مردم و نمايندگان آنها،اعتماد خود را به دليل خيانت بني صدر از او پس گرفتند، به دامان حاميان غربي خود پناه برد.
خيانت بني صدر در حال حاضر نيز ادامه دارد همچنانكه طي سالهاي اخير در پاريس، اظهارات سخيفانهاي درباره ولايت فقيه و نظام جمهوري اسلامي انجام داده است.