به گزارش مشرق، به دنبال حواشی رسانهای ادامه دار پلتفرمها سایت خبری- تحلیلی سینماناب نوشت: درحالی که یک روز مانده به انتشار قسمت آخر سریال «زخم کاری» اما همچنان شیوه نقد و مصاحبه سفارشی برای این سریال پایان ندارد و دبیر سینمایی روزنامه سازندگی با انتشار پستی در اینستاگرام این مصاحبه تفضیلی را حاصل همراهی فیلمیو با مسئولان تحریریه دانسته است.
بیشتر بخوانید:
مهدویانِ خوشحال، لم داده پشت دوربین، هر چه بسازد، دستمزد خوبی میگیرد
کریم نیکونظر دبیر سینمایی روزنامه سازندگی بعد از اطلاع رسانی درباره شیوه همسویی فیلیمو با مسئولان تحریریه که منجر به یک مصاحبه بلند شده است به صحبت های مهدویان در این مصاحبه انتقاداتی وارد دانست اما بعد از این انتقادات در پستی دیگر خبر از استعفای خود به دلیل ناراحتی یکی از گردانندگان روزنامه داد که به افراد فیلیمو پیامی ارسال کرده است که در آن نوشته شده: من واقعا از کار آقای نیکونظر عصبانی و متاسفم و با ایشان برخورد می کنم …راستش متاسفانه اختلافات ایشان با آقای یزدانی خرم و مهدویان به همه ما آسیب زده است!
نیکو نظر در نخستین پست اینستاگرامی خود نوشت:
گفتوگویی که روزنامه با محمدحسین مهدویان منتشر کرده ربطی به من و صفحهی سینمای «سازندگی» ندارد؛ ظاهراً نتیجهی همراهی فیلیموست با مسئولان تحریریه، که البته در صفحات سینما و تلویزیون هم منتشر نشده.
بهجای تهدیدهای کنایی روزنامهنگار باشید و البته انسان. ایرانشهر محبوب شما با دروغ و تهمت و تهدید شکل نمیگیرد، اگر هم شکل بگیرد فرومیپاشد.
این نویسنده سینمایی در پست دیگری نوشت:
انتشار پست قبلی من دربارهی یک جمله از مصاحبهی آقای مهدویان، کار را به جایی رساند که یکی از گردانندگان روزنامه به یکی از افراد پلتفرمِ محبوب آقایان پیام بدهد و به من اتهام بزند با مهدی یزدانیخرم و حسین مهدویان مشکل دارم و بابت همین هم نقد منفی نوشتهام و این کارم باعث آسیب به آنها شده. بنابراین در این متن وعدهی تنبیه من را دادهاند.
راستش من مدتهاست مهدکودک نمیروم و با خردسالان هم رابطهای ندارم و نمیدانم این ادبیات متعلق به چه ردهی سنی است. فکر میکردم بزرگسالها واژههای بهتری انتخاب میکنند. اما بگذارید روراست بگویم که اجازه نمیدهم کسی با من برخورد کند؛ آن هم بابت کار روزنامهنگاری، که آنها ظاهرا با دوزارینگاری اشتباه گرفتهاند.
من دیشب آخر وقت، بعد از دیدن همین پیام، از روزنامهی سازندگی استعفا کردهام و کارم در آنجا تمام شده. نه دنبال اینم که مهاجرت کنم نه اصلا قصد دارم از تهران بیرون بروم. راستش نه علاقه دارم به مهاجرت، نه پولش را دارم و نه حال و حوصلهاش را. من برای ترسهام به خدا پناه میبرم و توی تاریخ دنبال شخصیتهای منفعل نمیگردم.بهجای تهدیدهای کنایی روزنامهنگار باشید و البته انسان. ایرانشهر محبوب شما با دروغ و تهمت و تهدید شکل نمیگیرد، اگر هم شکل بگیرد فرومیپاشد.