این توفیق که کسی بتواند فداکاری کند و مردم را برساند به مصیبت سیدالشهداء، جلوه ای از مقام محمود است که به او اجازه دادند که دیگران را بیاورد و به سیدالشهداء وصل بکند.

به گزارش مشرق، آیت الله میرباقری در یک سخنرانی به تاریخ ۲۴ مهرماه ۹۷ در باب پرداختن به فقه عزاداری مطالبی را فرمودند که بخشی از آن را ملاحظه می کنید: حالا امشب چون شب شهادت است من فقط دو تا نکته را زود بگویم و عبور کنم. یک نکته این است که من اینطوری می فهمم، توجه جامعه شیعه به عاشورا و بکاء بر سیدالشهداء و تفکر در عاشورا برای ما درکی از معصومین می آورد که امکان تسلیم را برایمان فراهم می کند، یعنی ولو نفهمیم می توانیم تسلیم بشویم. چون سیدالشهداء یک جوری کار را جلو بردند که هیچ راهی برای این که مثلا شیطان بیاید وسوسه کند و بگوید حضرت منافع خودشان را می خواستند در آن نیست. همه می فهمند که این کار صرفا از سر بندگی و فداکاری و شفاعت و دستگیری است. لذا به اندازه ای که ما متمرکز در عاشورا می شویم باب تسلیم به رویمان باز می شود و یکی از بهترین راه ها برای این که جامعه شیعه را به مقام تسلیم در مقابل معصوم برسانیم همین آشنا کردن با عاشوراست.

کار شما هم همین است. فرمود گریه بر سیدالشهداء مومنین را تطهیر می کند، حیات قلب برایشان می آورد و زنده شان می کند. همه شبهات و اینها برای همین عدم طهارت است. اگر انسان به طهارت نفس رسید با معصوم همراه است. آنی که نمی گذارد انسان اسرار مکنون را بفهمد همین عدم پاکی است «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ * فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ * لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون »(واقعه/۷۷-۷۹). انس با سیدالشهداء باب طهارت نفس و باب تسلیم و باب حیات قلب را برای جامعه مومنین باز می کند. خدای متعال هم به شما توفیق داده که ان شاء الله بتوانید واسطه باشید.

در زیارت عاشورا بعد از توجه به مصیبت و عظمت مصیبت، بصیرت و شناخت جبهه تاریخی دشمن، موضع گیری از لعن تا برائت و بعد هم صف و قتال و مهمتر این که آدم به یک جایی برسد که بداند اگر کسی می خواهد دنبال امام باشد باید در رکاب امام زمان باشد، به این توجه داده شده است که یکی از مقاماتی که با عاشورا سیر می شود «أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُود» است.

مقام محمود مقام شفاعت است اما رسیدن به مقام محمود معنایش این نیست که ما بشویم سیدالشهداء. آن شفاعتِ کلیه دست حضرت است و خیلی از انبیاء اولوالعزم هم با دستگیری حضرت یک مراحلی را طی می کنند، «أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُود» یعنی این. یک موقعی انسان خودش به امام می رسد «أَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة» و ثبات قدم و همراهی پیدا می کند، این خوب است ولی یک بار متعدی می شود، یعنی خودش به معیت رسیده و می تواند دست دیگران را بگیرد و بیاورد کنار امام، بیاورد در خیمه امام و متصل به امام کند، این می شود «أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُود». یعنی جلوه مقام محمود این است که انسان به رنج می افتد که دیگران را به سیدالشهداء برساند.

من گاهی عرض کردم این توفیق که کسی بتواند فداکاری کند و مردم را برساند به مصیبت سیدالشهداء، جلوه ای از مقام محمود است که به او اجازه دادند که دیگران را بیاورد و به سیدالشهداء وصل بکند. لذا این مقام مقامی نیست که با تنافس دنیایی و مسابقات دنیایی به دست بیاید. اصلش اخلاص است و با مسابقه و حرص بر سر دنیا و حسد به دنیا به دست نمی آید.

 اصلش هم این است که انسان بخواهد به امامش برسد و دیگران را به امامشان برساند. بعد از این که این اخلاص درست شد آن وقت یک کار خیلی با عظمتی است، یعنی یک کار ساده ای نیست و فقهش بسیار گسترده است. این یک کاری است که شما می خواهید جامعه مومنین را متصل کنید به شفاعت سیدالشهداء و دستشان را بیاورید در عاشورا و این خیلی کار با عظمتی است. به همین اندازه هم فقه دارد، قواعد و مناسک دارد. به اندازه روزه و اینها که مناسک دارد به اندازه نماز خواندن مناسک دارد. اتصال جامعه به امام که محور اقامه صلاة و زکات و همه اینهاست و همچنین محور اقامه ولایت است، فقهش خیلی گسترده است.

 متأسفانه ما از این تفقه محرومیم، یک کار ساده ای هم نیست، همینطوری که فقیه نمی تواند همینطوری حرف بزند راجع به اذان و اقامه و یک فرع کوچک صلاة بلکه فقها غوغا می کنند و ده ها حدیث و قاعده فقهی و قاعده اصولی را سر هم می گذارند که یک فتوا بدهند، مناسک اقامه عزاداری سیدالشهداء کمتر از این نیست. یک کار اینطوری می خواهد یک جمعی می خواهد که همت کنند از همین جا هم باید شروع بشود جایگاه این تفقه هم در حوزه است. یعنی به روشی که امام صادق علیه السلام تعلیم فرمودند ما باید مناسک اقامه عزاداری را احیا بکنیم، نه صرفا خواندن بلکه قواعد اقامه عزاداری و اینکه قواعد و سننش چیست که یکیش محتواهاست، یکیش سبک هاست و یکیش بسترهای اجتماعی. یک طرفش موضوع شناسی در مقیاس تحولات تاریخی و اجتماعی جامعه مومنین بر محور عاشوراست و یک طرفش هم حکمش است که حالا اینکه برنامه و حکمش چیست، احتیاج به فقاهت دارد.

قدم اول این است که این موضوع را بشناسید و با یک افق دورنگرانه در دهه های آینده بتوانید واقعا اینها را تبدیل کنید به یک مناسک دقیق فقهی با یک استدلال های روشن، آن وقت است که مطمئن باشید جامعه مادحین و شعرا و این بزرگوارانی که در این وادی حرکت می کنند حتما خواهند پذیرفت و حتما سلیقه های خودشان را تابع دستگاه فقاهت خواهند کرد. گاهی می بینید اگر تخلف می شود یک نکته اش همین است که این طرف آن ضوابط نیست. این کار و وظیفه ماست که باید انجام بدهیم. ان شاء الله و امیدوارم این جمعی که الحمدلله با همت بالا اینجا جمع شدند، دنبال همچین افق بلندی باشند که البته یک افق دراز مدت است. به غیر از این کارهای مستمر رایج آن اتفاق هم ان شاء الله باید بیافتد و برای آن هم تدبیری بشود و شما در آینده در آن افق موفق باشید.