کد خبر 1278150
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۲

در روزهای گذشته بازار سرمایه نوسان‌های مختلفی را تجربه کرده است و درحالی‌که تا همین چند هفته قبل سیر صعودی را می‌پیمود، وارد فازی خنثی و اصلاحی شد.

به گزارش سرویس بورس مشرق، در طول این مدت اگرچه افت شاخص بورس در بعضی از روزها به خروج سرمایه‌های حقیقی از گردونه معاملات سهام منجر شد، اما از بررسی‌های آماری این‌طور به نظر می‌آید که بیرون رفتن پول نقد از چرخه معاملات به جای آنکه به بازارهای موازی منتقل شود، با پارک شدن در حساب کارگزاری‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری، منتظر فرصتی برای ورود مجدد است.‌

بررسی شواهد و قرائن موجود در بازار سرمایه حکایت از آن دارد که همزمان با رخوت معاملات و افت میانگین نسبی قیمت‌ها در بازار سهام طی چند هفته گذشته، بسیاری از فعالان بازار بر آن شده‌اند تا با دور کردن سرمایه خود از جریان معاملات اقدام به ‌پارک پول در مقاصد امن‌تر نظیر کارگزاری‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری کنند.  بررسی‌ها از چند صندوق سرمایه‌گذاری بزرگ فعال در بازار سرمایه حکایت از آن دارد که این صندوق‌ها در طول یک‌ماه اخیر شاهد افزایش خالص ارزش دارایی خود بوده‌اند. از این‌رو می‌توان گفت که با توجه به‌ این نکته که در شرایط ابهام در فضای کلی اقتصاد بازارهای مالی نیز با احتیاط بیشتر روبه‌رو می‌شوند، بنا بر این طبیعی است که در شرایط افزایش عدم‌اطمینان ناشی از سرانجام مذاکرات اتمی شاهد بیشترشدن تمایل به ‌پارک پول در بازار سرمایه باشیم؛ پول‌هایی که در انتظار شناسایی فرصتی برای ورود مجدد به‌گردونه معاملات سهام هستند. 

تفاوت بورس و رقبا

معروف است که بازارهای مالی بسیار پُر نوسان هستند و در کشورهایی هم که نوسان این بازارها کم است، همچنان ریسک آنها نسبت به ‌سایر دارایی‌ها بیشتر است. همین امر سبب می‌شود تا داشتن تحلیل و شناسایی زمان مناسب برای سرمایه‌گذاری در میان فعالان این بازارها از اهمیت بسیاری برخوردار باشد. امروزه با توجه به ‌اینکه شرکت‌های بسیاری در اقصی‌نقاط جهان فعالیت می‌کنند و هرکدام از آنها ممکن است در بازار سهام بازار بدهی و بازار مشتقه نقش ناشر را بر عهده داشته باشند، توجه به ‌ماهیت و شرایط سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی از اهمیت بسیاری برخوردار است، چراکه به‌رغم ماهیت ثابت ناشر در تمامی بازارهای بدهی، سهام و مشتقه تفاوت کارکردهای بازارها سبب می‌شود تا در معاملات هر بازار شرایط خاصی وجود داشته باشد.

همین امر باعث می‌شود تا اولا سرمایه‌گذاران در این بازارها نیاز به ‌تخصص بیشتری داشته باشند و ثانیا نیاز به ‌دانش‌اندوزی در آنها به‌طور پیوسته ادامه پیدا کند. این در حالی است که فعالان بازارهای سنتی نظیر ملک نه فقط در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان نیاز به ‌دانش مالی چندانی ندارند و صرفا می‌توانند پس از چند سال فعالیت در آن بازار خبره شوند. این وضعیت برای بازارهایی نظیر طلا و ارز نیز تا حد زیادی صادق است.

در حقیقت فعالان این بازارها به‌سبب آنکه تنها با یک نوع دارایی سر و کار دارند می‌توانند پس از مدتی به‌خوبی درک کنند که تعامل آن دارایی و رابطه آن با متغیرهای اقتصادی به ‌چه نحوی است و سپس بر مبنای آن تصمیم بگیرند. طبیعتا در چنین بازارهایی ریسک فعالیت کمتر و متعاقبا بازدهی نیز می‌تواند کمتر باشد.

در این میان اما بازارهای مالی نظیر سهام و مشتقه به‌سبب آنکه از متغیرهای بسیاری اثر می‌پذیرند ریسک بالاتری هم دارد که در صورت فائق آمدن بر آنها سرمایه‌گذاران می‌توانند بازده‌هایی حتی تا چند برابر بیشتر نسبت به‌ سایر بازارها را نیز برای خود کسب کنند. همین امر سبب می‌شود تا فعالان با تجربه این بازارها چه در جایگاه اشخاص حقیقی قرار گرفته باشند و چه در جایگاه اشخاص حقوقی، با احتیاط و بررسی بیشتری به‌انجام معامله بپردازند.

همین امر می‌تواند معامله‌کردن برای یک سرمایه‌گذار را به ‌امری پیچیده تبدیل کند و در بسیاری از موارد او را بر آن دارد تا برای پیدا کردن مورد مناسب سرمایه‌گذاری برای مدتی ‌اندک یا طولانی پول خود را نقد نگه دارد. همان‌طور که در بسیاری از کتاب‌های فوت و فن سرمایه‌گذاری و معامله‌گری آمده، هیچ لزومی ندارد که یک سرمایه‌گذار تحت هر شرایطی در بازار حضور داشته باشد و فکر کند که باید به‌ هر طریقی از بازار کسب سود کند.

صد البته که حضور یک فرد در بازارهای مالی به ‌عوامل متعددی نظیر ریسک‌پذیری و دیدگاه آنها نسبت به ‌شرایط موجود بستگی دارد؛ ممکن است فردی از دیدگاه متفاوتی نسبت به ‌فردی که فکر می‌کند بازار از ریسک‌های بسیاری برخوردار است به ‌قضیه نگاه کند و در همان شرایط که شخص اول از چرخه معاملات کنار رفته با تلاش بیشتر به ‌سرمایه‌گذاری یا نوسان‌گیری بپردازد.

با این حال موضوع این گزارش تفاوت دیدگاه‌های افراد و شرح چگونگی آن نیست. آنچه که در این نوشتار از اهمیت بسیاری برخوردار است، این است که طی شرایطی بخش‌اندک یا عمده‌ای از فعالان یک بازار ممکن است تصمیم بگیرند تا از انجام معامله در یک بازار خودداری کنند و صرفا تا بهتر شدن شرایط به‌نظاره بازار و تحولات آن بپردازند.

  وابسته به‌ شرایط

شاید در ابتدا این مساله بسیار بدیهی به‌نظر برسد اما همچون زمان رونق که سرمایه‌گذاران افق سودآوری بلندمدت و بیشتری دارند و ممکن است یک فرد همانند ماه‌های ابتدایی سال ۹۹ خود را برای کسب بازه بیش از ۵۰ یا ۱۰۰‌درصد آماده کند، در مواردی نیز که بازارها نوسانی می‌شوند و همان فعالان ممکن است با افزایش تعداد معاملات به ‌سودهای ۵ تا ۱۰‌درصدی و حتی کمتر از این میزان هم قناعت کنند. بنابراین انباشت پول در کف حساب‌های کارگزاری یا بانک نیز نوعی رویکرد است که متناسب با وضعیت بازارهای دارایی اعمال می‌شود و طی آن ممکن است سرمایه‌گذار به‌دلیل ابهام در شرایط، دلیل مناسبی برای حضور در بازار مربوطه پیدا نکند.

در چنین شرایطی اگر سایر بازارهای موازی از جذابیت چندانی برخوردار نباشند، پول در حساب‌ها انباشته می‌شود و شرایطی را پدید می‌آورد که مردم یا به ‌بازده ‌اندکی نظیر سود بانکی رضایت می‌دهند یا برای مدتی نامعلوم حتی با انباشت دارایی خود در حساب کارگزاری‌ها و حساب جاری بانک‌ها در عمل نوعی از عدم‌اطمینان را به‌نمایش می‌گذارند. طبیعتا چون عدم‌اطمینان اگر از سوی بخش کوچکی از فعالان این بازار مشاهده شود، نمی‌تواند به‌عنوان یک گواه دقیق برای تحلیل وضعیت کل بازار در نظر گرفته شود، با این حال اگر همین وضعیت را در رفتار تعداد بالایی از فعالان یک بازار ببینیم می‌توانیم آن را در بستر کلان اقتصادی و ریسک‌های مشرف بر یک بازار به‌خوبی بررسی کنیم.

  انتظار برای ثبات

آیا هم‌اکنون پول‌ها در بورس پارک می‌شوند؟ همان‌طور که پیشتر نیز به‌طور تلویحی گفته شد پارک کردن پول به ‌وضعیتی اطلاق می‌شود که سرمایه‌گذاران در آن وجه کافی برای سرمایه‌گذاری را در اختیار دارند، با این حال به‌دلیل آنکه موقعیت سرمایه‌گذاری برای آنها مساعد نیست یا اینکه درک دقیقی از شرایط ندارند از سرمایه‌گذاری اجتناب می‌کنند.

این‌طور که به‌نظر می‌رسد طی هفته‌های گذشته چنین وضعیتی بر بورس تهران نیز حاکم شده است؛ در حالی که  بررسی روند معاملات بازار سهام طی هفته‌های اخیر حکایت از آن دارد که با بازگشت شاخص‌کل بورس به‌سطوح پایین‌تر، رغبت سرمایه‌گذاران به ‌تداوم سرمایه‌گذاری نسبت به‌ گذشته کمتر شده است. مقایسه وضعیت بورس با سایر بازارهای موازی حکایت از آن دارد که ثبات نسبی قیمت ارز همزمان با رکود بازار مسکن و نوسان‌های نه‌چندان جهت‌دار سکه طی هفته‌های اخیر بسیاری را بر آن داشته تا پول خود را از چرخه معاملات همه این بازارها به‌دور نگه دارند و به‌اصطلاح آن را در حساب‌های جاری و یا کارگزاری‌ها پارک کنند.

عدم‌اطمینانی که پیشتر توضیح داده شد در طول هفته‌های گذشته به‌خوبی خود را در ارزش معاملات صندوق‌های سرمایه‌گذاری و افزایش ارزش دارایی‌های آنها نمایان کرده است.

در طول هفته‌های اخیر نگاهی به ‌خالص ارزش دارایی صندوق‌ها حکایت از آن دارد که تمایل مردم به ‌حضور مستقیم در بازارها به‌ویژه بازار سهام کاهش یافته و حتی با ورود ‌بورس و فرابورس به رکود در دو هفته اخیر از ارزش دارایی صندوق‌ها در مقایسه با روند طی شده از ابتدای سال کاسته نشده است.بررسی ارزش معاملات صندوق‌های قابل معاملهETF نشان از آن دارد که طی روزهای گذشته با تداوم افت معاملات در بازار سهام ارزش معاملات روزانه این صندوق‌ها نیز کمتر شده است، با این حال بررسی ارزش دارایی‌های خالص آنها به‌خوبی نشان می‌دهد که عدم‌استقبال از معاملات آنها به ‌معنای خروج قابل‌توجه پول از این صندوق‌ها نیست.به این ترتیب به‌رغم اینکه در بسیاری از روزهای بورس، شاهد منفی‌شدن خالص خرید حقیقی بودیم اما به‌نظر می‌رسد پول از بازار خارج نشده است.

برای بررسی این مهم، روند ورود پول به صندوق‌های با درآمد ثابت یکی از کارگزاری‌های رتبه یک کشور استخراج شد. این کارگزاری به‌صورت اتوماتیک روزانه مانده حساب مشتریان خود را در یک صندوق با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری می‌کند و بررسی‌ها موید آن است که خالص ارزش دارایی صندوق مذکور در طول هفته‌های اخیر و همزمان با افت قیمت سهام و افزایش شتاب حقیقی‌ها برای فروش، شاهد رشد محسوسی بوده است. این صندوق‌ها نیز بیشترین سهم پرتفوی خود را در اوراق سرمایه‌گذاری کرده‌اند؛  گزینه‌ای که از کمترین میزان ریسک برخوردار است. این مهم را می‌توان به ‌این حساب گذاشت که پول خارج شده از گردونه معاملات سهام به‌جای ورود به‌دیگر گزینه‌های سرمایه‌گذاری منتظر است در زمان مناسب دوباره به‌سمت بازاری بازگردد که به‌نظر می‌رسد بیشترین بازدهی را از آن سرمایه‌گذاران خود خواهد کرد.

  سایه سنگین انتظارات

بررسی بازده شاخص بورس در طول ‌ماه گذشته نشان می‌دهد که به‌رغم افت هفته‌های پایانی تابستان و عملکرد ضعیف بهار که توانست بازده ۶ ماهه بورس را به‌حدود ۶‌درصد محدود کند طی هفته‌های منتهی به‌میانه شهریور، بازار سرمایه عملکرد خوبی داشته و در شرایطی که انتظارات تورمی تضعیف نشود یا بی‌خبری از برجام ادامه پیدا کند، می‌توان دوباره انتظار رشد قیمت‌ها در بازار سهام را داشت.

از سوی دیگر توجه به ‌این نکته ضروری است که برخلاف انتظارات موجود در ماه‌های ابتدایی بهار که بر مبنای آن گمان می‌رفت، احیای توافق اتمی به‌سرعت از سوی طرفین این قرارداد پی‌گرفته شود، هم‌اکنون شاهد آن هستیم که نه‌تنها مذاکرات تداوم نیافته بلکه اصلا مشخص نیست که آیا طرفین این توافق تمایلی به‌احیای آن دارند یا نه. همان‌طور که در گزارش‌های پیشین نیز به‌آن اشاره شد درحالی‌که غربی‌ها مانند مقامات ایران از علاقه ‌ خود در خصوص به‌ثمر رسیدن توافق سخن می‌گویند با این حال آنها تاکنون از مواضع قبلی خود به‌نفع خواسته‌های ایران عقب ننشسته‌اند و ایران نیز حاضر نشده خود را با تمایلات آنها وفق بدهد.

از این‌رو می‌توان چنین مساله‌ای را اینطور تحلیل کرد که در صورت طولانی شدن مذاکرات و در نتیجه بی‌اثر شدن آن از لحاظ روانی برای بازارها، ممکن است این عامل در ماه‌های پیش‌رو به‌کلی از دایره محاسبات فعالان بازار سهام خارج شود و تمایل آنها برای بازگشت به ‌چرخه معاملات بورس و فرابورس مجددا بر مبنای انتظارات تورمی و آن‌چیزی که صرفا در بازار ارز مشاهده می‌کنند محدود باشد.

طبیعتا در چنین حالتی بازار ارز هم دیگر احتیاط کنونی را نخواهد داشت و صرفا بر مبنای آمار و ارقام اقتصادی و شکاف قیمت ارز با واقعیات آن به ‌پیش خواهد رفت؛ شکافی که با افزایش حجم پایه پولی و تورم هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود و حتی بهبود وضعیت معاملات اوراق‌بدهی نیز می‌تواند تنها بخشی از آن را هموار سازد.

این‌طور که به‌نظر می‌رسد در حال‌حاضر اگر نگوییم برای سرمایه‌گذاران تمامی بازارها حداقل برای بخش زیادی از فعالان بازار سهام چنین شرایطی فراهم شده است. در حالی که تا همین چندی قبل کسری‌بودجه سنگین دولت در کنار معطل‌ماندن مذاکرات احیای برجام و ناکامی وزارت اقتصاد درباره فروش اوراق بدهی دولتی به‌عنوان مهم‌ترین عاملی که می‌تواند سبب کاهش کسری‌بودجه دولت شود، شرایطی را پدید آورده بود که بسیاری از کارشناسان اقتصادی نسبت به‌ بروز تورم بسیار بالا و حتی وارد شدن به‌دام ابرتورم هشدار می‌دادند.

هم‌اکنون کشور در شرایطی قرار گرفته که از یکسو همین معطل‌ماندن برجام و سرانجام نامعلوم آن باعث نامشخص بودن فضای کسب و کار و سرمایه‌گذاری در نیم‌سال دوم سال ۱۴۰۰ شده و از سوی دیگر نامشخص بودن آینده دلار در بازار آزاد به‌ همین مذاکرات گره خورده و نوعی از بی‌عملی را در بازار ارز پدید آورده است. در چنین شرایطی نه قیمت ارز ‌مانند ‌ماه‌های اخیر روند افزایشی دارد و نه به‌دلیل آنکه فروش اوراق در بازار بدهی با نرخ و حجمی بالا بسیار بالاتر از گذشته در جریان است، می‌توان به ‌آینده تورم اقتصادی خوشبین بود.

تمامی اینها در شرایطی شکل گرفته که می‌دانیم بازار سرمایه ایران در طول تمامی ادوار صعودی گذشته خود به ‌سبب آنکه در بستر اقتصادی غیرمولد و زیر سایه تحریم‌های بین‌المللی فعالیت می‌کند، در عمل هیچ دلخوشی به‌جز تضعیف ریال یا همان رشد قیمت ارز ندارد و به ‌سبب آنکه نرخ سرمایه‌گذاری در ایران برای سال‌ها نزدیک به ‌صفر یا منفی بوده و به‌دلیل همان تحریم‌ها ورود تکنولوژی یا صورت نمی‌گیرد یا با قیمتی بسیار گزاف انجام می‌شود، به ‌هیچ طریقی نمی‌تواند به‌مانند یک بازار مالی نرمال در سایر کشورهای جهان به ‌امید بازتاب رونق اقتصادی در شاخص‌های خود بنشیند.

در چنین شرایطی کاملا طبیعی است که متغیرهای مهم بورسی نظیر ارزش معاملات خرد در روندی نزولی قرار بگیرند و معاملات سهام نیز نسبت به‌گذشته کمتر و کمتر شود، مگر آنکه شاهد افزایش تورم و تکرار چرخه‌های قبلی با رفع برخی محدودیت‌ها و کارا شدن بازار باشیم.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد