کد خبر 128503
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۱

هنگامی که برای نخستین بار این نهاد شکل گرفت، تهران هنوز در محاصره دیواره‌های دارالخلافه ناصری بود اما همانگونه که به‌تدریج پایتخت کشور بزرگ و بزرگ‌تر شد، شهرداری یا همان بلدیه نیز گسترش یافت.

به گزارش مشرق به نقل از همشهری، تهران هیچ‌گاه از توسعه در سطح و تراکم باز نایستاده و هر روز که شهر بزرگ‌تر شده، مدیریت آن دشوارتر شده است به‌ویژه امروز که 745کیلومتر مربع وسعت دارد و بیش از 10 میلیون نفر جمعیت.

تهران دوره ناصری( 1270- 1227)

محلات تهران در این سال به پنج محله اصلی تقسیم می‌شد. محله عودلاجان، ارگ، چال میدان، سنگلج و بازار محلات پنجگانه شهر تهران بودند. این محدوده دارالخلافه ناصری بود. اما این شهر در زمان حکومت ناصرالدین شاه به‌تدریج گسترش یافت. در نخستین سال‌های حکومت ناصرالدین شاه بر کشور، تهران از محاصره دیوارهای شاه طهماسب صفوی بیرون آمد. دیوارهایی که شاه طهماسب صفوی در راه عبور از قزوین به شهرری در اطراف این شهر بنا کرده بود و به نوعی این شهر را مورد توجه قرار داده بود اما با گذشت سال‌ها و استقرار حکومت قاجار در تهران، این شهر سرنوشت دیگری یافت. هنگامی که برای نخستین بار آغامحمد‌خان قاجار این روستای در محاصره دیوار شاه طهماسبی را به پایتختی برگزید، تهران نه شهر بود و نه جایی برای تشکیل حکومت. اما آغا‌محمدخان قاجار و شاهان پس از او خیلی زود از این شهر پایتختی شکوهمند ساخت. توسعه شهری تهران از همان روزهای آغازین شروع شد. نخستین جرقه این رشد و توسعه را هم استقرار لشکر قجری در تهران به‌وجود آورد. پس از آن نیز به‌تدریج شاهان مختلف به بهانه احداث باغ و مستحدثات تهران را به‌تدریج بزرگ کردند. نخستین بار فتحعلی‌شاه قاجار در محدوده خیابان لاله‌زار فعلی، عمارت و باغ گلستان را پی ریخت که بعدها این محدوده به خیابان لاله‌زار بدل شد اما رشد و توسعه تهران از دوران ناصرالدین شاه رونق بیشتری گرفت. ناصرالدین شاه در اواسط دوران سلطنت خود دیوارهای شاه‌طهماسبی را ویران کرد. با فروریزی دیوارهای ضلع شرقی خیابان ناصرخسرو و خیابان سعدی ساخته شد و در ضلع غرب نیز خیابان خیام پی‌ریزی شد. در ضلع جنوب نیز خیابان 15خرداد بر ویرانه‌های دیوار ساخته شد. ناصرالدین شاه دیوارهای جدیدی اطراف دارالخلافه ساخت با 12دروازه. به امید آنکه دارالخلافه‌اش از 10محله اصلی بیشتر نشود اما سرنوشت تهران ماجرایی دیگر بود. تا سال1270 یعنی پنج‌ سال مانده به ترور ناصرالدین شاه، تهران توسعه بیشتری یافت. از شمال این شهر به خیابان امیرکبیر رسید و در ادامه به میدان توپخانه متصل شد و در امتداد خیابان فیاض‌بخش فعلی گسترش یافت. در غرب به خیابان وحدت‌اسلامی رسید و تا حوالی خیابان مولوی فعلی در جنوب پیش رفت. خیابان مولوی محدوده جنوبی شهر تهران بود و در شرق نیز دارالخلافه به خیابان ری رسید.

تهران پس از دوره ناصری( 1304-1270)

در سال‌های پایانی دوره ناصرالدین شاه روند گسترش تهران ادامه یافت. در طول سلطنت ناصرالدین شاه، هم خود وی‌ و هم درباریان در جای جای نقاط تهران بزرگ امروزین، برای خود کاخ و قصر و خانه ساخته بودند و هر کدام محله‌های چندین و چند گانه تهران را صاحب شدند و برای خود اقامتگاه‌های زمستانی و تابستانی ساختند. از کامرانیه امروزی که خانه ییلاقی کامران‌میرزا فرزند ناصرالدین شاه گرفته تا محله‌های یوسف ‌آباد که متعلق به مستوفی الممالک شد اما همه این روستاها و آبادی‌ها خارج از محدوده اصلی تهران بود. از سال1270 تا پایان روزگار قاجاریه محدوده شهری تهران بیشتر توسعه یافت. دیگر تهران آن محله‌های پنجگانه نبود. شهر در تمامی جهات توسعه یافته بود. در امتداد شمال خیابان مولوی شهر تهران به خیابان ولیعصر رسیده بود. حتی در حوالی میدان قزوین فعلی نیز برخی اقامت کرده بودند و غربی‌ترین ساکنان پایتخت را تشکیل می‌دادند. در جنوب خیابان مولوی نیز تا حوالی میدان شوش تهران ادامه یافته بود. در شرق نیز توسعه شهر تهران اندکی گسترش یافته بود و به خیابان امیرالملک و 17شهریور نیز رسیده بود اما محدوده شمال شرق بیشتر توسعه یافت. تهران از شمال‌شرق به موازات 17شهریور گسترش یافت و تا محدوده‌ای از میدان امام حسین نیز رسید. در شمال نیز خیابان انقلاب مرز شمالی شهر بود. در همین سال‌ها برای نخستین بار بلدیه در شهرداری در سال1286 شمسی آغاز به کار کرد اما شهرداری در این سال‌ها که به سرپرستی مهندس باشی اداره می‌شد نه تنها هیچ اختیاری در تعیین محدوده شهر نداشت بلکه اساسا سازوکاری برای اداره پایتخت در اختیار نداشت.

تهران دوره پهلوی اول(1320 -1304)

بعد از کودتای سال1299 و بر سر کار آمدن رضاخان سلسله قاجار پایان یافت. تهران بعد از جنگ جهانی اول پر بود از خارجی‌ها و اقتصاد نوظهور نفتی تحرک تازه‌ای به کشور داده بود. قرار بود که کشور توسعه یابد. تهران هم مرکز کشور بود و باید نخستین اتفاق‌ها در تهران رخ می‌داد. بنابراین آقاکریم بوذرجمهری، نخستین شهردار دوران پهلوی اول و همراه و همرزم رضاخان خیلی زود توانست چهره این پایتخت تازه به نفت رسیده را عوض کند. فروریزی دیوارهای ناصری و توسعه تهران نخستین گام این شهردار دیکتاتور مآب بود. محدوده شهر تهران در عرض کمتر از 15سال توسعه‌ای حیرت‌آور داشت. تهران تا خیابان نواب صفوی امروزی پیش رفت و محله‌های بریانک، هلال‌احمر، قزوین، شهر جدید، هاشمی، دامپزشکی، نواب و جمهوری به پایتخت پیوستند. در شمال نیز تهران گسترش یافت و تا حوالی فاطمی امروزی پیش رفت و زمین‌های جلالیه(پارک لاله) که روزگاری میدان اسب سواری بود نیز در این مدت به پایتخت پیوست. بلوار کشاورز نیز در این محدوده به شهر افزوده شد. در شرق نیز محله‌های اتابک، تیر‌دوقلو، خراسان، امام‌حسین و برخی از نقاط دماوند نیز به تهران افزوده شدند. در جنوب نیز محله شوش و انبار نفت نیز به تهران افزوده شد و خیابان شوش امروزی مرز جنوبی پایتخت قلمداد شد. در این محدوده ساخت‌وساز توسعه یافت و محلات نیز به‌تدریج افزایش یافتند اما در خارج از محدوده شهری اتفاقات دیگری افتاد. سیدضیاء طباطبایی، نخست‌وزیر کابینه سیاه پس از انجام ماموریت‌اش در حوالی سعادت‌آباد که روستایی در شمال تهران بود برای خود یک گاوداری احداث کرد و مستغلاتی ساخت. در تجریش نیز برخی از دولتمردان به تصاحب اموال قاجارها پرداختند و بناهایی جدید ساختند. مهم‌ترین محور رشد تهران در شمال حوالی خیابان ولیعصر بود اما در شرق بزرگراه مدرس نیز در محدوده‌های قیطریه نیز برخی محلات نخستین هسته شکل‌گیری خود را به شکل امروزی آغاز کردند و از صورت یک آبادی و ده خارج شدند. حوالی نیاوران نیز به واسطه ساخت و سازهای درباری نیز خیلی زود توسعه یافت و دستخوش تغییر شد. تجریش تا میدان قدس امروزی نیز به‌صورت محله‌ای مستقل درآمد که این محدوده به‌صورت پراکنده و خطی تا حوالی پارک وی امتداد یافت.
تهران آغاز دوره پهلوی دوم ( 1327-1320)

پس از جنگ جهانی اول و سقوط رضاخان، محمدرضا پهلوی بدون هیچ تجربه‌ای بر کرسی پادشاهی نشست. بنابراین نه کسی در تهران می‌توانست جلوی گسترش تهران را بگیرد و نه هیچ شهرداری در نبود قدرت قابل توجهی می‌توانست در برابر توسعه تهران قد برافرازد. در کمتر از هفت سال تهران به اندازه 15سال قبلش توسعه یافت. توسعه تهران در غرب به محدوده خیابان آزادی رسید. خیابان‌های خوش، کارون و جیحون نیز در این دوره شکل گرفت. شمال تهران نیز به محدوده خیابان کریم‌خان رسید و محدوده‌های خیابان فلسطین تا فاطمی و بخش‌هایی از یوسف‌آباد نیز در این سال‌ها شکل گرفت. در شرق نیز تهران در عرض کمتر از هفت‌سال به محدوده خیابان‌های پیروزی و شکوفه رسید. همچنین محله نظام‌آباد در این محدوده شکل گرفت و اطراف خیابان دماوند نیز تا حوالی خیابان مسیل باختر توسعه یافت. این هفت سال رشدی عجیب در توسعه تهران داشت.

انفجار شهری تهران (1335-1327)

یک قرن پس از تاجگذاری ناصرالدین شاه اتفاق عجیبی رخ داد. انفجار شهر در تمامی بخش‌ها و اسکان شهروندان در نقاط مختلف محدوده فعلی. شکل‌گیری محله‌های جدید و توسعه بی‌ضابطه شهر. شهرری که از مدت‌ها پیش از پایتختی تهران، محلی برای زندگی بود، با توسعه اندکی که در دوره پهلوی اول داشت، در این دوره رشدی چشمگیری یافت. استقرار بیشترین تعداد جمعیت در این دوره در شهر ری رخ داد. به موازات خیابان فدائیان‌اسلام فعلی محله‌های گوناگونی شکل گرفتند. محله دولت‌آباد در این دوره شکل گرفت. همچنین محله‌هایی چون قلعه‌مرغی که در دوره پیش، بخش‌هایی از آن شکل گرفته بود، توسعه قابل توجهی یافت. بعثت، چیت سازی، هلال احمر، آزادمرد، نازی آباد و جوانمرد قصاب در محدوده جنوب شهر شکل گرفت. در غرب نیز شهر به سمت مهرآباد توسعه یافت و محله‌های سی‌متری جی، 21متری و آذری در این دوره زمانی شکل گرفتند. در شمال نیز محله‌های یوسف‌آباد و امیر‌آباد توسعه یافتند و هسته اولیه عباس‌آباد نیز در این دوره گسترش یافت. در بخش‌های شمالی‌تر شهر، محدوده یخچال، زرگنده، ظفر و میرداماد نیز به محدوده شهری درآمدند، اما همچنان با هسته مرکزی شهر فاصله داشتند. در دامنه‌های البرز شهر تداوم یافت و بخش‌های بیشتری از نیاوران توسعه یافت. حوالی خیابان‌های مقدس اردبیلی و پسیان نیز در این دوره شاهد استقرار بیشتر شهروندان بود. همچنین در ادامه جاده قدیم شمیران نیز در محدوده الهیه شهرنشینی رونق بیشتری پیدا کرد. برای نخستین بار در این دوره محدوده‌هایی از جاده لشکرک نیز به شهر تهران پیوست. حوالی دروازه‌شمیران نیز از جمعیت بیشتری برخوردار شد و بخشی دیگر از جمعیت تهران نیز در سمت شرق تهران و در امتداد خیابان دماوند مستقر شدند. محله نارمک تهران نیز در این مدت شکل اولیه خود را پیدا کرد و اما محله تهران‌نو شاهد توسعه بیشتری بود. در شرق نیز محله دولاب و آهنگ اندکی توسعه یافت و خراسان نیز بزرگ‌تر شد.

بی‌برنامگی در بلدیه (1345- 1335)

در فاصله زمانی 1335 تا 1345 تهران شکل کلی امروزی خود را به‌دست آورد. در این دوره شهر ری گسترش بیشتری یافت و تا جاده ورامین نیز پیش رفت. محدوده محله سیمان که از دوره پیش رشد یافته بود، در این دوره تکمیل شد و توسعه یافت. دولت‌آباد نیز شاهد گسترش بیشتری بود و خیابان یازدهم و توحید نیز در این دوره شکل گرفتند. همزمان حوالی کارخانه برق و آرامگاه نیز شهر تهران گسترش قابل توجهی یافت و تا حوالی یاخچی‌آباد نیز گسترش یافت. در این دوره خانی‌آباد نو شکل گرفت و محدوده قلعه‌مرغی نیز به‌طور کامل به محدوده شهر تهران پیوست. در غرب نیز محدوده‌های سازمان آب، یافت‌آباد، مهر‌آباد، ابوذر، فلاح و دیگر محلات غربی توسعه قابل توجهی یافتند. همچنین نخستین محله‌های تهرانسر نیز در غرب تهران در این دوره پی ریزی شد. اما بیش از همه در این دوره تهران در شمال رشد کرد. ساخت شهرک‌های ژاندارمری و رشد شهر به سمت غرب مرزهای تهران را به آریا شهر رساند. توسعه تهران در دریان نو و شهرآرا باعث شد مرزهای شهر به محدوده آریاشهر برسد. از طرفی توسعه شهر در شمال عباس‌آباد(خیابان شهید بهشتی) ادامه یافت و به محدوده بزرگراه فعلی رسالت رسید. یوسف‌آباد نیز توسعه بیشتری یافت و شهر دربخش‌های شمالی‌تر در محدوده اختیاریه، حسین‌آباد، مبارک‌آباد، لویزان، شمیران نو، شمس‌آباد و بخش‌های بزرگی از کامرانیه، اقدسیه، ولنجک،درکه، کوی مکانیزه، ازگل، الهیه و جردن در این دوره شاهد استقرار بیشتری شد. همچنین در این دوره بود که محله نارمک به طور کامل شکل گرفت و تهران‌نو نیز توسعه بیشتری یافت. محله مجیدیه در این دوره تا حوالی خیابان هنگام فعلی گسترش یافت. نخستین مرحله از شکل‌گیری تهرانپارس نیز در این دوره آغاز شد. در این دوره شهردارهای تهران عمدتا شهردارهای کم توانی بودند. بسیاری از شهرک‌های تهران در این دوره شکل گرفت و بخشی از آنها نیز با مشورت برخی از مشاوران خارجی پی ریزی شدند. از جمله آن نارمک که از دوره پیش شاهد ساخت‌وساز بود، در این دوره با برنامه‌ریزی مشاوران آلمانی سر و شکلی گرفت.

نخستین طرح جامع شهری(1357- 1345)

اما داستان رشد تهران به سال1345 ختم نشد. از سال 1345 تا 1357 تهران همچنان شاهد رشد بود؛ رشدی که هیچ‌گاه مهار نشد. در جنوب شرقی تهران در این دوره محله افسریه شکل گرفت. محدوده خاوران نیز شاهد رشد جمعیت بیشتری شد و در شرق این رشد ادامه یافت و به بزرگراه اسبدوانی رسید. همچنین محله اصفهانک در شرق تهران، در این دوره شاهد استقرار بیشتر جمعیت شد. محدوده‌های بزرگراه شهید محلاتی امروز که از دوره قبل شاهد رشد شهرنشینی بود، در این دوره تکمیل شد و جمعیت به حوالی قصر فیروزه نیز رسید. در شمال شرقی نیز تهرانپارس به‌طور کامل به خیابان رسالت امروزی متصل شد. محله‌های وحیدیه و مجیدیه نیز در این دوره توسعه بیشتری یافت و داوودیه نیز در شمال گسترش یافت. حوالی خیابان ولیعصر کنونی در این دوره که مصادف با شهرداری غلامرضا نیک‌پی بود تا تجریش پر از جمعیت شد و ساختمان‌ها و بناهای جدیدی ساخته شدند. اگرچه در این دوره نخستین طرح جامع شهری تهران تهیه شد اما تهران همچنان در حال رشد بود و هیچ‌چیز نمی‌توانست این رشد را متوقف کند. بیشترین توسعه محله قلهک در این دوره شکل گرفت و رستم‌آباد در شمال بزرگراه صدر فعلی نیز به محدوده تهران پیوست. نیاوران در این دوره رشدی عجیب داشت و اقدسیه و آجودانیه نیز توسعه یافت. کوی‌گیشا در این دوره به‌طور کامل ساخته شد و بسیاری از بزرگراه‌های تهران نیز در این دوره پی‌ریزی شد. تهرانسر در غرب نیز در این دوره رشدی چشمگیر داشت. شهرک ولیعصر، محله تولید دارو و یافت آباد در این دوره کاملا توسعه قابل توجهی یافت. اما این پایان توسعه تهران نبود. تهران همچنان در حال رشد بود و این داستان بعد از انقلاب تهران نیز تداوم داشت.