کد خبر 128658
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۸:۵۶

عصر پنج‌شنبه گذشته در سالگرد گراميداشت شهداي گلگون كفن 26 خرداد حزب موتلفه اسلامي حاج احمد قديريان از ميان ما رفت او يكي ازمصاديق بزرگ سرداران مجاهدت‌هاي خاموش در انقلاب ماست . او 78 بهار ميهمان خورشيد و ماه و ستارگان و زمين بود و در آخرين روزهاي بهار 91 به آسمان پركشيد و زندگي ابدي خود را در كنار مجاهدان و مبارزان راه حق و قرآن در بهشت برين آغاز كرد.

به گزارش مشرق، انبارلویی در رسالت نوشت: اوايل دهه چهل كه امام خميني (ره) پرچم مبارزه با استبداد و استعمار را به دوش كشيد او از طريق مجاهد نستوه شهيد حاج صادق اماني و هيئت هاي موتلفه اسلامي به انقلاب پيوست و تا پيروزي انقلاب چندين بار طعم تلخ حضور در زندانهاي شاه و شكنجه و محروميت را چشيد.
او پيش از اين هم در دهه 30 در كنار فداييان اسلام در خط روحانيت و مرجعيت عليه استبداد شاه درجريان ملي شدن صنعت نفت حضور فعالي داشت . حاج احمد پس از پيروزي انقلاب به سپاه پيوست اما پس از مدتي به امر شهيد بهشتي معاون اجرايي دادستان كل انقلاب اسلامي شد و به ياري شهيد قدوسي در دادستاني انقلاب شتافت . او در پاك كردن عوامل رژيم گذشته و مسئولان كشتارهاي مردم درجريان قيام مردم در سال‌هاي  56 و57 در دستگاه قضا نقش كليدي داشت. بعدها كه به شهيد لاجوردي پيوست در مبارزه با نفاق و جريان منافقين خدمت بزرگي به انقلاب كرد و از اين بابت حق بزرگي به گردن انقلابيون و انقلاب دارد. او در كنار شهيد لاجوردي فتنه فرقان را به گونه اي مديريت  كرد كه اين جريان عقيم ماند و ديگر باز توليد نشد. اكثر افراد اين فرقه توبه كردند به انقلاب پيوستند و حتي در جنگ تحميلي به شهادت رسيدند . سران فاسد آن نيز با اقتدار جمهوري اسلامي به جهنم رفتند.
او به تعبير مقام معظم رهبري چون شهيد لاجوردي مرد روزهاي سخت بود . روح عارفانه‌اي داشت . در چهره‌اش صداقت ، خلوص ، صميميت وايثار موج مي زد. صبر و شكيبايي در اطاعت از امام و رهبري معظم انقلاب در برق نگاهش مي درخشيد.
وجود خود را وقف انقلاب  و مبارزه با كفر ، نفاق و الحاد كرد او بچه پامنار بود . پدرش درمبارزات مرحوم آقاميرزامحمد علي شاه آبادي از رهبران مشروطه و از شاگردان مرحوم آخوند خراساني در جريان مشروطيت حضورداشت و از نزديك با مرحوم آيت الله كاشاني محشور بود .
او به دليل حشر و نشر با مرحوم آيت الله حق شناس (ره) از نفس قدسي او بهره‌مند بود .
احمد قديريان با ويژگيهايي كه از او ياد شد يك كادر ورزيده، همه جانبه و تربيت يافته مكتب اهل بيت (ع) بود و خدمات ارزشمندي قبل و بعد از انقلاب كرد .
او در ايام دفاع مقدس مثل يك سردار جان بركف در صحنه هاي نبرد حضور داشت . او مدال پر افتخار جانبازي 35 درصد را بر سينه سوخته شيميايي خود در "فاو" نصب كرد و افتخارش اين بود كه درجه سرداري از فرمانده كل قوا دارد.
او به دليل كار نظامي و امنيتي پس از انقلاب درنهادهاي نظامي و امنيتي انقلاب از حضوردر حزب موتلفه اسلامي محروم بود . در حقيقت يك كادر نظامي موتلفه در قبل از انقلاب بود ، كه بعد از انقلاب به دليل ممنوعيت فعاليت كادرهاي نظامي و امنيتي در احزاب ديگر در حزب حضور نداشت . اما سايه روح سلحشوري و شجاعت و ايمان و اخلاص او در حزب همواره حس مي شود.قديريان فردي كتوم بود به همين دليل ارزش وجودي او در انقلاب حتي براي دوستانش هنوز شناخته نيست .بخش عظيمي از فعاليت هاي او مربوط به مجاهدت‌هاي خاموش اوست كه ربط مستقيم به امنيت و آرامش انقلاب پيدا مي كند . نقش لاجورديها و قديريان‌ها براي انقلاب در مقاطعي خاص بسيار تعيين كننده بوده است .
اگر آنها غفلت مي كردند، اگر متوقف مي شدند ، اگر در امر مبارزه ترديد مي كردند بسيار خسارت بار بود . اين كمترين ، معتقدم اگر هوشمندي و هوشياري آنها نبود امروز ما شاهد يك نسل كشي وسيع و فجيع از اهل ايمان توسط منافقين در ايران بوديم .
 اگر شجاعت ، جسارت و ايمان آنها نبود ما شاهد يك قتل عام عظيم از مردم توسط تكفيريها بوديم . اقدامات آنها بيش از سه دهه امنيت انقلاب را بيمه كرد . ما نبايد حوادث فجيع هفتم تير و هشتم شهريور و ترور علما و نخبگان جامعه و مردم عادي در دهه 60 توسط منافقين را فراموش كنيم .
ما امروز بايد با توجه به تحولات منطقه و لات بازيها و قمه كشي هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه و كشتارهاي بي رحمانه و وقساوتمندانه آنان به بازخواني مولفه‌هاي امنيتي بپردازيم . در اين مورد بايد هزينه كنيم و اين هزينه‌ها را هم لاجورديها و قديريانهاي نسل سوم انقلاب بپردازند تا تضميني براي صيانت از امنيت انقلاب اسلامي باشد .