به گزارش مشرق، روزنامه وال استریت ژورنال چندی پیش در گزارشی نوشت که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به «سیا» (CIA) یک افسر اطلاعاتی این سازمان را که برخی علائم عصبی شبیه به علائم «سندروم هاوانا» در وی مشاهده شده بود، از صربستان خارج کرد.
روزنامه واشنگتن پست نیز کمی پیش از آن گزارش کرده بود که سیا به دنبال انتقاد از عملکرد این سازمان، از جمله آنچه برخی به عنوان پاسخ ناکافی به گزارش حوادث مرتبط با سندروم هاوانا در سفارت آمریکا در «وین» مطرح کرده بودند، رئیس دفتر این سازمان در آنجا را برکنار کرده است.
واشنگتن پست همچنین نوشته بود که دهها پرسنل آمریکایی در پایتخت اتریش، از جمله دیپلماتها و مقامات اطلاعاتی و همچنین برخی از فرزندان کارمندان آمریکایی آنجا، علائم مذکور این سندروم را گزارش کردهاند.
یکی از آخرین موارد سندروم هاوانا را «بیل برنز» که یکی از اعضای تیم سیا است، هنگام سفر به هند گزارش کرد. حوادث برجسته دیگری در طول سال جاری در چین، ویتنام، روسیه و برخی از کشورهای آفریقایی نیز مشاهده شده است.
پیشتر نیز «ویلیام برنز» رئیس کنونی سازمان سیا در ماه جولای مدعی شده بود که حدود ۱۰۰ افسر این سازمان و اعضای خانوادهشان در میان ۲۰۰ مقام آمریکایی و خویشاوندان مبتلا به سندروم هاوانا هستند. ماه گذشته میلادی نیز «کاملا هریس» معاون رئیس جمهور آمریکا ورودش به شهر «هانوی» پایتخت ویتنام را به مدت سه ساعت به تأخیر انداخت.
وزارت خارجه آمریکا علت این امر را گزارش سفارت این کشور در هانوی مبنی بر مشاهده فردی با مشکل سلامتی مشابه با سندروم هاوانا عنوان کرده بود. اخیراً پلیس شهر «برلین» پایتخت آلمان نیز اعلام کرده است که در حال تحقیق و بررسی موارد متعددی از سندروم هاوانا در سفارت آمریکا در این شهر است.
پلیس برلین در همین زمینه اعلام کرد که تحقیقات از ماه آگوست درباره آنچه ادعا میشود «حمله با سلاح صوتی به کارکنان سفارت آمریکا» بوده، شروع شده است اما از ارائه اطلاعات بیشتر خودداری کرد.
سخنگوی سفارت آمریکا در برلین نیز از اظهارنظر در مورد هرگونه حادثه خاصی خودداری کرد اما گفت که تحقیقات ایالات متحده در مورد پروندههای مرتبط با این مسئله در سراسر جهان ادامه دارد.
علائم سندروم مذکور همچنین در کارکنان سفارت آمریکا در کلمبیا نیز مشاهده شده است. طبق اعلام منابع آمریکایی، برخی از مقاماتی که علائم این به اصطلاح بیماری در آنها مشاهده شده است، مجبور شدهاند به خاطر درمان از کلمبیا خارج شوند.
دکتر «جیمز جوردانو» استاد مغز و اعصاب دانشگاه «جورج تاون» که به مقامات آمریکایی در این زمینه مشاوره میدهد، میگوید: در دو سه ماه اخیر، موارد بسیار دیگری در خاک آمریکا و سراسر جهان گزارش شده است.
مشاهده این موارد میتواند نشانگر این مسئله باشد که شیوع این بیماری مرموز در بین پرسنل و دیپلماتهای آمریکایی همچنان در حال افزایش است و در کشورهای بیشتری گسترش مییابد، اما سوال این است که سندروم هاوانا چیست؟
علائم
سندروم هاوانا مجموعهای اسرارآمیز از بیماریها شامل میگرن، حس فشار عجیب به همراه دردی شدید در سر، عدم داشتن تمرکز، سرگیجه، تهوع، عدم کنترل تعادل در حدی که فرد به راحتی نمیتواند راه برود و به در و دیوار میخورد، بی خوابی مفرط، فراموشی و نقص حافظه و شنیدن صداهای بلند شبیه صدای زنجره (حشرهای نسبتاً درشت، با سری پهن و چشمانی برجسته که صدای تیز و بلندی تولید میکند) که هر جا که فرد میرود آن را میشنود، حس قرار گرفتن در معرض تابش انرژیای نامرئی و دیگر مشکلات مرتبط مغزی است.
مطالعات بعدی در این زمینه و بر روی افرادی که این علائم در آنها گزارش شده بود نشان داد که علائم مذکور همانند علائم آسیبهای مغزی مشاهده شده در سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان است که در معرض انفجار بمبهای کنار جادهای قرار گرفته بودند.
ماجرا از کجا شروع شد؟
سندروم مذکور اولین بار توسط مقامات سفارت آمریکا در کوبا در سال ۲۰۱۶ گزارش شد. نیویورکر در گزارشی در این رابطه نوشته است علائم این سندروم در فاصله زمانی بین ۳۰ دسامبر ۲۰۱۶ تا ۹ فوریه ۲۰۱۷ در دست کم سه افسر سیا که تحت پوشش دیپلماتیک در کوبا مشغول به فعالیت بودهاند، گزارش شده است.
کارشناسان سیا همزمان با مشاهده این موارد، از تهدید جدید و خطرناکی علیه پرسنل آمریکایی خارج از کشور از زمان جنگ سرد یاد کردند به طوری که سندروم هاوانا در بین آنها نامی ندارد و فقط با عنوان «چیز» از آن یاد میشود.
همزمان راه حل مقطعی عنوان شده این بوده است که از نقطهای که در آن حضور دارید و این علائم در شما پدیدار شده است، خارج شوید؛ دیوار بتنی پیدا کرده و پشت آن پنهان شوید.
سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا روابط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و افراد این سازمان و وزارت خانه در سفارتهای آمریکا در کشورهای مختلف تحت عناوین متفاوت در کنار یکدیگر کار میکنند.
نیویورکر در گزارشی به نقل از یک کارمند سفارت آمریکا در کوبا از این جریان به عنوان «حمله صوتی» (sonic attack) یاد میکند.
سندروم هاوانا مجموعهای از بیماریها شامل میگرن، حس فشار عجیب به همراه دردی شدید و جانکاه در سر، عدم داشتن تمرکز، سرگیجه، تهوع، عدم کنترل تعادل، بی خوابی مفرط، فراموشی و نقص حافظه، شنیدن صداهای بلند، حس قرار گرفتن در معرض تابش انرژیای نامرئی و دیگر مشکلات مرتبط مغزی است.
سیا همچنین مدعی شد که مواردی از این دست نمیتواند کار سرویسهای اطلاعاتی کوبا باشد، چرا که به زعم آمریکاییها، کوباییها بر خلاف روسها و چینیها به دنبال آزار و اذیت فیزیکی طرف مقابل شأن نیستند و چنین چیزی در پروتکلهای آنها وجود ندارد. برای همین منظور نوک پیکان اتهاماتش را به سوی روسیه نشانه رفت.
مطابق ادعای «بنیامین رودز» (Benjamin Rhodes) مشاور امنیت ملی اوباما در آن زمان، مسئله این بوده است که به علت حضور آمریکا در حیاط خلوت روسیه، روسها مایلند که یک گوشمالی به واشنگتن بدهند چرا که همزمان آمریکا در اوکراین نیز به تحریک برضد روسیه مشغول است.
برخی از مقامات وزارت خارجه آمریکا در آن مقطع باور داشتند که هدف اصلی به قول آنها این حملات، دفتر سیا در ساختمان سفارت آمریکا در هاوانا و اعضای این سازمان بودهاند و پرسنل دیگر این سفارت به اشتباه هدف قرار گرفتهاند به این دلیل که این افراد در مکانهایی اسکان یافته بودهاند که پیشتر افسران سیا یا دیپلماتهای آمریکایی که با مخالفان کوبایی در ارتباط بودند، در آنجا سکونت داشتند.
سفارت آمریکا در هاوانا پس از پنجاه سال تعلیق روابط دیپلماتیک بین دو طرف در سال ۲۰۱۶ بازگشایی شد و «باراک اوباما» رئیس جمهور وقت آمریکا برای این منظور به آنجا سفر کرد. وی در سخنرانی اش در آنجا گفته بود که «آمده است تا آخرین آثار و بقایای جنگ سرد در قاره آمریکا را به خاک سپارد».
علیرغم مخالفتهایی که آن زمان در واشنگتن بر سر بازگشایی مجدد سفارت آمریکا در کوبا مطرح شده بود، برخی از همان مخالفان از جمله «مارکو روبیو» سناتور جمهوری خواه ایالت فلوریدا از یک جنبه موافق این اقدام بود، چرا که به گفته وی این اقدام ضامن ایجاد فرصتهایی برای سیا برای گسترش فعالیتهایش در این منطقه که تحت نفوذ مستقیم روسیه و چین است، میشد.
«دونالد ترامپ» در ۸ دسامبر ۲۰۱۶ با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان رئیس جمهور بعدی این کشور انتخاب شد. حدود ۱۷ روز بعد «فیدل کاسترو» رهبر کوبا در گذشت. ترامپ در توییتی توهین آمیز به مناسبت درگذشت کاسترو، وی را دیکتاتوری بی رحم توصیف کرد که مردم کشورش را برای شصت سال سرکوب کرده است. ترامپ چند روز بعد نیز درباره رابطه از سرگرفته شده آمریکا و کوبا در توییتی دیگر عنوان کرد که چنانچه طرف کوبایی تن به خواستههای طرف آمریکایی ندهد، وی آماده است که این ارتباط را قطع نماید.
وی همچنین طی کارزار انتخاباتی اش به طور مداوم از سیاست اوباما مبنی بر ایجاد ارتباط مجدد با کوبا انتقاد میکرد و کاملاً طبیعی بود که پس از بر سر کار آمدن نیز مسئله کوبا جز اولویتهای کاخ سفید نباشد.
در مارس سال ۲۰۱۷، یک کارمند وزارت بازرگانی آمریکا در شهر «گوانگجو» در چین علائم مشابهی را گزارش کرد. وی در ماه آوریل همان سال به آمریکا بازگشت و پزشکان پس از انجام برخی تستها به این نتیجه رسیدند که این علائم همانهایی است که در کوبا گزارش شده است.
سیا مدعی شد که مواردی از این دست نمیتواند کار سرویسهای اطلاعاتی کوبا باشد چرا که به زعم آمریکاییها، کوباییها بر خلاف روسها و چینیها به دنبال آزار و اذیت فیزیکی طرف مقابل شأن نیستند و چنین چیزی در پروتکلهای آنها وجود ندارد. برای همین منظور نوک پیکان اتهاماتش را به سوی روسیه نشانه رفت
طی این سالها، آمریکاییها همچنان به جواب قطعی در این زمینه دست نیافتهاند و طبق گزارشها، هر روز به قربانیان این سندروم که اکثرشان افسران و اعضای سیا هستند افزوده میشود.
سال گذشته، یک هیئت آکادمی ملی علوم آمریکا دریافت که محتملترین نظریه این است که «انرژی فرکانس رادیویی هدایت شده و پالس های الکترومغناطیس» که از طریق گوش قربانیان وارد مغز میشود، باعث ایجاد این سندروم میشود.
انرژی مذکور میتواند در داخل سر باعث ایجاد حفره یا حباب در گذرگاههای کوچک پر از مایع گوش داخلی یا خون شریانی شود. همزمان با ایجاد حبابها و در برخی موارد منفجر شدن شأن، به اندامهای تنظیم کننده تعادل و جهت گیری آسیب وارد میشود.
«ویلیام برنز» رئیس فعلی سیا نیز در ادامه ادعاهای رؤسای قبلی این سازمان گفته است، «احتمالی بسیار قوی» وجود دارد مبنی بر اینکه این سندروم عمداً ایجاد شده و روسیه ممکن است مسئول آن باشد. همه این اظهارات در چند سال اخیر در حالی مطرح شدهاند که آمریکاییها از یافتن سرسوزنی از شواهد مبنی بر دست داشتن روسیه در این ماجرا عاجز بودهاند. متقابلاً مسکو نیز هرگونه ادعای طرف آمریکایی در این زمینه را به شدت رد کرده است.
رسانههای آمریکایی در ماه آگوست با استناد به نامهای که «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا به کارکنان وزارت امور خارجه ارسال کرد، گزارش داده بودند که وزارت خارجه این کشور هنوز نمیتواند دلایل و علت ایجاد سندروم هاوانا را مشخص کند.
بلینکن در این رابطه گفته بود: کارکنانی که به خارج از کشور میروند نگرانند که آیا آنها یا خانوادههایشان در معرض خطر هستند یا خیر. این کاملاً قابل درک است و ای کاش ما پاسخهای بیشتری برای شما داشتیم. ما همچنان به دنبال جواب این مسئله خواهیم بود.
اخیراً نیز اعلام شد که «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا طرحی را امضا کرده است که به کارکنان دیپلماتیک این کشور که به اصطلاح از «سندروم هاوانا» آسیب دیدهاند، خسارت پرداخت شود، چرا که کمی پیشتر مجلس آمریکا به اتفاق آرا قانونی را برای جبران خسارت پرسنل سیا و دیپلماتهایی که هنگام خدمت در کوبا، چین و جاهای دیگر تحت تأثیر سندروم هاوانا قرار گرفته بودند، تصویب کرده بود.
آمریکا به دنبال چیست؟
تقابل دو ابرقدرت دوران جنگ سرد توسط دستگاهها و سازمانهای اطلاعاتی شأن هدایت و اداره میشد. در یک سوی این رویارویی سیا و در سوی دیگر «کا گ ب» سازمان اطلاعات شوروی سابق قرار داشت.
طبق اذعان مقامات و رؤسای سیا در آن زمان، این سازمان از لحاظ کار اطلاعاتی و فعالیتهای جاسوسی همیشه یک سر و گردن پایینتر از کا گ ب بوده است اما سوالی که اکنون مطرح میشود این است که حال که کا گ ب دیگر وجود ندارد، تقابل طرف آمریکایی با دیگران چه نمودی پیدا میکند؟
سندروم هاوانا، وجه تسمیه و حتی موضوعش تداعی کننده مسئلهای حساس در برههای حساستر در تاریخ تقابل دو ابر قدرت شرق و غرب در دوران جنگ سرد است، جایی که این دو تنها یک قدم تا جنگ تمام عیار هستهای با یکدیگر فاصله داشتند و آن بحران موشکی کوبا است که تحت عناوینی چون بحران اکتبر ۱۹۶۲ یا بحران کارائیب نیز شناخته میشود.
بحران مذکور، تقابلی ۱۳ روزه میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود که در پی استقرار موشکهای بالستیک میان برد شوروی در خاک کوبا آغاز شد. اگر چه مسبب اصلی این ماجرا نیز خود آمریکا بود چرا که موشکهایش را در ترکیه مستقر کرده بود و همین باعث شده بود تا شوروی دست به اقدام متقابل بزند.
اکنون و با گذشت سالها از ماجرایی که میتوانست بشریت را به کلی به نابودی کشد، به نظر میآید آمریکا ماجراجویی دیگری را البته به طور کاملاً آهسته و پیوسته آغاز کرده باشد و در تلاش است تا مجدداً پای طرف روس را در این مسئله باز کند تا بتواند با به چالش کشیدن قدرت روسیه، به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابد.
دنیا به خوبی میداند که سیاستهای آمریکا نه توسط رؤسای جمهور بلکه توسط کلیت نظام آن کشور تبیین و سازماندهی میشود و رؤسای جمهور ایالات متحده، علیرغم تفاوتهای رویکردی و جنگهای زرگری شأن با یکدیگر در زیر سوال بردن نحوه اجرای سیاستهای آمریکا، خط مشی یکسانی را دنبال میکنند.
ارتباط مجدد با کوبا که در دوران اوباما پی ریزی شد نیز از این قاعده مستثنی نیست و موضوع سندروم هاوانا بدون شک جایگاهی اساسی در سیاستهای آمریکا در رویایی با کشورهایی دارد که واشنگتن تاب دیدن پیشرفت و قدرتمند شدنشان را ندارد.