به گزارش مشرق، تقابل خیر و شر و قهرمان و ضدقهرمان از مضامین جذاب نمایشی است که اغلب کارگردانان و تهیهکنندهها برای ساخت فیلم و سریالهایشان سراغ آن میروند. سریال «شببیدار» هم با این مضمون در حال تولید است؛ با این تفاوت که یتیمنوازی سوژه اصلی داستان این مجموعه را شکل میدهد. به نوعی قیم یک یتیم بودن و مسؤولیتهایی که برای طرف مقابل دارد، در این سریال مورد توجه قرار گرفتهاست. حتی به گفته تهیهکننده، سعی شده از نگاه مذهبی و اجتماعی به این موضوع پرداخته شود و تلاش شده به این مهم بدون پرگویی و درشتنمایی و هنرمندانه توجه شود. تصویربرداری این مجموعه ماههاست در حال انجام بوده و قرار است بهزودی از شبکه دو پخش شود. گرچه در میانه راه کارگردان و تعدادی از بازیگران و عوامل درگیر کرونا شدند و مدتی وقفه در تولید آن افتاد. این مجموعه به کارگردانی رضا ابوفاضلی و به تهیهکنندگی علی مهام در دست تولید است. به یکی از لوکیشنهای این مجموعه که باغی در اطراف تهران بوده رفته و گزارشی از پشت صحنه آن داشتیم و با بازیگران و کارگردان و تهیهکننده دراینباره گفتوگو کردیم که میتوانید برای آشنایی بیشتر با این سریال در این گزارش همراه ما باشید.
تصویربرداری در سالن مرغداری
از آنجا که یکی دو نفر از بازیگران این مجموعه مدتی است به کرونا مبتلا شدهاند، تغییری در برنامهریزی گروه پیشآمده و برای اینکه سریال بهموقع به آنتن برسد، گروه در حال ضبط سکانسهای دیگری در لوکیشنهای مختلف است.
ازجمله سالن مرغداری و باغی در اطراف تهران که ما برای گزارش در یک عصر گرم پاییزی به این مکان رفتیم و بعد از کلی پرسوجو و گشتن، سرانجام توانستیم این باغ را پیدا کنیم.
همراه دستیار تهیه وارد سالن مرغداری شدیم. جایی که گروه در حال ضبط سکانسی از این سریال بودند. سوله بسیار تاریک بود و فقط نور پنجرهها به آن میتابید. بچههای صحنه هم دود درست کردهبودند تا فضا باورپذیرتر شود. کارگردان و دستیارش و منشی صحنه در گوشهای مقابل مونیتوری نشسته و فیلمبردار و دوربینش روی ریل تراولینگ در حال حرکت بودند. در این سکانس شاهد احمدلو و دستیارش که مرد جوانی بود، دستهای یک نفر را به میلهها بستهبودند و سعی داشتند او را به حرف بیاورند.
زیر تیغ آفتاب پاییزی
بوی خاک و دود، فضا را پر کردهبود. بهقدریکه حتی با وجود ماسک هم میشد این بوها را احساس کرد اما برای این سکانس لازم بود چنین فضایی ایجاد شود. به گفته یکی از عوامل، این گروه از ساعات ابتدایی صبح در این لوکیشن حضور دارند و سکانسهای این بازیگران را پشت سر هم ضبط میکنند. بوممن که مرد جوانی است هماهنگ با بازیگران در حال حرکت است و تمام توانش را گذاشته تا بوم صدا را تا جایی بالای سر بازیگران نگه دارد که خارج از قاب دوربین باشد. شاید به همین دلیل است که اغلب بوممنها بلندقد هستند. این سکانس که مورد تایید کارگردان قرار میگیرد، اعضای گروه همه وسایل را به خارج از سوله و در بخشی از محوطه این باغ منتقل میکنند. نمای زیبای زمین سرسبز کشاورزی و اتوبان و اتومبیلهایی که بهسرعت در حال عبور هستند و آسمان صاف و هوای خوب شرایط را برای کار بهتر میکند. گرچه با وجود پاییز هوا گرم است اما از هوای پردود و خاک سولهای که چند دقیقه پیش در آن بودیم بهتر است.
احمدلو روی تکهسنگی مینشیند و برای او چای میآورند تا هنگام ضبط این سکانس چای در دستش باشد. او در حال مرور دیالوگهایش است. اعضای گروه در گوشهای مستقر میشوند و اتومبیلهای اضافی هم که در قاب دوربین فیلمبردار است به نقطهای دیگر منتقل میشوند. صدابردار هم بین اتومبیلها سایهای پیدا میکند و همانجا مستقر میشود. سروصدای اتومبیلها خللی در کار ایجاد نمیکند اما از شانس آنها پروازها یکی بعد از دیگری مدام باعث توقف کار میشود. همین که بازیگر در حال گفتن دیالوگ است، صدابردار از کارگردان میخواهد به دلیل صدای هواپیما کات بدهد. کارگردان هم سرش را از زیر چادری که روی مونیتور قرار دادهاند تا نور آفتاب مانع دید نشود بیرون آورده و کات میدهد. بار دیگر برای بازیگر چای میآورند. احمدلو برای این سکانس چند بار باید چای بنوشد تا سکانس مورد تایید کارگردان قرار بگیرد.
تهیهکننده از دغدغههایش میگوید:سیمای ایتام در«شببیدار»
علی مهام، تهیهکننده در خصوص داستان این مجموعه میگوید: «قصه در رابطه با دو خانواده است و مفاهیم اخلاقی دارد و درباره خیر و شر است و به مساله قیم و یتیمداری میپردازد و اینکه کسی مال یتیم را بخورد قبل از اینکه بمیرد در همین دنیا جوابش را پس میدهد. حتی این موضوع در قرآن هم آمدهاست.»
وی درباره شکلگیری این مجموعه توضیح میدهد: «من پیش از این قرار بود درباره مردم سیستان و بلوچستان سریال بسازم اما به دلیل اینکه سریال قبلیام یعنی «بازی نقابها» درباره ترکمنها بود و خیلی برای آن سریال اذیت شدم، ترجیح دادم در این زمینه کار نکنم،چون کار کردن درباره قومیتها بسیار سخت است و دوست دارند تمام مسائل شان را در سریال نشان بدهیم. پس از آن میخواستم درباره آداب و سنن و افسانههای سیستانیها بسازم که به همین دلیل منصرف شدم با اینکه قصه خیلی خوبی بود، چون حساسیت زیادی روی قومیت خود دارند ، کار برای ما سخت تر میشد و ترجیح دادم کنار بگذارم. به همین دلیل سراغ فیلمنامه «شببیدار» رفتم. چون موضوع خوبی داشت و محسن سرتیپی و همسرش حدود یک سال روی فیلمنامه این سریال کار کردهبودند.»
مهام میافزاید: «قرار شد سریال در بهمن پخش شود اما مشکلاتی که ما در سر راه تولید این مجموعه داریم، باعث شد کمی از برنامهریزی مان عقب بمانیم. ما حدود سه ماه است تصویربرداری را آغاز کردهایم اما هر دو هفته یک بازیگر کرونا میگیرد و مجبور میشویم تصویربرداری را متوقف کنیم. البته کارگردان هم در مقطعی بیمار شد و کار متوقف شد. مدتی است مهدی سلوکی هم بیمار شده و به همین دلیل لوکیشن و سکانسها را تغییر دادیم و با بازیگران دیگر کار را دنبال میکنیم. یعنی ما با این شرایط که کار میکنیم نمیدانم برای بهمن به آنتن میرسیم یا نه. من در این چندسالی که کار میکنم تا به حال با چنین موانعی روبهرو نشدهبودم.»
این تهیهکننده درباره همکاری با ابوفاضلی به عنوان کارگردان هم میگوید: «آقای ابوفاضلی یکی از کارگردانانی است که به نظر من هنوز کشف نشدهاست. بسیار انسان توانمندی است و سالهاست که ایشان را میشناسم اما تا به حال فرصتی برایشان مهیا نشدهبود که خودش مستقل سریال بسازد. درکارهای قبلی بهعنوان مشاور با من همکاری میکرد و تواناییاش را دیدهبودم و یقین داشتم خروجی این سریال خوب خواهد بود، چون معتقدم اگر کسی بتواند یک سکانس را خوب بسازد، چند سکانس را هم میتواند خوب کار کند. ضمن اینکه تجربه ساخت تله فیلم هم دارد و کارهای خوبی هم ساخته.»
مهام درباره انتخاب بازیگر این سریال هم توضیح میدهد: «بخش انتخاب بازیگر بینهایت کار سختی بود. هم به دلیل کرونا بعضی از بازیگران ترجیح میدهند کار نکنند و هم اینکه نمایش خانگی و دستمزدهایی که به بازیگران پیشنهاد میکنند باعث میشود با بودجهای که در اختیار داریم پیشنهاد ما را نپذیرند. این در حالی است که اغلب این بازیگران شهرتشان را مدیون تلویزیون هستند. من هم مدیون تلویزیون هستم. بنابراین دست ما خیلی در انتخاب بازیگر بسته بود. با این حال در نهایت بازیگرانی را انتخاب کردیم که برای این نقشها مناسب هستند. از چهره جدید تئاتری هم استفاده نکردیم. به نظرم آنهایی که سالی پنج سریال میسازند باید چنین ریسکی کنند. نه من که دو سال یکبار سریال کار میکنم. از طرفی ما با معضل انتخاب بازیگر همیشه مواجه هستیم و فقط میتوانیم با ۲۰تا۲۵ بازیگر کار کنیم. باید تمهیدی اندیشیده شود که از حضور بازیگران توانمند هم در سریالها بتوانیم استفاده کنیم.»
وی عنوان میکند: «آقای ملک محمدی، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه دو خیلی با ما همراه و پیگیر است و همین باعث شده انگیزه ما در کار بیشتر شود. ما هم طبق برنامهریزی و با وجود مشکلات کرونا میکوشیم بدون وقفه کار کنیم و به موقع سریال را به پخش برسانیم.»
گفتههای کارگردان مجموعه:جذابیت کار با یک قصه نو
رضا ابوفاضلی سالهاست در زمینه مستند و تله فیلم فعالیت میکند. در مجموعه«شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» هم تجربه کارگردانی داشته اما شببیدار،نخستین سریال ۳۰قسمتی مستقلی است که میسازد. وی در این باره نکاتی را به جامجم میگوید:
فیلمنامه خوب حرف اول را میزند
اولین و مهمترین دغدغه من همواره این بوده که فیلمنامه خوب به دستم برسد، چون فکر میکنم درصد زیادی از کار به فیلمنامه مربوط میشود. بنابراین اگر فیلمنامه خوب داشتهباشی قطعا اتفاقات بهتری میتوان به وجود آورد. به نظرم در سن و سالی که هستیم اجازه آزمون و خطا نداریم و هر اشتباهی کنیم جبران ناپذیر است.
به همین دلیل مهمترین دغدغهام در کار، فیلمنامه خوب است. البته کارهایی هم که پیش از این ساختهام قصههایشان را دوست داشتم. چون اگر قصهای را دوست نداشتهباشم، دغدغه ساختن هم ندارم.
مضمون اجتماعی - مذهبی
قصه «شببیدار» به نظرم حرف تازهای داشت و درباره یتیمنوازی بود که مساله بسیار مهمی است و مال یتیم خوردن هم جزو گناهان کبیره است. فکر میکنم تا بهحال هم هر کاری ساختهام، تم اجتماعی - مذهبیای داشته که جزو دغدغههای من است. قصه این سریال هم چنین ویژگی داشت و من را ترغیب به ساخت آن کرد. بهخصوص اینکه در این شرایط که مدام خبر اختلاس و از این دست مسائل میشنویم، ساخت چنین سریالی ضرورت دارد. از طرفی موضوعی است که کمتر کسی سراغ آن رفته و کمتر سریالی در اینباره ساخته شدهاست. البته داستان سریال خانوادگی است و در لایههای زیرین آن به موضوع یتیمنوازی پرداخته شدهاست.
رگ خواب بازیگران را باید پیدا کرد
من از سال ۱۳۵۸ تا به امروز کار میکنم و در طول این سالها با اغلب بازیگران همکاری و رفاقت داشتهام. البته در ابتدا با بازیگری وارد این عرصه شدم و بعد ساخت فیلم کوتاه، کارگردانی تئاتر، دستیاری و بعد هم کارگردانی. بنابراین برخی دوستان بازیگر را میشناختم و رفاقتی هم با آنها داشتم. فکر میکنم هر کدام از دوستان بازیگر رگ خوابی دارند که باید آن را پیدا کرد. مثلا عبدالرضا اکبری پیش از اینکه بازیگر شود، کارگردان بود و من برایش در آن سریال بازی کردهبودم. یا اینکه شاهد احمدلو از کودکی بازیگر بود و بعد کارگردان شد که حالا در این سریال با ما همکاری میکند و خودش هم میگوید به خاطر اینکه قصه و نقش را دوست داشت، بازی کرد. ضمن اینکه شاهد با وجود اینکه کارگردان است، وقتی به عنوان بازیگر وارد پروژهای میشود، خود را در جایگاه بازیگر در خدمت کار میگذارد. من برای انتخاب بازیگران و افرادی که پشت دوربین فعالیت میکنند، سراغ افرادی میروم که انرژی مثبت در کار دارند.
البته توانایی هم مهم است اما انرژی مثبت آنها و اخلاق خوش در کار خیلی مهم است. خوشحالم که دوستان خوبی در این کار دور هم جمع شدهاند.
بچه تلویزیونم
من خودم را بچه تلویزیون میدانم و به همین خاطر تلویزیون و تماشاچی تلویزیون را میشناسم. از آنجا که تلویزیون رسانه گستردهای است و برای همه مردم است، باید در ساخت یک اثر نمایشی به این نکته اهمیت داده شود که این رسانه مخاطبان گسترده، با سلیقههای متفاوتی دارد که باید تلاش کرد تا جایی که ممکن است، با توجه به سلیقه و خواسته آنان یک سریال تلویزیونی ساخت. گرچه کار بسیار سختی است و نمیتوان مطابق با همه سلیقهها کار کرد اما با توجه به قصهای که داریم و تنوع بازیگران و شناختی که من و آقای مهام از مخاطبان تلویزیون داریم، فکر میکنم بتوانیم رضایت عدهای از آنها را کسب کنیم. گرچه مردم درگیر مشکلات و دغدغههای بسیاری هستند و خیلی حوصله تماشای یک اثر نمایشی را ندارند. البته سینما هم با این مشکل روبهروست. با اینحال ما در تلاشیم یک سریال اجتماعی خوب و قابل قبول را به مخاطبان این رسانه ارائه کنیم. چون دوست دارم من و همه همکارانم به گونهای کار کنیم که بتوانیم با آثاری که میسازیم، به تعداد مخاطبان این رسانه هر روز بیفزاییم.
تاثیرات کرونا
من در مقطعی بیمار شدم و کار متوقف شدهبود. عدهای از بازیگران و همکاران هم بیمار شدند و باعث شد تغییر لوکیشن داشتهباشیم اما به هر حال کار ما اینگونه است و کرونا با همه قدرتش هم نتوانست برنامهریزی ما را بههم بریزد و به خاطر این بیماری، سکانسهای خارجی را بیشتر نکردم یا از تعداد بازیگران کم نکردیم و طبق فیلمنامه پیش میرویم. فقط تا زمانی که بازیگران بهبود پیدا کنند، کار را با سکانسها و لوکیشنهای دیگر ادامه میدهیم. به هرحال این خطر همواره در کمین گروههای تولید هست اما به خاطر عشقی که همه ما در کارمان داریم، طبق تعهدمان پیش میرویم. چون مردم باید دلخوشی داشتهباشند و آنتن هم نباید خالی بماند. امیدوارم این سریال را هم بتوانیم به سرانجام برسانیم.
مصاحبههای ترافیکی
در یکی از سکانسها که بارها به دلایل مختلف تکرار میشود، دستیار احمدلو کولهپشتی فردی را که گروگان گرفتهاند برای او میآورد و وسایلش را خالی میکند و احمدلو چشمش به چند فقره چک میافتد. بعد هم شمارهای گرفته و با تلفنهمراهش صحبت میکند. برای اینکه بازیگر بتواند حس این سکانس را بهدرستی دربیاورد، دستیار کارگردان متنبهدست نزدیک او رفته و بهجای صدای مکالمه تلفنی دیالوگهای بازیگر دیگری را میخواند. کارگردان به سمت احمدلو آمده و توضیحاتی را به او میدهد.
از طرفی نکاتی هم به بازیگری که نقش دستیار احمدلو را بازی میکند، یادآورمیشود.باز هم لوکیشن تغییر میکند و تصویربردار و دوربینش مقابل در سوله مستقر میشوند.
صدای زنگوله گوسفندانی شنیده میشود که از کنار باغ در حال عبور هستند اما مانعی برای ضبط این سکانس نیست و گروه به کار خود ادامه میدهد. این سکانس هم ضبط میشود و مورد تایید کارگردان قرار میگیرد. سپس برای ادامه کار باز هم وارد سوله میشوند. بچههای صحنه باز هم فضای سوله را با دود پر میکنند.ریلهای تراولینگ هم با وجود سنگین بودن و همچنین دوربینها به داخل برده میشود. در انتها نیز با تاریک شدن هوا و بعد از نوشیدن چای و عصرانه سرویسها آماده انتقال عوامل به خانههایشان میشوند. ما نیز با تهیهکننده و کارگردان در خودرو و در ساعت اوج ترافیک عصرگاهی درباره سریال گفت وگو کردیم.
فلاحیپور از نقشش در این مجموعه میگوید:سریالهای اخلاق محور را دوست دارم
پرویز فلاحیپور یکی از بازیگران اصلی این مجموعه است که نقش مردی به نام محسن را بازی میکند که در این باره نکاتی را بیان کرد:
درباره نقش محسن که در این سریال بازی میکنید توضیح میدهید؟
محسن در این سریال صاحب یک گلخانه و در کل آدم معتمدی است. چند سالی هم در جبهه بوده و از ناحیه سر هم جانباز است و موج انفجار در جنگ او را گرفتهاست و باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد. از طرفی او قیم پسری هست که ماجراهایی را در پی دارد.
شما این اواخر نقش یک قاضی را بازی کردید که بسیار نقش خاص و متفاوتی بود. بنابراین محسن چه ویژگیهایی داشت که باعث شد در این سریال ایفای نقش کنید؟
نقش محسن به خاطر حمایت و پشتیبانی که از آن پسری که قیم اوست میکند، برای من جالب است. چون اعتقاد دارم چنین آدمهایی همانطور که در جنگ و جبهه جلوی دشمن ایستادند و اجازه ندادند دشمن به خاک کشورشان تجاوز کند، در جامعه خودمان هم باید از همدیگر حمایت و مراقبت کنند. بنابراین مضمونی که در این سریال داشت و شخصیت محسن باعث شد بازی در این سریال را بپذیرم. چون من کارهای اخلاقی را دوست دارم. فکر میکنم مردم هم این داستانها را دوست داشتهباشند. یعنی جامعه ما سریالهایی را که مضمون جوانمردی و اخلاقمداری دارد دوست دارند و با آن بهتر ارتباط میگیرند. من هم دوست داشتم این نقش را تجربه کنم.
پس دلیل اینکه این اواخر در تلویزیون حضوری پررنگتر دارید فیلمنامههایی است که دوست دارید و پیشنهاد میشود؟
قبلا هم پیشنهاد فیلمنامههای خوبی را داشتم. اتفاقا در حال حاضر در سریال «بی نشان» تقریبا چنین نقشی را برای آقای قویدل بازی میکنم. البته در آن سریال نقشی که بازی میکنم شغل و حرفهاش متفاوت از این سریال است و شخصیتی را که بازی میکنم هم تفاوتهایی با نقش محسن در این سریال دارد اما هر دو نقشها مثبت است و من دوست داشتم بعد از چند نقش منفی که در چند سریال بازی کردم، مدتی هم نقشهای مثبت را بازی کنم تا در نقشهای منفی کلیشه نشوم.
همانطور که میدانید آقای ابوفاضلی اولین سریالی است که به صورت مستقل کارگردانی میکند. چطور شد به ایشان اعتماد کردید؟
آقای ابوفاضلی قبلا دستیار کارگردان بود و در برخی کارها با هم همکاری داشتیم. دوستی و رفاقت دیرینهای هم داریم که من به این دلیل به ایشان اعتماد کردم؛ چراکه خیالم راحت بود که کارش را بلد است. امیدوارم این اعتماد در انتها نتیجه خوبی داشتهباشد.
اینکه فیلمنامه کامل نیست یا بازنویسی میشود مشکلی در کار شما ایجاد نمیکند؟
به هر حال برای بازیگر مهم است فیلمنامه کامل باشد. فیلمنامه این سریال هم چندین بار بازنویسی شد و تغییراتی را در پی داشت و همین بازیگر را اذیت میکند اما من به گروه سازنده اعتماد کردم و امیدوارم خروجی خوبی داشتهباشد و کار همانطور که پیشبینی میکردیم اصطلاحا از آب دربیاید. به هر حال هر نقش و کاری برای خودش تجربه با ارزشی است و به تجربیات بازیگر میافزاید.
گویا شما هم در این سریال بیمار شدید و تعدادی دیگر از بازیگران هم درگیر کرونا شدند. همین موضوع چقدر به تمرکز بازیگر لطمه وارد میکند؟
به هر حال استرس بیماری سخت است. بنابراین امیدوارم نتیجه کار خوب باشد.ما در این شرایط سخت دست به دست هم دادیم تا سریال خوبی تولید شود.
تجربه احمدلو در سریال شب بیدار: پویا شخصیت خاص و متفاوتی دارد
شاهد احمدلو نقش مردی به نام پویا را در این سریال بازی میکند که در این باره به گفتوگو نشست:
گویا مدتی است دغدغهتان بیشتر بازیگری است تا کارگردانی. دلیل خاصی دارد؟
طبیعتا برای هر بازیگری، مهمترین عنصر یک کار، فیلمنامه و نقش است که البته بازیگری که خودش کارگردان هم هست، نسبت به پیشنهادها سختگیرتر هم میشود. من هم از کودکی با بازیگری وارد این حرفه شدم. بنابراین هنوز عاشقانه بازیگری را دوست دارم و هر بار که نقش و فیلمنامه خوبی پیشنهاد میشود، میپذیرم. این اواخر هم نقشها و فیلمنامههایی که به من پیشنهاد شد، برایم متفاوت و جذاب بود و به همین دلیل بازی کردم.
پس نقش پویا و فیلمنامه این سریال برایتان جذاب بود که حضور در آن را پذیرفتید؟
بله. چون من سعی میکنم در بازیگری گزیده کار کنم. در این کار هم به این دلیل که آقای ابوفاضلی از دوستان قدیمی بنده است که از کودکی ایشان را میشناختم، میدانستم از دستیاران کارگردان و برنامهریزان خوب و توانمند سینما و تلویزیون بوده و آشنایی با ایشان داشتم. گرچه با هم همکاری نداشتیم اما یکی از دلایلی که باعث حضورم در این سریال شد، کارگردان آن بود. از طرفی عواملی که در این پروژه حضور دارند، احساس میکنم با وجود امکانات محدودی که به نسبت سایر سریالها در شبکههای دیگر وجود دارد اما بسیار با عشق و انگیزه کار میکنند، برای من این نکته مهم بود. چون میدانم وقتی در یک کار انرژی و انگیزه وجود داشتهباشد، خروجی خوبی هم در پخش خواهد داشت.
توضیح کوتاهی درباره نقش پویا میدهید؟
مهمترین نکتهای که باعث شد من در این سریال بازی کنم، تفاوت نقش پویا با کارهای قبلی من بود. من علاقه زیادی به ایفای نقشهای منفی دارم، به خصوص اینکه آن نقش ابعاد گوناگونی در شخصیتش داشتهباشد. از طرفی من در سریالهای قبلی که نقش منفی بازی کردم، آن نقش بیشتر تیپ بود و از این رو من به دنبال نقشی بودم که شخصیت متفاوت و ابعاد گوناگونی داشتهباشد. پویا این ویژگی را داشت؛ یعنی شخصیتی است که مخاطب دوست دارد. پویا شخصیت منفی منفور نیست و پیچیدگیها و قابلیتهایی در بازی دارد که جذاب خواهدبود.
در سریالهای «رهایی» و «گاندو» هم نقش مشابهی بازی کردید. تفاوت این نقش با نقشی که در آن سریالها بازی کردید چیست؟
من در ان سریالها نقش منفی را به گونهای بازی کردهبود که مخاطب او را دوست داشت اما پویا اینگونه نیست و من هم تلاش میکنم آن را به گونهای دیگر بازی کنم. یعنی ابعاد دیگری از انتظارات مخاطب را میخواهم برآورده کنم.
آقای ابوفاضلی نخستین تجربه سریالسازیشان است و شما هم تجربه کارگردانی دارید. بنابراین از تعاملی که با هم داشتید بگویید؟
من به عنوان بازیگر در هر پروژهای فقط در حیطه مسؤولیت و تعهدی که به من دادهشده و آن ایفای یک نقش است، نظر و پیشنهادهایم را به کارگردان منتقل میکنم که ممکن است بپذیرند یا گاهی هم پذیرفته نشود. در این پروژه هم به همین شکل است. البته به خاطر شناختی که دوستان همواره از من داشتند و من هم همواره با کارگردانانی کار کردم که همدیگر را میشناختیم، همیشه تعامل خوبی در کار با هم داشتیم. در این سریال هم دوستی خوبی با آقای ابوفاضلی داریم و من هم تا جایی که امکان دارد و به بازی ام کمک میکند و در چارچوب فیلمنامه است، به ایشان نظراتم را منتقل میکنم.
پیشبینیتان از خروجی کار چیست؟ آیا مخاطبان تلویزیون میتوانند با این سریال ارتباط خوبی برقرار کنند؟
من در پاسخ این سوال به یکی از نظرات استاد بیضایی استناد میکنم که میگفت: فیلم یا یک اثر نمایشی تا به نمایش درنیاید، هیچ وقت نمیتوان دربارهاش قضاوت کرد. چون مخاطبان هستند که قضاوت اصلی را درباره آن اثر نمایشی دارند اما تا جایی که من در جریان این سریال هستم و نوع کارگردانی کار را میبینم، به نظرم خروجی خوبی خواهدداشت و مخاطب هم میتواند با آن ارتباط برقرار کند و نظرم نسبت به این سریال مثبت است.