به گزارش مشرق، مدتی است که صنعت لوازم خانگی بخش قابل توجهی از اخبار اقتصادی کشور را به خود اختصاص داده است، در این مدت جهتگیریهای متعددی از سوی کارشناسان اقتصادی پیرامون این مسئله شکل گرفته و بسیاری از رسانههای رسمی کشور به همراه برخی از رسانههای معاند این موضوع را پوشش دادهاند.
فارغ از فضای رسانهای شکل گرفته در این رابطه نگاهی به بازار لوازم خانگی کشور در حال حاضر میتوانند زمینه رد و تایید اظهارات کارشناسان اقتصادی پیرامون مسائل صنعت لوازم خانگی را به دنبال داشته باشد، بر همین اساس به منظور دریافت دید حقیقی از فضای صنعت لوازم خانگی کشور سری به یکی از مراکز مهم خرید و فروش لوازم خانگی در پایتخت زدیم.
* «سه راه امین حضور» بزرگترین بازار لوازم خانگی پایتخت
به طور قطع اگر از هر ۱۰ نفر ساکن شهر تهران، محلی برای خرید انواع لوازم خانگی را سوال کنید، ۹ نفر آدرس سه راه امین حضور را به عنوان بورس لوازم خانگی به شما میدهند.
میدان بهارستان را که از خیابان مصطفی خمینی به سمت جنوب بروید به تقاطع خیابان امیر کبیر میرسید که به چهار راه سر چشمه معروف است، خیابان امیر کبیر را که به سمت شرق بروید فروشگاههای لوازم خانگی بسیاری را خواهید دید.
کمیجلوتر به خیابان ری میرسید که به خیابان امیر کبیر منتهی میشود این تقاطع همان سهراه امین حضور معروف است. با وجود اینکه نام خیابان چراغ برق سالها پیش به امیرکبیر تغییر پیدا کرد اما سه راه امین حضور که روزگاری محل باغهای خرم آقا علی آشتیانی امین حضور، از مقربین و نزدیکان ناصرالدین شاه بود، همچنان به همین نام شناخته میشود.
* از هر ۱۰ محصول فقط ۱ محصول ایرانی دیده میشود
بازدید میدانی از شرایط سه راه امین حضور میتواند دید قابل توجهی از شرایط کنونی صنعت لوازم خانگی کشور را منتقل کند، در پیاده رو که قدم میزدم، پیرمرد سال خوردهای توجه مرا به خود جلب کرد که با یک گاری حرکت میکرد، از پیرمرد پرسیدم، چندسال است که در اینجا فعالیت میکنی، به مزاح پاسخ داد از اول من اینجا بودم، آمدند و دور و برم را دیوار کشیدند و نام این منطقه را امین حضور گذاشتند.
سوالی بود که مدتها ذهن مرا به خود مشغول کرده بود، با پیرمرد خوش صحبت مطرح کرده و از او پرسیدم بازار لوازم خانگی الان با بازار لوازم خانگی ۱۰ سال پیش چه تفاوتی دارد؟ پیرمرد با خنده گفت، روزگاری کل این بازار را که میگشتی، هیچ جنس ایرانی پیدا نمیشد اما امروز از هر ۱۰ قلم جنس حداقل یکی ایرانی است.
آنگونه که از صحبتهای پیرمرد بر میآمد، صنعت لوازم خانگی بومی کشور توانسته است، نسبت به سالهای گذشته پیشرفت کمی داشته باشد اما به نظر میرسد، همچنان بازار این لوازم در کشور متعلق به کالاهای خارجی است.
به مغازهای که نمایندگی یکی از شرکتهای ایرانی فعال در حوزه لوازم خانگی بود، سری زدم، مغازه بسیار بزرگ بود و هنوز نشانههای از برندهای خارجی آن هم در یک نمایندگی محصولات ایرانی دیده میشد.
*شرکتهای ایرانی به تازگی سلیقه مشتری را هم در نظر میگیرند
آقای حسنی، مغازهدار بود و به سراغ من آمد، همان ابتدا به او گفتم، چرا با وجود اینکه نمایندگی این محصول ایرانی هستید اما همچنان برخی از تبلیغات محصولات خارجی در مغازه شما مشاهده میشود؟ پاسخ داد: سالها پیش قبل از ترک ناگهانی کالاهای کرهای، نمایندگی یکی از این محصولات را داشته و پس از آن به سراغ کالای ایرانی رفته است.
از او پیرامون تفاوت کالای خارجی و کالای ایرانی پرسیدم و تاکید کردم که به عنوان یک متخصص و فروشنده نظر بدهد، آقای حسنی گفت:«کالاهای ایرانی تازه دارند به سلیقه مشتری ایرانی پی میبرند و از محصولات زمخت و بیقواره ایرانی، تازه داریم به محصولاتی در حد ظاهر محصولات خارجی میرسیم.»
به آقای حسنی گفتم «خب کیفیت چه میشود؟ مادربزرگ من یک یخچال ایرانی قدیمی دارد که هنوز عین ساعت کار میکند، آیا کیفیت محصولات ایرانی قابل رقابت با خارجیها است؟» این مغازهدار پاسخ داد: «برای مقایسه کیفیت باید کالا را با کالا مقایسه کرد، از طرفی خود کیفیت پارامترهای مختلفی دارد، برای مثال در کالایی مثل یخچال، کیفیت برخی نمونههای ایرانی از خارجیها بهتر است. اما مثلا در کالایی مثل ماشین ظرفشویی، فاصله بسیار زیادی بین کیفیت کالای ایرانی و خارجی داریم.»
آقای حسنی از برخی جزئیات کالاهای ایرانی نیز بسیار نگران بود، او میگفت، هفته گذشته یک اجاق گاز به مشتری فروختم و دو روز بعد مشتری با عصبانیت مراجعه کرده و گفته نزدیک بوده آن اجاق گاز زندگیاش را به آتش بکشد زیرا ورودی گازی ترک داشته و گاز از آن نشت میکرده است.
این فروشنده مدعی بود، کل آن محصول اجاق گاز اگر هزار پله بهتر از محصول خارجی باشد، با یک اشتباه ساده در یک بخش بسیار سادهتر میتواند کیفیت را زیر سوال ببرد و تولیدکنندگان داخلی بهتر است با وسواس بیشتری کالاهای خود را روانه بازار کنند.
*ماجرای کالاهای ایرانی که با برند خارجی معامله میشود
از آقای حسنی خداحافظی کردم و به یک مغازه نسبتا کوچکتر واقع در پاساژی رفتم، یک زوج جوان پیش از من با فروشنده صحبت میکردند، خانم تاکید داشت که یخچال فریزر با برند خارجی میخواهد، زیرا همه جهیزیهاش از یک برند خارجی است. فروشنده از قیمت کالای برند خارجی گفت و دختر خانم با چهرهای در هم رفته، از قیمت کالای ایرانی پرسید. علاوه بر آن زوج جوان، من هم از تفاوت قیمتی مطرح شده تعجب کردم، زیرا کالای خارجی تقریبا ۲ برابر کالای ایرانی قیمت داشت، آن زوج جوان بدون خرید هیچ وسیلهای از مغازه خارج شدند، فروشنده غر غر کنان میگفت، من نمیدانم چرا همه مشتریها دنبال جنس خارجی هستند. به او گفتم، خب شاید کیفیت بهتری دارد، فروشنده که همه او را اصغر آقا صدا میکردند، گفت:« من فروشندهام و کیفیت همه کارها دست من است، بعد شما میگویی کیفیت خارجی بهتر است، مسئله کیفیت نیست، این ها همه از روی چشم و هم چشمی است.»
به او گفتم، چرا مدعی هستی که کیفیت کالای ایرانی و خارجی برابر است، اصغر آقا به من گفت:« چون هر دو در یک جا تولید میشوند.»
پاسخ این فروشنده کمی مرا به فکر فرو برد، در همین حال اصغر آقا ادامه داد: «پشت پاساژ بانهایها که بروی، با کارگاههایی مواجه میشوی که یخچال ایرانی ۲۰ میلیون تومانی میآورند، نشاناش را میکنند، یک نشان ۵۰ هزار تومانی سامسونگ روی آن میچسبانند همان یخچال را ۵۰ میلیون به مردم قالب میکنند، مردم هم خوشحال که در بازار کالای خارجی خریدهایم.»
به او گفتم، یعنی فرق ظاهر و کیفیت کالای ایرانی فقط یک برچسب است؟ اصغر آقا دو یخچال خارجی و ایرانی را به من نشان داد. بله واقعا ظاهری بسیار شبیه به هم دارند و اصلا بدون نشان قابل تفکیک نبودند.
حرفهای اصغرآقا مرا وا داشت تا خود به پشت پاساژ بانهایها بروم، کارگاههایی آنجا بود، درب یک کارگاه باز بود داخل که رفتم دیدم ۲ کارگر غیر ایرانی در حال تعویض برند بودند، در تعجب بسیار بودم که ناگهان یک نفر از اتاقکی در بالای کارگاه پایین آمد و مرا از کارگاه بیرون کرد و معترض شد چرا بدون اجازه آمدم. خواستم با اون همکلام شوم اما به نظر میرسد، بسیار ناراحت از ورود من بود و کار داشت به دعوا میکشید که از آن ناحیه خارج شدم و به پاساژ بانهایها رفتم.
* فروش تلویزیونهایی که حتی نمیتوانید کارتن آن را باز کنید
آنجا بود که با اصطلاح «شوتی» مواجه شدم. کالاهای خارجی که نمیدانم واقعا خارجی است یا همان کالای ایرانی تغییر برند داده شده است و یا کالاهای بیکفیت هایکپی با درج برند معتبر است، از بانه با ماشینهای سواری که به آن شوتی میگفتند، با سرعت بسیار زیاد و خطرناک به تهران رسیده و در پاساژ بانهایها به فروش میرسید، بیشتر این کالاها تلویزیونهای کرهای بودند؛ شوتیها در تأمین این لوازم خانگی قاچاق در امینحضور نقش عمدهای دارند.
قیمت این تلویزیونها مشابه قیمت تلویزیونهای ایرانی اما ۱۰ تا ۱۵ درصد ارزانتر از نمونه مشابه خارجی در مغازهها بود اما شما حتی حق باز کردن کارتن تلویزیون پیش از خرید را نداری و اگر کارتن را باز میکردی، دیگر آن کالا برای تو بود و باید پولش را میپرداختی، این کالاها حتی ضمانت هم نداشت و در حقیقت به خاطر ۱۰ تا ۱۵ درصد قیمت باید شانس خود را امتحان میکردی و اگر بدشانس بودی کل پولی که دادی بر باد میرفت.
فروشندگان پاساژ بانهایها هم سیاستمدارانه اعصاب درست و حسابی نداشتند و تنها در حد ۲ جمله با مشتری صحبت میکردند.
* روزانه بیشتر از ۱۰۰ شوتی از جنوب کشور به تهران میرسد
از پاساژ بانهایها بیرون رفتم و در پیاده رو قدمی زدم، بر اساس مشاهدات ویترین مغازهها به غیر از واحدهای تجاری نمایندگی محصولات داخلی، بیشتر مغازهها کالاهای خارجی میفروختند، این مشاهده با اظهارات پیرمرد باربر نیز مطابقت داشت، برای پرسش پیرامون این مسئله به یک واحد تجاری در پاساژ ثامنالحجج رفتم و پرسیدم مگر ورود محصولات خارجی ممنوع نیست، پس این محصولات خارجی از کجا تامین میشود؟ یکی از فروشنده گفت: بسیاری از این محصولات توسط شوتیها از مرزهای کشور وارد کشور میشود. او میگفت، روزانه بیش از ۱۰۰ ماشین شوتی از مرزهای دریایی جنوب کشور به سمت امین حضور روانه میشوند و این کالاهای خارجی را به بازار تزریق میکنند.
از او پرسیدم حالا این کالاهای خارجی بیشتر فروش میرود یا کالاهای ایرانی؟ این فروشنده گفت: «جنس در امین حضور روی زمین نمیماند اما به همان نسبت که کالای خارجی در پاساژ بیشتر است، فروش خارجیها هم بیشتر خواهد بود.»
به او معترض شدم که خب همه کالاها را از شرکتهای ایرانی تامین کنید تا به فروش برود، فروشنده لحن خود را تغییر داد و گفت:«من فروشندهام، کالای خارجی میآورم چون مشتری ایرانی من کالای خارجی میپسندد، هر موقع سلیقه او تغییر کرد، من هم طبق همان سلیقه کالای ایرانی مییارم.»
*کالای ایرانی همچنان در حصار نمونه مشابه خارجی
از پاساژ ثامنالحجج خارج شدم در پیاده رو با یک مشتری نسبتا میانسال مواجه شدم که در حال صحبت با فرد دیگر بود. آن شخص میانسال میگفت، کالای ایرانی بخریم چون ارزان تر است اما طرف مقابل میگفت، کالای ایرانی را فلان فامیل ما خریداری کرده و بعد از ۲ هفته خراب شده است، ما آنقدر پولدار نیستیم که ایرانی بخریم.
اگر اظهارات آن مشتری را در کنار مشاهدات میدانی قرار دهیم متوجه خواهیم شد، با وجود پیشرفتهای شکل گرفته در صنعت لوازم خانگی بومی، مصرفکننده ایرانی همچنان نسبت به مصرف محصول ایرانی توجیه نشده است و اقبالی به آن ندارد.
علاوه بر این با وجود صحبت بیشمار از محدودیت ورود لوازم خارجی همچنان بخش بسیار زیادی از بازار لوازم خانگی کشور از محصولاتی با برند خارجی اشباع شده است و مشخص نیست این واردات چرا با وجود مصوبات همچنان ادامه داد.