خبرنگار اعزامی مشرق به مذاکرات مسکو - رئیسجمهور روسیه، ساعاتی پیش، در حالی امضای خود را پای بیانیهای مشترک با همتای آمریکایی خود برای جلوگیری از غنیسازی 20 درصد در ایران گذاشت که نیکولای پاتروشف، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورش، دیشب با دعوت از سعید جلیلی، همتای ایرانی خود، قول مساعد همکاری برای حفظ توانمندی هستهای جمهوری اسلامی ایران و تلاش برای لغو تحریمهای غرب علیه تهران را داده بود و پیش از آن هم، سرگی لاوروف، وزیر خارجه اش در سفر هفته گذشته خود به تهران، مذاکرات مثبت و سازندهای را برای همکاری بیشتر با ایران انجام داده بود.
کارکنان روابط عمومی و امور رسانهای کرملین میگویند پوتین، تنها مقام روس است که مانند مقامات آمریکایی، وقتی در جمع قرار میگیرد و ابراز احساسات میکند همزمان با هر دو دستش با اطرافیان دست میدهد، کاری که دیروز در نشست مکزیکو با رؤسای 19 کشور دیگر عضو گروه 20 انجام داد. پوتین هفته آینده نیز برای دیدار با شمعون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی و دیگر مقامات صهیونیست به تلآویو میرود. پوتین، هم غرب را میخواهد، هم اسرائیل را و هم نمیخواهد جمهوری اسلامی ایران و سوریه و چین و ... را از دایره همکاران خود بگریزاند. او میخواهد برای همه ماهی بگیرد و همه را راضی نگه دارد و در عین حال غرور خود را هم حفط کند.
کارشناسان مسائل استراتژیک معتقدند مسکو بر خلاف آمریکا و اروپا، سیاست خارجی مدونی ندارد و تا کنون نیز اینطور بوده است. همان هنگام که سفیر روسیه در آمریکا در حال رایزنی برای احتمال بررسی بحث بر روی سرنوشت بشار اسد است، ارتش این کشور رزمناوهای خود را به سواحل طرطوس و لاذقیه اعزام میکند. دقایقی پیش ریابکوف، رئیس تیم مذاکرهکننده روس با علی باقری، معاون سیاست خارجی و امنیت بینالملل شورای عالی امنیت ملی کشورمان در هتل حلقه طلایی مسکو دیدار و گفتوگو کرد. نتایج این گفتوگوها هم مثبت به نظر میرسد.
مثبت به نظر میرسد اما به نظر میرسد که باید این را هم در نظر داشت که روسها همانگونه که برخی اتاق فکرهای نظامی امنیتی آنها که بهرغم تصفیه بیشتر آنها توسط پوتین، همچنان در یهودیت ارتدوکس ریشه دارند در بولتنهای محرمانه خود اشاره میکنند، چندان علاقهای ندارند که ایران به غنیسازی بالا دسترسی داشته باشد؛ بهانهای که این بولتنها برای این مسأله ذکر میکنند این است که آمریکاییها در تلاش برای جلوتر آوردن سپر موشکی ناتو در شرق اروپا هستند و آنها هم ایران را بهانه این کار میدانند تا بتوانند جلوی حمله احتمالی موشکی ایران به غرب در آینده را بگیرند؛ پیشروی خطرناکی که قطعاً به سود روسها نیز نخواهد بود.
بنابراین هر چه گمانه دستیابی به ایران در رسانهها و مذاکرات غربیها دامن زده شود، ترس روسها هم بیشتر میشود، ترسی که این روزها نیز دامنگیر آنهاست و از اظهارنظرهای پراکنده برخی مقامات روس در گفتوگو با رسانههای غربی هم مشخص میشود.
مسکو البته در دفاع از ایران هستهای و لغو تحریمها، محکمتر از آنی ظاهر شده که غربیها پیش از مذاکرات مسکو تصور آن را میکردند و همین، میتواند به تقویت موضع هیئت مذاکرهکننده ایرانی کمک کند. چهبسا همین موضع روسیه است که کاترین اشتون، کمیسر سیاست خارجی اتحادیه اروپا و رئیس تیم مذاکرات غرب در 1+5 را واداشته که در اظهارات غیررسمی خود در مسکو به برخی همکارانش بگوید که چهبسا سفر خود را تا شنبه آینده هم تمدید کنند تا بتوانند سیاستهای غرب در قبال پرونده هستهاي ایران را به نتیجه برسانند. در این میان، موضع چینیها هم به موازات روسها پیش میرود ولی بعضاً به عنوان کاتاليزور غربیها هم ایفای نقش میکند.
لی یو چنگ، معاون وزیر خارجه چین که رئیس هیئت مذاکرهکننده نیز هست بهتازگی جانشین رئیس پیشین مذاکرهکنندگان چینی یعنی "ما جائو شو" شده است. علت این تغییر چندان مشخص نیست اما میتواند پیام معینی برای طرف غربی داشته باشد. چین در جبهه شرقی گروه 1+5، تقریباً همان نقشی را بازی میکند که آلمان در جبهه غربی گروه، اما اهداف و رویکردهای این دو متفاوت است.
آلمانیها اگر چه مانند چین، با روسها نزدیک هستند اما بیشتر تأمینکننده سیاستهای اروپا هستند، سیاستهایی که بیشتر با شراکت استراتژیک برلین با واشنگتن پهلو میزند. در این میان، ولادیمیر پوتین که به زبان آلمان مانند زبان مادری خود تسلط دارد و سال ها به عنوان افسر کا گ ب در این کشور کار کرده است، نقش تعدیلکنندهای در سیاستهای آلمان در قبال تحولات هستهای جمهوری اسلامی ایران ایفا میکند، نقشی که چهبسا امروز در دیداری بین پوتین و آنجلا مرکل، صدراعظم آلمان در مکزیکو به موازارت پیشرفت مذاکرات 1+5 با ایران در مسکو برجستهتر شود.