کارگاه براندازی نرم با شاخه‌های در درون و بیرون از کشور اخیراً به شدت مشغول آزمایش و پالایش (با درصد بالایی از آزمون‌وخطا) به روی چند چهره سیاسی خاص برای تحریک کردن رگ آن‌هاست.

سرویس سیاست مشرق- در آستانه برگزاری اولین دوره  انتخابات شوراها، خیابان‌های شهر تهران پر از پوسترهای رنگارنگ شده است، اصلاح‌طلبان پس از یک ماجرای غیرمنتظره در دوم خرداد؛ اسب خود را زین کرده‌اند که دومین پیروزی متوالی از رقیب را در کارنامه خود ثبت کنند. دو شب مانده به انتخابات، سعید حجاریان در یک سخنرانی در حسینیه ارشاد در حضور دانشجویان تندرو تحکیم وحدتی حاضر شده و پشت تریبون قرار می‌گیرد.

یکی از دانشجویان قبل از دعوت حجاریان به سخنرانی با صدای بلند فریاد می‌زند: به آقای خاتمی پیغام بده اصلاحات فقط پیروزی در انتخابات نیست؛ ما منتظر ضربه اصلی هستیم. حجاریان که از این شور و هیجان کاذب به خروش آمده در همان ابتدای سخنرانی فریاد می‌زند: «من به شما قول می‌دهم که اگر پیروز شویم؛ همه این‌ها را جارو می‌کنم!» حجاریان دوباره مکث کرده و ادامه می‌دهد محافظه‌کاران (راستی‌ها) انتخابات بعدی را نخواهند دید. پس از پایان این سخنرانی عجیب ناصر میناچی به یکی از اعضای دفتر سیاسی گروهک نهضت آزادی پیغام می‌دهد: قسم می‌خورم که حتی مسعود هم این‌طور برای نظام رجزخوانی نکرد که آقا سعید کرد! اشاره عضو جریان آمریکایی ملی مذهبی از «مسعود» سرکرده منافقین بود که آن روزها چند عملیات نظامی هم در برخی شهرهای کشور ازجمله تهران انجام داده بود.

پس از شکست عملیات براندازی دوم خردادی‌ها، حجاریان در تحلیل آن شور و هیجان سیاسی کاذب و شکست سال ۸۴ می‌گوید: من بال‌بال زدم که همه (اصلاح‌طلبان) وارد دولت نشوند؛ مگر می‌شود یک جنبش لیدری در خیابان نداشته باشد؛ اصلاح‌طلبان جنبش را به حال خودش رها کرده و همه مدیر و وکیل یا وزیر شدند.

حجاریان آن روزها سودای براندازی نرم داشت؛ او پس از مدتی کار مستقیم زیر نظر خاتمی در اتاق مشاوران استعفا داده و از پاستور به دفتری در خیابان جردن (آفریقا) نقل‌مکان کرد؛ خودش در شرح این استعفا می‌گوید:

 استعفا دادم و به شورای شهر رفتم، شوراها را «بهانه» کردم و گفتم که من می‌خواهم به دنبال «شورایاری» بروم تا شاید بتوانیم بخشی از «جنبش» را در شوراهای محلی نهادینه کنیم. او پس از یک سال رصد تحولات سیاسی و امنیتی از قلب دولت به‌یک‌باره تغییر جهت داده تا بتواند یک پروژه سیاسی را از دل محلات شهرهای بزرگ به کف خیابان‌ها بکشد.

در اتاق فکر خیابان جردن افرادی چون جمیله کدیور، هادی خانیکی، رجبعلی مزروعی، مصطفی درایتی، محسن آرمین، علی‌رضا علوی تبار و گاهی مصطفی تاج‌زاده تردد کرده و باهم جلسات مشترک برگزار می‌کردند؛ نتیجه نهایی این جلسه آن بود که با فشار رئیس‌جمهور وقت اولین انتخابات شورای های اسلامی شهر و روستا برگزار شد. نکته جالب‌توجه آنکه برخلاف ادعای خاتمی، هدف اصلاح‌طلبان از برگزاری انتخابات شوراهای شهر افزایش مؤلفه‌های پایداری نظام و بالا بردن سطح مردم‌سالاری دینی نبود! آن‌ها می‌خواستند از شوراهای شهر به‌عنوان یک «پایگاه مقاومت» در برابر حکومت استفاده کرده و با استفاده از این ظرفیت اجتماعی بسیج توده‌ها را رقم بزنند. اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که با بهره‌برداری از ظرفیت‌های سیاسی شوراها می‌توان مردم را به خیابان کشید و کار را با کمترین هزینه یکسره کرد.

ایده اتاق فکر مشاوران خاتمی برای ساخت «سرمایه اجتماعی» و «نهادینه‌سازی جنبش اصلاحات» با پکیج پیشنهادی فرانسیس فوکویاما برای براندازی نرم مطابقت داشت؛ بعدها مطبوعات وقت فاش کردند که حجاریان و همفکرانش طرح انتخاباتی‌به خاتمی (در انتخابات شوراهای محلی) را بر اساس سند توسعه سیاسی مصوب کشورهای گروه ۸ ارائه کرده است. این سند برداشتی تخصصی از پروژه موسوم به «نهادینه‌سازی جنبش‌های مدنی» نوشته تیموتی گارتن اش، استاد تاریخ مدرن اینتلیجنس سرویس انگلستان است. در این پروژه آمده است که براندازی نیازمندبه نیروی تخصصی دارد؛ اخیرا حجاریان در یادداشتی با عنوان «فرصت‌طلبی یا اصلاح‌طلبی؟» نوشته است که برای اصلاحات ساختاری نیاز به نیروهای متخصص در هسته سخت اصلاحات دارد.

اما مأمور ارشد انگلیسی در براندازی چه کسی است و چه مواضعی در قبال جمهوری اسلامی ایران و اصلاح‌طلبان دارد؟

تیموتی گارتن اش روز ۱۲ جولای ۱۹۵۵ میلادی در لندن به دنیا آمد. از سال ۱۹۸۶، یعنی ۳ سال پیش از «فروپاشی اروپای شرقی» با پیوستن به مرکز محققان وودرو ویلسون در واشنگتن. دی. سی، کاربست‌های استراتژی «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» (pressure from below and bargaining from above) را صورت‌بندی کرد؛ همان‌جایی که رامین جهانبگلو و لادن برومند نیز در کنار هاله اسفندیاری (مدیر دپارتمان خاورمیانه مرکز ویلسون) از دهه ۱۳۷۰ سرگرم پژوهش درباره راه‌های تحقق «فروپاشی از درون» نظام بودند. بر اساس این تز در هر انقلابی یک عنصر نیرومند و بنیادین «تغییر از بالا» وجود دارد که تحت رهبری «اقلیتی روشن‌بین» عمل خواهد کرد؛ این زلزله سیاسی به یک عنصر زنده «فشار توده‌ای از پایین» نیز نیاز دارد.

 تیموتی گارتن اش حضوری فعال درصحنه سیاست‌گذاری برای سلسله کودتاهای مخملی در شرق اروپا دارد. همین ایفای نقش مؤثر مدال ملی کشورهای لهستان، چک و آلمان به همراه جایزه جورج اورول (داستان‌نویس MI۶) را برایش به ارمغان آورد  و سرآیزایا برلین (فلسفه دان MI۶) نیز گارتن اش را به‌عنوان دستیار ارشد خود برگزید؛ همکاری او با برلین که نزدیک به یک دهه تا سال ۱۹۹۷ و زمان مرگ این فیلسوف جاسوس ادامه داشت، به درک عمیق‌تر گارتن اش از سیاست‌های سری انگلستان در حوزه تئوری‌های سیاسی انجامید.

پس از فروپاشی بلوک شرق، تیموتی گارتن اش با سال‌ها اندوخته مطالعات مدرن امنیتی از دهه ۱۹۹۰ همراه جان کین و فرد هالیدی مثلث نظریه‌پردازان انگلیسی برای «براندازی نرم» ایران را ساخت، مأمور انگلیسی درباره ایران نقطه نظرات جالب‌توجهی دارد، او در میانه‌های جنگ خیابانی اشراف اصلاح‌طلب و پس از واقعه دردناک و هتک حرمت به ساحت مقدس سالار شهیدان در یادداشتی که بخشی از آن در ارگان رسانه‌ای سازمان سیا منتشرشده می‌نویسد:

بخشی از تظاهرات‌کنندگان در روز عاشورا متوسل به خشونت اخلاقی شده‌اند. شاید هنوز نتوان این حرکت را با جنبشی که به انقلاب ۱۳۵۷ منجر شد مقایسه کرد ولی بدون شک این عمیق‌ترین بحران سیاسی در حیات حکومت است. اوضاع فعلی ایران مشابه هر شرایط انقلابی است که چگونگی تداوم و نتایج آن به حرکات خودانگیخته و غیرقابل‌پیش‌بینی مردم و سیاست‌های حکومتی که پشت درهای بسته اتخاذ می‌شوند بستگی خواهد داشت. هیچ‌کس نمی‌تواند به‌درستی سرانجام این وضعیت را پیش‌بینی کند ولی یک نکته مسلم است و آن اینکه این‌یک بحران ایرانی و محصول خود ایران است و باید توسط خود معترضان در کف خیابان حل شود. در انتهای این مقاله گارتن اش از کشورهای غربی می‌خواهد موضع خود را نسبت به ایران تغییر دهد. این دست نگاره‌های سیاسی نشان می‌دهد تحلیل‌گر ارشد جبهه اصلاحات و مبتکر نظریه اصلاحات ساختاری تا چه حد از فرق سر تا نوک پا آلوده به نظریات استراتژیست سازمان جاسوسی ملکه شده است!

پایان رؤیاپردازی‌های یک‌شورشی

پس از انتخابات ریاست جمهوری، رؤیاپردازی اصلاح‌طلبان درراه انداختن یک شورش توده‌ای از کف خیابان به کابوس تبدیل‌شده است؛ آن‌ها در آخرین پرده از رقابت سیاسی حتی 3 میلیون رأی در سبد خود نداشتند؛ رئیس‌جمهور منتخب آن‌ها با اسم رمز «رحم اجاره‌ای» نتوانست پروژه نرمالیزاسیون ایران (بخشی از پلن خاورمیانه بزرگ) را اجرا کرده و لاجرم هسته سخت اصلاحات به درون خانه‌های خود خزیده است. اصلاح‌طلبان رادیکال پس از تحمل این سطح از فشار روانی با اندکی سکون بار دیگر سودای آن دارند تا «پایگاه اجتماعی» خود را نهادینه کنند؛ پایگاهی که «نیروی سازمانی» پروژه اصلاحات باشد.

سعید حجاریان در آخرین سطح از این مجادلات مغشوش فکری و روانی در مصاحبه با یک وب‌سایت خبری می‌گوید: در جبهه اصلاحات یک عده بازنشست شده‌اند و بقیه هم باید بشوند؛ باید به سراغ نسل جوان‌تر رفت. جوان‌های خیلی خوب و باسوادی داریم، اگر نروند خارج! تئوریسین اصلاحات ادامه داده است: برای پیروزی اصلاحات همه باید جلو می‌آمدند اما نیامدند؛ خلاصه نشد. آن‌طرفی‌ها هم بیکار نبودند؛ ضد حمله زدند دیگر... [۱]

او در فراز مهمی از این گفتگو بحث اصلی را بازکرده و می‌گوید: ممکن است جامعه متشنج شود و مردم دوباره به خیابان بیایند. ترکیب استانداران را ببینید! بیشتر نظامی‌اند؛ گویی برای درگیری آماده می‌شوند، برای مواجهه با وقایع غیرمترقبه. منتظرند خبری بشود.

حجاریان درباره جنس دلخواه (مدل اعتراضات مطلوب) از نگاه خود می‌گوید: جنسی شبیه به بعد از ماجرای بنزین؛ یعنی اعتراضات سال ۹۸. این‌ها می‌خواهند یارانه‌های پنهان را کم کنند یا بردارند. از طرفی، امسال به‌اندازهٔ خود بودجه، کسری بودجه داریم. و این یعنی، تورم بیشتر خواهد شد. اگر یارانه‌های حامل‌های انرژی را بردارند، یارانه‌های خوردوخوراک و آب را حذف کنند، خواهید دید که چقدر تورم بالا خواهد رفت؛ مردم چگونه باید زندگی کنند!؟

لیدر هسته سخت اصلاحات در این گفتگو بدون تعارف از قیام توده‌ای و شورش‌های شهری و ایجاد دریایی از خون دفاع کرده و از ماجرای بنزینی در آبان ۹۸ به‌عنوان مدل برجسته براندازی یاد کرده است. در آن ماجرای سیاه و ناراحت‌کننده دولت مورد حمایت اصلاحات بدون مطالعات راهبردی قیمت حامل‌های انرژی را تغییر داده و باعث شد برخی مردم از سر ناآگاهی با گروه‌های برانداز، داعشی ها و اوباش اجاره‌ای پیوند بخورند.

در لابه‌لای آخرین مجادله فکری هسته سخت اصلاحات «ناامیدی» او از «تغییرات خیابانی» به‌وضوح قابل‌مشاهده است؛ حجاریان دراین‌باره می‌گوید: جمهوری اسلامی آن‌قدر قدرت دارد که بتواند سرپا بایستد، او بخشی از این قدرت را در راهکارهای اخیر و در هم‌اندیشی‌های مصلحانه نظام دیده است؛ جایی که رئیس‌جمهور در اولین دقایق پس از یک واقعه طبیعی مانند زلزله در کنار مردم حضورداشته، یا آنکه بدون تعارفات سیاسی در چادر عشایر پای صحبت طبقات پایین جامعه نشسته و مشکلات آن‌ها را حل می‌کند. یا آنکه رئیس دو قوه دیگر به‌صورت شبانه‌روزی تلاش مجاهدانه انجام داده تا بخشی از آوار هشت سال قبل را پاکساز ی کنند. این سطح از تحرکات راهبردی در غالب قرارگاه‌های سازندگی و امدادی باعث شده است که هسته سخت اصلاحات پروژه براندازی با تمسک بر اصلاحات ساختاری را بربادرفته ببیند.

حجاریان دراین‌باره می‌گوید: باید صبر کرد تا در میان آن‌ها اختلاف ایجاد شود؛ عمق نفرت حجاریان از اقدامات جهادی به حدی است که در بخشی از این گفتگو عنان از کف داده و مانند شور دوران جوانی در بهار سال ۷۶ می‌گوید: باید کاری کنیم تا سر دولت به سنگ بخورد!

ناامیدی از شورش خیابانی چنان در رگ و پی اصلاح‌طلبان تندخو ریشه دوانده است که اخیراً تاج‌زاده (دوقلوی برانداز حجاریان) در واکنش به بخشی از یادداشت «مشرق» [۲] درباره ماهیت اصلاحات ساختاری دچار توهمات سیاسی شده و نوشته است که پژواک براندازی خیابانی در خیابان را همچنان می‌شنوم و ما زنده هستیم! حجاریان نیز سخنان رفیق خود را تائید کرده و گفته است که باوجود وضعیت وخیم در میان اصلاح‌طلبان همچنان امیدوار است! طنز این وضعیت به حدی است که مدتی قبل محمد عطریان فر رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره حال‌ و روز هسته سخت اصلاحات گفته بود: پس از نامزد شدن تاج‌زاده در انتخابات او با من تماس گرفتم؛ قبل از آنکه مصطفی چیزی بگوید با شوخی به او گفتم: راستی حال آقای رئیس‌جمهور چطور است!

اصلاح‌طلبان رادیکال پس از ناامیدی مطلق از تحولات میدانی، در تلاش است مدل مفهومی خود را تغییر دهد؛ آن‌ها برای ایجاد پیوستار در تحولات آتی روی یون‌های آزاد سیاسی حساب بازکرده‌اند. یون‌های آزاد طبقه‌ای از سیاست‌مداران ایرانی است که فاقد پایگاه اجتماعی بوده و با تمسک به حلقه‌ دوستان، صاحب قدرت شده‌اند. هسته سخت اصلاحات در ماجرای فتنه سال ۸۸ توانست از این یون آزاد استفاده کرده و آن را مجبور به واکنش منفی کند. این مدل مفهومی برگرفته از نظریات چالرز تیلی تئوریسین آمریکایی براندازی خیابانی است؛ تیلی در بخشی از کتاب خود با عنوان «از بسیج تا انقلاب» می‌نویسد: همیشه باید حالت تهاجمی خود را حفظ کنید؛ تا از فرصت‌های حداقلی پیش‌آمده نهایت استفاده را کرد، درست مانند کاری که کاتولیک‌های ایرلندی در بریتانیا انجام دادند.

کارگاه براندازی نرم با شاخه‌های در درون و بیرون از کشور اخیراً به شدت مشغول آزمایش و پالایش (با درصد بالایی از آزمون‌وخطا) به روی چند چهره سیاسی خاص برای تحریک کردن آن‌هاست. انتشار جهت‌دار و زودهنگام بخشی از خاطرات حسن روحانی را باید از این زاویه نگریست!

[۱] http://www.ensafnews.com/۳۱۵۷۸۳

[۲] https://www.mashreghnews.ir/news/۱۲۸۷۸۱۸

برچسب‌ها