به گزارش مشرق، سردار حسین رحیمی رئیس پلیس پایتخت در حاشیه اجرای این طرحها گفت: ۶۳۳ سارق و مالخر، ۳۹۸ اوباشگر و مزاحم نوامیس و بالغ بر هزار و ۳۰۰ قلم کالای مسروقه، ۲۶ قبضه انواع سلاح جنگی و بالغ بر ۱۰ هزار فشنگ جنگی کشف شده است. همچنین یکی دیگر از اقداماتی که در این طرح انجام شد، شناسایی و دستگیری محکومان فراری بود، یعنی افرادی که چندین سال تحت تعقیب محاکم قضایی قرار داشتند اما دستگیر نشده بودند در این مرحله از طرح رعد ۲۹ محکوم فراری نیز شناسایی و دستگیر شدند.
فرمانده انتظامی تهران با اشاره به مختومه شدن ۱۷۸ پرونده که متهمانش در زمینه شرارت، درگیری، عربدهکشی، قدرت نمایی، ضرب و جرح، قمار، جعل، خرید و فروش سلاح غیر مجاز و مشروبات الکلی دست داشتند، اظهار کرد: یکی از خط قرمزهای پلیس برای تردد و پاتوق کردن توسط اوباش برخی از صنوف هستند که باشگاهها و قهوه خانهها از نقاط برجسته این گونه مراکز هستند.
بیشتر بخوانید
بازداشت سارق خودرو برای بیستمین بار!
رحیمی درباره استفاده از سلاح در پایتخت و کشفیات آن نیز گفت: متأسفانه حجم سلاح در پایتخت مقداری زیاد شده است و ما گزارشی به مسئولان و دستگاههای مربوطه اعلام کردیم. ما معتقدیم که باید در تمام جرایم مرتبط با سلاح اعم از انواع سلاح، یعنی سلاح جنگی، لوله کوتاه، لوله بلند و... مجازات مجرمان و تمام افراد مرتبط با سلاح جدیتر شود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا افزایش سلاح در پایتخت شائبه امنیتی هم دارد یا خیر، گفت: چنین موضوعی نیز مطرح است و قطعاً این موضوع تأثیر امنیتی هم خواهد داشت.
گفتوگو با متهمان
سرقت برای آرامش
سابقهدار است و فقط در یکی از سوابقش ۷ سال زندان بوده است اما باز هم برایش عبرت نشده و بعد از آزادی سرقتهایش را شروع کرده میگوید حالش با سرقت خوب است.
چرا اینقدر سرقت انجام میدهی؟
چون حالم را خوب میکند. من از نوجوانی معتاد شدم. ۱۵ سال است که مواد مصرف میکنم هروئین، شیشه و هر چه به دستم برسد. وقتی مواد مصرف میکنم، یک صدای عجیب در مغزم میپیچد و به من دستور میدهد سرقت کن. وقتی سرقت میکنم حالم خوب و آرام میشوم.
شگردت برای سرقتها چیست؟
به عنوان مسافر و با پیشنهاد مبالغ بالا خودروی دربستی کرایه میکردیم وقتی راننده وارد خیابانی خلوت میشد، چاقو یا قمه روی گردنش میگذاشتیم و با تهدید خودرو را سرقت میکردیم.
با خودروهای سرقتی چه میکردید؟
آنقدر با آنها در شهر میگشتیم تا بنزینش تمام میشد بعد هم وسایل داخل خودرو را سرقت میکردیم.
تصادف برای تفریح
تازه سنش قانونی شده و گواهینامه رانندگی گرفته است بعد هم یک خودروی ۲۰۶ قسطی خرید تا هم با آن کسب درآمد کند و هم تفریح.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
تصادف ساختگی. در خیابانهای بالای شهر پرسه میزنم و خانمهایی را که سوار خودروهای مدل بالا هستند، شناسایی میکنم بعد هم خیلی حرفهای و با مهارت خاصی تصادف ساختگی ایجاد میکنم. طوری این تصادف را انجام میدهم که آنها مقصر باشند. بعد هم در نهایت با گرفتن ۵۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان به عنوان خسارت، محل را ترک میکنم.
برای پول این کار را میکنی؟
یکی از دلایلش پول بود، اما دلیل دیگرش تفریح بود. اینکه خانمهای راننده را در یک تصادف مقصر جلوه میدادم و باعث ترس و اضطرابشان میشدم، کلی برایم تفریح داشت. تا زمان دستگیری از ۱۳ خانم با این روش اخاذی کرده بودم.
چطور نقشهات لو رفت و دستگیر شدی؟
بدشانسی آوردم آخرین رانندهای که به خودرواش زدم نه تنها به من پول نداد بلکه گفت تو مقصری و باید صبر کنی تا پلیس بیاید و مقصر را معرفی کند. وقتی پلیس آمد شگردم لو رفت و دستگیر شدم.
قطع نخاع شاکی
مرد جوان در یک درگیری قطع نخاع شده است؛ وی درباره علت این حادثه گفت: شب عید قربان به همراه دوستان و برادرهایم از محل کارمان در محدوده تهرانسر خارج شدیم تا به خانه برویم که ناگهان سه خودروی پراید که ۱۵ سرنشین داشت، راه را بر ما سد کردند. سرنشینان پرایدها با قمه و چاقو به جان ما افتادند و قمه یکی از آنها به پشت گردنم برخورد کرد و باعث شد قطع نخاع شوم.
از آن روز زندگی برایم تمام شده. باید تا آخر عمر روی ویلچر بنشینم و برای سادهترین کارها هم نیازمند کمک اطرافیانم هستم.
چند قدم آن طرفتر متهمان این پرونده جنجالی در حالی که دستبند به دست دارند ایستادهاند متهمی که این مرد را زده گفت: مدتی قبل، او به خاطر یک اختلاف مالی با چاقو به برادرم حمله کرده بود و تصمیم داشتیم انتقام بگیریم. اما نمیدانستم چنین فاجعهای رخ میدهد.
سرقت، نیم ساعت پس از آزادی
چند روز قبل، وقتی دو سارق از سرقت برمیگشتند و خودروشان پر از وسایل سرقتی بود، مأموران کلانتری ۱۴۶ حکیمیه به آنها مشکوک شده و پس از اینکه به آنها دستور ایست دادند و راننده بی توجه به هشدار پلیس فرار کرد، مأموران کلانتری دست به اسلحه شده و در این میان یکی از سارقان با شلیک گلوله کشته و دیگری نیز از ناحیه پا مصدوم شد.
سابقه داری؟
بله. آخرین بار مهر امسال، کمتر از یک ماه قبل از زندان آزاد شدم و درست نیم ساعت بعد از آزادی با همسلولیام که نقشه سرقتها را در زندان با هم کشیده بودیم، کار را شروع کردیم.
چطور سرقت میکردید؟
همدستم خودروی پرایدی را سرقت کرد و با کندن پلاک خودرو، راهی خانههای بالای شهر شدیم. زنگ خانهها را به صدا درمیآوردیم و وقتی کسی پاسخ نمیداد، وارد خانهها شده و سرقتمان را اجرا میکردیم. روز حادثه هم از سرقت برمیگشتیم که پلیس به ما مشکوک شد میخواستم توقف کنم اما دوستم میگفت تازه از زندان آزاد شدهام و نمیخواهم مادرم متوجه شود که دوباره سرقت کردهام.