کد خبر 1301080
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۴۰۰ - ۰۶:۳۰

یک روزنامه زنجیره‌ای اصلاح‌طلب پس از مدت‌ها جنجال محافل همسو نوشت: در بررسی‌های انجام شده معلوم می‌شود بسیاری از ادعاها درباره انتصابات فامیلی مدیران واقعیت ندارد.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: اعتماد می‌نویسد: دولت جدید با شعار مبارزه با رانت و فساد و فامیل‌بازی رای آورد و امیدواریم بتواند در عمل به این شعار پایبند باشد. البته در همین سه ماه از فعالیت دولت، مواردی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی عزل و نصب‌ها براساس نسبت فامیلی جریان دارد و برخی گزینش‌ها با توصیه این و آن صورت می‌گیرد.

برخی معتقدند و خبر می‌دهند که یک کمیته نصب در نهادی خاص مستقر شده و فهرستی از افراد مورد قبول خود را در اختیار دارد و برای همه آنها در بدنه مدیریتی کشور جا باز می‌کند. براساس این اقوال، جریانی که حکومت را یکدست کرده و بر این باور است که باید مدیران جوان و انقلابی را جایگزین مدیران کنونی کند، کاری به صلاحیت و تخصص و توانایی افراد جایگزین ندارد و برایش مهم است که در دولت جدید، یک خانه تکانی جدی اتفاق بیفتد و نیروهای مورد قبول آنان در مصدر امور قرار بگیرند. طبعا اگر بمانند و مدیریت آنان تداوم پیدا کند کار هم یاد می‌گیرند! در فضای مجازی اما سیل دامادبازی راه افتاده و ده‌ها پیام و مطلب منتشر شده است که مدعای نسبت فامیلی میان برخی مدیران را دارد. در بررسی‌های انجام شده معلوم می‌شود که بسیاری از این ادعاها صحت ندارد اما در افکار عمومی جامعه، باورپذیری این پیام‌ها بسیار بالاست.

این فضای ساخته شده در درجه اول حکایت از این دارد که مردم به حکومت و حاکمان بی‌اعتمادند و کشور را در چنبره برخی خانواده‌ها و هزارفامیل تصور می‌کنند و نمونه و شاهد هم کم ندارند. کم نیستند پیام‌هایی که سعی دارند نسبت فامیلی علمای بزرگ با یکدیگر را استخراج کنند و نشان دهند که... بسیاری از مدیران و مسئولان چند دهه گذشته به دلیل نسبت فامیلی با این علما و بزرگان انقلاب، به قدرت رسیده‌اند بدون آنکه صلاحیت لازم را داشته باشند. اگر اعتماد به مسئولان برجا بود و عملکرد گذشته حاکمان موید این برداشت نبود، الان هر مطلب راست و دروغی در این زمینه مورد استقبال قرار نمی‌گرفت و بازنشر نمی‌شد.

نویسنده می‌افزاید: به خاطر دارم اوایل انقلاب وقتی اتهامی را علیه مسئولان و رهبران انقلاب می‌شنیدیم تحقیق نکرده انکار می‌کردیم. بعدها به تدریج با درست از آب درآمدن برخی از این اتهامات، دست به عصا شدیم و بنا را بر تحقیق گذاشتیم و نه انکار و سعی می‌کردیم بدون موضع‌گیری ابتدا تحقیق کنیم. اکنون اما وضعیت به شکلی است که هر اتهامی علیه هر مسئولی بدون تحقیق پذیرفته می‌شود و برای انکارش باید کلی تلاش و مدرک و سند ارایه کرد. این تغییر ذهنیت مردم حکایت از تغییر رویه حکومتی دارد و بدون دلیل نیست ولو آنکه بسیاری از این ادعاها، غلط باشند. این نکته را هم بیفزایم که برخی ادعاهای دامادبازی در فضای مجازی صحت ندارد و باید تکذیب کرد.

مثلا رئیس کل بانک مرکزی و معاون ایشان هیچ نسبتی با جناب مصباحی مقدم ندارند یا وزیر صمت دست به انتخاب برادرزن خود در مسئولیتی مهم نزده است. همچنین برخی دامادها هم در این شرایط مظلوم واقع می‌شوند و علی‌رغم داشتن صلاحیت، از انجام برخی امور یا تصدی برخی پست‌ها محروم می‌شوند تا ضربه‌ای به حیثیت خانوادگی آنان وارد نشود. واقعا این افراد چه گناهی کرده‌اند که با فلان خانواده فعلا مشهور ازدواج کرده‌اند؟ آیا اگر صلاحیت و شرایط احراز و تصدی یک مسئولیتی را دارند باز هم باید خود را کنار بکشند؟

نویسنده اعتماد توضیح نمی‌دهد آیا هزینه فامیل‌بازی و خویشاوندسالاری گسترده در دولت‌های موسوم به سازندگی و اصلاحات و اعتدال را باید دولت جدید بدهد؟ و آیا نامزدهای اشرافی آن مدیریت‌ها حق دارند ولنگاری مدیریتی ولی‌نعمتان خود را به دولت فعلی نسبت دهند؟ روشن است که کدام احزاب سیاسی (اصلاح‌طلب بعدی) براساس فامیل‌سالاری و خویشاوندبازی تشکیل شدند و قوم و خویش‌بازی چگونه در دستور کار آنها قرار گرفت. از حزب کارگزاران و برخی اعضای آن در مناصب دولتی و نفتی بگیرید تا فامیل‌سالاری در احزابی مانند مشارکت! به‌راستی محمدرضا خاتمی فاقد سابقه سیاسی چگونه توانست دبیرکل حزب مشارکت و نایب رئیس مجلس شود؟ (او همان کسی است که در سال 96 لاف زد ما اصلاح‌طلبان، تضمین وعده‌های روحانی هستیم» اما حالا هیچ اصلاح‌طلبی، مسئولیت بی‌کفایتی‌ها و رانت‌خواری‌ها و سوءمدیریت‌ها در دولت مدعی تدبیر و امید را نمی‌پذیرد!). حکایت خویشاوندسالاری در دولت سابق که اظهرمن‌الشمس است؛ از دستیار ارشد رئیس دولت (محکوم شده به زندان و بازپرداخت اموال به خاطر فساد اقتصادی) تا مناصب و امتیازات غیرقانونی داماد و دخترهای وزیران صمت، و رفاه و کار، و عضویت در هیئت علمی دانشگاه و...

اما درباره ادعای این که «مردم شایعات را می‌پذیرند»، باید گفت مردم می‌فهمند که بدون تحقیق نباید شایعه‌ای را بپذیرند؛ اما شبکه رسانه‌ای زنجیره‌ای عادت کرده دروغ را بگویند و بشنوند و بازنشر کنند و وقتی هیاهوی رسانه‌ای انبوهی فراهم آمد، با شامورتی‌بازی القا کنند که باور مردم هم همان دروغی است که آنها ساخته و پرداخته‌اند.