شهرداری تهران با نمایش تصویری از 600 نویسنده و آثارشان در هفته کتاب، جای جای شهر را با این تصاویر تزیین کرد، اما تصویر اشتباه یک نویسنده، موجب شد تا این ایده خوب با عباراتی مثل «گاف بزرگ» نادیده گرفته شود.

به گزارش مشرق، کار شهرداری تهران در معرفی ۶۰۰ نویسنده کشور روی بیلبوردهای پایتخت، سابقه ندارد. همراهی بلدیه با هفته کتاب، معمولا در پیام‌هایی خلاصه و طراحی می‌شد که بتواند مخاطب را برای دقایقی با موضوع مطالعه درگیر کند. این کار در سال‌های قبل، اغلب در قطارهای مترو، روی پل‌های عابر پیاده و یا به صورت متن‌های کوتاه و کاریکاتورهایی در ایستگاه‌های اتوبوس و قطار شهری انجام می‌شد. محور آن‌ها، دعوت به کتابخوانی بود و از نخبگان و چهره‌های ادبیات خلاق کشور رونمایی نمی‌کرد.


تصویری از مرتضی سرهنگی، مصطفی رحماندوست و مصطفی مستور به انضمام آثارشان روی بیلبوردهای شهری

حالا اما نام و تصویر ۶۰۰ نویسنده و مجموعه آثارشان (بیش از هزار اثر)، هرچند قابل نقد و بررسی و بیان ملاحظات آن است، اما همین که پیش‌تر سابقه نداشته، شایسته قدرشناسی است. سیمای محمدرضا بایرامی، محمد میرکیانی، افسانه شعبان‌نژاد، فریبا کلهر، مظفر سالاری، رضا امیرخانی، علیرضا قزوه، علی موسوی گرمارودی، کلر ژوبرت، محمدرضا سرشار، مصطفی مستور و حتی کسانی که از طریق رسانه ملی و شبکه‌های اجتماعی چهره شده‌اند، آنقدر بین مردم ما شناخته شده نیست. شاید همین عدد ۶۰۰ به ما یادآوری کند که ما هزاران نویسنده خلاق و بزرگ داریم که تازه این‌ها بخشی از آن جمعیت بزرگ چند هزار نفری است. باید آن‌ها را دید، حاصل زحماتشان را تماشا کرد و خواند و تازه مسائل صنفی آن‌ها را در «هفته کتاب» درک کرد.

سال‌ها پیش یکی از نویسندگانی که هم‌اکنون نامش روی همین بیلبوردها به چشم می‌خورد برای دوستانش تعریف می‌کرد که یکی از خویشانش شغل او را پرسیده. وقتی او جواب داده که «نویسنده» است، آن خویشاوند با تمسخر گفته: «مگه نویسندگی شُلغه؟!» یعنی او حتی نمی‌توانسته کلمه «شغل» را درست تلفظ کند!


هوشنگ مرادی کرمانی، وحید یامین‌پور و یوسفعلی میرشکاک و کتاب‌هایشان روی بیلبوردهای شهری

این کار شهرداری، نه تنها توجه دادن به ادبیات و کتاب و برخی خالقان آن است، بلکه اعتنا به اهل قلم و آفریدگاران کلمه و احترام به جایگاه نویسندگان شمرده می‌شود. حالا عکس یکی از آن‌ها اشتباه بشود و به جای غلامرضا حیدری ابهری، تصویر فردی هم‌نام با نویسنده از نمایندگان مجلس شورای اسلامی روی بیلبورد نشسته باشد. این «خطای یک در ۶۰۰» آنقدر بزرگ نیست که منتقدان سیاسی مدیریت شهری، برای نقادی و بعضا کوبیدن شهرداری تهران، آن را مستمسک قرار دهند و این کار بزرگ را به خاطر یک اشتباه محتمل، نادیده بگیرند.

گمان ما این است که منتقدان مدیریت شهری می‌توانند سوالات دیگری داشته باشند که چه بسا مهم‌تر هم باشد؛ مثل این‌که چرا نام نویسندگان مورد علاقه ما در این جمع ۶۰۰ نفره نیست؟! اگر کسی بخواهد مصلحانه و دلسوزانه حرف بزند، به جای دست گذاشتن روی یک اشکال ساده به شهرداری تهران پیشنهاد می‌کردم که نویسندگان حاضر در این طرح را از دایره گسترده‌تری از ناشران انتخاب کند.

زنده‌یاد علامه حسن‌زاده آملی و محمدرضا بایرامی، نویسنده نامدار و تحسین‌شده کشورمان در یک قاب

این سخنان، هم منطقی‌تر بود و هم به طراحان کمک می‌کرد که ایده فعلی خود را برای سال‌های آینده کامل کنند. چون این ایده از شکل‌گیری تا اجرا، زمان کمی به خود دیده و مسخره کردن یک کار فرهنگی، به شنیده نشدن سایر انتقادها کمک خواهد کرد.

این اقدام شهرداری تهران، قابلیت تکمیل شدن دارد و می‌تواند هم مفاخر فرهنگی را در حد شناسایی آثار و چهره‌هایشان از مظلومیت خارج کند و هم مردم قهر کرده با کتاب را با این «یار مهربان»‌ آشتی دهد.

منبع: فارس