به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: پنجم آذر ماه سالگرد تشکیل «بسیج مستضعفین» است. نقش فعال و راهگشای بسیج در جمهوری اسلامی و در جهان اسلام بسیار آشکار است. اینک ۴۳ سال از روز تأسیس بسیج میگذرد و بخش بزرگی از اهدافی که از تأسیس آن در نظر گرفته شده محقق گردیده است و در عین حال ضرورت حضور بسیج در میدان چه در بعد داخلی جمهوری اسلامی و چه در بعد داخلی جهان اسلام برای ساماندهی ملت و ملتها و چه در بعد خارجی یعنی مقابله با دشمنان انقلاب اسلامی و دشمنان جهان اسلام به قوت خود باقی است و حتی ضرورت آن افزایش هم یافته است. در این خصوص نکات زیر اهمیت دارند:
۱- دستور تشکیل بسیج مستضعفین از سوی حضرت امام خمینی - قدسسره- در ضمن سخنانی که چهارم آذر ماه ۱۳۵۸ و در جمع گروهی از پاسداران انقلاب اسلامی ایراد کردند، صادر شد. با بررسی سخنان حضرت امام در این جلسه یک نکته بارز به چشم میخورد. ایشان پیشبینی کرده بودند که آمریکاییها برای از بین بردن «تفکر مقاومت در برابر غرب» که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سامان تازهای پیدا کرده است، ظرفیتهای عظیم نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و رسانهای را به میدان میآورند و اگر برای این موضوع فکری نشود، پیروزی آمریکا قطعی است. جمعبندی امام این بود که رویه ستیزهگرایانه غرب با محوریت آمریکا در برابر ایران هم شدت پیدا میکند و هم چندلایه میشود و لذا بدون یک سامان انقلابی نمیتوان اقدامات عظیم آمریکا و کشورهای وابسته به آن را خنثی کرد. امام انقلاب اسلامی را با حضور گرم و فعال و مستمر - و البته بدون سازماندهی مردم- به پیروزی رسانده و برای پیروزی انقلاب اسلامی به تشکیل یک سازمان احساس نیاز نکرده بودند؛ اما در این مرحله احساس کردند حضور گرم، فعال و پیوسته مردم در صحنه را باید با یک سازمان قوی مردمی گره زد و به مصاف توطئههای آمریکا رفت.
امام در مقدمه سخنان روز چهارم آذر ماه ۵۸ خود فرمودند: «الان با آمریکا که مجهز به همه جهاز درجه اول دنیاست یعنی یک قوهای است که در دنیا مقابل ندارد، روبهرو هستید». درک ابعاد این موضوع و البته درک سخنان امام در آن زمان خیلی آسان هم نبود و از اینرو در داخل کشور بعضی - از جمله جریان نهضت آزادی-میگفتند آمریکا، جمهوری اسلامی را پذیرفته و آماده است تا مثل هر دولت دیگر با آن مراوده سیاسی، اقتصادی و... داشته باشد. بعضی دیگر هم در داخل کشور با دامن زدن به مباحث فرعی مثل رخدادهایی که در همین حوالی در تبریز و قم - آشوبهای جریان جمهوری خلق مسلمان- پیش آمده بود، اولویت پرداختن به مخاطرات خارجی را از ذهن مردم دور میکردند. این موضوع عملاً کشور را دچار یک دودستگی کرده بود و هر دو دسته هم در بخشهای مختلف نظام - از شورای انقلاب اسلامی تا استانداریها- حضور و نفوذ جدی داشته و جالب این است که جریان متساهل با غرب و بیتوجه به سنگربندیهای آمریکا در سال ۵۸، غلبه کردند و پستهای حساسی را تصاحب نمودند و بیم آن میرفت که انقلاب اسلامی به سرنوشت نهضت مشروطه گرفتار شود. از اینرو حضرت امام خمینی در صفحات پایانی وصیتنامه الهی- سیاسی خود ضمن اشاره به تلاش غربگرایان، به غلط بودن پارهای از انتخابها و انتصابهای سالهای اولیه انقلاب اشاره تلخی داشتند.
روند توطئه آمریکا به مرور فضای ذهنی ایرانیان را روشن کرد و به همین جهت پیوسته از فروغ و نفوذ اجتماعی جریانات متساهل کاسته شد و به گسترش تفکر نیروهایی که با «واژه حزباللهی» شناخته میشدند، افزوده شد. حدود پنج ماه پس از دستور حضرت امام برای تشکیل بسیج و پیشبینی اینکه به زودی آمریکا وارد عمل نظامی علیه ایران میشود، آمریکاییها به نام آزادسازی گروگانهای خود در ایران، با بهرهگیری از یک اسکادران نظامی، حمله به تهران را عملیاتی کردند که البته با مکر الهی به شکست انجامید. اما این موضوع نشان داد که جمعبندی آمریکا درباره انقلاب اسلامی و خیزش مسلمانان منطقه - در آن زمان- اقدام نظامی شدید علیه جمهوری اسلامی و از بین بردن آن بوده است،کما اینکه حدود پنج ماه پس از شکست حمله نظامی آمریکا به تهران - واقعه موسوم به طبس- وزارت دفاع آمریکا به طور علنی، جنگ علیه ایران را در بغداد شروع کرد که ۸ سال به درازا کشید و از قضا در آخرین ماههای خود با جنایتبارترین اقدام نظامی آمریکا علیه شهروندان غیرنظامی ایران - حمله به هواپیمای مسافری- توأم شد. یعنی شاسی جنگ را دونالد رامسفلد معاون وقت وزیر دفاع آمریکا در بغداد فشار داد و با اقدام فرمانده ناو وینسنس در زدن هواپیمای مسافری ایران در آخرین ماههای جنگ توأم شد. بعد از پایان جنگ ۸ ساله نیز آمریکاییها از خواب براندازی نظامی جمهوری اسلامی ایران خارج نشدهاند.
۲- حضرت امام خمینی با درک عظمت توطئهای که در راه بود و البته ماهها پیش از آنکه این توطئه عملی شود، راهحل را در سازمانبخشی به مردم و ساماندهی قدرت مردمی دانستند و لذا علیرغم وجود سپاه پاسداران، ارتش، کمیتههای انقلاب و قوای انتظامی کشور، تشکیل بسیج مردمی را با «اطمینان» مد نظر قرار دادند. رهبران انقلابها و کشورها در مواجهه با این پدیدههای سترگ اولاً نوعاً مسئله را پیشبینی نمیکنند و پس از مواجهه با آن متوجه چنین دسیسهای میگردند، ثانیاً وقتی با چنین اقداماتی روبهرو گردیدند، منفعل میشوند و تسلیم شرایط میگردند و نتیجتاً دشمن به هدف خود میرسد.
اما، حضرت امام ضمن اینکه از در پیش بودن توطئههای بزرگ، «اطمینان» پیدا کرده بودند، در مورد توان داخلی مقابله با اقدامات نظامی آمریکا و عوامل آن هم «اطمینان» داشتند. از اینرو در همین سخنرانی چهارم آذر ماه ۵۸ پس از آنکه به قدرت آمریکا در برخورد آتی با ایران اذعان نمودند، اما به پیروزی نهایی ایران بر آمریکا هم با اطمینان سخن گفتند: «اما ما مجهزیم به یک قدرتی بالاتر از آن و آن توجه به خدا و اسلام است.» درک در پیش بودن اقدامات نظامی آمریکا علیه ایران در آن زمان آسان نبود و از این سختتر، درک اینکه در این مصاف قطعی، پیروزی نهایی با انقلاب اسلامی و با ملت ایران است، برای کمتر کسی قابل تصور بود که ملت ایران در جنگی ۸ ساله بر آمریکا پیروز میشود. حدود ده ماه پس از پیشبینی امام جنگ سنگینی علیه ملت ایران و در واقع علیه تفکری که همه جهان اسلام را دربرگرفته بود، به وقوع پیوست و در این فاصله اگرچه کار مهمی در شکلگیری نهاد بسیج صورت نگرفته بود اما الگوی مقاومت و راه آن مشخص شده بود و لذا با وقوع جنگ تحمیلی ۸ ساله، بسیج و به تعبیر حضرت امام خمینی «ارتش ۲۰ میلیونی» تشکیل شد و توانست ورق جنگ را در زمانی کوتاه به نفع مردم ایران برگرداند و در نهایت با پیروزی از آن خارج گردد.
۳- امروز یعنی ۴۳ سال پس از «فرمان تشکیل بسیج» ایران و جهان اسلام در مقابل آمریکا، در موضع تهاجمی قرار گرفتهاند به گونهای که در کمتر هفتهای نیروهای نظامی آمریکا در منطقه از حملات گروههای مسلح مردمی - همان بسیج- در امان است. جنگ نظامی آمریکا علیه مردم ایران به ناچار متوقف گردیده در حالی که حرکت نظام جمهوری اسلامی در توانمندسازی بیشتر قدرت دفاعی کشور و نیز افزودن به قدرت دفاعی ملتها در جهان اسلام، متوقف نشده و جلوههای هر روزهای از آن را در قالب برگزاری مانور یا رونمایی از تجهیزات جدید حساس نظامی و یا مراوده جدید نظامی با کشورهایی مشاهده میکنیم.
جنگ آمریکا در عرصه اقتصادی هم به مرور از تپش افتاده است. آمریکا از این جنگ زیاد صحبت میکند اما زیادهگویی آنان در مورد اثر تحریمها از سر اعتقاد نیست. آنان معتقد نیستند که فشارهای اقتصادی، ایران را به تسلیم وا میدارد. حال دیگر زمان این حرفها گذشته است. صحبت آمریکا از تحریمهای اقتصادی برای آن است که دولتهای وابستهای که از آینده خود بیمناک هستند، خوشخیالانه باور کنند که راهحلی برای غلبه بر ترس فزاینده آنها وجود دارد.
البته در همین میدان هم بسیج میتواند به طور جدیتر ورود کند. اگر به سخنان حضرت امام درباره مأموریتهای بسیج مراجعه کنیم درمییابیم که بسیج همراه با مأموریت نظامی، سیاسی و فرهنگی، مأموریت اقتصادی هم دارد. امام میفرمایند «این - جوانان بسیجی- قشری است که میتواند اقتصاد ما را اداره کند. میتواند خود را مجهز کند به جهات نظامی، جهات اقتصادی، جهات فرهنگی و جهات سیاسی (صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۴۲۷). اقتصاد کشور البته متولی دارد و متولی آن دولت است ولی مردم میتوانند در قالب بسیج - به عنوان بخش خصوصی- وارد میدان شوند و گرفتاریهای کنونی اقتصادی کشور را نیز برطرف نمایند. البته سازمان بسیج باید در این خصوص راهبرد روشنی داشته باشد و سامان مناسب آن را پدید بیاورد.